live | پاسخ های کلیدی به چند سوال

نکته مهم: فایل فقط به صورت صوتی است


سوالاتی که در این فایل پاسخ داده شده است شامل:

  • منظور از نگرش خالق یا نگرش واکنش دهنده چیست؟
  • منظور از تقوا چیست؟
  • آیا هر شرایطی هرچقدر نادلخواه را می توان در زندگی تغییر داد؟
  • چگونه به احساس خوب پایدار برسیم؟
  • درباره دریافت الهامات خداوند بگویید؛
  • عملکرد توحیدی درباره مهاجرت، چگونه است؟
  • با چه باور و منطقی جلوی حسادت کردن را بگیریم؟
  • چگونه به احساس خوب پایدار برسیم؟
  • از کجا بدانم که در چه فرکانسی هستم؟
  • استاد آن زمان که در بندرعباس پیاده روی می کردید و فایل گوش می دادید، موضوع آن فایلها چه بود؟

نشانه من برای واضح شدن قدم بعدی ام


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی live | پاسخ های کلیدی به چند سوال
    10MB
    11 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

670 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زینب اسماعیلی» در این صفحه: 2
  1. -
    زینب اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 1774 روز

    به نام ربّ یگانه هدایتگر جهان هستی

    گام پنجم از پروژه “خانه تکانی ذهن، گام به گام”

    سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته نازنین و تمام دوستان خوبم در این پروژه هدایتی

    یادم میاد اوایل نمی‌دونستم کنترل ورودی یعنی چی؟ چطور میشه ورودی ها رو کنترل کرد؟ یعنی چی که کانون توجهم رو کنترل کنم؟ واقعا درکی نداشتم از این موضوعات و چگونگی اما وقتی که فایل ‘غذای روح چگونه تامین می‌شود’ رو شنیدم انگار تاازه متوجه شدم این همه تاکیدی که شما روی کنترل ورودی ها داشتید و این غذایی که انقدر روی کیفیت و جنسش تاکید دارید دقیقا چی هست؛ اینکه ورودی های من برمی‌گرده به تمام آنچه که می‌شنوم، می‌بینم، دربارش صحبت می‌کنم، تایید می‌کنم، دربارش فکر می‌کنم و گفتگوهای ذهنی من به اون سمت هست و همه اینها میشه ورودی های من، همه اینها میشه فاکتورهایی که توجه من رو به خودشون جلب می‌کنن و من روشون تمرکز می‌کنم که انصافا کنترل کردنش هم کار راحتی نیست اما اهمیت این موضوع کاملا مشخصه، با چی؟ با نتایج ما.. چون اگر نتایج نادلخواه باشه این آلارمِ که یعنی ‘خودتو جمع کن’ و درواقع این جنس تجربیات ما رو به سمت این مسیر یعنی تنظیم و کنترل ورودی هامون هدایت می‌کنه، یا اگر درحال تجربه نتایج دلخواه و خیلی خوبی هستیم دوست داریم بیشتر از این جنس اتفاقات رو تجربه کنیم و به ثبات برسیم باز هم به سمت کنترل ورودی ها هدایت می‌کنه چون قانون اینه که

    خروجی های ما چیزی جدا از ورودی های ما نیستند.

    اهمیت خساست به خرج دادن برای فیلتر گذاشتن روی چیز هایی که می‌بینیم، می‌شنویم، دربارش صحبت و فکر می‌کنیم، و تایید می‌کنیم دقیقا اینجاست که مشخص میشه با انتخاب خودمون که غذای ذهن مون رو از چه جنس و کیفیتی می‌خوایم انتخاب کنیم؟! این روح و ذهن چقدر برای ما اهمیت تغذیش جدی شده؟ که هرچقدر بیشتر جدیت این موضوع رو درک کرده باشیم فیلترهای بیشتری برای انتخاب نوع غذای روح مون اعمال می‌کنیم و بعدش هم جهان دست به کار میشه.. یعنی اگر من می‌بینم نتیجه مدنظرم رو نگرفتم تعجب نکنم، ببینم ورودی هام به همون اندازه کیفیت لازم خروجیم رو دارند؟ ذهنم با باورهای قدرتمندکننده به اندازه کافی تغذیه شده؟ اونقدر که تونستم خسیس بودم که هرچیزی رو نبینم و نشنوم و دربارش فکر و صحبت نکنم؟ که الان توقع همچین نتیجه‌ای دارم یا فقط دو روز فایل گوش دادم و الان بدون درنظر گرفتن تکامل و هیچ چی فقط انتظار دارم!!

    وقتی ما روی کنترل کانون توجه و ورودی هامون حساسیت به خرج میدیم و در عمل تمام تلاش مون رو برای این کار می‌کنیم، بعد از یه مدت می‌بینیم چقدر کار راحت تری نسبت به قبل شده؛ وقتی نتایج رو می‌بینیم لذت‌بخش میشه انجام دادنش و اتفاقا الان که داشتم بهش فکر می‌کردم می‌بینم حداقل برای من، اصلا نمی‌تونم برم بشینم پای تلویزیون؛ نمی‌تونم هیچ فیلمی رو ببینم!! یعنی فرقی هم نداره محصول چه کشوری باشه، همین دیروز کنجکاو بودم درباره یه فیلمی اما همینکه زدم شروع استاد به دو دقیقه نرسید کلا رفتم بیرون از صفحه گفتم چه کاریه برم فایل گوش بدم!؛ یا هرچیزی رو نمی‌شنوی وقتی بحث های خاص میشه جمع رو ترک می‌کنی یا اصلا بحث رو عوض می‌کنی؛ یا توی هر جمعی شرکت نمی‌کنی؛ خیلی حساس میشی کندوکاو می‌کنی جنس صحبت های هر جمعی که تجربش کردی تا بار بعد حواست باشه که کجاها نباید برم با چه افرادی صحبت نکنم یا اگر جاهای خاصی باید باشم توی کدوم جمع ها نباشم یا روی صحبت جمع رو عوض کنم به سمت دلخواه خودم مثلا سه هفته پیش ما مسافرتی رو تجربه کردیم که عاالی بود و هدایتی دختر عمه های من هم با بچه هاشون که تقریبا هم سن و سال هستیم هم با ما هم‌سفر شدن یادمه ما یک‌بار حتی ننشستیم بخوایم با هم فیلم ببینیم یا یه بحث نادلخواه داشته باشیم، همش بازی می‌کردیم یه شب وقتی خانواده هامون رفتن برای خرید و ما خونه بودیم، پیشنهاد دادم بریم پیاده روی باغ غدیر اصفهان رو ببینیم اونجا هم باز شروع کردیم بازی کردن و کلی بهمون خوش گذشت، یا وقتی رفتیم شهرهای دیگه و خانواده ترجیح می‌دادند سریال موردعلاقه شون رو ببینند ما شروع می‌کردیم پانتومیم بازی کردن و این کار ها و پیشنهاد ها همه ناخودآگاه بودند چون وقتی یک عادت و تغییر رو در خودمون ایجاد می‌کنیم نیاز نیست به اندازه اولین بار انرژی و زمان صرف کنیم برای آگاهانه انجام دادنش، آره بعضی وقت ها فراموش میشه اما فقط اون موقع هست که دوباره میای انرژی میزاری تا کنترلش کنی و به خودت یادآوری کنی که

    این تغییر سر جاش هستا!! این نوع فیلتر گذاشتن روی ورودی ها هنوز باید باشه هاا و یوقت ذهن نخواد زرنگ بازی در بیاره از زیرش در بره! جهان هم وقتی می‌بینه واقعا کمک می‌کنه تا بتونی بهتر از پسش بر بیای..

    استاد یادم میاد من هم وقتی دوسال پیش مادرجونم رو از دست دادم که ایشون هم خیلی به من لطف داشتند، ازم پیش همه فامیل تعریف می‌کردند و محبت شون رو بهم ابراز می‌کردند و از نوه های موردعلاقه ایشون بودم واقعا احساس بدی نداشتم! اولش که شنیدم احساساتی شدم ولی اصلا یادم نمیاد که یک لحظه احساسم بد شده باشه درحدی که روز مراسم مامانم بهم می‌گفت ‘زینب حداقل یکم خودت رو جلوی عموها و عمه هات ناراحت نشون بده، مثل فلانی دو قطره اشک بریز’ ولی من گفتم ‘مادرجون الان جای خیلی بهتری هست و می‌دونم که دوست نداره من ناراحت باشم’، در این حد آروم بودم و داشتم روزهای قشنگی که باهم داشتیم رو مرور می‌کردم:)) چون من اون منطق ها رو از شما یاد گرفته بودم چون می‌دونستم که توی همچین روزی هست که باید بیشتر از هر موقع دیگه کنترل ذهن داشته باشم وگرنه به قولی روزهای خوب که کاری نداره ذهنت رو روی زیبایی ها متمرکز کنی، چالش زمانی هست که شرایط ناجالب باشه و تو باز هم بتونی این کار رو انجام بدی.

    استاد الان خیلیی بهتر متوجه میشم وقتی میگید هرکس هرجایی که هست دقیقا جاییِ که باید باشه، چون به‌نظرم جهان مراتب ما رو با همین کنترل ذهن مشخص می‌کنه و اینجوری هرکس با دیگری متمایز و تفکیک میشه.. اگر یه نفر رو می‌بینم با نتایج خیلیی بزرگتر از خودم اون حقشه اون دقیقا جای درستشه ایول بهش که تونسته بهتر از من عمل کنه؛ دمش گرم که اومده روی خودش سرمایه گذاری کرده و مهارت ها و توانمندی هاش رو گسترش داده، از پس مسائلش بر اومده و ورودی هاش رو کنترل کرده اون باید این نتایج رو بگیره این عین عدالته حالا من چی؟؟ منی که می‌تونم همچین افرادی رو ببینم نشون میده که خودمم مشتاق هستم برای تجربه همچین جنسی از نتایج، وظیفه‌ام چیه؟ تحسین و تایید کردن چون دیدن موفقیت بقیه و تحسین کردنش لازمه رسیدن به موفقیت های مشابه هست یعنی آخرش دست خودمه که انتخاب کنم از این حسادت در چه جهتی استفاده کنم؟؟ به عنوان عاملی برای مقایسه کردن خودم، سرزنش کردن خودم، زیر سوال بردن جایگاه اون فرد یا موفقیتش و در نتیجه نتایج مشابه برای خودم که حرکت نکنم و راکد بمونم یا نه به عنوان سکو و الگویی که بگم بابا ایول به اون، دمش گرم اگر تونسته من چرا نتونم؟! و خودم رو به سمت پیشرفت بیشتر، حرکت کردن، دیدن و تایید کردن توانمندی دیگران تشویق کنم و روی خودم کار کنم برای گرفتن نتایج مشابه.. من خودم خیلی توی بحث حسادت عالی نیستم ولی از بچگی الگویی که در رفتارهام بوده دقیقا اینجور بوده که اوکی حسادتم رو کردم؟ حالا چیکار کنم که منم به دستش بیارم؟ و داخل جلسه سوم دوره عزت نفس هم دربارش نوشتم و با تمرینات مرتبط با این مبحث خیلی زاویه دیدم بهتر شده.

    باز هم بحث توحید و استفاده کاربردی اون در عمل:) چقدر این باورهای توحیدی بهت آرامش خاطر میدن و نگرانی هات رو کمتر می‌کنند، که ، همه چیز تغییر میکنه، و هیچ قانونی انقدر قدرتمند نیست که بتونه جلوی فردی که در مسیر درست با باورهای درست هست رو بگیره چون اون پشت ها باورهای قدرتمند تری از قوانین کشورها دارن کار می‌کنند باورهایی که میگن “با خداوند همه چیز ممکنه” و “هیچ چیزی اونقدر غیرممکن نیست که خدای من نتونه بهم بده”، قوانین کشورها چه کاره هستند؟ این قانون که یه روز اجرا میشه فردا عوض میشه، ولی قانونی که ما از جهان شناختیم داره یه چیزای دیگه میگه از شدن ها میگه از معجزه ها میگه از باورها و هماهنگ شدن ها میگه و تا وقتی که من تابع همچین قوانینی هستم هیچ قانون دیگه‌ای در زندگی نمی‌تونه جلودار حرکت در مسیر درست من باشه و کسی هم که در مسیر درسته لااجرم جهان به سمت تجربه و نتایج درست هدایتش میکنه

    خداروشکر بخاطر فرصتی که دارم تا این گام رو هم با تعهد بردارم^^

    (راستییی استاد آزمون دیروزم رو هم همونطور که خواستم بار اول قبول شدمم)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    زینب اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 1774 روز

    💠هفتاد و ششمین برگ از سفرنامه من

    به نام آنکه همه هستی ز او پیدا شده

    سلام به دوستان و همسفران نازنینم که همیشه دارم ازشون یاد می‌گیرم و تحسین می‌کنم این اندازه از درک و آگاهی‌ شون رو که به اشتراک می‌گذارند^^

    با یادآوری یک اصل شروع می‌کنیم “به هرآنچه که توجه و تمرکز کنی، به تجربه بیشتر همان جنس اتفاقات هدایت می‌شوی” و از جایی که همیشه سعی کردیم تمرکز و کانون توجه‌مون رو به سمت زیبایی‌ها و نکات مثبت معطوف کنیم میریم برای تحسین و شکار زیبایی‌ها در downtown ایالت Missouri و آگاهی‌ های با ارزشی که منتظر ما هستند…

    یک چیزی که من همیشه در اکثر ایالت‌های این کشور ثروتمند تحسین کردم و می‌کنم، این معماری بی‌نظیر بناها و ساختمان های شهر هستش که انقدر نو و جدید به نظر میان که فکر می‌کنی همین اخیرا کار ساختش تمام شده!! در این حد مدرن و خوش ساز و نوساز! چمن‌های یکدست و فضای سبز چقدر زیبا درحال رونمایی تضاد رنگی شون با این آرچ فوق‌العاده ومحیط شهری هستند. و این آرچ خدایا طوری روی پاهای خودش ایستاده که فقط توحید رو به یاد من میاره! اینکه انقدر آزاد فقط متکی به خودش ساخته شده این بنا، بدون هیچ سازه کمکی برای نگه داشتنش واقعا عالیه این سازه و چقدرر تحسین می‌کنم معماران این آرچ رو.

    غذای روح، در دنیایی که همه چیز درش هست چون این جهان پاسخگوی تمام نیازها و تمام سلایق خلق شده، این ما هستیم که غذای مناسب ذهن‌مون رو انتخاب می‌کنیم همونطور که غذای جسم رو هر روز درحال انتخاب کردن هستیم. ورودی‌ها… ورودی‌های این ذهن هستند که خروجی‌هاش رو بوجود میارن. به قول استاد “کسی که نتونه ورودی‌ها رو کنترل کنه نمیتونه خروجی‌هاش رو کنترل کنه”. چقدر این نکته مهم و حائز اهمیته. ما در اکثر مواقع داریم می‌شنویم که باید مراقب افکارمون باشیم، مراقب این باشیم که داریم به چی توجه می‌کنیم، مراقب باشیم که واکنشی عمل نکنیم بلکه آگاهانه افسار ذهن و کنترل ذهن رو بدست بگیریم. ما از این آگاهی‌ها مطلع هستیم اما بازهم زمان‌هایی میرسه که چه آگاهانه و چه نا آگاهانه تمرکزمون میره سمت غذاهای بد!! و تعجب می‌کنیم چرا باید این اتفاقات ناجالب بیفتن؟! بحث سر تظاهر کردن نیست چون اصلا بحث ظاهر و شکل نیست! همه ماجرا فرکانسه، احساس درونی ماست. اون آگاهانه سعی کردنی هست که ما هر روز کمی بیشتر فقط خودمون رو عادت میدیم به دیدن زیبایی‌ها در هر زمینه‌ای.. چون قانون همینه. چون کسی که قانون رو میدونه و زرنگ باشه فقط داره سعی میکنه احساسش رو خوب نگه داره با انجام دادن هرکاری که اون رو به احساس بهتر و سپاسگزاری می‌رسونه؛ با متمرکز کردن کانون توجهش به روی زیبایی‌های محیط و این یک هنره، یک مهارته که با تمرین و طی کردن تکامل افراد بهش دست پیدا می‌کنند.

    رودخانه Mississippi چه طویل، عریض و پر آب واقع شده برای این مردمی که با خودشون کاملا در صلح هستند و درکنار هم بی ریا اینطور وقت می‌گذرانند و از این ویو و فضا لذت می‌برند. چقدر حال اون خانمی که درحال آفتاب گرفتن هست خوبه و در سکوت و فارغ از همه چیز خودش رو رها کرده…

    به هرچیزی که توجه کنی، از همون جنس بیشتر و بیشتر وارد زندگی‌ات می‌شود این قانون طبیعت، قانون ثابت خداونده که هیچوقت ازش تخطی نشده.

    👈🏻در دنیایی که بی‌نهایت راه و مسیر درش وجود داره، هرکس باید مسیری رو برای خودش انتخاب کنه و طبق اصل خارپشتی فقط روی همون مسیر کار کنه و کاری نداشته باشه به مسیرهای دیگه، به حرف‌های دیگه، به نظریه‌های دیگه، اگر که میخواد متمرکز باشه. وگرنه افرادی هم داریم که تا یک چیز جدید می‌شنوند میگن نکنه مسیر من غلطه این نظریه درست میگه؟ نکنه فلان چیز غلطه، اون چیزی که عجیب غریب تره راه درسته!؟ و مطمئنم همه ما بخشی از مسیرمون دچار همین نکنه نکنه ها بودیم! اما پوینت ماجرا چیه؟ اینه که هرکس برای خودش یه سبک سنگین اگر بکنه از چیزهایی که پشت سر گذاشته و این مسیری که استاد درش هست، میفهمهه که این مسیر یک چیزه دیگه‌ست! از روی همین حس آرامش و خوبی که به آدم میده، از این اطمینان قلبی و این همه زیبایی.. کیه که بعد از پیدا کردن این مسیر بتونه دل بکنه از اصول ساده‌ای که اینجاست و فقط کافیه روشون کار بشه؟ اصل خارپشتی اینجاها صدق میکنه که وقتی اون چیزی رو که قلبت مطمئنه درسته رو پیدا کردی دیگه تمااام بچسب بهش به هیچ چیز بیرونی دیگه هم توجه نکن و روی همون اصول متمرکز شو و کار کن و بهتر شو تا نتیجه بگیری ازشون و هی این نتایج بزرگتر و بزرگتر بشن.

    👈🏻زندگی میتونه در هر شرایطی تغییر کنه، اگر که ما کنترل ذهن (یا بهتره بگیم تقوا) داشته باشیم. این کنترل ذهن اصلااا کار ساده و راحتی نیست! بخاطر همین هست که افرادی که میتونن در شرایط سخت و به ظاهر ناجالب، ذهن‌ شون رو کنترل کنند و روی باورهاشون کار کنند پاداش های بزرگی دریافت می‌کنند. فقط کافیه تمرکز رو روی خودمون و کار کردن روی باورهامون بزاریم، خداوند بقیه کار هارو انجام میده و از بی‌نهایت طریق ما رو هدایت میکنه به خواسته هامون… این یک باوره.

    استاد چقدر منطقی درباره حسادت صحبت کردید. اینکه اگر این حس به سراغ ما اومد، فقط یک جمله به ذهن بگیم “هرکس در هرجایگاهی که هست دقیقا جایی هست که باید باشه.” این یعنی عدل خداوند که هرکس با توجه به آنچه که پیشاپیش فرستاده (فرکانس) و فضای ذهنیی که به اون سمت هدایت کرده و توجه کرده بهش، جهان به سمت تجربه همون جنس اتفاقات هم هدایتش کرده و خلق کرده شرایط فعلی‌اش رو.

    👈🏻دوستان ١٢ قدم هم،، خدای من بی‌نظیر هستند این بچه ها! هرچقدر از انرژی، فرکانس و مداری که درش قرار دارند بگم کم گفتم. این جنس از آگاهی و درک دوستان که در جنس کامنت هاشون مشهود و ملموسِ واقعا من جایی ندیدم!! انقدر که این بچه‌ها عالی هستن و تقریبا هرجای سایت که قدم برداری میشه ردپای الهی این دوستان رو دید که از طرز دیدگاهی که دارند قشنگ میشه متوجه شد که در یک مدار فرکانسی خیلی بالایی درحال کار کردن روی خودشون هستند و بجز تحسین هیچ چیزی در وصف این بچه‌ها و تمام کسانی که دارند با تعهد و جدیت روی محصولات کار می‌کنند، ندارم که بگم. دم همشون گرم که عشق میکنم با خوندن دیدگاه هاشون… به امید الله مهربان، من هم در زمان مناسب هدایت میشم که به جمع این بچه‌های بی‌نظیر بپیوندمB)

    خیلیی استاد!! خیلیی لذت‌ بخش هست که بتونی با قوانینی که انقدر روشون داری کار میکنی هم از مسیر لذت ببری و واقعا زندگی کنی و احساست رو خوب نگه داری، و هم اینکه نتایجت رو خلق کنی و بگی ببین من اینارو با تغییر باورهای خودم ایجاد کردماا. من این نتایج زیبا رو فقط با کار کردن روی خودم، با تبعیت و جدی گرفتن یکسری قوانین ثابت رقم زدم و بوجود آوردماا. واقعا خیلی حس خوبی به آدم میده که آگاهانه درحال خلق باشه و بدونه که همه نتایج و رویاهاش که به حقیقت پیوستند، درواقع کار خودش بودن.

    👈🏻یک مقاومتی که همیشه ذهن من داشته و خیلی سخت هم هست که باهاش راحت بشه، دقیقا همین موضوع هست.. “کنترل ذهن زمانی که با وجود کار کردن روی خودم، اتفاقات بد رخ میدن”. خیلی سخت میشه اون لحظه‌ها برام ولی منم واقعا تلاشم رو میکنم که ذهنم رو به چیزهای دیگه متمرکز کنم اما خب همیشه موفق نبودم و این یک نشانه هست برای من که باید خیلی بیشتر روی خودم کار کنم قبل از اینکه جهان تضاد بیشتر برام بفرسته تا من رو به حرکت در بیاره! فهمیدم اگر بخوای واکنشی عمل کنی، از همون اول باید هیچ کاری نکنی! این ایمانه دیگه، که تو میری وارد ناشناخته‌ها میشی برای رسیدن به خواسته‌هات. با اینکه از مسیر چیزی نمیدونی اما فقط ایمان هست که میتونه سوخت حرکتی تو باشه و به جلو حرکتت بده و نتیجه هم به اندازه‌ای هست که تو بتونی در این مسیر باورهای درست پرورش بدی، ذهنت رو کنترل کنی و خیریت در هرچیز ببینی.. که هرچیزی رو هرطوری ببینی به همون شکل هم برات ظاهر میشه. اتفاقات، جملات و آدم‌ها هیچکدوم به خودی خود نه خیر هستن و نه شر(!) این ما هستیم که تصمیم می‌گیریم چطور به اونها معنا بدیم.. و خوش به حال کسی که بتونه در هر شرایطی، هرچیزی رو خیر ببینه و اینطوری ذهنش رو در شرایط به ظاهر نامناسب، کنترل کنه.

    قانون بها میگه، هیچکس در طول تاریخ بشر نتونسته از راه نادرست به جایی برسه. هرکسی که الان در جایگاهی قرار داره بخاطر بهایی هست که در طول مسیر پرداخت کرده، بخاطر تعهد پولادینی هست که پرداختن بها در وجود فرد ایجاد کرده که با جدیت بیشتر جلو بره در مسیرش و لحظه‌ای هم به عقب یا کنار کشیدن فکر نکنه چون نه تنها از لحاظ مالی بلکه از لحاظ انرژی، زمان و… درحال پرداخت بهاست! همیشه هم سرش بالاست، با افتخار و عزت هم میرسه به همه جا.. و چرا انسان باید خودش رو در این حد بی لیاقت و بی ارزش بدونه که برای چیزی که بارها و بارها بیشتر ارزش در زندگیش ایجاد میکنه و بارها و بارها بیشتر از هرلحاظ براش نتایج ایجاد میکنه، نخواد که همونم از راه درست به دستش بیاره؟! این توهین به خود فرد هست و عزت نفس رو به شدت تخریب میکنه، نتیجه‌ای هم نداره.

    👈🏻”خداوند همیشه در همه حال – چه در خواب و چه در بیداری – درحال الهام کردن به ماست” این یک باوره. قلب ما جایگاه خداونده، جایگاه الهامات.. حتی در مورد مسائل خیلی ساده هم خداوند بهت میگه که چیکار کنی اگر که باور کنی بهت میگه، اگر که باور کنی لایق این هستی که خداوند بهت آگاهی‌ها رو بگه

    خدای من خداای من شاه باور گفتید استاد جانم شاه باور!! اصل اصل ها رو گفتید اینکه نباید به هیییچ عامل بیرونی قدرت بدیم. نه دولت ها، نه آمریکا، نه ترامپ، نه قوانین کشورها… هیچکس! قدرت فقط خودمون و خدای خودمون همین و بس! وقتی که روی توحید کار می‌کنیم و به این انرژی که جهان ازش شکل گرفته ایمان و باور داشته باشیم و همه چیز رو به خودش بسپاریم، دیگه کیه که بتونه جلودار ما بشه؟ جلودار فردی بشه که باورهای توحیدی قوی داره؟ خدا براش کافی میشه. کاری هم به کسی نداره، کاری هم به قوانین دولت ها نداره، کاری هم نداره که کی چی میگه، کی چه کارست و چه قدرتی داره. فقط داره روی خودش کار میکنه، داره انرژیش رو صرف سرمایه گذاری روی خودش میکنه، انرژیش رو صرف قدرت دادن به خودش و باورهاش میکنه، صرف قدرت دادن به خدای خودش، صرف خلق خواسته ها و زندگی دلخواه خودش.. هیچکسی رو هم نمیبینه که بخواد جلوی کارش رو بگیره چون خداست که داره براش کار انجام میده و اتفاقا به طرز عجیبی هم کنده میشه از بدنه جامعه چون خداوند هدایتش میکنه، جهان جاش رو تغییر میده و به ایمانش به حرکتش به باورهاش پاسخ میده.

    👈🏻اولین واکنش جسم به افکار و باورها، در سلامتی نمود پیدا میکنه. این یک راه تشخیص مسیر هست، اینکه باتوجه به حالت روحی و جسمی از وضعیت افکار و باورهامون آگاه بشیم. از این طریق هست که می‌تونیم بفهمیم در مسیر درست و تکامل خودمون حرکت می‌کنیم یا نیاز هست تغییراتی اعمال کنیم. وقتی حالمون خوبه، در سلامت کامل هستیم، یعنی مسیر تکامل درحال طی شدن هست و این باورها داره روشون کار میشه و همه چییز تحت کنترله.

    و درباره دستان و فرشته هایی که خداوند به زندگی هامون می‌فرسته… وقتی دارم نمونه بارزش رو خودم تجربه می‌کنم دیگه چی دارم برای گفتن؟؟ تک تک فرشته های این سایت، استاد، مریم عزیز، خانم فرهادی نازنین و مدیر فنی حرفه‌ای. این پکیجی که اگر یکی از اونها نبودن، قطعا همچین آگاهی های نابی جاری نمیشد، همچین فضایی ایجاد نمیشد که اینطور خداگونه باشه. واقعا سپاسگزارم خالصانه و عاشقانه سپاسگزار تمام دستان خداوند در این سایت هستم که همگی فوق‌العاده و بی‌نظیرند🌺 آره، خداوند دستانش رو می‌فرسته و اونها با عشق میان کارهای ما رو انجام میدن بدون اینکه بخوان شریک بشن، بدون اینکه چیزی بخوان میان به کمک ما و نقاط ضعف ما رو به عالی ترین شیوه پوشش میدن و راهگشا میشن برامون.. اینم از باورهای قوی توحیدی میاد دیگه، اینکه خداوند در همه حال هوای من رو داره و به عالی ترین طریق کارهای من رو پیش میبره و دستانش رو به کمکم می‌فرسته به شرط حساب کردن روی خودش.

    عاشقتونم✨🦋

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: