نکته مهم: فایل فقط به صورت صوتی است
سوالاتی که در این فایل پاسخ داده شده است شامل:
- منظور از نگرش خالق یا نگرش واکنش دهنده چیست؟
- منظور از تقوا چیست؟
- آیا هر شرایطی هرچقدر نادلخواه را می توان در زندگی تغییر داد؟
- چگونه به احساس خوب پایدار برسیم؟
- درباره دریافت الهامات خداوند بگویید؛
- عملکرد توحیدی درباره مهاجرت، چگونه است؟
- با چه باور و منطقی جلوی حسادت کردن را بگیریم؟
- چگونه به احساس خوب پایدار برسیم؟
- از کجا بدانم که در چه فرکانسی هستم؟
- استاد آن زمان که در بندرعباس پیاده روی می کردید و فایل گوش می دادید، موضوع آن فایلها چه بود؟
نشانه من برای واضح شدن قدم بعدی ام
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل صوتی live | پاسخ های کلیدی به چند سوال10MB11 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت استاد شایسته عزیز که خانه تکانی رو انجام دادن و دوست داشتن ما هم خانه تکانی کنیم و به ایشان بپیوندیم .سپاسگزارم که هستید و راه رسیدن رو سهل تر میکنید.
استاد عزیزم سپاسگزارم که در هر شرایطی فایل تهیه کردید و میکنید و سپاسگزارم که اصل رو فهمیدید و به ما هم یاد دادید .
همه چیز برای رسیدن به اصل که توحید باشه در کنترل ذهن نهفته است.اگر بتوانیم ذهنمون رو کنترل کنیم ،از هر لحاظی به موفقیت میرسیم.
هر روزی که تونستم بر ذهنم مسلط بشم ،احساسم عالی بوده و هر روز که ذهنم بر من تسلط پیدا کرد روز گرفتاری من بوده.
وضعیت یو یو هم داریم که بدلیل بالا پایین شدن تقوا بدست میاد.گاهی بالا گاهی پایین.
بیشتر دوست دارم در مورد توحید و چگونگی رسیدن به اون صحبت کنم.
حضرت محمد ص با سالی یک ماه کار کردن روی خودش تونسته به این مقام برسه.خیلی از عرفا هم سعی کردن و به مقامهای بالا رسیدن.
یعنی ما هم باید روی خودمون کار کنیم و خلوتی با الله داشته باشیم تا بتونیم به درون برسیم که درون همون اصل است و همه چیز.
استاد در جایی میفرمایند:من خدا،تو خدا،گیاه خدا،حشره خدا و…..
همه چیز خداست.
هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
اوّل و آخر و پیدا و پنهان اوست؛ و او به هر چیز داناست
حدید – 3
اینکه در هر لحظه به زیباییها توجه کنیم،شکرگزار باشیم،یعنی توجه به خدا کردیم و صلاتهم دائمون شدیم و کسی که ذکر دائمش خدا بشه ،فاصله اش کم و کمتر میشه و تا میرسه به عرش اعلی.
اینکه ما نمیتوانیم درک کنیم برمیگرده به اطلاعات فراوان غلطی که در ذهن ما جای گرفته.
برای اینکه این مسئله رو حل کنیم باید دائم در حال ریختن رنگ سفید باشیم .
با خودم فکر میکنم من کیستم ؟نامم را ابراهیم گذاشته اند!
چه میکنم؟هیچ !نفسم را خدا میکشد،ضربانم را خدا میزند،چشمهایم را خدا میبیند،گوشهایم را خدا میشنود،همه چیز در حال اتومات خدا انجام میدهد،اکسیژن را او میدهد و……
برمیگردم چجوری خلق شدم؟پدرم مرا خلق کرد؟مادرم مرا آفرید؟چه کسی غذا بهم داد؟چه کسی مرا رشد داد؟
نه نه منی وجود ندارد،همه چیز خداست،من نطفه ای گندیده بیش نبودم که توانایی هیچ نداشتم.این خدایم بود که مرا آفریده و خلق کرد،از روح خودش در من دمید،نطفه را در هفت مرحله تبدیل به من کرد،9 ماه درون شکم مادر غذایم داد،شیر را در پستان مادر بین خون و کثیفی جاری کرد و گوارا ترین غذا برایم کرد،رشدم داد،دندان داد،راه رفتن را آموخت،سواد آموخت ،بزرگ و بزرگ تر شدم،همسر داد،پدر شدم و……
پس من کجای کار بودم!!! این ابراهیم نبود این رب من بود،این خدای من بود،این فرمانروای عالم بود.همه چیز اوست و غیر او وجود ندارد.
تنها فرق بین من و حیوانات و گیاهان همان عقل و فکر است.
من میتوانم بگویم من بودم و یا ربم بود.تنها چیزی که میگویم این است که ربم بود ،همه چیز او بود و بوده است و خواهد بود.
کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ (26) وَ یَبْقى وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ (27)
همه کسانی که روی آن [= زمین] هستند فانی میشوند، (26) و تنها ذات ذوالجلال و گرامی پروردگارت باقی میماند! (27)
الرحمن [26-27]
پس منهم کوس اناالحق زدم و میگویم
الَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قالُوا إِنَّا لِلَّـهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ
آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان میرسد، میگویند: «ما از آنِ خدائیم؛ و به سوی او بازمیگردیم!»
بقره – 156
دوستان عزیزم خودم و شما را به تقوای الهی سفارش میکنم.تقوا یعنی کنترل ذهن به طوری که همه جا خدا را ببینیم و احساس خوب کنیم و این احساس خوب را گسترش دهیم .
شاید کمی از گفته استاد رو که میگن خودمون خوب زندگی کنیم و جهان رو جای بهتری برای خوبتر زندگی کردن کنیم ،فهمیدم.
استاد ارزشمندم،استاد شایسته عزیزم،سپاسگزارم که هستید و ما رو به تنظیمات کارخونه برمیگردونید.
الهی میلیاردها بار شکررررررررت
سلام جلال عزیز
سپاسگزارم که هستید و مینویسید.
همه چیز عمل کردنه و نتیجه گرفتن .حضرت محمد ص عمل کرد و نتیجه گرفت.مهمتر از یادگرفتن عمل کردنه.یک نفر یک نکته رو یاد میگیره و عمل میکنه به همه چی میرسه و یک نفر همه چی بلده و انجام نمیده
ممنونم ازت که این نکته رو بهم یاددادی
سلام آقای خاص
خدمت نرفتنت خیلی خاص بود و داستانش بهم چسبید.چقدر اطمینان و در واقع ایمانت قوی بوده که تونستی کاری به این سختی رو برای خودت آسون کنی با باور درست.یه روش خوب رو هم گفتید که بعد از گوش دادن ،سرچی در زندگی خودتون کردید و اینطوری بهتر قانون رو متوجه میشوید که این هم خیلی برای من ارزشمند بود و از شما قدردانی میکنم.خدا خیرت بده
فاطمه عزیز سلام
همیشه تحسینتون میکنم هم از لحاظ تربیت دخترهای عالیتون و هم از صبرتون.واقعا شما به آیه الذین اذا اصابتهم مصیبه…..عمل کردید.باورهای درستی در مورد خدا داشتید و در واقع مومن بودید به الله یکتا و خداوند لاجرم به شما پاداش داده و میدهد.
شما نمونه یک مادر با باورهای درست در این سایت هستید که واقعا قابل تحسین هستید و انشاالله هم شما و هم دختر خانمهات و دامادهاو نوه هات در پناه خدا سلامت و تندرست باشید.
یگانه بانوی عزیز سلام
بله کاملا حرفتون درسته.مسئله اصلی سر همون ایمان داشتنه.ایمانمونه که تزلزل داره و گرنه اگر فقط به یک آیه 186 بقره قرآن ایمان داشته باشیم همه چیز تمومه.
درخواست،اجابت تمام
چرا نداریم؟از طرفی وسوسه شیطان و نجواش ما رو درگیر میکنه و از طرفی دیگه کم نوریم، هنوز نورمون کافی نیست.
شما برنج رو آبکش میکنی و دم میکنی و یک ساعت بعد برنج آماده است.همش نمیری سر بزنی چرا؟چون به خودت و قانون ایمان داری.
به خودم میگم که توکل زمانی بوجود میاد که ایمان کافی داشته باشم و زمانی که صد در صد ایمان داشته باشم کار تمومه.
اما برای رسیدن به این مرحله کنترل ذهن لازمه و به قول شما استمرار در درستکاری و کار درست
سپاسگزارم
سلام مائده عزیز
دخترم زهرا و فاطمه کلاس ششم هستن،امروز که اومده بودن بحث کلاسشون خدا کیه و چیه و…بوده و گفت که معلم گفته معنی سه تا سوره واقعه و ضحی و یس رو بخونین متوجه میشین خدا کیه.زهرا اومد و معنی سوره ضحی رو خوند و هی سوال میکرد و بعد معنی سوره واقعه و سوال میکرد.تا اون آیه پیش رفت که درختان رو که ما آفریننده یا شما؟اون موقع قرآن رو بست و شروع به صحبت کرد و من فقط جلو اشکهام رو گرفتم و متعجب شدم که این دختر با این سن چجوری و از کجا اینا رو میدونه.مثلا میگفت که خدا تو قلبمه و هر جا ببینم قلبم تند تند میزنه احساس بد میکنم مثلا اگه دروغ بگم اینطوری میشم.مثلا میگفت اگر شب فیلم ترسناک یه لحظه تو گوشیم ببینم سریع میگم زهرا خدا تو قلبته و او اجازه نمیده بترسی و او قوی هست و من آرامش میگیرم و میخوابم.میخام بگم که ماها هممون اطلاعات کاملی در قلبمون جاری هست و از بچگی بوده منتها بر اثر اطلاعات اشتباه بیرونی اونا رو گم کردیم.الان که این اطلاعات رو از استاد میشنویم تو جانمون رسوخ میکنه و با عشق میخونیم و گوش میدیم.سپاسگزارم از نوشته ات .این رو نوشتم چون خدا گفت اینجا بنویس