live | پاسخ های کلیدی به چند سوال - صفحه 30
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/09/abasmanesh-23.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-24 06:07:032024-09-25 05:45:56live | پاسخ های کلیدی به چند سوالشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند هدایتگر مهربان
خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است
گام پنجم: پاسخهای کلیدی به چند سؤال
این گام هم با بیان مهمترین اصل و اساس قوانین جهان آغاز میشود، اینکه تمرکز کنم برروی زیباییها و من بایستی بتوانم چشمانم را عادت بدهم به دیدن زیباییها، چرا؟
چون من به هرچه که توجه کنم از جنس همان بیشتر و بیشتر وارد زندگی من میشود
خداوکیلی حالا که خداوند این قانون اصلی را به این راحتی و سادگی وضع کرده و من با استفاده از آن هرچه را که میخواهم میتوانم در زندگیام خلق کنم، چرا سعی نکنم که با استفاده از اصل خارپشتی در این کار مهارت بدست نیاورم، آخه مگه سادهتر از این هم میشه
وقتی که من میتونم براحتی و صرفاً با توجه کردن و تمرکز کردن برروی زیباییها آنها را براحتی در زندگیام تجربه کنم، خیلی احمقانه است که به نازیباییها و زشتیها و اخبار که همیشه زشتیها را به نمایش میگذارد، اجازه ورود آنها را به زندگیام بدهم
همین یک کار را اگر بخوبی یادبگیرم، و در آن مهارت بدست بیاورم برای تمام عمرم کافی است، زندگی من غرق در لذت و زیبایی و نعمت وفراوانی میشه و از درودیوار برای من اتفاقات خوشایند میبارد
از تمام صحبتها استاد همین یک نکته را گرفته و از امروز هدفگذاری میکنم برای عادت دادن چشمانم به زیباییها و دوری و اعراض کردن از نازیباییها
مراقبت از کانون توجهم و خساست بخرج دادن برای تمرکز و توجهم
مراقبت از نگاهم که هرلحظه به چه چیزی توجه میکنم و راجع به چهچیزی صحبت میکنم
این متن را نوشتم تا بعنوان ردپایی از این گامم برروی سایت قرار داده و خودم را متعهد کنم به انجام و عمل کردن به این اصل و قانون و بواسطه این تعهدم سعی کنم از امروز بیشتر و بیشتر در انجام این وظیفه تعهد بخرج بدهم
سلام استاد عزیزم
ممنونم خانم شایسته
چند مدت قبل متوجه پررنگ شدن حس حسادت توی وجودم شدم برای رفعش از خداوند هدایت خواستم، فایلهایی که استاد در این مورد داشتند زیاد گوش داده و به تمریناتش عمل کردم بهترین کار تحسین کردن بود واقعا معجزه می کنه من تو زمینه مالی خیلی این حس در وجودم پررنگ میشد خصوصا اگر با ان طرف کدورتی داشتم که پررنگ تر میشد اما اینقدر این تحسین را تمرین میکردم تا به احساس خوب میرسیدم مثلاً یک مدت قبل گوشیم به مشکل بر خورد حالم گرفته شد و دیدم شخصی که زیاد هم حسی خوبی بهش نداشتم 3_ 4تا گوشی موبایل داره کلی هم کلاس میگذاره اول کمی حسم بد شد اما بعد شروع کردم به تحسین کردنش و حسمو خوب کردم یک مدت بعد خداوند با معجزاتش یک گوشی عالی بهم داد .
من یک دفتر دارم به نام به حال خوب وقتایی که توی زمینه های مختلف حالم بد میشه توی دفترم آن مورد را نوشته و با نگاهی متفاوت و مثبت در موردش توضیحاتی مینویسم این کار عجیب حالمو خوب میکنه.
به نام خدای فراوانیها
تو جهان همه چی هست ولی ما به هرچی توجه کنیم از جنس همون بیشتر و بیشتر وارد زندگیمون میشه.ما باید آگاهانه تلاش کنیم توجه و تمرکز بذاریم روی زیبایی ها و نعمت ها. باید حواسمون باشه که داریم چه غذایی به روحمون میدیم.
تقوا یعنی کنترل ذهن تقوا یعنی ایمان به غیب
ایمان به غیب یعنی اگه اون چیزی رو که میخوای به صورت فیزیکی لمسش نکردی اول بیای تو بعد متافیزیکی،توی ذهنت بسازیش و با احساس خوب باور داشته باشی که در زمان مناسب در مکان مناسب به اندازه ای که تکامل طی کردی و ظرف وجودیت آماده شد وارد زندگیت میشه فارغ از اینکه جهان به چه سمتی میخواد ح کت کنه فارغ از اینکه از دید بقیه شدنی هست یا نه فارغ از اینکه قبلا چه خطاها و اشتباهاتی داشتی فارغ از اینکه بقیه چی میخوان.
هرکس هرجا هست الان جای درستش همونجاست و قوانین خداوند و عدالت خداوند مو لای درزش نمیره.
توی هر شرایطی میشه برگشت اگه بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم،خداوند قدرت خلق زندگی هرکدوممون به خودمون داده اگه بتونیم قدرتش باور کنیم دستمون بذاریم تو دستش و تسلیم قدرتش باشیم مارو از فرش به عرش میبره .
چگونه به احساس خوب پایدار برسیم؟
چگونه در شرایط به ظاهر سخت احساسمون رو خوب نگه داریم؟
به قول استاد اگه به اهمیت این موضوع واقف بشیم کار راحت تره اگه بدونیم این چقدر موضوع مهمیه این اصله این همه چیه.
با تغییر بنیادین باورها
با تغییر زاویه نگاهمون به شرایط و اتفاقات
این تغییر زاویه نگاه به رویدادها موضوعیه که ساعتها و ساعتها میشه دربارش صحبت کرد
مثلا بازم به قول استاد رویدادها به خودی خود هیچ ماهیتی ندارند برچسبی که ما به آن رویداد میزنیم تعیین میکند که خوب است یا بد
یا میشه به آیه 216 سوره بقره اشاره کرد.
کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَکُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ ۗ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ.
حکم جهاد بر شما مقرّر گردید و حال آنکه بر شما ناگوار و مکروه است، لکن چه بسیار شود که چیزی را مکروه شمارید ولی به حقیقت خیر و صلاح شما در آن بوده، و چه بسیار شود چیزی را دوست دارید و در واقع شرّ و فساد شما در آن است، و خدا (به مصالح امور) داناست و شما نادانید.
یا اینکه همیشه بگیم الخیر فی ما وقع یا هرآنچه مرا نکشد قویترم خواهد کرد البته اینا به همین سادگی نیست و تمرین زیاد میخواد
خداوند همیشه توی قلب ما هست و داره با نا صحبت میکنه در هر لحظه شرطش اینه ما خودمون رو لایق دریافت الهامات بدونیم.
هیچ چیز نمیتونه جلوی شخصی که باورهای مناسب داره و توحیدی عمل میکنه رو بگیره ازجمله قوانین دولت ها.
تمام اتفاقات زندگی ما بواسطه افکار و باورهای خودمون رقم میخوره و این انرژی که جهان روخلق کرده فقط و فقط پاسخیه به افکار خودمون.
و من الله توفیق…
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم
سلام عزیزان جان
گام پنجم
پاسخ های کلیدی
وَلِلَّهِ یَسْجُدُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ مِنْ دَابَّهٍ وَالْمَلَائِکَهُ وَهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ ﴿49﴾و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین از جنبندگان و فرشتگان است براى خدا سجده مى کنند و تکبر نمى ورزند (49)
یَخَافُونَ رَبَّهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ وَیَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ ﴿50﴾از پروردگارشان که حاکم بر آنهاست مى ترسند و آنچه را مامورند انجام مى دهند (50)
خدایا شکرت که در مدار شنیدن این آگاهی های ناب الهی هستم
پاسخ های کلیدی
مثله همیشه عالی و جامع و کامل
تمام اتفاقات زندگی ام بر اساس باورها و افکار و فرکانس های خودم بوجود می آید
طبق قانون ثابت جهان به هر چیزی توجه کنیم از همان جنس بیشتر وارد زندگی مان میشود
توجه به زیبایی های بیشتر زیبایی های بیشتر را در مدار مان میآورد
من طبق الگوی عالی که استاد عزیزم هست
سعی میکنم آگاهانه تمرکزم را روی زیبای ها بزارم
و امروز متوجه زیبایی های بیشتر ی در اطرافم شدم خدایا شکرت
امروز که از خیابون رد شدم یه لحظه نگاهم رفت به زیبایی های کوه و روستاهای نزدیک به کوه و سبزه های زمینی که کشت برنج در آنجا هست وقتی بلطف خداوند نگاهم هدایت شد به این همه زیبایی شکر گذاری کردم و تعجب از اینکه چطور من این چند سال متوجه این زیبایی ها نشده بودم
و اینقدر ذوق دیدن زیبایی ها رو داشتم که فقط آگاهانه سعی میکنم بیشتر ببینم و لذت ببرم
همان حضور در لحظه زندگی
احساس خوب اتفاقات خوب
خدایا شکرت
تقوا=کنترل ذهن
امروز که بعد از مدتها اومدم خونه مادرم تو روستا عزیزان انتقاد کردند که چرا دیر میای
منم نخواستم کسی را متقاعد کنم و واقعا با باورهای توحیدی خودم رو آروم کردم و همین کنترل ذهن کلی حالم رو خوب نگه داشت
فقط شکر گذاری بابت وجود عزیزان کردم و با بچه ها رقص و شادی کردم
تمرکزم را روی فراوانی گذاشتم
باغ گردوی عزیزانم را تحسین کردم و نعمت و برکت و فراوانی را تحسین کردم
خدایا شکرت
بابت وجود مقدس مادر عزیزم و خواهرانم و برادرانم و تمام عزیزانم
خدایا شکرت برای توحید و یکتاپرستی
خدایا شکرت برای عشق و لذت و آرامش و صلح درونی ام
خدایا شکرت برای امروزم که سرشار از نعمت وثروت و فراوانی و عشق و انگیزه و قدم های کوچک برای هدفم برداشتم
خدایا شکرت برای دستان خوبی که در زندگی ام هدایت کرده ای
خدایا شکرت که تمام انسان ها و شرایط و موقعیت ها وسیله ای است برای رساندن موهبت های الهی به من
خدایا شکرت که من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین شرایط قراردارم.
خدایا شکرت که من بی قید و شرط ارزشمندم تکه ای از وجود پاک خداوند هستم
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
من با کار کردن روی خودم می بینم واکنش جهان را به خودم
مثلا جنس آدمها نسبت به من تغییر کرده
یا اینکه در جمعی هستم و صد در صد به بهانههای مختلف اون جمع جمعی ساکت و آرام هستند
و افرادی که صد در صد همیشه ی خدا در اون جمع بودند الان در اون جمع نیستند
من تازه فهمیدم و خداوند بهم گفت
یا پیجم به سرعت دارد رشد می کنه
اینترنت سرعتش زیاد شده
قبض تلفن همراهم را همسرم ناخودآگاه پرداخت می کنه
خودش برنامه می ریزه روی گوشیم
.
نسبت به قبل واکنش و کنترل ذهنم نسبت به اتفاقات زندگیم بهتر شده
اینها را خوب حسش می کنم
خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم
سلام به استاد عزیزم و مریم خانم عزیزم و همه دوستان خوشکلم …
خدایا شکرت….
اول از همه سپاسگزارم از مریم خانوم عزیز که با این دوره چه کار کردند با ما…
الان که اومدن برای روز پنجم کامنت بذارم یکی از کامنتای بچه ها رو دیدم که گفته بود دوباره رفتم از اولین گام تمرکزی شروع کنم من هم گفتم دوباره برم و با اینکه من واقعا تمرکز کردم و دارم فایلا رو گوش میدم و تفکر و تعقل میکنم،یادداشت هم بکنم…
فایل گام اولو گوش دادم،آگاهی ها رو یادداشت کردم و مدیا پلیر گوشیم بلافاصله بعد از تموم شدن فایل رفت سراغ توضیحات سر کار خانم شایسته و دستور العمل رو دوباره گوش دادم و نکاتش رو نوشتم…
بعدش رفتم کامنتای جدید همون صفحه رو خوندم و چقدر خوشحال شدم….
خوشحال از اینکه این بچه ها هدایت شدن به این مسیر که اینقدر خوش انرژی شده و این همه داره نتیجه میده…
و نکاتی رو در کامنت دوستانم دیدم که انگیزه های خودم رو دوباره و دوباره بیشتر و بیشتر کرد برای ادامه مسیر…
اونا رد پا گذاشتن و میخوان تازه ورود کنن،ولی من میبینم که حال و احوالشون تقریبا مو نمیزنه با حال و هوای 5 روز پیش من…
و از اون جالب تر که فقط توی 5 روز من کجام و اون آدم کجا…
خیلی دقت کنید عزیزانم فقط 5 روز…
خانم شایسته در جایی میگن شما تغییر رو که شروع کنید خیلی زود و باز هم تاکید کردند که خیلی زود نتایج به وجود میاد،آرامش میاد،ارتباط با اصل میاد و و و ….
حالا خودم اینو کاملا با گوشت و پوست و خون دارم حس میکنمش.
با اینکه فقط 5 روز گذشته من باید تقریبا خیلی فکر کنم که یادم بیاد 5روز پیش چه حالی داشتم…
خیلی از اون نجواها و نگرانی ها نیستن؛
به همین راحتی….
تاکید میکنم؛
به همین راحتی….
خدایا ازت متشکرم و بسیار بسیار سپاسگزارم که منو هدایت کردی به این جاده زیبا و صاف و هموار پر از گنج…
واقعا ازت ممنونم دمت گرم…
بر طبق لایو استاد در همین گام پنجم متوجه شدم که داریم بهترین غذا رو برای روحمون استفاده میکنیم که اینقدر تونسته بهش انرژی بده و حالشو خوب کنه…
دوستان عزیزم هممون داریم رشد میکنیم و کیف میکنیم…
ادامه میدیم به امید الله مهربان و انشاءالله که بهترین نتایج رو به دست خواهیم آورد.
بنام خدای رزاق
سلام خدمت استاد عزیزم و بانو شایسته عزیز و دوستان هم دوره ای من
پروژه خانه تکانی ذهن گام پنجم
خدایا شکرت ک هدایتم میکنی ک هر روز با شنیدین این فایلهای گرانبها در این مسیر زیبا و الهی ثابت قدم باشم
قانون تمرکز
به هر آنچه تمرکز و توجه کنی از جنس همون رو بیشتر و بیشتر تو زندگیمون میبینی
اگر به زیبایها توجه کنی حست از درون خوب میشه و زیبایهایی بیشتری میبینی اگه تمام تمرکزم روی نکات مثبت هر چیزی بزارم جهان کاری میکنه ک بهت خوش بگذره و نکات مثبت و خوشایند بیشتری ببینی همینطور اگه فراوانی در هر جا توجه کنی بیشتر فراوانی رو میبینی و این قانون خداوند هست
در مورد ورودیهایی ک به ذهن میدم اینه ک من هرجا میرم هنذفری داخل گوشم و این فایلها رو گوش میکنم و هر چقدر بیشتر بتونم از کسانی ک غر میزنن و شکایت میکنن از مشتری و ملک فاصله بگیرم و تمرکز بزارم روی خودم و باورهام و فقط تمرکزم داخل سایت باشه
در مورد تقوی
ک مهمترین کاری ک باید انجام بدم باید در شرایطی که همه چیز برام سخت شده بتونم ذهنم رو کنترل کنم وقتی ذهنم توی اون شرایطی هست بتونم کنترل کنم اتفاقات همون موقع خودشون رو نشون میده
فقط با نگرش و زاویه دید هست ک میتونم ذهنم رو کنترل کنم
در مورد حسادت
حسادت از باور کمبود میاد اگه ی جایی حسادت میکنم به کسی ،همون به خودم میگم
این جایی درستش همین جاست اگه من به کسی حسادت میکنم یعنی خودم رو باور ندارم و خودم رو ارزشمند نمیدونم و میرم توی،مقایسه پس بهترین کار اینه اگه کسی به ی موفقیت تو هر چیزی رسیده و بهش تبریک بگی و تحسینش کنی و بشه عادت همیشگیت
چگونه احساسمون رو خوی کنیم
با دیدن زیبایها ،با سپاسگزاری از داشته ها،و در هر لحظه با خدای خودت صحبت کنی و با
تکرار و تکرار ادامه بدین
هر لحظه اتون پر از آرامش شاد یاشین
به نام خدای مهربان و هدایتگم
خدایا هرآنچه که دارم از آن توست من از خودم هیچ ندارم به هر خیری که از تو بهم برسه نیازمندم .
سلام به اساتید توحیدی در این جهان زیبا
روز پنجم الهی شکرت که منو ثابت قدم کردی در این مسیر بهشتی که مریم بانو مهربان آغازگرش بود بی نهایت سپاسگزارم
فایلی کوتاه ولی پر از کلیدهای گنج بود واقعا پر از آگاهی هست اول در مورد توانایی دیدن زیبایی ها که ما باید آگاهانه روتین کنیم که اوایل کمی سخته همون ادا دراوردنش هم مارو عادت میده و استمرار و تداوم آن حالمون را بهتر میکنه در فرکانس خدا قرار میده و تکاملی میشه دید زیباتری به دیدن آگاهانه زیبایی ها در هر جایی چیزی شخص باشیم در واقع به صورت جرفه ای میشیم با تکاملش شکارچی دیدن زیبایی ها که باید شروع کنیم و اول بدانیم باورش کنیم که چقدر اهمیت و حیاتی است برامون دیگه وسواس میشیم به نظرم ابتدا باید ما هر کاری میخایم انجام بدیم منطقش را درک کنیم که آقا این رفتار عملکرد نتیجه میشه این دیگه منطقی شده بتونیم این کارو کنیم که استاد عزیزم در این زمینه منطق دیگه تهش هست که از خودشون یاد گرفتیم که منطقی کردن بهمون کمک زیادی میکنه در واقع ایمانمون با منطقی شدن در اون موضوع بالا بره دیگه گل را زدیم میمونه تکامل که همیشه در تمام موضوعات باید رعایت و دیده بشه همون مثال ورزش
در مورد حسادتم منم اوایل قبل قوانین درگیرش بودم ولی خیلی نسبت به بدنه جامعه کمتر بود یه جورایی زور میزدم که خودمو کنترل کنم باید همچنان کار بشه برای سوخت حرکت ما اتفاقا خوبه که غیرتی بشیم با جدیت بیشتری به حرکت عملگرایی با باورهای درست ادامه دهیم به نظرم حسادت خوبه چاشنی گزاشته خدا که ما از اون یه اهرمی بشه حرکت وانستیم به جای حسادت اگر بتوانیم ارام ارام اوایل سخته که ابتدای کار اعراض کنیم کوچولو کنترل کنیم خودمونو تکاملی میشه به تحسین برسونیم و این همچنان ادامه دارد چون همه ماها در کار خودمون همکارانی داریم که وقتی موفق میشن ناخود آگاه حسود میشیم که چرا برای من نه و اینم خوبه که سوخت بشه نه تو مدار حسادت فرکانسش را بفرستیم که حالمونو بدتر کنه.
باید آگاهانه بتونیم همانطور که در مورد تغزیه خودمون وسواس به خرج میدیم برای ورودی های زهن اهمیت بدیم اینم اینو میخاد که ما اول بدونیم که چقدر این موضوع مهمه همون منطقی کردنش که آقا با هر منطقی دست تو آتیش کنیم به قول استاد عزیزم دستمون میسوزه برای این ورودی ها هم بتونیم عادت بدیم به خودمون اهمیتش بالا بره دیگه نا خود آگاه نمیزاریم نشتی انرژی به وجود بیاد مراقب روحمون هستیم تا غبار آلود نشه تاریک نشه حالمون را بد کنه آلارم حال بد هم که نشانه خوبی برای خودمون که سریع خودمون را از اون محیط بکشیم بیرون و یا اعراض کنیم حالا برای هر آدمی با روش خودش میتونه این کار را انجام بشه تبدیل بشه به عادت به کنترل ورودی .
هیچ برگی بدون ازن خدا زمین نمیفته اگر باور ایمان به این داشته باشیم در مواقع اتفاقات یهویی که میفته خودشو نشون میده من در این مدار دارم ریز میشم به تضادهای یهویی که میفته توجه میکنم که بفهمم با این همه کار با قوانین با خودم جند چندم واقعا یک تداوم استمرا میخاد برای هر باوری در تمام موضوعات باور توحیدی باشه که خیلی عالیه تقویتش کنیم که همه چی حول و حوش همین ایمان و توکل هست من برای خودم دیدم کسی که بخاد پایین بکشه تورو در صورتی که خدا بخاد بالا بکشه و برعکسش همین هیچ نیرویی در جهان نمیتونه این کارو بکنه اینجا فقط اون باور است ایمان ماست اندازش نشان میده که چقدر اعتماد داریم به خداوند و قوانینش .
برای داشتن احساس خوب کار کردن بنیادین روی باورها در تمام موضوعات و شکرگزاری دیدن زیبایی ها میتونه ما را همیشه در احساس خوب نگه داره اینم خوب تکامل داره برای هر آدمی فرق میکنه .
امشب با خانمم فیلم پیشگویی اسمانی را دیدیم در مورد الهامات و شهود بود و دیدن زیبایی ها هم زمانی جالبی بود با این فایل خدا رو شکر توصیه میکنم ببینید فیلم قوانین برامون خوبه .
خدارو شکر برای چنین فضایی که بوی خداو بهشت میده سپاسگزارم برای میزبانی شما فرشتگان توحیدی
تا کامنت بعد همه شما را به خدای بزرگم میسپرم .
به نام خداوند بخشنده و مهربان.
سلام استاد و مریم مهربان. بازهم فایل عالی دیگر.
پاسخ سوال1،قانون بدون تغییر خداوند:به هر چیز تمرکز کنیم از آن بیشتر و بیشتر جذب میکنیم.,اگر دنبال زیبایی باشیم زیبایی های بیشتری پیدا میکنیم.جهان هستی و خدای یکتا به فرکانس های ما پاسخ میدهد هر فرکانسی بفرستیم از جنس همان فرکانس را دریافت میکنیم.
پاسخ2,تقوا یعنی کنترل ذهن که توانایی خیلی مهمی است و با تمرین کردن زیاد میتوان آن را بدست آورد.آدم زمانی که حالش بده و در شرایط سخت قرار داره بتونه ذهنش را کنترل کنه پاداش ها بینهایت هست.
3،در هر شرایطی میتوانیم زندگی خود را تغییر دهیم و بهبود دهیم شرایط را فقط باید ذهن خود را کنترل کنیم و به احساس خوب برسیم.
4,در زمانهایی که اتفاقات خوشایند می افتد بیشتر تمرکز کنیم روی آنها و آنها را هی یاداوری کنیم به خودمون.در اتفاقات بد با تغییر زاویه دید میتوانیم به احساس خوب برسیم با کار کردن بنیادین روی باورهای درست و تغییر باورهای نادرست مثلا با تغییر دیدگاه به مرگ میتوانیم به احساس خوب برسیم.
سوال 5,خداوند در هر لحظه چه خواب و چه بیداری بر قلب ما وحی میکند مهمترین راه دریافت الهامات اینکه خودمون را لایق دریافت وحی الهی بدانیم
6,به قوانینی که دولتها میگذارند توجه نکنیم.اگر میخواهیم به اینها توجه کنیم کلا باید هدف خود را از یاد ببریم هزارجور مانع ممکنه باشه در راه رسیدن به هدف ولی ایمان داشته باشیم قدرتی که این جهان را خلق کرده به باور و افکار ما پاسخ میدهد. هرچیزی در زمان درست خودش اگر باورهای درست داشته باشیم اتفاق می افتد.قدرت دست خداست و بس.کیست که خدا بخواهد بنده ای را بالا ببرد و او بتواند مانع شود و کیست که خدا بخواهد بنده ای را پایین ببرد و او بتواند بالا ببرد. زمانی که ایمان داشته باشیم توکل کنیم توحیدی باشیم هیچ چیز جلو دار ما نیست باایمان به خداوند همه چیز ممکن است.
7,هرکسی در هرجایگاهی هست طبق قانون خدا کاملا عادلانه هست با درم و عمل به این موضوع در زندگی میتوانیم آرام باشیم.
8,پاسخ همان سوال چهار هست.
9,از اینکه هر روز روی خودمون کار میکنیم هر روز احساس بهتری داریم تکامل خود را طی میکنیم نشانه فرکانسی احساسمون هست احساس خوب اول از همه روی جسم ما تاثیر میگذارد خواب ارام سلامتی بیشتر و….
پاسخ 10,ضبط کردن باورهای مناسب گوش کردن انها .باز کردن باورهای توحیدی برای خودم.
مریم جانم در پایان این کامنت کمال تشکر را دارم ازت برای شروع این دوره.از خدای خودم سپاسگزارم که همزمانیهای مناسب را بوجود اورد تا من هم در این دوره کار کنم سوال پنج و شش دوتا سوال بسیار بسیار کلیدی بودند که من در این لحظه واقعا نیاز داشتم و پاسخ های خود را دریافت کردم خدایا شکرت.
سلام
من خیلی خوشحالم که درجمعی هستم که همدیگررامی فهمیم وتجربه هایی شبیه به هم داریم وازاینکه تجربه های مشترک باعث تقویت دیدگاه وباورهای ماخواهد شد خوشحالم من اززمانی که نگرش وباورهایم رو سعی کردم کنترل کنم واحساس خوب داشته باشم هرانچه را درذهن وضمیرم تصورکردم روبهش رسیدم یا نزدیک تربرام شده یاباورش برام راحت ترشده
من زمانی که قانو رونمی دونستم یه مشکلی برام پیش اومد وباکسی به خاطرملک درگیر شدم حتی وکیل گرفتم اما هرکاری کردم به ضرر خودم شد هرچند حق با من بود فکرمیکردم باید من پیروز بشم اشکال من این بود که که همش متمرکز برروی احساس بد بودم وکینه ونفرت سراسروجودم پرشده بود وبه همین خاطر طبق قانون قسمتی ازمنافعم ازبین رفت چون برطبق قانون عمل شده بود اما وقتی کینه روباوجود خسارتی که طرف مقابل به من زده بود ازخودم دورکردم وخودم رواروم کردم اینجا کارها درست شد مقداری ازملکم روکه باقی مونده بود زنده شد وبرام منافع زیادی داد وحتی تاحالا همون مقدارکم بازجوری شده که دارای ارزش زیادی شده واحتمالن باقسمتی ازاون برای اینده هدفم سرمایه گزاری کنم وواقعا تمرکز برخوبی وارامش باعث میشه مابه اهداف وخواسته هامون راهت تربرسیم اگرچه ظاهرن قوانین بشری وهرچی خلاف تصورما باشه قانون کارخودش رومیکنه ومابه خواستمون طبق قانون میرسیم یه باربرای یه بررسی بازاریک کالایی قرارشد برم به کشورامارات یه دوستی توی بازاربندرداشتم باهاش مشوره کردم که می خوام برم دبی برای برسی کالا وبازارکالای مورد نظر اون هم کفت اتفاقا یه دوستی اونجا دارم که درهمین زمینه کارمیکنه وباهاش هماهنگ میکنم کمکت کنه من هم برای ویزا وکارسفرم اقدام کردم تا این که روزسفروپروازم به دبی نزدیک شدی یک روزقبل ازپرواز ازدوست بازاریم پرسیدم فردا پروازم هست وشماهماهنگی بادوستت کردی واون هم گفت ببخشید من یادم رفته بهش زنگ بزنم وهماهنگی کنم البته این دوست خوش قول من به من اطمینان داده بودکه همه چی هله ومن کارهاتو ردیف میکنم ومن هم فقط به اون وقولش اعتماد کرده بودم وقتی بهش زنگ زد اون گفت یک ساله که کشورعمان رفته ودیگه امارات نیست من خیلی ناراحت وعصبانی شدم که مگه تونمی دونستی که اون امارت نیست وبرچه اساسی تواین قول صددرصد رو به من دادی فرداپرواز منه ومن اصلا کسی رواونجا نمی شناسم وهرینه ام همش برباد شد خیلی ناراحت شدم وبه سمت خونه حرکت کردم ماه رمضون بود برای افتاری رسیدم نزدیک خونه یکی ازدوستان بلوچ که مستاجرپدرخانومم بود منودید ومن قبلش با وجود ناراحتی که داشتم چون ما ه رمضون بود کلا بی خیالش شدم واحساسم روکنترل کردم وریلکس شدم وقتی دم درمغازش رسیدم ازاونجایی که
دوست بلوچ من خبرداشت برای یه سفرتحقیقی تجاری قراربود برم دبی ازم سوال کرد پس کی به سلامتی مسافری ومن هم بهش ماجرارفیق خوش قولم روگفتم وگفتم که کنسل شد چون کسی که قراربود راهنما وکارشناس من باشه ازاونجا رفته اونم گفت پس دیگه نمی ری من هم گفتم بااین وضعیت دیگه نه اما ته دلم یه حسی خوبی داشتم که باوجود مشکلات یه جوری به خیرختم میشه اون بهم گفت پسرخواهرمن دبی هستش اگه می خوای بهش بگم من اول گفتم نه اون که منو نمی شناسه ویهو مزاهم بشم خوب نیست اون گفت نه پسرخیلی خوبیه وخون گرمه ومهمون نوازه خوشحال میشه بتونه کمک کنه واون هم بهش زنگ زند وبنده خدا هم بهش گفته بود که من عکس من رووتاریخ پروازم وساعت پرواز روبراش بفرستم واون بیاد فرودگاه دبی دنبال من وخلاصه ما اون شب این کاروکردیم ومن فرداش باپرواز رفتم دبی ومتاسفانه ازفرودگاه قشم رفتم وشخصی باپارتی بازی یک کالایی ارسالش روبا برچسب کارت پروازمن وبال گردنم کرد که این کاربرام دردسرسازشد ومقداری توی فرودگاه دبی الاف شدم نیم ساعت ازنشستن پروازما گذشته بود ومن مجبورشدم کالای وبال گردن روببرم بیرون فرودگاه وبه کسی که شماره تلفنش روی کالا بود تحویل بدم بعد توبیرون فرودگاه یکی اسم منو صدازد ومن نگاهش کردم ومتوجه شدم کسی هست که اومده دنبال من خلاصه من روبه دفترشرکتشون برد وبعد به اپارتمانش رفتیم خلاصه بدون هتل والافی باهمکاری این دوست عزیزکه واقعا دستان خدا بود من اون سفرروبه خوشی وسلامتی رفتم وبرگشتم وارامش وکنترل ذهن وافکارروببینید چقدردرمسیرزندگی وکارما برخلاف اون چیزی که ظاهرن هست رورقم مبزنه