نکته مهم: فایل فقط به صورت صوتی است
سوالاتی که در این فایل پاسخ داده شده است شامل:
- منظور از نگرش خالق یا نگرش واکنش دهنده چیست؟
- منظور از تقوا چیست؟
- آیا هر شرایطی هرچقدر نادلخواه را می توان در زندگی تغییر داد؟
- چگونه به احساس خوب پایدار برسیم؟
- درباره دریافت الهامات خداوند بگویید؛
- عملکرد توحیدی درباره مهاجرت، چگونه است؟
- با چه باور و منطقی جلوی حسادت کردن را بگیریم؟
- چگونه به احساس خوب پایدار برسیم؟
- از کجا بدانم که در چه فرکانسی هستم؟
- استاد آن زمان که در بندرعباس پیاده روی می کردید و فایل گوش می دادید، موضوع آن فایلها چه بود؟
نشانه من برای واضح شدن قدم بعدی ام
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل صوتی live | پاسخ های کلیدی به چند سوال10MB11 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
پروژه خانه تکانی ذهن/ گام پنجم
سلامی دوباره با نهایت احترام و ادب و تواضع خدمت استادهای زیبا و دوست داشتنی ام
و درود خدا بر تمام دوستان نازنینم
خیلی خوشحال و مفتخرم که قدم گذاشتم به روز پنجم این سیر تکاملی
به یاد شش روز خلقت آسمانها و زمین از دیدگاه قرآن افتادم. شش دوره تکاملی. شش مرحله از تحول.
خدا خودش می دونه که اون شش دوره یا به تعبیر خودش شش روز چه اتفاقاتی افتاده و چقدر از دیدگاه ذهن محاسبه گر ما انسانها طول کشیده.
الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۚ الرَّحْمَٰنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِیرًا
آن خدایی که آسمانها و زمین و هر چه در بین آنهاست همه را در شش روز بیافرید آن گاه همین خدای رحمان بر عرش (قدرت و فرمانروایی) قرار گرفت، پس از خداشناسی آگاه، حقیقت را بازجو.
(فرقان-59)
همینو به عنوان هدایت همین الانم سرلوحه ی کار خودم قرار میدم چون تا قبل از اینکه سلام کنم نمی دونستم چی می خوام بنویسم و دقیقا در لحظه این موضوع به ذهنم رسید و کلمه به کلمه اومد و من نوشتم.
ابتدای خلقت در فضای کهکشانها و کیهان فقط گاز و غبار بسیار متراکم بوده.
بعدش انفجار بزرگ یا بیگ بنگ رخ میده.
بعدش ذرات غبار و در واقع همون ذرات اتمی تشکیل دهنده جرم و ماده به سرعت منبسط و پراکنده میشن.
بعد به تدریج با نظم و تکامل کهکشانها و بعدش منظومه ها شکل می گیرند. این وسط سیاهچاله ها هم یواش یواش خودنمایی می کنن.
بعدش سیارات و ستاره ها شروع به شکل گیری می کنن و هرکدوم با توجه به مداری که انتخاب می کنن ویژگیهای خاص خودشون رو رقم می زنن.
برای مثال من در یک مستند علمی بسیار زیبا دیدم که سیاره های زمین و زهره از یک جرم واحد مشتق شدند ودر واقع دوقلوهای همسانی بودند که فقط در چرخش به دور خودشون با هم تفاوت داشتند. زمین فرض کنید از چپ به راست می چرخه ولی زهره از راست به چپ.
پرانتز باز: وقتی بُعد اطلاعات فیزیکی سعیده خانم رونمایی می شود!!!
خلاصه زهره خانم بدبخت میشه، تبدیل میشه به یک کُره ی مذاب پر از فلزات مذاب که تبدیل به ابرهای تیره میشن و بر سر زهره می بارن. دقیقا همون تعبیر قرآن در مورد عذاب دوزخ که میگه آب جوشان و سرب داغ و زبانه های آتش به اندازه یک کوه و این توصیفات…..
و همچنان سیاره زهره در حال بدتر شدن و جهنمی تر شده در حالیکه زمین با انتخاب مدار درست تر شد به قول قرآن گهواره ای برای آفرینش و نگهداری و پرورش موجودات زنده ی بیشماری از جمله انسان.
در دوره بعدی آفرینش هم از وقتی زمین مهیای پذیرایی از موجودات زنده شد، ابتدا موجودات تک سلولی در دریاها و اقیانوسها شکل گرفتند. بعد پلانکتونها و به تدریج موجودات تکامل یافته تر. بعد بعضیهاشون از دریا به خشکی اومدن و بجای آبشش ریه در بدنشون شکل گرفت. خزندگان و بعد حیوانات مختلف و بعد میمون و انسانهای اولیه مثل نئاندرتالها و بالاخره انسان تکامل یافته ی امروزی.
حالا ربط موضوع چیه؟
همون قانون اساسی تکامل که برای هر امر کوچک و بزرگی در زندگیمون ناگزیر از پذیرش و عمل به اون هستیم وگرنه انقدر در دور باطل تسلسل باقی می مونیم تا بالاخره یه جایی تسلیم بشیم و بگیم:
خدایا من به هر خیری که از جانب تو به من برسد فقیرم. من به خودم ظلم کردم. تو هدایتم کن که تو می دانی و من نمی دانم. تو ما را به راه راست هدایت فرما. راه کسانی که به آنها نعمت داده ای، نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای، و نه گمراهان.
—————————————————————————-
من هرچی در فایلهای استاد خیره تر و دقیقتر میشم
، هرچی زمان می گذره بیشتر پی می برم که همه چیز اول توحیده، ایمان راستینه، و سپاسگزار بودنه.
با این سه اصل به مراحل بعدی و آفرینشهای بعدی دست پیدا می کنیم.
مثل یک بازی کامپیوتری که تا یک مرحله رو با موفقیت رد نکنی اصلا دسترسیت به مرحله بعد باز نمیشه.
اگر توحیدی عمل نکنی…
حسادت میاد سراغت،
نجواها بهت غلبه می کنن،
از تلاشت ناامید میشی،
روابطت بد میشه،
احساس تنهایی می کنی،
زیبایی های اطرافت و انسانها و هر شرایطی رو نمی تونی ببینی،
کارهات سخت پیش میره یا متوقف میشه،
جسمت بیمار میشه…
کاش همه این جملات رو برعکس بصورت مثبت می نوشتم. عیبی نداره اینجوری اومد تو ذهنم.
اما اگر به ربوبیت و قدرتمندی یکتای پروردگاری که خالق این نظم و عشق و تکامله اعتقاد قلبی پیدا کنیم و بر اساس اونچه که از ما خواسته عمل کنیم، یعنی به هیچ قدرتی غیر از خودش اعتبار ندیم و نترسیم،
درها باز میشه
نور ایمان اول بصورت یک موجود تک سلولی وارد قلبمون میشه.
بعد اون نور تبدیل به یک مروارید داخل صدف قلبمون میشه. مثل یک نور درخشان که با توجه و مداومت ما بر تمرکز بر زیباییها و نکات مثبت و سپاسگزاری هی میتونه پرنورتر و درخشانتر بشه.
بعد میتونه از دریا به خشکی بیاد و تبدیل به یک موجود زنده بشه.
یعنی از قلبمون بیاد در عینیت زندگیمون و تبدیل به اتفاقات مثبتی مثل حس آرامش و شادی، یا روابط مناسب یا ثروت و یا مهاجرت به مکان یا شغل یا مدار دلخواه و غیره و غیره بشه.
بقول قرآن:
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاهٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ الزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ مُبَارَکَهٍ زَیْتُونَهٍ لَا شَرْقِیَّهٍ وَلَا غَرْبِیَّهٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿35﴾
خدا نور آسمان ها و زمین است؛ وصف نورش مانند چراغدانی است که در آن، چراغ پر فروغی است، و آن چراغ در میان قندیل بلورینی است، که آن قندیل بلورین گویی ستاره تابانی است، [و آن چراغ] از [روغن] درخت زیتونی پربرکت که نه شرقی است و نه غربی افروخته می شود، [و] روغن آن [از پاکی و صافی] نزدیک است روشنی بدهد گرچه آتشی به آن نرسیده باشد، نوری است بر فراز نوری؛ خدا هر کس را بخواهد به سوی نور خود هدایت می کند، و خدا برای مردم مثل ها می زند [تا حقایق را بفهمند] و خدا به همه چیز داناست.
(نور-35)
——————————————————————————————–
به عنوان تمرین عملی امروزم در جهت هدفی که دارم، جدول برنامه ریزی روزانه ام رو تدوین کردم و چسبوندم به یخچال. و توی یکی از ستونهاش نوشتم هر روز حل یک تمرین فیزیک با فیلمبرداری.
فکرشم نمی کردم که بعد از 3 روز اینهمه برکت ذهنی و مادی در مورد خواسته ام بیاد وارد زندگیم بشه. یکیش اینکه غذای دیروزم کلیش موند و امروز می خوریمش. پس نیاز نیست که وقت بگذارم برای ناهار. و با فراغ بال نشستم و تکلیف امروزم رو نوشتم.
یکی دیگه اینکه قالیهام از قالیشویی اومد چقدرم تمیز شسته شدن و همسرم زنگ زد به دوستش که واسه جابجا کردن کمدها و مبلها و تخت بسیار سنگین دخترم کمکش کنه. و کارهام اینجوری بدون کوچکترین فشاری روی من به سرعت انجام شد و من باز هم وقتم بری شخص خودم سیو شد.
یکی دیگه پیشنهاد خریدن تخته وایت برد از طرف خواهرم بود که اونجری هم خودم می تونم توی ویدیوهام حضور داشته باشم و هم فعلا نیاز به خرید هولدر حرفه ای موبایل نباشه. اینم یه پیشنهاد خوب بود. البته به همراه تشویقها و تحسینهای فراوان خواهرم برای انجام این کار.
برکت و نعمت و ثروت از این بهتر؟
هدایت از این واضحتر؟
الهی بی نهایت شکرت که تو حی و قیومی. تو مسبب الاسبابی. تو رافع الدرجاتی.
وَإِنْ یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا کَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ یُصِیبُ بِهِ مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿یونس-107﴾
و اگر خدا بر تو ضرری خواهد هیچ کس جز او دفع آن ضرر نتواند، و اگر خیر و رحمتی خواهد باز احدی منع فضل او نتواند، که فضل و رحمت خود را به هر کس از بندگان بخواهد البته میرساند و اوست خدای بسیار آمرزنده و مهربان.
که البته من از استاد یاد گرفتم خدا به ما ضرر و زیان نمی رساند بلکه زیان دیدن ما نتیجه طبیعی رفتار و عادتهای غلط فکری خود ماست.
استاد من عاشقتونم…………….