live | پاسخ های کلیدی به چند سوال

ارزش تضاد و ارزش کنترل ذهن برای واضح شدن پاشنه آشیل و باورهای غلط ما

سلام به استاد دلها مدتی بود توی یه تضاد گیر کرده بودم که در کامنت های قبل بهش اشاره کردم اما الان که مدت بیشتری گذشته و من هنوز توی همون تضاد هستم تنها کاری که کردم کنترل ذهن بوده و انصافا خیلی خوب از پسش بر اومدم یعنی کسی منو ببینه اگر تضاد خودم رو بخوام شرح بدم باور نمیکنه چون خیلی حالم خوبه ،خلاصه من همینطور کم کم دلیل اصلی تضاد برام آشکار شد یعنی اولش فکر میکردم بیماری همسرمه و من باید این رفتار و داشته باشم تا تضاد رفع بشه بعد دیدم نه عزت نفس پایین منو داره نشون میده اینو بهتر کنم بعد از یک هفته رسیدم به اصل ماجرا و اون شرک بود و چه شرک مخفی وحشتناکی، من متوجه شدم یه خط فکری تو ذهن من بوده و داره می‌چرخه که میگه من هر چی دارم از شوهرمه ،عزت نفس اعتماد به نفس شادی خوراک پوشاک فرزند خوشبختی موفقیت محبوبیت یعنی هرررررررانچه که دارم رو از شوهر خودم میدونستم چون این خط فکری که که اگه این نباشه اکه رابطه بهم بخوره بدبخت میشم رو داشتم و همیشه سال ها به شوهرم باج دادم تو دعواها یعنی 100درصد دعواها من واسه آشتی اقدام میکردم و… چون فکر میکردم اینهمه شادی خوشبختی که دارم بخاطر شوهرمه نه به خاطر فرکانس های خودم و خداوند.و الان دارم بشدت روش کار میکنم که باور توحیدی در این زمینه بسازم ،من شرک درمورد مردم دولت ها و دیگران داشتم روش کار کردم درست شد ولی فکر نمی‌کردم که نسبت به شوهرم چنین افکاری داشته باشم و اینقدر توی ذهنم بهش قدرت داده باشم .این تضاد بزرگ که برام پیش اومد و طولانی بودن تضاد و کنترل ذهن و آرام بودن من کم کم هدایت شدم و به این نقطه آگاهی رسیدم .دوست دارن بعد از ساخت باور توحیدی در این زمینه از نتایج حتما براتوم بنویسم

حالا یه نکته دیگه بگم توی ماجرای کنترل ذهن سریال سفر به دور آمریکا خیلی به من کمک کرد و من از طریق مرا بسوی نشانه ام هدایت کن استفاده کردم که خیلی اتفاق عجیبی برام افتاد .مثلا من یهویی توی تنهایی خودم بشدت دلم سفر خانوادگی میخواست خب اما وقتش نبود شرایطش نبود خودم توی یه تضاد بودم که باید درستش میکردم ، سریع اومدم توی سایت حس خوبی بسازم که فکر سفر از ذهنم بره ، از بخش مرا بسوی نشانه آن هدایت کن هدایت شدم به ،فایل سفر به دور آمریکا قسمت چمدانت رو ببند بریم دقیق عنوانش یادم نیست همون فایل که با اتوبوس آروی سفر میکنید .آخر فایل آهنگ سفر یه شعر سفر یه قصه است استاد هم باهاش میخوند .من نمی‌دونم چرا تنها جایی که اشک شوق میریزم خیلی احساساتی شدم خودم رو توی اون سفر حس میکردم و این تجربه برام هم عجیب بود هم دلچسب ،البته قبلاً هم اتفاق مشابه این هم بازم برام افتاده بود در مورد هدایت بسمت نشانه ام

استاد دوستتون دارم در پناه خدا باشید