live | پاسخ های کلیدی به چند سوال

نکته مهم: فایل فقط به صورت صوتی است


سوالاتی که در این فایل پاسخ داده شده است شامل:

  • منظور از نگرش خالق یا نگرش واکنش دهنده چیست؟
  • منظور از تقوا چیست؟
  • آیا هر شرایطی هرچقدر نادلخواه را می توان در زندگی تغییر داد؟
  • چگونه به احساس خوب پایدار برسیم؟
  • درباره دریافت الهامات خداوند بگویید؛
  • عملکرد توحیدی درباره مهاجرت، چگونه است؟
  • با چه باور و منطقی جلوی حسادت کردن را بگیریم؟
  • چگونه به احساس خوب پایدار برسیم؟
  • از کجا بدانم که در چه فرکانسی هستم؟
  • استاد آن زمان که در بندرعباس پیاده روی می کردید و فایل گوش می دادید، موضوع آن فایلها چه بود؟

نشانه من برای واضح شدن قدم بعدی ام


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی live | پاسخ های کلیدی به چند سوال
    10MB
    11 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

670 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «لیلا توسلی» در این صفحه: 2
  1. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 794 روز

    143/10/11به نام خداسلام به خدا76مین گام روزشمارزندگی. سلام ب استادومریم جون وهمکلاسیهای عزیزم.

    خدایاشکرت که واردساختمانی شده‌ام که شاه کلیدطلایی رابه خودم تحویل داده ای!ولحظه ی ورود،خروجش باخودم است فقط وارداین سرزمین شدی ازلحظه ی تصمیم ورودکل دربهابه روی توگشوده است به اندازه ی احساس لیاقت تووبه انداره ی ایمان توبه نتیجه میرسی.خدایااین جمله رامیخواهم بیشتردرک وفهم کنم کمکم کن.

    1_توجه=بانگاه به زیبائیهاوکنترل ورودی ازچشم به ذهن.

    2_تقوی =باورودی دیدن وشنیدن مثبتهابه ذهن که بازهم ازکنترل ذهن مراقبت گوش وچشم سرچشمه میگیرد.من هرروزکه میرم پیاده روی خوب تواین مسیرفوق العاده زیبای خونه ماکافی شاپ فراوانِ دخترپسرهای زیادی(درکل جوانهای زیادی حضورگرمی دارن)حالاباحجاب ،آزاد،سک و گربه به دست!سیگاربه دست!من نمیدونم زوجه هستندیادوستن!اصلا به من چه بدون هیچ قضاوتی ازکنارشون ردمیشم ولی به اندامِ زیباشون توجه میکنم به چهره‌های زیباشونون،به موهاوچشم وابروی زیباشون،به پوشش ویاماشینهای زیباشون خیلی توجه میکنم وخیلی زیبابهشون نزدیک میشم وبابت اون داشته هاشون تحسین هم میکنم.دیروزدوتاخانم بودیک سگ داشتن لباس دخترونه داشت وموهای روی گوشش بلندخیلی خیلی زیباوگیره زده بودبه اون خانم گفتم چقدرسگتون زیباس واون خانم خندیدتشکرکرد.

    ودوست داشتم موقع برگشتن دوباره ببینم اونهاگوهاش بودن یاموهاش که لحظه ی برگشتم دیدم موهاش بودوسریع به محض رسیدن من محل راترک کردن خدابه همان اندازه نگهشون داشته بودکه من یکباره دیگه اون زیبایی روببینم!که موهای روی گوش سگ روگیره زده بودخیلی خوشگل وخوش رنگ بودالله اکبرازاین عظمت الهی.

    3_درمورداحساس خوب دردل تضادهاخودمو آروم میکنم. مثلاعزیزدلم امروزپرسیدفلانی به من زنگ زده آیابه شمااین چندروززنگ زده گفتم شب عیدمادرفقط پیام تبریک فرستاده گفت ازاون روزی که فیش حج روبردی فروختی ناراحتن گفتم حتماولی مهم نیست من ازاین اتفاق زیبایی میبینم اگه تواین یکماه ونیم نیومدن خونمون حتماخیریت داشته اگه میومدن شایدتصادف میکردن وچندمثال دیگه که گفتم دارم خودموبااین افکارآروم میکنم اگه لیلای قدیم بودم فقط گریه واسترس ومزیضی وغیره بلابه سرم اومده بودولی الان گفتم:ان مع العسریسری تواین اتفاقهاخبرهای خیری برامون هست عزیزدلم همیشه منوتوی هراتفاق آروم میکردخداروشکرحالابالعکس شده الهی شکرت که به من توانایی کنترل ذهن برای احساس عالی روداده ای.

    4_رعایت کردن قوانین این است که هرچه نیروهست به انرژی الهی بدیم وبیرون ازماکسی هیچ قدرتی ندارد.

    5_برای متوجه شدن که آیاقدمهای تکاملی رابرداشته ام بستگی داردبه احساس خودت اگه خوبه توی مسیردرست حرکت میکنی. اگه حالت خرابه داری جاده خاکی میزنی (ایموجی خنده)

    6_نسبت به داشته های همه خداراشکرمیکنم تادرتوانم باشه مستقیم میرم به صاحب اون مال تحسینش میکنم اگه روبرونبینم برای طرف دعای خیرمیفرستم ودروجودم شادی میکنم وتحسینش میکنم آرزو،وآرمان همه چیزرودارم بدون هیچ حسادت.

    عاشقتونم به داشته هات استادتحسین ودعادارم برات ولی خودمم دوست دارم ازاین بهترداشته باشم.آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 794 روز

    به نام خداسلام به خداوکل کائنات به خصوص استادوخانواده گرممون. سایت الهی ،استادوقتی میگین روخودتون سرمایه گزاری کنیدویاتوی کامنتهامیخونم مشوش میشم که چه گونه سرمایه گزاری کنم؟آیابایدحتمامحصول بخری؟بازبه خودم دلداری میدم که همینکه باهیچ کس رفت وآمدنداری وهمه منفی بافهادوستان وحتی خواهرم که نزدیکترین ‌کسم بود همه پرکشیدن رفتن!چرا؟چون من تغیرکردم ولیاقت این باخدابودن رودارم،تلویزیون 90٪خاموش وفقط استادوگوش میکنم اگه چیزی متوجه نشم همینکه خیلی باخداحرف میزنم وسپاسگزاری زیاددارم خداروشکر.چندروزپیش رفتم خیاطی نوه عمم شلوارموبگیرم بولوزمم بردم برام ساسن گرفت واندازم کردواین بلوزرابرام هدیه آوردن که اصلااین کاروبراکسی انجام نمیده فقط دوخت لباسهای مجلسی وتعمیرات قبول نمیکنه. ازراه رسیدم خندیدم گفتم لیلاقشنگه اومده شلوارخوشگلشوبااین بولوزش اندازه کنی خندیدچاره ای ندارشت گفت:چشم حدوا45دقیقه طول کشیدشوهرم بیرون منتظرم بود.توی گارگاه خیاطی همکارای نوه عمه جان آهنگهای شادی کذاشته بودن منم شروع کردم به رقصیدن چندنفرشون دست میزدن ویکی دونفرشون به وجه اومدن شروع به رقصیدن کردن وهمشون میگفتن خداکنه همه ی مشترهاتون اینجوری باشن!نه که مشتریهایی میان ازصبح تاشب حالمونو میگیرن منم گفتم دیروآرایشگاه بودم بابت آهنگهاشون لذت نبردم ولی اینجاجبران کردم نوه عمم فقط میخندیدوازشاهکاریهای من توی مجلسهاتعریف میکرد بچهابه شوخی میگفتن الان شمابری استادمون ماروتنبیه میکنه بالاخره من ضامنشون شدم که راحت باشین بازهم میام میگفتن توروخداروزهای فردبیاوکلی شادی کردیم وخدایش منم کارهمه ی بچه هاروتحسین وتشویقشون کردم خیلی روحیه هاشون عوض شد.وشب رفتیم عروسی دامادوعروس هردوشون نوهای دخترای خواهرم بودن یعنی بیشترشون ازآقایون اومدن بالابه من وخواهرم وجاری من محرم بودن خواهرم جلونیومدچون بامن دلخوری داره بابت همون واحدآپارتمان که توی فایل قبل تعریف کردم ویاشایدم بخاطرفوت شوهرش حیامیکردبه خاطرحرف مردم وجاری خانم هم جلونیومدچون چندتانامحرم هم بودن. ولی من ازاول مجلس80٪وسط میرقصیدم. ما550/000هزارتومان اگردرست نوشته باشم پانصدوپنجاهزارتومان کادوبه داماددادیم چون ازسمت داماددعوت بودیم مبلغ پانصدوده هزا رتومان داییهای وداداشوپدربزرگ عروس به من شاباش دادن به خاطرحال خوب من بود.ووفوروفراوانی همه چیزکه این هدایاوحال خوب من ازاصل وجودم سرچشمه میگرفت وگرنه مثل بقیه به قول ماخاک مرده روشون ریختن!وتوی سالن هرفامیل یاآشنایی رومیدیدم حس خوبی به من داشتن ومادرعروس ودامادروتوآغوشم گرفتم خیلی دعاوتحسینشون کردم وازگارسونهابابت هرپذیرایشون تشکرمیکردم همگی لبخندتقریبامسخره میزدن دخترداداشم گفت:چه خبره اینقدازاینهاتشکرمیکنی گفتم زحمت پذیرایی بااینهاست گفت وظیفشونه شماازصاحب مجلس تشکرکن گفتم ازاونهاهم خیلی تشکرکردم تحسینشون کردم.معذرت میخوام ازهمه گفتم به یک سگ که یک لقمه نون بدی دمشوبه عنوان شکرگزاری تکون میده خندی وگفت چه حوصله ای داری دورمیز6نفره بودیم اولابیشترسرم روتوی رقص گرم کردم که ‌کنارفامیلانباشم واگرحرفی میزدن اصلاتوجه نمیکردم به زیبایهاوطلاهاونعمتهاخدایاشکرت بابت این همه مثلاچشم،گوش و……که دیدم دخترداداشم میخنده میگه عمه ی من سروقت نمازشومیخونه وقاری قرآنه ولی رقصیدنش ترک نمیشه وجلوی عمم جرات غیبت کردن نداریم کلامن ازقبلا هم اهل غیبت نبودم رک حرفموبه طرف میگفتم حالاهم که دوره میبینم بایدمراقب دروازه های ورودوخروجی باشم چون خدابه من اعتمادکرده واین همه نعمت اعضای بدن رابه من داده که به لجن بکشم یابانورالهی آغشته کنم استادازاینکه به من آموختی کنترل ذهن یعنی چه خداخیرت بده هرچی شمامیگی میگم من که بلدم ولی شماچون عمل کردی به قلب مامیشینه ولی خدارومن آدم میشناختم دروغ هم نمیگم پیرمردمهربان مثل پدرم بودولی خطامیکردم همیشه توی جهنم تجسم میکردم که یک گروهی فقط هیزم میارن چقدرهم خسته هستن وهمیشه ازامامان برای درخواست ازخداکمک میخواستم و……بازهم ازاستادومریم جون وهمه ی عزیزانی که کامنتهامومیخونن ولبخندشون میگیره متشکرم خدایاهمگی مارایاری فرماآمین.همه تونو دوست دارم یاحق.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: