live | پاسخ های کلیدی به چند سوال - صفحه 44
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/09/abasmanesh-23.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-24 06:07:032024-09-25 05:45:56live | پاسخ های کلیدی به چند سوالشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند مهربان سلام
من واسه کارم باید مهاجرت میکردم ولی میترسیدیم از تنهایی و عذاب وجدان داشتم از تنها گذاشتن خانواده و رفتن دنبال اهداف خودم و فکر میکردم که گناه پدرو مادرم رو ناراحت کنم البته کل زندگیم هر کاری کردم واسه تایید گرفتن از دیگران از جمله پدرم بوده. خلاصه سعی کردم روی باورهام کار کنم نتیجه اول تو شهرخودمون کاری ک پدرم مخالف بود تونستم انجام بدم بعدش باهام همراه شد. دوم رفتم تو مرکز استان کاری ک دوست داشتم انجام دادم و اونها اول مخالف و بعد همراهی کردن. اصلا هم ناراحت نشدن تازه بهم افتخار میکردن. وقتی هم داشتم میومدم بندرعباس خیلی ابراز دلتنگی و مخالفت کرد ولی وقتی دید من خوشحال و خوشبختم و روز به روز مسائلم کمتر میشه دیگه ناراحتی و نگرانی نداشت تازه خوشحال ترم شد . و همه اون ترمزها توهمات و برداشت های اشتباهی بوده که از دیگران یاد گرفتم.
نکته دیگه که برام جالب و لازم بود کنترل ورودی های ذهن است همونطوری که مراقب هستیم غذای سالم بخوریم و اگه غذایی سوسک ویا ادرار توش باشه آیا میخوریم ؟ نه تنها نزدیکش نمیشیم بلکه میریزیمیش دور. پس همون اندازه باید مراقب ورودی های ذهنم باشم.
دوستتون دارم
بنام خدای مهربان
وسلام به استاد مهربان ومریم بانوی مهربان
گام پنجم از خانه تکانی
عادت کردن به دیدن زیبایی ها وتمرکز وتوجه به آنها نتایج رو رقم میزنه وگرنه همه جا همه چی هست ولی باید تلاش کرد آگاهانه دنبال زیبایی ها باشیم اگر دنبالش باشیم جلو چشمون پدیدار میشن
دقت نمیکنیم وهرچیزی رو اجازه ورود میدیم به ذهنمون بعد تعجب میکنیم چرا اوضاع خوب نیست وبهم ریخته اس و دریافت هام خوب نیستن پس حواسمون به ذهنمون باشه
تقوا کنترل ذهن هست اعراض از ناخواسته ها و وارد نا معقولات نشدن ودچار آلودگی ها و گناه نشیم توانایی خیلی مهمیه وتمرین وممارست میخواد مخصوصا تو شرایط سخت که اگر اجرا بشه نتایج بی نظیری داره
میشه تو شرایط نا بسامان و خاص هم دوباره به زندگی برگشت وشرایط رو کاملا تغییر بدیم ما انسانیم و هرکاری ازمون برمیاد به شرطی که اراده کنیم وبخوایم
برای احساس بهتر داشتن باید نگاهمون به روزهای خوشی و تجربه های جالبی که داشتیم باشه تا هم حسمون درست بشه هم باورهامون وهم بازم پیش بیاد
توحیدی عمل کنیم و نگاهمون به خدا باشه هیچکس جلودارنیست اصلا کسی نیست جزخدا
کیست که خدا بخواد ببرتش بالا وبتونه بیاره پایین و یا کسی رو بخواد ببره پایین کی میتونه ببره بالا
موفق وپیروز باشید
سلام به استادعزیزوخانم شایسته ی مهربان
گام پنجم :پاسخهای کلیدی به چند سوال
تمرکز کنید بر روی زیباییها هرچه بیشتر تمرکز کنید بر زیباییها از جنس همان را بیشتر خواهید دید، درست است که در بعضی جاها بعضی کشورها جنگ و ظلم و بدی هست ولی در همین دنیا میتوان چیزهای خوب زیادی را پیدا کرد اگه در اطرافمان جستجو کنیم زیباییهای زیادی را خواهیم دید بعضی افراد هر آنچه که در اطرافشان میبینند بهش توجه میکنند چشم هایشان باز است و فقط میبینند خیلی راحت همه چیز را وارد مغزتان میکنید همانطور که مواظب هستید غذای مسموم و آلوده نخورید باید مواظب آن باشید که ورودیهای نامناسب هم وارد مغزتان نکنید یک عده میگویند چرا انقدر حالمان بد است،بخاطراین است که ورودی های نامناسب واردذهنتان میکنید استاد آگاهانه سعی کردند این کار را انجام ندهند به اندازهای که سعی کردند توانستند نتیجه بگیرند
تقوا یعنی کنترل ذهن، افرادی که میتوانند ذهنشان را کنترل کنند توانایی مهمی دارند ،باید تمرین کنید و ذهنتان را کنترل کنید البته کار راحتی هم نیست مخصوصاً وقتی که اوضاع خوب نیست خیلی سخت است که ذهنتان را کنترل کنید ولی وقتی در اوضاع نامناسب بتوانید ذهنتان را کنترل کنید پاداشها داده خواهد شد ،در مورد حسادت هر که در هر جایگاهی هست جایگاه درستش قرار گرفته است طبق قانون ثابت جهان این کار عادلانه صورت میگیرد و استاد میگویند از وقتی که به این درک رسیدم احساس خیلی بهتری دارم ، باید تمرین کنیم تا از موفقیت دیگران خوشحال شویم هیچ چیز نیست که بدون تغییر باشد ما میتوانید در هر شرایطی زندگیتان را همه جوره تغییر دهید باید بتوانیم ذهنمان را کنترل کنیم احساسمان را خوب کنیم در زمانهایی که اوضاع خوب است تمرکز کنید روی خوبیها استاد این کار را سالیان است که انجام میدهند و الان ساعتهای بیشتری ازاوقات را در احساس خوب میمانند و بستگی به تغییر بنیادین باورها دارد در بدترین شرایط مثل مرگ فرزندشان با باورهای درستی که درباره مرگ ساخته بودند توانستند احساسشان را کنترل کنند
خدا در هر شرایطی چه در خواب و بیداری با ما صحبت میکند حتی در مورد مسئلههای سادهتر قلبمان با ما صحبت میکند هرچه احساس لیاقت بیشتری در خود به وجود بیاوریم الهامات هم بیشتر خواهد بود احساس لیاقت اینکه من لایق هستم خدا الهاماتش را به من بگوید،
به قوانینی که کشورها میگذارند اصلاً دقت نکنید هزار جور مانع و سد در مقابل اهدافتان قرار میدهند وقتی ایمان داشته باشیدکه این انرژی که جهان را خلق کرده است به افکار شما و باورهای شما پاسخ میدهد به قانون کشورها کاری نداشته باشید همه چیز ممکن است نمیتوانند جلوی کسی که باورهای مناسبی دارد را بگیرند خدا در قرآن میفرماید: کسی را که خدا بخواهد ببرد بالا هیچکس نمیتواند پایین بیاورد و کسی که خدا بخواهد بیاردش پایین هیچکس نمی تواند ببرد بالا، وقتی باورهای توحیدی داشته باشیم کسی نمیتواند جلوی ما را بگیرد نباید قدرت را به عوامل بیرونی بدهیم و این باور را بسازیم که خدا هست که کارهای ما را انجام میدهد بقیه کارهای نیستند همه چیز در زمان مناسبش وقتی من کاملتر بشوم وقتی من اعتماد به نفس بالاتری داشته باشم و باورهای قویتری برای خودم بسازم در زمان مناسب و در مکان مناسب برایم اتفاق میافتد این قانون ثابت این جهان است،
هر موقع سوالی داشتید میتوانیم به قسمت نشانههای امروز من بروید و پاسخ سوالتان را دریافت کنید و کامنتها را مطالعه کنید ، وقتی ما احساسمان خوب است بهترین نشانهاش سلامتی است سیستم گوارش ما سالمتر است خواب راحتتری داریم و به همین ترتیب شرایط خوب میشود وضعیت مالی بهتر میشود میتوانید یک سری باورها را با صدای خودتان ضبط کنید وگوش بدهیدیا قسمتهایی از کتابهای خوب را فایل صوتی درست کنید و گوش بدین
باورهای توحیدی که مهمترین باورهاست در هیچ کتابی آورده نشده است
دوستدارهمیشگی شمامهری
20مهرماه1403
سلام مهری،
اینجا که نوشتی توانایی کنترل ذهن ، توانایی مهمیه، و اینکه کسانی که تو شرایط سخت بتونن ذهنشون رو کنترل کنند پاداش های زیادی میگیریدن،
بسیار جای تأمل و تاثیر گذاری هست،
حالا چطور ذهنمون رو کنترل کنیم،
خیلی راحته ،خیلی خیلی راحته.
فقط لازمه که کانون های توجه مون رو ( چشم ها و گوش هامون رو) تنظیم کنیم و بزاریمشون روی چیزهای که بهمون حس خوب میده،
تقوا هم معنیش اینه که توی شرایط سخت،( شرایط سخت شرایطی هست که توش کلی چیز اطراف م رو گرفته که پر از حس بده) بتونیم کانون های توجه مون رو کنترل کنیم،
مثلا اگر شرایط سختت روابط عاطفی بسیار بد هست، آدم بتونه تو این شرایط کانون توجه اش رو کنترل کنه که نره روی چیزهای از طرف که حس بد داره برایمان،
در عوض آنقدر ماهر باشیم که کانون توجه مون رو کنترل کنیم و تنظیمش کنیم به روی چیزهای های که بهمون حس خوب میده،
مثلا چی بهت حس خوب میده ، به من نور خورشیدی که افتاده تو خونه، و….
البته فقط باید تسلیم شیم و بپذیریم که ایم هست این شرایط سخت هست،
اما راستش رو بخوای من نمیدونم معنای واقعی تسلیم شدن چیه؟
و واقعانی برام جای سواله.
اما آلام که داشتم مینوشتم خدا بهم گفت که تسلیم شدن یعنی اینکه ، با اون چیز مقابله نکن و هی بهش توجه نکن و کانون توجه ات رو از روش بردار که هی حست بد نشه .
بجاش کانون توجه ات رو بزار روی چیز دیگه که حست رو خوب کنه،
امیدوارم به کامنت ها و فایل های که در باره تسلیم هست هدایت بشم تا بتونم بهتر درکش کنم.
مهری موفق باشی
به نام خالق بخشنده مهربانم
1. ما باید همیشه تمرکز توجه کنیم به زیبایی ها و چشمانمان را عادت بدهیم به دیدن و تحسین زیبایی ها و تصدیق کنیم
2. ما اگربه دنبال زیبایی در انسان ها روابط موقعیت های شغلی در طبیعت در هر موردی به زیبایی و فراوانی توجه کنیم و دنبالش باشیم لاجرم به زیبایی و فراوانی بیشتر هدایت میشویم و تجربه اش میکنیم این قانون است
3. ما باید همان حساسیتی رو در مورد خوراک ذهنمان داشته باشیم که هنگام خوردن غذا داریم مثلا اگر غذایی داخلش مو سوسک مگس باشه بدبو و بدشکل باشه مونده و کپک زده باشه فاسد باشه ما هرگز این غذاها رو نمیخوریم حتی اگه گرسنه باشیم و غذای روح و ذهن ما 100 برابر مهم تر و از اولویت بیشتر در زندگی و تجربه ما از زندگی داره و بی نهایت مهم و اصل است
4. تقوا به معنی کنترل ذهن است یعنی جهت دهی ذهن به سمت زیبایی به سمت فراوانی به سمت ثروت و خداوند در تمام زمینه ها و این کار نیاز به نمرین هر روزه دارد و خبر خوب اینه هر چه بیشتر ادامه دهیم عضله کنترل ذهن ما قوی تر میشه و در طی گذر زمان و قانون تکامل این کار کنترل ذهن برای ما آسان و آسانتر میشود مخصوصا اگر بتوانیم در شرایط به ظاهر ناجالب تقوا داشته باشیم پاداش ها بی نهایت هستند و این قانون بدون تغییر خداوند است
5. یک قانون بسیار مهم وجود دارد که هر کسی هرجایی که هست دقیقا همان جایی هست که باید باشد طبق عدالت این سیستم فرمانروا و با درک این قانون احساس حسادت در ما خیلی کم و کمتر میشود و ما با این نگاه و باور و منطق از موفقیت های دیگران در هر زمینه ای که هست خوشحال شویم و به عنوان یک الگوی موفقیت میتوانیم این موضوع را منطقی کنیم که میتوان این ثروت و نعمت را داشت پس من هم میتوانم چون من هم انسان هستم و این قدرت را دارم
6. در هر شرایط نادلخواهی میتوان برگشت و مسیر را اصلاح کرد اگر بتونیم ذهنمان را کنترل کنیم و هیچ چیز و شرایطی در این جهان مادی وجود ندارد که بگوییم این مورد غیر قابل تغییر است و نمیشود
7. تنها حالتی که میتوان به احساس خوب پایدار رسید تغییر بنیادین باورهاست با ابزار منطق
8. خداوند همیشه و در هر حالتی با ما با قلب ما صحبت میکند خواب یا بیدار یا از طریق ایده ها و الهامات یا از طریق انسان ها یا از طریق طبیعت و از طریق بی نهایت زبان نشانه ها با ما گفتگو میکند و همواره ما را هدایت میکند به مسیر باورهایمان حتی در مسائل خیلی خیلی ساده مثل اینکه الان از کدوم خیابون برم بهتره! و این موضوع یکی از مهم ترین باورهاش این اساس لیاقتی هست که ما داریم از هم کلامی با خداوند و دریافت الهامات و هدایت ها
9. هیچکس و هیچ چیزی وجود ندارد که بتواند جلوی کسی که باورهای مناسب با منطق های مناسب دارد را بگیرد و خداوند در قرآن میفرماید کیست که خداوند بخواد اون رو ببره بالا و بقیه بتونن اون رو بکشن پایین و کیست که خداوند بخواد اون رو بکشه پایین و بقیه بتونن اون رو بکشن بالا و ما اگر خودمان را با ایجاد باورهای مناسب ببریم بالا خداوند هم ما را میبرد پایین و اگر با احساس عدم لیاقت خودمون رو بیاریم پایین خداوند هم ما را میآورد پایین طبق قانون و زمانی که ما باور های توحیدی با ایمان و توکل میخوایم کاری رو مثل مهاجرت به یک مکان دیگه انجام بدیم هیچ چیز نمیتواند جلوی این اتفاق را بگیرد و خداوند کارها را آسان انجام میدهد
10. تمام اتفاقات ما بخاطر این قانون ساده در حال رخ دادن است که باورها و منطق های ما در حا ساخت شرایط زندگی ما هستند
11. نشانه اینکه ما در مسیر درست هستیم اینکه ما هر روز داریم روی خودمان کار میکنیم آگاهانه و احساس خوب داریم احساس سرزنده بودن و رشد داریم و سلامت هستیم و جسم ما اولین واکنش ها را به افکار و باورهای ما میدهد اگر ما جسمی سالم داریم مریضی نداریم یعنی ما در مسیر درست هستیم
به نام خدای معجزه ها
سلام استاد قشنگم و مریم زیبایی ها
و سلام به همه همراهان این مسیر الهی
و خدایا هزاران بار شکرت که امروز بهم فرصت دادی بیام و بنویسم در این مکتب مقدس
راستش اینجا استاد داره از تقوا حرف میزنه
تقوا
چیزی که حداقل به خورد ذهن من دادن که نماز که روزه که خمس که ذکات که نماز شب و نماز اول صبح اینا میشن تقوا و عملا کسی که این فعل هارو انجام نده کلا کارش جهنمه
و ی ترس عجیبی از خدا و ی احساس گناه همیشگی که من که تقوایی نداشتم لااقل مسیر خطاهامو کمتر برم تا مجازاتم کمتر باشه
اولین بار دقیقا تو همین سایت شنیدم که استاد گفت تقوا همون کنترل ذهنه و شاید مدت ها ذهنم قفل بود اخه چرا؟اخه چرا این همه چرندیات به خورد ذهن ما میدادن؟
مارو اینجوری تربیت میکردن که کجا به کارشون بیایم؟
اصلا چه سودی برای اونا داشته؟
خدا داند شایدم اونا هم اینجوری تربیت شده بودن و اونا هم در مسیر غلطی بودن کسی چه میدونه. به قول استاد درست و غلط هرکی با یکی دیگه متفاوته اونا پیرو باورهای خودشونن و منم قطعا پیرو باورهای خودم
اصلا تقوا یعنی همین که من از خدا کمک بخوام و خدا هم هدایت کنه منو به این مسیر این مکتب این فایل ها این جا که الان هستم.
یعنی موندن تو این سایت راحت بود؟یعنی سر تعهد موندن راحت بود؟یعنی استمرار راحت بود؟
به والله که هزار بار وسوسه میشدم ادامه ندم هزار بار لغزش کردم و زدم جاده خاکی هزاربار سریدم هزار بار گفتم پس کو نتیجه هزار بار گفتم دیگه نمیتونم اما ی ذره کورسوی امیدی که ته قلبم بود موندم و ادامه دادم ی دوست عزیزی گفت اگه ی ذره انرژی هم تو بدنت موند تو سایت بمون و جا نزن و من خدا میدونه در چه شرایط هایی تنها امیدم همین سایت و فایل ها و کامنت ها بود. منی که از همه جا بریده بودم و تنها جایی که برای نجات بهش چنگ میزدم همین فایل ها بود.
خود همین استاد که اعجوبه تاریخه شونصدبار میگه به محضی که از خداوند هدایت میخوای هدایت شده ای
من در شرایطی از زندگی بودم که منجلاب برام بهشت بود و وقتی از خدا هدایت خواستم و منو اینجا قرار داد و به والله شرایطی پیش اومد که من تنها شدم و تنها و ی داداشی که اونم در شرایطی قرار گرفته بود که مدت ها ساکت و بدون هیچ مراوده ای با من زندگی میکرد و من کنده شده بودم از تمامی عواملی که بخوان تمرکز منو به هم بزنن.
اصلا کار خودشه همون که وقتی هدایت میخوای هدایت شده ای. بهش میگی برنامم اینه رشد کنم تو سایت باشم خودش میاد وسط دست به کار میشه و شاخ و برگ ها رو قطع میکنه میگه وقتی تو داری سمت من میای من خودم مسیرو هموار میکنم من خودم اذوقه مسیرو برات تهیه میکنم من خودم فرش قرمز پهن میکنم با اینکه ته مقصد منم و قراره به من برسی ولی من ته مقصدم که ننشستم هرجای مقصد لازمت شد ندا بده خودمو رسوندم.
الله اکبر
اصلا وقتی ی عالمه میچسبی به خواسته ها مگه خودت هنر کردی ترمزهاتو پیدا کردی؟نه والا اونم هدایت خودشه میزاره به مراتب که ظرفت بزرگ شد و ورودی های سالم به خورد وجودت رفت میگه اینم ی ترمز دیگه بیا قطعش کن و به جاش بذر باور قوی بکار و پرورشش بده تا بشه اونی که باید بشه و حتی به نظر من برای پرورش اون بذر باور بازم پای خودش وسطه و هی خودش راه و روش بهت میگه وگرنه بدون حضور اونکه هر چی بسازی رو شن آب ریختی.
اصلا مگه میشه ریشه ای بسازی که بگراندش توحید نباشه والا اگه بشه.
اصلا همین سایت خودش تنها ورودی سالم هست اصلا ورودی مناسب و کنترل ذهن همین سایته اماده و مهیا و دم دست فقط ماها باید اجازه ورود بدیم بهشون دقیقا همین اجازه
همین اجازه ورود که بهشون میدی اصلا نمیخواد کاری کنی اینا خودشون جای خودشونو تو ذهن پیدا میکنن و اضافات رو خودشون حذف میکنن ی روز به خودت میای میبینی چقدر لطیف شدی چقدر همه چی اوکازیونه چقدر طرز فکر کردن جلا گرفته و رنگش به دل میشینه
ماها و یا من نوعی همش در تلاشیم که فتح کنیم کل نعمت هارو اما خدا میگه اصلا نمیخواد تقلایی کنی شما بی زحمت اجازه بده همین افکار و باورهای عالی این سایت بشینه تو ذهنت و بشه دیفالت همیشگی اونوقت فقط بشین و تماشا کن ببین چیا میریزم به پات
الحق که خدایی مختص خودته و بس
الله اکبر
همش آدمو به سکوت و تحیر وادار میکنی
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا هزاران بار شکرت
به نام خداوند مهربان
سلام به خانم شایسته و استاد عزیز و دوستان خوبم
«روز پنجم پروژه »
_ کنترل ذهن در شرایط سخت که مطرح شد مهر 402 یادم اومد زمانیکه خواهرم در اثر تصادف فوت کرده بود و من به شدت کنترل ذهن داشتم به شدت آروم بودم چون نگاهم به زندگی و مرگ تغییر کرده بود هیچوقت یادم نمیره اونروزا رو چون خیلی حالم خوب بود و یه اتصال خیلی محکم به منبع داشتم ، توی هیچ مراسمش شرکت نکردم و دوسه هفته بعد از اون اتفاق یه مسافرت رویایی دوهفته ای به شهرهای شمالی داشتم که هرروزش برام فوق العاده بود و نتیجه کنترل ذهنمو گرفتم ،حتی هفته پیش که سالگرد خواهرم بود شرکت نکردم چون هم مدار با غم نیستم و این مراسمات که از صبح تا شبش فقط گریه و زاریه برام بی معنیه ، حرف و نگاه کسی برام مهم نبود خودمو در اولویت گذاشتم و به مراسمش نرفتم.
_همه چیز قابل تغییره به شرطی که بتونیم زاویه دیدمون رو تغییر بدیم و احساسمون رو بهتر کنیم:
امروز یه شرایطی پیش اومد که احساسم کمی بد شد و با حس بد میخاستم تصمیمی بگیرم( که ممکن بود به ضررم باشه) اما در شرایط حساسی که بودم کنترل ذهن کردم هیچ تصمیمی نگرفتم، نیم ساعت پیاده روی کردم و یکی از فایلهای استادو گوش کردم وقتی به سطح پایداری رسیدم نظرم کلا عوض شد و تونستم نگاهمو تغییر بدم و بعدش دورهمی دوساعته داشتیم که خیلی عالی بود و فکرم از روی موضوع برداشته شد، خودمو تحسین میکنم چون واکنشگرا عمل نکردم و به جریان جهان اعتماد کردم ، الان میتونم از شرایطی که پیش اومده به نفع خودم استفاده کنم الهی شکرت.
_حسادت:
توی این مورد ضعف دارم و یکی از ریشه ها رو که پیدا کردم برای من از باور کمبود میاد ، وقتی کسی موفق شده به جایی رسیده حس میکنم یکی از جایگاهها پرشد و فرصت از دست رفت و این مورد خیلی اذیتم میکرد تا اینکه تو دوره احساس لیاقت جلسه اول که مربوط به مقایسه است خیلی بهتر شدم و فهمیدم نباید مقایسه کنم ،در جهانم فقط خودم هستم و بس ، اما در بخش کمبودش باورم خیلی عمیقتره و حس میکنم باور کمبود پاشنه آشیل مهم منه چون در موضوعات مختلف خودشو نشون میده!
_اولین واکنش ما به افکارمون از طریق جسم است:
دقیقا همینطوره استاد تو این دوسه ماهه که از سایت دور بودم و افکار منفی در ذهنم زیاد بود از نظر جسمی هم واقعا منفی بودم ،مریض شدم دوسه باری دکتر رفتم و هزینه کردم و هرروز بی انرژی تر میشدم و دلیلش فقط و فقط توجه و فرکانسهای من بود که به شدت منفی شده بود. خداروشکر میکنم که دوباره به مسیر برگشتم و حالم بهتر شده.
این فایل باورهای قدرتمند و توحیدی زیادی داشت ،شنیدنش احساس خوبی بهم داد و نشونه خوبی بود که روی خودم و باورهام کار کنم به قوانین هیچ کشوری اهمیت ندم و نترسم از محدودیتها،
وقتی من کاملتر بشم همه چیز برام رخ میده به امید خداوند مهربان.
استاد ازتون تشکر میکنم برای این فایل کوتاهی که پراز نکته س ،نکته های مفید و عالی
خانم شایسته سپاسگزار شما هستم برای این پروژه عالی چون
حسابی حالمو خوب میکنه و از صبح که بیدار میشم دغدغه شنیدنش رو دارم.
نجمه سلام،
اینجا که نوشتی حسم بد بود و…..
یه چیزی خدابرام یاد آوری کرد که،
مریم با زمانی که حست بده در مرحله
اول با خودت همدلی کن،
در مرحله دوم ( که در مرحله آخر همدلی هم هست) کانون توجه ات رو تنطیم کن به روی چیزهای که بهت حسخوب میده.
سوالی شاید پیش بیاد چطوری همدلی کنم با خودم؟
بشینن رو به روی خودم تو تجسمم، یه دست رو سر نازنینم بکشم و بگم جی شده دورت بگردم،
و اون برام بگه هر چی که تو سرشه ، قشنگ به حرفش گوش بدم بجا اینکه فرار کنم از حرف هاش و نصفه نیمه بزارمش،
بعد برای حرف های مریم یه عنوان بزارم،
بعد همراه با مریم بشم و بریم از یه زاویه دیگه اون مسئله رو نگاه کنیم( این همون تنظیم کردن کانون توجه مون به روی چیزهای که بهمون حس خوب میده ،)
کامنتت این پیام رو از جانب خدا ب ام داشت
موفق باشی نجمه
به نام رب
سلام استادا
سلام رفقا
چند روز پیش تو یه اداره ای کار داشتم و گفتن که مدارکت به مشکل برخورده پنج شنبه بیا تا معلوم بشه درست میشه یا نه.
در نیم ساعت اول استرس کل وجودمو گرفته بود. حسم جالب نبود. و کم کم داشت کنترل از دستم خارج میشد. هزار جور فکر توی سرم چرخید و انرژی بدنم دیگه دیگه رو به اتمام بود. من داشتم اوضاع رو واکنشی میدیدم. دیگه باید تمومش میکردم.
با خودم گفتم من که با رییس و کارمند طرف نیستم. اونا هرچی میخان بگن. من با خدای رحمان و رحیمم طرفم که بی حساب میبخشه. قدرت اون از قدرت تمام جهانها بیشتره. هرچند اول سخت بود ولی تجسم کردم که مدرک بدستم رسیده و دارم به همه نشونش میدم. باید از خدا بخام کارمو درست کنه و مطمئنم که اکه درست هم نشد خیریتی برای من داره. الخیر فی ما وقع چند بار تکرار کردم. و چنان آرامش قلبی گرفتم به دیگه اون مدرک و جور شدن یا نشدنش ذره ای برام ارزش نداشت. وقتی خدا بخاد منو ببره بالا براش فرقی نمیکنه که من مدرک دارم یا نه. آنچنان ایمانی درم به وجود اومد و دلم آنچنان قرص و محکم شد که تا امروز هر وقت یاد مدارک میافتادم میگفتم خدایا من تسلیمم و بتو سپردم و هراتفاقی بیفته به نفع منه.
این سرعت در ایجاد احساس خوب رکورد خودمو شکستم و موندن اون ایمان محکم در قلبم تا امروز که پنجشنبه است رو جشن گرفتم.
الان دارم از همون اداره میام. چند دیقه پیش گفتن مد کت مشکلی نداره. خوشحال شدم.
ولی من مزدمو ار خدا همون چند روز پیش گرفته بودم . خدایا شکرت
سلام به…..
چقدر مثال قشنگی از معنی تقوا بود داستانت،
اول با خودت همدردی کردی،
بعد در نهایت کانون توجه ات رو کنترل کردی تو اون شرایط سخت
و گذاشتی روی چیزهای که بهت حس خوب میده، چه چیزی بهت حس خوب داد؟ این باور که خدا همه چیزهای و توی هر شری خیریه
وقتی که میگن که زاویه دیدت رو تغییر بده یعنی چه؟
یعنی اینکه کانون توجه ات الان روی زوایه سی درجه اس ،جایی که بهت بد دهنی شده،
حالا شما زاویه کانون توجه ات رو تنظیم کن و بزارش روی چیزی که بهت حس خوب میده
موفق باشی عزیزم
سلام به دوستان عزیزم
قانون جهان هستی میگه که به هرچیزی بیشتر توجه کنی از جنس همون چیز وارد زندگیت میکنی پس به چیزهای خوب توجه کن و آگاهانه دنبال قشنگی ها باش
تقوا همون کنترل ذهنه ما باید یادبگیریم که ذهنمون رو کنترل کنیم
در رابطه با حسادت استاد عزیزم یه قانون برای خودش گزاشته و اونم اینه که هرکسی در هر جایگاهی که هست جایگاه عادلانه ایه که باید باشه طبق قانون جهان ؛ اینجوری دیگه حسادتت نسبت به دیگران و موفقیتشون کم میشه
تو هرشرایطی هرچیزی قابل تغییره ، به اتفاقات خوب فکر کن و روی اونها تمرکز کن کیست که خدا بخواد ببرتش بالا و کسی بتونه بیارتش پایین و بلعکس
وقتی توحیدی عمل میکنی هیچ چیزی جلودارت نیست
اگه هرروز روی مسیر درست باشی نشونش اینه که حالت خوبه و سلامتی.
سلامتی اولین واکنش به فکره؛ وقتی آرومی سالم و سلامتی
درود بر استاد بزرگوارم جناب عباسمنش گرامی و بانو شایستهی عزیز و یکایک شما همفرکانسیهای گلم
آره استاد شما دقیقا درست میگویید و من دارم تمرین میکنم تا بتونم به جای یه زندگی واکنشی، یه زندگی کنشی مبتنی بر اختیار و انتخاب داشته باشم. الان که دارم این متن زیبا را مینویسم، از محل کارم( یه دانشگاه، آخه من عضو هیئت علمی هستم) اومدم بیرون و دارم برای خودم یه غذایی را که دوسش دارم سفارش میدم. راستش میدونین، از فضای اتاق اساتید خوشم نمیاد، اونجا همه در حال غر زدن هستن و من میخوام که ورودیهام را کنترل کنم تا احساسم همیشه خوب باشه نتابجم بهتر و بهتر بشه.
تو این چند روزه همش تو زندگیم معجزه میبینم و دلیلش هم اینه که این معجزهها بودن و هستن به شکل بینهایت ولی این منم که گاهی نیستم و جذبشون نمیکنم. آره منم که سازندهی زندگی خودمم! منم که معجزهگرم و تو زندگی میتونم بسته مداری که توش هستم، بیافرینم اون چیزایی رو میخوام! من اصلا برگی در دست باد نیستم!
و سپاسگزارم از راهنماییتون در مورد تقوا. درسته و دقیقا تقوا یعنی: کنترل ذهن!!! اگر من بتونم این باور را ایجاد کنم که منم که انتخاب میکنم و اختیار دست منه و به وعدههای خداوند که تنها فرمانروای جهانیان است اطمینان کنم، اونوقت خیلی راحت در برابر نفسم و خواهشهاش برای ماندن تو دایرهی امنش و یا پرداختن به هوس رانیهاش غلبه میکنم و کمکم جهت بادبان کشتیم تصحیح میشه تا اینکه کامل در راه راست قرار میگیره و پرورش تی اینجور شد از آن دسته از بندگان خدا میشم که، پشت سر هم ثروتها و نعمات روزافزون الهی بهم میرسه و راضی میشم و وقتی راضی شدم، دیگه جای دیگهای نمیرم!
در مورد اینکه هر شرایط دشوار و ناپسندی را میشه به شرایط دلخواه تبدیل کرد، نظر من اینه که؛ آره میشه و نشد ندارها. ولی، بهتره که از همون اولش نگذاریم که شرایط اوت در بشه که بازگشت دشوار و دشوارتر بشه و به قول قرآن: راه پس و پیش نداشته باشیم.
چطوری به احساس خوب و خوبتری برسیم؟ همه چیز تدریجیه و باید مراحل تکاملی را طی کنه. نه تنها در این مورد، بلکه در هر مورد دیگر، هرگاه دچار شتابزدگی بشیم، پامون میلغزه و از اونور بوم میافتیم. پس، بهتره کاری کنیم که نتایج بنیادین بشه و به جای اینکه دنبال تعداد نتایج باشیم، دنبال تثبیت نتایج باشیم!
من هر وقت که کارهای خوب میکنم، روی خودم کار میکنم، برای شادی دیگران کاری میکنم، تصمیمهای خوب میگیرم و اجرا میکنم، حالم خوب و خوبتری میشه و اینجوری با بهتر شدن احساسم، میفهمم که تو فرکانس بالاتر و بهتری هستم. مخصوصاً که تو این حالتها از آدمهای منفیباف دوری میکنم و به سوی آدمهای مثبتاندیش میرم!
من باید تکثیر شما باشم تا نتایج خوب و خوبتری بهدست بیارم. پس منم باید پا جای پای شما بگذارم که این مسیر را طی کنم تا بتونم نتایج خوب و خوبتری را بهدست بیارم.
ارادتمند شما
سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی
سلام و درود به خانواده صمیمی و بزرگ عباس منش️
فایل کوتاه اما پر از آگاهی که از هیچ کلمه اش نمیشه گذشت.
مطالب و توضیحات این فایل کامل بود و به نظر من باید بارها و بارها شنیده بشه تا درک و باور بشه و جزء رفتار و شخصیت مون بشه.
تمرکز بر زیبایی و نکات مثبت حال آدم و خوب میکنه و واقعا خنده رو بر لبان ما جاری میکنه و انرژی مون و مثبت میکنه و همین طور همش چیزای زیبای دیگه ای و جلو راهمون قرار میده.
تقوا یا کنترل ذهن به نظر من از قدرتمندترین اهرم بنام اعراض شروع میشه. شما برای کنترل ذهن اولین کاری که باید بکنید باید اعراض کنید از اون شرایط نادلخواه و اول خودتون و در حالت خنثی قرار بدید بعد متمرکز بشید روی چیزی که میخواید.
لازمه اینکه بتونیم شرایط و به نفع و دلخواه خودمون تغییر بدیم کنترل ذهن ه و هر شرایطی و هر شرایطی و هر شرایطی هر چقدر ناخواسته قابل تغییر ه.
وقتی من یه باوری و در مورد موضوعی در خودم تثبیت کنم در مورد اون موضوع همیشه خیالم راحته و احساس خوب بهش دارم و این موضوع میتونه بصورت اتومات اتفاق بیفته.
وقتی این و فهمیدم که تمام موجودات دارن الهامات و دریافت میکنن ،قطعا من هم میتونم دریافت کنم و برای همین خودم در مسیر و فرکانس دریافت الهامات قرار میدم.
داستان مهاجرت استاد و شرایط الانشون در بهترین کشور دنیا دیگه حرفی برای گفتن نمیذاره. دیگه هیچ بهونه ای و نمیپذیره و هیچ راه فراری نمیذاره. من با استناد فقط به همین یدونه داستان باور میکنم که برای منم میشه و من فقط باید خواسته شو ارسال کنم.
حسادت جز اینکه حال آدم و خراب میکنه و فرکانس آدم و منفی میکنه سود دیگه ای نداره و فقط ما رو از اون شرایط دور و دور تر میکنه و تاثیری روی اون شخص هم نداره. باور اینکه هر کسی در جای درست خودشه خیلی سخته. ولی وقتی من فهمیدم هر کسی خودش زندگی خودش و خلق میکنه و تو زندگی خودم تجربه کردم فهمیدم که هر کسی خودش اون جایگاهی و که داره برای خودش درست کرده و خیلی راحت شدم در دیدن موفقیت بدون حسادت و تشویق خودم که منم میتونم به اون جایگاه برسم.
من طبق فرمایشات استاد وقتی میبینم جسمم خیلی داره عالی کار میکنه و سالم و سرحالم و حالم خوبه میفهمم که مسیرم درسته و با قدرت بیشتری این مسیر و ادامه میدم.
وقتی باورهایی و که میخوای در خودت ایجاد کنی با صدای خودت به خودت گفته میشه ،استفاده از اون قدرت کلام و سلف تاک هست،که واقعا معجزه میکنه. من زمانی که تو حالت احساس خیلی خوبی بودم در کنار دریا قدم میزدم و ووویس رکود کردم و هر وقت که گوش میکنم اون انرژی و فرکانس خوب دوباره بهم منتقل میشه.
در پناه رب رزاق و هدایت گر