live | پاسخ های کلیدی به چند سوال

سلام مهری،

اینجا که نوشتی توانایی کنترل ذهن ، توانایی مهمیه، و اینکه کسانی که تو شرایط سخت بتونن ذهنشون رو کنترل کنند پاداش های زیادی میگیریدن،

بسیار جای تأمل و تاثیر گذاری هست،

حالا چطور ذهنمون رو کنترل کنیم،

خیلی راحته ،خیلی خیلی راحته.

فقط لازمه که کانون‌ های توجه مون رو ( چشم ها و گوش هامون رو) تنظیم کنیم و بزاریمشون روی چیزهای که بهمون حس خوب میده،

تقوا هم معنیش اینه که توی شرایط سخت،( شرایط سخت شرایطی هست که توش کلی چیز اطراف م رو گرفته که پر از حس بده) بتونیم کانون های توجه مون رو کنترل کنیم،

مثلا اگر شرایط سختت روابط عاطفی بسیار بد هست، آدم بتونه تو این شرایط کانون توجه اش رو کنترل کنه که نره روی چیزهای از طرف که حس بد داره برایمان،

در عوض آنقدر ماهر باشیم که کانون توجه مون رو کنترل کنیم و تنظیمش کنیم به روی چیزهای های که بهمون حس خوب میده،

مثلا چی بهت حس خوب میده ، به من نور خورشیدی که افتاده تو خونه، و….

البته فقط باید تسلیم شیم و بپذیریم که ایم هست این شرایط سخت هست،

اما راستش رو بخوای من نمیدونم معنای واقعی تسلیم شدن چیه؟

و واقعانی برام جای سواله.

اما آلام که داشتم مینوشتم خدا بهم گفت که تسلیم شدن یعنی اینکه ، با اون چیز مقابله نکن و هی بهش توجه نکن و کانون توجه ات رو از روش بردار که هی حست بد نشه .

بجاش کانون توجه ات رو بزار روی چیز دیگه که حست رو خوب کنه،

امیدوارم به کامنت ها و فایل های که در باره تسلیم هست هدایت بشم تا بتونم بهتر درکش کنم.

مهری موفق باشی

سلام به…..

چقدر مثال قشنگی از معنی تقوا بود داستانت،

اول با خودت همدردی کردی،

بعد در نهایت کانون توجه ات رو کنترل کردی تو اون شرایط سخت

و گذاشتی روی چیزهای که بهت حس خوب میده، چه چیزی بهت حس خوب داد؟ این باور که خدا همه چیزهای و توی هر شری خیریه

وقتی که میگن که زاویه دیدت رو تغییر بده یعنی چه؟

یعنی اینکه کانون توجه ات الان روی زوایه سی درجه اس ،جایی که بهت بد دهنی شده،

حالا شما زاویه کانون توجه ات رو تنظیم کن و بزارش روی چیزی که بهت حس خوب میده

موفق باشی عزیزم

سلام سعید،

اینجای جملت رو خوندم و دیگه ادامه ندادم اومدم بنویسم،

نوشتی کنترل ذهن یعنی اینکه تو اون شرایط سخت بتونی یه نکته مثبت پیدا کنی؟!

واقعا عالی گفتی ،این دقیقا معنی تقوا هست

یعنی تو شرایط سخت بتونیم کانون توجه مون رو کنترل کنیم و بزاریم روی یه چیزی که بهمون حس خوب میده،

نه اینکه کانون‌ توجه مون رو کلیک کنیم روی یه چیزی که حس بد داره بهمون میده،

اینجا یه چیزی بهم میگه اگه از چیز بد که حست رو برداری بهت میگن احمق مثلا فوش داده تو فوش ندی ، و….

اما مریم جان ببین تهش میخواد چی بشه؟ هان چی میخواد بشه؟

هی تو فوش بده هی اون بده، حست بد میشه، میری جای دیگه یکی دیگه یه رفتار توهین آمیز باهات میکنه،

اما اگر کانون توجه ات رو از روی فوش اون برداری و بزاری روی نور خونه ات که عاشقشی حست خوب میشه و اتفاقات دیگه که حس خوب داره برات میفته( راستی من فکر میکردم که اگر مثلا طرف بهم فوش داده،

همینکه توجه ام رو از روی فوشش برداشتم ، حالا که باید توجه ام رو برام روی چیزهای که حس خوب داره، یعنی اینکه بزارم روی ویژگی مثبت اون فرد،

اما خوب من اون لحظه به خون اون تشنه ام چطور آخه ویژگی مثبت اون رو ببینم

که الان متوجه شدم که نه مریم ، اینن چیزی که تو متوجه شدی اشتباه هست، نباید روی ویژگی مثبت اون کانون توجه ات رو بزراری ، بلکه میتونی روی چیزهای دیگه که حست رو خوب میکنه بزاری ، مثل پروانه پارک،

و یه چیزی من معنی تسلیم رو فعلا خیلی خوب درک نکردم با عمق وجودم، اما جدیدا یه چیزی تو دلم ازش معنی شده ، که اینکه بابا اون چیزی که حس منفی بهت داده رو ول کنی و در برابرش نجنگید و یری سمت چیزی که حس خوب داره این یعنی تسلیم شدن در برابر خدا، حالا چرا در برابر خدا؟ چون هر چیزی که حس خوب داره توش خداست دیگه.

امیدوارم به کامنت ها و فایل های هدایت بشم که معنی تسلیم رو بهتر و بهتر متوجه بشم،

برم ادامه کامنتت رو بخونم سعید،

موفق باشی

سلام مجدد نرگسی،

اینجا که نوشتی ما میگن خودتون رو گول میزنید و میرید دنبال زیبای ها،

معنی تسلیم رو تو ذهن من بیشتر و بیشتر جا باز کرد،

آخه دنبال معنی تسلیم هستم،

تسلیم یعنی اینکه به اون چیزی که حس بد بهمون میده ، کانون‌ رو از روش بردایم، و بزاریم کانون رو روی چیزهای که حس خوب بهمون میده این یعنی در برابر چیز خوب تسلیم بشیم

چیز خوب هم که همون خدایت،

امیدوارم به سمت چیزهای بیشتر از معنی تسلیم هدایت بشم،