live | پاسخ های کلیدی به چند سوال

نکته مهم: فایل فقط به صورت صوتی است


سوالاتی که در این فایل پاسخ داده شده است شامل:

  • منظور از نگرش خالق یا نگرش واکنش دهنده چیست؟
  • منظور از تقوا چیست؟
  • آیا هر شرایطی هرچقدر نادلخواه را می توان در زندگی تغییر داد؟
  • چگونه به احساس خوب پایدار برسیم؟
  • درباره دریافت الهامات خداوند بگویید؛
  • عملکرد توحیدی درباره مهاجرت، چگونه است؟
  • با چه باور و منطقی جلوی حسادت کردن را بگیریم؟
  • چگونه به احساس خوب پایدار برسیم؟
  • از کجا بدانم که در چه فرکانسی هستم؟
  • استاد آن زمان که در بندرعباس پیاده روی می کردید و فایل گوش می دادید، موضوع آن فایلها چه بود؟

نشانه من برای واضح شدن قدم بعدی ام


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی live | پاسخ های کلیدی به چند سوال
    10MB
    11 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

670 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سیده مینا سیدپور» در این صفحه: 3
  1. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1600 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی مهربام

    وسلام به تک تک دوستانم

    مریم جان عزیزم، بی نهایت ازت سپاسگزارم که این فایلهای ارزشمند رو به صورت یه دوره برامون دوباره جهت یاد آوری ودرک بهتر قوانین به اشتراک گذاشتی..

    مریم جان استاد همیشه میگن الان توی این فایل هم یاد آوری کردند که به هر چیزی تمرکز کنیم از جنس همون رو بیشتر به زندگیمون جذب کنیم.

    من حدودا یکماهی بود داشتم لایو های استاد رو میدیدم وگوش میکردم، واز اونجا که هربار هر قسمت از لایوهای استاد رو گوش میکردم شگفت زده میشدم از این حجم وسیع وگسترده وزیاد از اگاهی ، که واقعا یه لایو حدودا یک ساعته چقدر اخه می تونه توش اگاهی باشه!!!!

    بعد هی ذوق میکردم هی شکرگزاری میکردم بابت دوباره شنیدن این لایوها، واز اینکه توی سایت سیو هست وهر وقت بخوایم به این فایلهای ناب دسترسی داریم….

    واز اونجا که به قول استاد به خاطر قوانین بدون تغییر خداوند در جهان هر چیزی هم جنس خودش رو جذب میکنه، شما که اون سر دنیا داشتید روی این لایوها کار میکردید انرژی من وشما وبدون شک خیلی از دوستان توی این سایت یکی شد فرکانس هامون ونیاز به شنیدن این اگاهیها به این شکل که انگاری از همه ی 12 قدم از همه ی دوره ها توش کلی اگاهی هست، در دسترس همه توی سایت به عنوان یه دوره برای کنترل ذهن قرار گرفته!!!!

    این حداقل برای من وبرای هزارمین بار مهر تاییدی بود بر اینکه من به هرچیزی با دل وجون وعمیقا توجه کنم فکر کنم وبه سمتش کشش داشته باشم به سمت من میاد…

    وخدا رو هزاران بار شکر که به لطف الله و عشق ومهر سیدحسین عباسمنش ومریم شایسته ،بعد یه عمر سرگردانی ذهن، حالا یاد گرفتم چطور ذهنم رو تا حدود زیادی متمرکز نگه دارم، یعنی درک کردم وفهمیدم وباور کردم وبه یقین رسیدم که خودم صاحب اختیار و شکل دهنده و خلق کننده ی اتفاقات زندگیم هستم پس باید خیلی خیلی کنترل ذهن( تقوا) داشته باشم..

    خب جز بودن تو این سایت وکار کردن روی اگاهیها دیگه چه راهی برای من وجود داره که بتونم کنترل ذهن داشته باشم؟؟؟

    یه نفر باعشق واز روی لطف اومده هر سوالی که می تونه ذهن هرکسی رو مشغول کنه، بهش جواب داده….

    چطوری؟ با یاد دادن اینکه چطور فکر خدا رو بخونیم، با یاد دادن اصل جهان هستی وقوانین بدون تغییرش…

    گاهی وقت ها با خودم میگم یعنی سوالی توی ذهنم هست که بی جواب مونده باشه؟؟

    بعد می بینم نه واقعا!!!!

    وقتی من میدونم یعنی فهمیدم درک کردم امتحان کردم باور کردم که اصل چیه قانون چیه، دیگه سوالی توی ذهنم باقی نمی مونه که …

    جهان داره طبق یه قوانینی اداره میشه که تا حدود زیادی حالا به لطف الله و به لطف سیدحسین عباسمنش ، ما تونستیم درکش کنیم وبفهمیمش،

    راه وروش اجراشم که بهمون یاد دادند خب دیگه سوالی باقی نمی مونه..

    فقط باید طبق همون قوانین پیش بری تا نتیجه ی دلخواهتو بدست بیاری…

    بعلههه سخته، سخته بخوای طبق قوانین پیش بری نه طبق خواسته ی دلت…

    ولی باید بدونی که اومدی توی این دنیا که یادبگیری کنترل ذهن داشته باشی تا بتونی سعادتمند زندگی کنی جوریکه هم تو این دنیا خوشبخت باشی وهم توی اون دنیا…

    خیلیییی باید صبور باشی، خیلی باید مطیع ومتواضع باشی، خیلی باید تنها باشی، خیلی باید به درونت سفر کنی و بشینی به تماشای خودت، خیلی باید توی اینه به خودت نگاه کنی، خیلی باید فکرهات رو بخونی، خیلی باید گوش تیز کنی که صدای خودت وکلام خودت وقتی از دهانت خارج میشه رو بشنوی، خیلی باید در سکوت بشینی و به اعمال خودت نگاه کنی….

    به اینجا که رسیدی تازه متوجه میشی که تمرکزت از هرچی غیر تو برداشته شده وامده روی خودت…

    خودت رو که بتونی ببینی بشناسی ودرک کنی انگار خدات رو شناختی، چون دیگه خودت رو باهاش یکی میدونی جای اینکه مثل گذشته خدایی ظالم وانتقام گیر وعذاب دهنده ببینی…

    به درونت که سفر کنی می بینی همه چیز داری برای ارام بودن، برای متواضع بودن، برای تسلیم بودن، برای شاد بودن، برای خوشبخت بودن…

    چون هر چیزی رو که میخوای خودت می تونی خلقش کنی نه کسی دیگه، خودت و خدات باهم خلقش می کنید.نه هیچکس دیگه….

    کاری نداره که، کافیه دو سه شب فیلم ترسناک ببینی، یا اصلا فیلم اکشن، یا فیلم عاشقانه، وقتی چند شب پشت هم که این نوع فیلم هارو ببینی، قشنگ متوجه میشی که محتویات خوابهات شدند شبیه این فیلمایی که دیدی….یا ترسناک، یا اکشن…یا عاشقانه….

    مثلا بیا چند روز در مورد پول حرف بزن با خوشحالی، عکس وفیلمهایی که مربوط به پول هست رو به طور مرتب چند روز ببین ودر موردش باعشق وحس خوب حرف بزن، بدون شک یا تو خونه یا بیرون از خونه پول پیدا میکنی، یا کسی پولی بهت میده، یا پولی میاد به حسابت که منتظرش نبودی …..

    این موضوع در مورد همه چیز صدق میکنه…

    امااااااا، تمام اینها مقطعی هست، یعنی ما عادت نداریم یا نمی تونیم برامون سخته، که مثلا روزی چند ساعت وقت بذاریم یا در طول شبانه روز ساعاتی رو اختصاص بدیم که در مورد اون چیزهایی که دوست داریم ببینیم یا بشنویم یا داشته باشیم صحبت کنیم!!!

    واین چیز عجیبی نیست، چون ذهن عادت داره پراکنده فکر کنه…

    باید تمرین کرد…

    ومن این تمرین رو به روشهای مختلفی انجام میدم یکی از این تمرینها اینه که جزء برنامه های اصلی هر 24 ساعت از شبانه روزم اینه که بیام توسایت، فایل ببینم کامنت بخونم کامنت بذارم ویا روی فایلهای 12 قدم کار کنم یا گوش کنم واین برای من جزء تعهدادتی هست که اول سال به خودم دادم وشکر خدا دارم انجامش میدم..

    یه کار دیگه ای که بهم کمک کرده تا کنترل ذهن بیشتری داشته باشم سعی کردم توی برنامه یادداشت ویادآوری که تو گوشیم دارم یه سری تمرین وجلمه های تاکیدی مثبت ویا کلام الله و یا جمله هایی که خطاب به خودم نوشتم که مثلا باید سپاسگزار باشم خودم یا حسن هام رو به یاد بیارم و براشون تایمهای مختلف گذاشتم، در طول شبانه روز از طریق گوشیم بهم یاداوری میشه و روی صفحه گوشیم نمایان میشه ….

    مثل نوشتم مینا جان اگر الان فلان وفلان شرایط رو داری اینها لطف خداست پس یادت باشه شاکر باشی وساعت مثلا 12 ظهر هر روز گوشم بهم این مطلب رو یاد اوری میکنه…

    یا مثلا نوشتم از خدا بخواه که هدایتت کنه به راه راست به راه کسانیکه …….ساعت 2 ظهر الارم گوشیم با این متن تمرکزم رو میاره رو خودم…

    یا مثلا نوشتم خدایا امروز در تک تک لحظه ها کنارم باش و….. ساعت 8 صبح آلارم گوشیم این متن رو برام میاره…

    این یاد اوریها باعث میشه اگر من در طول شبانه روز درگیر بیرون از خودم شدم، یاد بیفته که دوباره تمرکزم رو بیارم روی خودم…

    من یاد گرفتم توشرایط بد وناجالب خصوصا، هر چند ساعت به چند ساعت حالم رو خوب نگهدارم مثلا میگم برای نیم ساعت برم پیاده روی و با هدفون فایلهای 12 قدم رو گوش کنم…

    یا برم یک ساعت کلیپ فان ببینم…

    یا برم غذای مورد علاقمو درست کنم…

    یا برم یه کار مفید یا خیر برای کسی که میدونم نیاز داره انجام بدم…

    اینجوری اگاهانه حواسم رو از روی مشکل برمیدارم، چون خیلی وقت ها هست که من سهم خودم رو انجام دادم حالا درست یا غلط ودیگه کاری ازم برنمیاد ومجبورم صبر کنم، ولی از تحمل واجبار برای منتظر بودن میام از صبر با امید وتوکل استفاده میکنم اونم با انجام اون کارها…

    استاد ومریم عزیزم میدونم که همه هدف شما اینه که بهمون کنترل ذهن( تقوا) داشتن رو بیاموزید اگر چه خودتون هم دارید توی این مسیر با ما رشد می کنید اما واقعا هرکسی نسبت به درخواستش وتعهدش و عمل به آموزهاش رشد میکنه….

    شاید دعا کردن واز خدا خواستن برای اینکه کمکمون کنه توی مسیر درست باشیم کار آسونی باشه ولی من میگم هر کسی هم نمی تونه اینو قلبا از خدا بخواد وقتی که هنوز خودش فکر میکنه راه بهتری برای خوشبخت کردن خودش سراغ داره که می تونه تنهایی انجامش بده…

    ولی اونکه قلبا هر روز و به کررات این خواسته رو از خداوند داره جهان هم کاری میکنه تا در شرایطی قرار بگیره که توی مسیر درست قرار بگیره و اون کسی که به هدایتها والهامات عمل کنه و اعتماد کنه بدون شک طعم خوشبختی و ارامش رو میچشه…

    بازم ازتون ممنونم که با اینهمه عشق هر بار با کلی اگاهیهای ناب ما رو در این مسیر ثابت قدم نگه میدارید.و به یادمون میارید که هدفمون چی بوده و چطور باید بهش برسیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  2. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1600 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم

    روز هفتادو ششم، روزشمار تحول زندگی من!

    چقدر زیبا وچقدر درست گفتید استادجانم، تقوا یعنی کنترل ذهن…

    اونجاها که شرایط بد میشه، اونجاها که یا مورد امتحان الهی قرار گرفتی یا خودت با ندونم کاری خطاء واشتباهی رو مرتکب شدی و حالا نتایجش بازتاب خوبی نداشته، اونجا که عزیزی رو از دست میدی، یا روابط عاطفیت از بین میره، اونجا که عزیزترین ونزدیکترین اشخاص زندگیت جوری باهات رفتار میکنن که دلت میگیره و ازشون ناامید میشی ،اونجاها که مشکلات مالی بهت هجوم میاره و راه خلاصی پیش روت نمی بینی….. وهزاران مسئله ومشکلی که تو زندگی تک تک ما اتفاق میفته برهر دلیلی و هر نوعی، حتی پنجر شدن ماشینمون تو جاده و شکسته شدن ظرف مورد علاقمون و تا شیطنت ها و اذییتهای بچه کوچیکی که تو خونه داریم وحتی دیر اومدن تاکسی یا بد قولی کسی که با ما قرار داشته که واقعا چیزهای پیش پا افتاده و بی اهمییتی می تونه باشه..

    اما کافیه که تقوا نداشته باشی یعنی کنترل ذهن نداشته باشه یعنی از خودت غافل بشی، فقط کافیه فراموش کنی این نیز بگذرد واز این بدتر وسخترش هم گذشته..

    انوقته که می تونی بی صبری کنی، خشمگین بشی و حتی اعصبانیتت رو به شکل گفتار ورفتار بد بروز بدی…

    چقدر شکل همه چیز بدتر وزشت تر میشه اونموقعه ها که فک میکنی در حقت بی اعدالتی شده..

    میخوای تلافی کنی، انتقام بگیری، گریه کنی، بزنی، بشکنی، فریاد بزنی، که ای خدا ای مردم ببینید اوج بدبختی وغم وگرفتاری منو، حالا این وسط دو نفرم بهت حق بدن،چار نفرم قضاوتت کنن، تازه بعد اینهمه عکس العمل می بینی نه تنها مشکلت حل نشده، نه تنها دردت کم نشده، کوله بار بیشتری هم بهت اضافه شد، چرا؟؟

    چون جهان با قوانین بدون تغییر داره اداره میشه، احساس بد= اتفاقات بد

    اینها مربوط به گذشته ی تک تک ما بوده دیگه، هرکدوم یه رفتارو افکار و عملکرد تکراری و عکس العملهای شبیه به هم داشتیم که تا اوضاع بد میشد، مثل یه الگو از پیش رسم شده به شکل روتین بارها وبارها وبارها انجام میدادیمش و جالبه هر بار همون نتیجه رو میگرفتیم، بدتر شدن حال خودمون و بدتر شدن اوضاع…..ولی باز تکرارش میکردیم!!!!!

    چرا این اتفاقات می افتاد؟ چون خودمون رو بی صاحب حس می کردیم، رها شده توی این دنیا، و در دست خدایی جبار و انتقام گیرو عذاب دهنده…

    وقتی هر کسی تو هر جای زندگیش، خداشو پیدا کنه وقتی بشناستش، وقتی به رحمان ورحیم بودنش پی ببره، وقتی تسلیم درگاهش بشه وبهش پناه ببره، این باور توی وجودش شکل میگیره که من تنها رها نشدم، من خدایی به این بزرگی و با این قدرت بی حد وحساب دارم که انقدر دوستم داره که باعشق به اموراتم رسیدگی میکنه…

    اولش فقط یه حسه، یه تقلید، هی اختیارتو میدی بهش هی پس میگیری، هی نجواهای ذهنت میگن تو خودت بلدی تو خودت خیرو صلاحت رو بهتر میدونی، خدا کارش خدایی کردنه چه میدونه الان چی برات بهترینه پاشو حقتو از دنیا وآدمها بگیر!!!!

    ولی قلبت میگه چرا این سهم سنگین رو زمین نمیذاری، چرا تسلیم نمی شی؟ چرا اقرار نمی کنی که بدون لطف ورحمت خالقت هیچی نیستی و با مهر و رحمتش می تونی خلاص بشی از بسی دردها ورنجها و سختی هایی که داری به دوش میکشی…

    هرکی یه روزی یه جایی زانو زد و سجده کرده و زارو پریشان به درگاهش رفت و اعتراف کرد که به تنهایی نمی تونه، خداوند حی وحاضر به سرعت در زندگیش متجلی شد و اموراتش رو سروسامان داده، واز یه جایی دیگه دلش قرص شده به این بودنه، به اینکه خدا هست کمکش میکنه، از این شرایط بد عبورش میده، مراقبش هست که دیگه خودش رو گرفتار این خطاها واشتباهات نکنه…

    اونجاست که ایمانش به غیب به خدا، به نیروی برترش شکل میگیره، هر چقدر بیشتر اعتماد میکنه به این نیرو، بیشتر تسلیم میشه رهاتر میشه، متواضع تر میشه، و جهان (خداوند) هم یشتر بهش پاداش میده…

    دیگه توی تضادها نمی ترسه مثل گذشته، دیگه درگیرش نمیشه، دیگه دنبال گله وشکایت نیست، میگه با کمک خدا حلش میکنم درستش میکنم …

    کسیکه صبوره، آرومه، شاد، سکوت میکنه، یعنی تقوا پیشه کرده، یعنی کنترل ذهنش تو دست خودشه…

    خیلی سخته انجامش تو شرایط بد، اما هرچقدر میفهمی درک میکنی که..

    دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ

    ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ

    دانی که پس از مرگ چه ماند باقی

    عشق است و محبت است و باقی همه هیچ

    انوقته که چیزهایی که یه روز براش خیلی مهم بودن، پیش چشمش بی اهمیت ویا کم اهمییت میشن..

    انوقته که دیگه سعی نمی کنه ذهنش رو مدام کنترل کنه بلکه آگاهانه به خودش میگه مگه چقدر مهمه؟؟؟؟

    خدارو صد هزار مرتبه شکر، که من با همین درک کمی که از جهان وخداوند وخودم پیدا کردم، حداقل دیگه وقتی اوضاع برخلاف میلم میشه، از اون راهکارها وابزارهای ناکار آمد گذشته استفاده نمی کنم حتی اگه نتونم کار خاص ومفیدی هم برای آروم کردن خودم انجام بدم، یا برای رو براه کردن شرایط بدم، حداقل سعی میکنم هیچ کاری انجام ندم…

    هیچ کار فیزیکی انجام ندادن خیلی بهتر از کلی اقدامات بی اثر وبی فایدست…

    سکوت کردن قدرتمندترین کار معنوی دنیاست، که مدتیه دارم تمرین میکنم و انشالله که جز شخصیتم بشه…

    تمرین وتکرار تنها راه موفقیتت تو هر چیزی هست، اگه تکرار وتمرین نباشه، همه چیز فقط موقتی جواب میده و در حد شعار می مونه و تبدیل به شعور نمیشه…

    انشالله که توی این مسیر هممون همیشه ثابت قدم باشیم تا ابد، آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1600 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلاااام به شما سارا جان عزیزم…

    ممنون از مهر ومحبتتون…

    چقدر خداوند رو شاکرم که همیشه در لحظه پاسخ میده..

    یه چندوقتی هست دارم روی ارتباطاتم کار میکنم، ولی خب خیلی خیلی خیلی باورهای محدود ونادرستی در مورد جنس مخالف دارم و بعد چندسال تنهایی هنوز نتونستم رابطه ای جدی رو با کسی شروع کنم، وقتی استاد تو قدم 12 ازمون خواست که در مورد شرایط فعلی خودمون بنویسیم (روابط، دارایی، معنویت، سلامتی، کسب وکار و…) یکسال واندی پیش همشون رو نوشتم و انصافا توی همشون می تونم بگم خیلی رشد چشم گیری داشتم که فقط جای شکر وسپاسگزاری داره، تنها چیزی که هنوز هیچ تغییری توش نمی بینم ساختن وداشتن یه رابطه عاشقانه وصمیمانه هست، چند وقتی هست که این موضوع ذهنم رو درگیر کرده که چرا از درون با خودم هنوز انقدری به صلح نرسیدم که بتونم باورهای مخرب گذشته در مورد مردها رو دور بریزم وهنوز در مورد این موضوع از درون مشکل دارم…

    از دیشب دیگه واقعا از خدا خواستم هدایتم کنه تا پاشنه آشیل خودم رو پیدا کنم، واتفاقا قدم به قدم داره بهم راهکار میده، وامیدوارم که بتونم عملیشون کنم…

    ویکی از بهترین نشونه هایی که برام فرستاده همین دیدگاه وکامتت شماست در پاسخ به کامنتی که دقیقا 11 ماه قبل نوشته بودم…

    و پاسخ شما باعث شد بیام تا ببینم 11 ماه قبل یکسال قبل من در چه مسیر ومرحله ای از رشد بودم، خیلی برام جالب بود که دیدم پارسال همین موقعه به شددت احساس خوشبختی و شادی داشتم ودر فرکانسهای عالی بودم از هر نظر…

    اینم لطف خداست که این سایت انقدر زنده و پویا وجامع وکامله، که حتی وقتی چندسال قبل یه دیدگاهی گذاشتی رو یه فایلی یکی میاد اون دیدگاهت رو میخونه و علامت پاسخ به دیدگاهت میاد رو صفحه سایت میری می بینی دوست همفرکانسیت برات کامنت گذاشته، اونجاست که بهت یاد آوری میشه آی خانم، ببین تو سال گذشته انقدر در فرکانس بالا بودییا همین موقعه، با اینکه از نظر مالی و کاری و سلامتی ومعنوییت 50 درصد الانم رشد نداشتی!!!

    الان ببین از کجا به کجا رسیدی در همه ی جنبه ها، آیا حواست هست به نعمتهایی که بهت دادم؟؟

    ببین که چقدر همه چیز برات خوب پیش رفت چون اونموقعه کنترل ذهن داشتی، تقوا داشتی بیشتر در مسیر بودی، راحتر از تضادها عبور میکردی وازشون درس میگرفتی، پس چی شده که الان اون حس وحال رو نداری؟

    آیا غیر اینه که کنترل ذهنم کم شده؟.

    آیا غیر از اینه که اجازه نمیدی ذهنت ساکت بشه و شاید فراموش کردی که سکوت تنها راه اتصال به منه؟ با اینهمه نجوای ذهن چطور میخوای صدای قلبت رو بشنوی؟

    آیا غیر از اینه که دست اوردها و داشته هام، همه ی اونهایی که آرزشون رو داشتم سال قبل همین موقعه حالا دارمشون ولی نسبت بهشون بی اعتنا شدم وارزش و قیمتش رو برام از دست داده؟؟

    سارا جان خیلی ازت ممنونم که برام این کامنت رو گذاشتی البته که از سمت خداوند مامور شده بودی تا بهم تلنگری بزنی، مبنی بر اینکه مینا خانم میدونی چرا الان دچار تضاد هستی؟ میدونی چرا انرژیت کم شده، چون دیگه عاشقانه دنبال اهدافت نیستی، چون داری از مسیر دور میشی، چون کنترل ذهنت رو از دست دادی انقدر دنبال کمال مطلق هستی، انقدر میخوای همه چیز باب میلت باشه، انقدر که یادت رفته تکامل رو؟؟ شایدم فراموش کردی قوانین جهان هستی رو، اینکه احساس خوب= اتفافات خوب هست…

    من واقعا چند روزه احساسم منفی شد و ناخواسته خودم رو از مسیر الهی دور کردم و ترس وتردید اومده سراغم…

    حالا وقتی کامنت خودم رو خوندم دلم قرص شد، خداوند به یادم آورد از طریق شما دوست عزیزم، که توچه شرایطی بودم وچی باعث اونهمه توکل وامید وایمان شده بود در من…

    همین یه جمله، این نیز بگذرد، بدتر از اینهاش گذشته وتموم شده، مگه چقدر مهمه؟؟؟؟ کلی بهم انرژی داد الان..

    خدارو صدهزار مرتبه شکر که همواره داره ما رو در مسیر درست هدایت میکنه و دستمون رو رها نمی کنه…

    دوست عزیزم بازم ازت ممنونم به خاطر مهر ولطفت …

    امیدوارم همیشه وهمه جا در پناه امن خداوند باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: