سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:
ساز و کار جهان هستی چیست؟
روند تکاملی پیشرفت در توکل و توحید عملی به چه صورت است؟
تغییر شرایط زندگی یک فرایند از کار کردن روی باورها و تغییر آنهاست
مفهوم باورهای ثروت ساز؛
اصل خارپشتی برای تحول اوضاع مالی؛
مهم نیست اگر گاهی احساس شما بد می شود، بلکه مهم نماندن در احساس بد و تلاش برای بیشتر ماندن در احساس خوب است؛
منابع کاملتر درباره محتوای این فایل:
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری | اصل خارپشتی182MB22 دقیقه
- زیبایی های Moab-Utah392MB20 دقیقه
- فایل صوتی | اصل خارپشتی21MB22 دقیقه
به نام خدای مهربان و روزی رسان
سلام و احترام
گام 3/ اصل خارپشتی
من با انجام تمرینات دوره ی کشف قوانین زندگی دارم کاملا قانع میشم که من توی مبحث احساس لیاقت و ارزشمندی خیلی مشکل دارم. من توی خیلی از باورها مشکل دارم ولی مهمترین فاکتوری که توی وجودم باید تغیبر کنه ،، باور احساس لیاقت هستش. که اینم با انجام تمرینات کشف قوانین زندگی دارم بهش پی میبرم که چقدر توی این باوره من ایراد دارم. پس خیلی برای من ضروریه که دوره ی احساس لیاقت رو تهیه کنم ..
در مورد موضوعات مورد علاقه هم ،، من ازونجایی که نتونستم به خاطر ذهنیت غلط خودم که حاوی بی ارزشی شده از موضوع مورد علاقم پول بسازم ،، الان ذهنم دازه گرایش پیدا میکنه به سمت موضوعات دیگه و میگه به اون ها علاقه مند شو و برو دنبال مدارک دیگه و کارهای دیگه !! ذهنم به من میگه احتمالا باید یه مدرک دیگه بگیزم.. احتمالا باید یه مهارت دیگه کسب کنم.. احتمالا باید یه موضوع دیگه زو پیگیری کنم.. احتمالا باید از این شهر برم (( نمیخوام بگم مهاجرت بده ها ،، ولی با چه ذهنیتی مثلا دوست دازم مهاجرت کنم ؟؟ ایا با ذهنیتی که پر از بی لیاقتیه ؟؟!! ))
ولی هر چقدر دارم با انجام تمرینات دوره ی کشف قوانین زندگی و خوندن کامنت های جلسه اول روانشناسی ثروت 1 آگاه تر میشم که ولش کن نمیخواد هی دنبال مدرک جدید باشم،، نمیخواد مثل قبلا هر چی پول درمیاوردم خرج یه مدرک جدید کنم ،، نمیخواد هی از این شهر به اون شهر کنم ،، نمیخواد هی دنبال یه مهارت جدید باشم،، اینا رو ولش کن … به جاش پولام رو جمع کنم و دوره ی احساس لیاقت رو بخرم و این کار از هر کار دیگه ای سودمند تر هستش و خرید این دوره ی اخساس لیاقت بزای من از هر کار دیکه ای واجب تره و سودمندترین سرمایه گذاری برای من ،، به جهت اینکه بتونم ذهنم زو کنترل کنم و به جهت اینکه بتونم باری به هرجهت نباشم و به جهت اینکه بتونم پیشرفت کنم و زندگیم رو شکوفا کنم خرید دوره ی احساس لیاقت هستش.. بزای من این کار از همه چیز مهم تره …
چون اگر احساس لیاقت رو در خودم درستش نکنم و من با این احساس بی لیاقتی هر چقدر شغل عوض کنم،، هر چقدر مدرک جدید بگیرم،، هر چقدر از این شهر به اون شهر کنم ،، هر چقدر مثلا دنبال تحصیلات برم وووو این داستانا من هیچ نتیجه ای نخواهم گرفت !!!
مثلا دوست دارم زبان انگلیسی هم یاد بگیرم..
مثلا دوست دارم برنامه نویسی هم یاد بگیزم..
مثلا دوست دازم کارای تدوین و اینا هم یاد بگیزم..
خیلی خوبه که دوست دازم اینا رو یاد بگیرم.. ولی قبلش باید از خودم سوال کنم چرا دوست دارم اینا رو یاد بگیزم ؟؟ ایا راه ساده تری بزای یادگیری این ها هم وجود دارد ؟؟
چرا مثلا من دوست دارم زبان انگلیسی رو یاد بگیزم ؟؟ چون میخوام وقتی مهاجرت کردم اونجا راحتتر انگلیسی صحبت کنم.. خب پس اینجا در موزد یادگیری زبان انگلیسی من انگیزه ی درستی دازم.. حالا ایا راه راحتتری هم وجود داره که مثلا من نخوام هی دنبال مدرک ایلتس و این داستانا برم ؟؟!! راه راحتترش اینه که بزای ذهنم باور پذیر کنم که من میتونم به راحتی مهاجرت کنم به یه کشور انگلیسی زبان و نیازی به مدرک آیلتس برای مهاجرت ندارم و اونجا در اون کشوز انکلیسی زبان من یواش یواش دست و پا شکسته زبانه زو صحبت میکنم ،، چون اونحا دگ مجبورم انگلیسی با همه صحبت کنم .. و این صحبت کردن دست و پا شکسته و این ورودی های انگلیسی زبان که وارد مغزم میشه باعث میشه من خیلی راحتتر زبان انکلیسی رو بدون نیاز به مدرک ایلتس و تافل و تست زدن و این داستانا یاد بگیرم… پس بیام از قانون استفاده کنم و برای ذهنم باور پذیر کنم که من میتونم خیلی راحت به کشور دلخواهم مهاجرت کنم .. همون کاری که استاد عباس منش کرد.. یعنی استاد میخواستن کارشون رو به زبان انگلیسی گسترش بدن ،، پس نیاز بود زبان انگلیسی بلد باشن.. ولی استاد گفتن حتما یه راحتتر برای یادگیری زبان وجود دارد تا من نخوام دنبال مدرک تافل و این داستانا برم .. چیکار کنم پس ؟؟ بیام برای ذهنم باور پذیر کنم که من میتونم مثلا به امریکا به راحتی مهاجرت کنم و اونجا زبانه رو راحتتر یاد بگیزم..
ولی اگر انگیزم اینه که زبان رو یاد بگیرم ،، چون این کاری که دوسش دارم پول توش نیست و مدرسای زبان خیلی پول دارن ،، این انگیزه غلطه و از باورهای غلط میاد !!!
به جای این کار باید برم باورهام رو درست کنم ،، خصوصا باور احساس لیاقت ،، تا از هر کاری که دوسش دارم پول بسازم ،، اون وقت حالا اگر دوست داشتم، زبانه رو هم میتونم پول بدم یه مترجم استخدام کنم و یا برم یه کشور انگلیسی زبان و اونجا راحتتر یادش بگیرم و یا بدون اینکه عجله کنم یه ذره یه ذره تا حدی که کارم راه بیوفته خودم یادش بگیرم ..
یعنی به جای اینکه هی دنبال مدارک مختلف باشم تا شاید از اون مدرک جدید پول درارم بیام روی احساس لیاقتم و باورهای ثزوت سازم کار کنم و پوله رو توی ذهن خودم درستش کنم !!
یه موقع هست مثلا من انکیزم در اینجا بزای یادگیری زبان اینه که خب چون میخوام بزای مهاجرت به کشور انگلیسی زبان مثل امریکا که ارزشو دازم بزم اونجا ،، مهیا و اماده شم پس میرم زبان انگلیسی زو یادش میگیزم،، خب این انکیزه ی خوبیه.
یه موقع هست نه طرف انگیزش از یادگیری زبان اینه که ,,,یعنی چون باورهای غلطی در مورد خودش و ثزوت دازه ،، فکز میکنه این کاری که دوسش داره پول توش نیست ،، پس باید بزم مثلا مدارک جدید و مهارت های جدید و زبان جدید و اینا رو یاد بگیزم تا شاید از اون مهارت جدید و زبان جدید پول ساختم ،، خب این انگیزه اشتباهه.. چون مثلا طرف باورش بر اینه که توانایی هاش بی ارزشه و مسیر علایقش بی ارزشه و نمیشه ازش پول ساخت و توی این مملکت نمیسه و فلان و بهمان.. حالا اگر توی موضوع جدید مثل زبان انگلیسی خیلی هم علاقه مند بشه ،، چون احساس لیاقت ندازه ،، در نهایت پس از یه مدتی از این موضوع جدید هم اروم اروم دلسرد میشه و رهاش میکنه و بعد دوباره به یه موضوع جدید علاقه مند میشه و اون موضوع جدید زو تا یه مدتی با عشق و علاقه ادامه میده ولی چون اون باورهای غلط مثل باور احساس عدم لیاقت رو که بهش میگه توی این مملکت نمیتونی به جایی برسی و این مهارتت ارزشی نداره و این داستانا توی مغزش ثابت نگه داشته ،، پس در نتیجه فرد سراغ هر موضوعی که میزه تا یه مدت با عشق و انکیزه ادامه میده و لی نیازهای مالیش رفع نمیسه و بعد دلسزد میشه و میزه به یه موضوع جدید علاقه مند میشه و این سیکل معیوب همینجوری ادامه پیدا میکنه ،، مگر اینکه فرد از ریشه بیاد روی باور احساس لیاقتش کار کنه و اونو درستش کنه !!!
این اتفاقیه که داره برای من رخ میده ،، یعنی من یه مدت زیادی ورزش کردم و نتیجه مالی نگرفتم و اون اوایل هم خیلی با عشق بیشتری تمرین میکردم ولی در نهایت به خاطر اینکه ازش نتونستم پول بسازم ارام ارام دلسرد شدم و تقریبا رهاش کردم (( حالا دارم به موضوعات جدیدی علاقه مند میشم ولی همچنان باور احساس عدم لیاقت توی مغزم ثابته و خب این باور با من کاری میکنه که در نهایت از این موضوعات جدیدی که بهشون علاقه مند شدم هم دلسرد شم ،، چون اون باوره عدم لیاقته نمیذاره از این موضوعات جدید هم که بهشون علاقه مند شدم پولی بسازم و نیازهای مالیم رفع نمیشه و در نهایت باز هم دلسرد میشم. )) .. چرا ؟؟ چون به خاطر باورهای غلطم خصوصا در زمینه احساس عدم لیاقت ،، ارام ارام به این باور رسیدم که ورزش نون و اب نمیشه،، ورزش در این مملکت جایگاهی ندارد،، همه چی پارتی بازیه،، توانایی های من ارزشی ندازن،، توی این مملکت نمیشه و ازین حرفا !!!! یعنی باور احساس عدم لیاقت در نهایت باهات کاری میکنه که هر چقدر عشق و اشتیاق داری نتیجه ندهد و این باور باهات کاری میکنه که میبرتت توی مداری قرارت میده که به تو ثابت میکنه که عوامل بیرونی در موفقیتت تاثیر گذار هستن و تو به خاطر عوامل بیزونی نتونستی موفق بشی !!!!
یعنی باور احساس عدم لیاقت به طرز استادانه ای خودش رو در ثابت کردن تاثیر گذاری عوامل بیزونی توی زندگیت نشون میده !!!
چطور؟؟
مثلا افرادی رو جذب میکنی توی زندگیت که اون ها بهت میگن اررررههه از موضوع مورد علاقه نمیشه توی این مملکت پول ساخت..
یا ادمایی رو جذب زندگیت میکنی که ظاهرش اینه با پارتی بازی تونستن موفق بشن..
یا ادمایی رو جذب زندگیت میکنی که بهت میگن کار و عشق از هم جداست..
یا ادمایی رو جذب زندگیت میکنی که اونا هم حرفات رو تایید میکنن و میگن مملکت خرابه و همه چی پارتی بازیه و هز کدوم از اون ادم ها دلایل و شواهدی رو به تو نشون میدن که بهت ثابت میکنه عوامل بیرونی در ثروتمند شدن تاثیر گذار است ..!!!
میبینی چطور باور احساس عدم لیاقت استادانه نقش بازی میکنه توی زندگی همه ی این ادم هایی که جذب زندگیت کردی و تو باور کردی که ارررره راست میگن توی این مملکت نمیشه !!
چرا اونا رو جذب زندکیت کردی؟؟ چون همه اون ادم ها از احساس عدم لیاقت رنج میبرن و جهان بهشون ثابت کرده که عوامل بیزونی تاثیر گذار هستن..
در واقع باور احساس عدم لیاقت، فرد رو به این باور میرسونه که عوامل بیزونی در موفقیت تاثیر گذار هستند!!! چرا ؟؟ چون فرد با باور کردن این موضوع که توانایی هاش ارزشمند نیست و کسی بابتش پولی نمیده و یا این کارو همه بلدن نمیتونه از موضوعات مورد علاقش ثروت بسازه و یا نمیتونه با فردی با ویژگی های دلخواهش ازدواج کنه و یا نمیتونه به کشور دلخواهش مهاجرت کنه و یا نمیتونه کسب و کار دلخواهش رو راه اندازی کنه و یا نمیتونه به استقلال مالی برسه وووو بعد اون وقت همین فرد ادم هایی رو میبینه که نه قیافه ی خاصی دارن و نه مهارت خاصی دارن و نه تحصیلات خاصی دارن وووو ولی تونستن به خواسته هاشون برسن ،، مثلا تونستن خیلی راحت مهاجرت کنن به کشوری که این ادم سال هاست ارزشو داره ولی نتونسته بهش برسه،، و بعد میاد این حرف ها رو به خودش میزنه که احتمالا اونا پارتی دارن ،، اونا خدا براشون خواسته ،، اونا از ما بهترونن و از این دسته چرندیات !!!
در صورتی که موضوع اصلا پارتی بازی یا شانس و بخت و اقبال و قیافه و سن و سال و مدرک و تحصیلات و جنسیت و این داستانا نیست..
موضوع اینه که اون اشخاصی که به خواسته هاشون رسیدن ،، به ارزوهاشون رسیدن ،، چون احساس ارزشمندی و لیاقت داشتن تونستن بر خدا توکل کنن و تونستن خدا رو هادی و هدایتگر خودشون بدونن و تونستن خدا رو توی وجود خودشون باور کنن و به همین دلیل تونستن باور کنند که میشود و باور کردن که با توکل بر خدا هر کاری برای من امکان پذیر است و من میتونم و لایقشم که به خواسته هام برسم
چرا من نمیتونم بر خدا توکل کنم ؟؟ چون احساس لیاقت ندازم..
چرا من نمیتونم خواسته هام رو تجسم کنم و راجبش صحبت کنم ؟؟ چون احساس لیاقت ندارم..
چرا من نمیتونم باور کنم که میشود و منم میتونم ؟؟ چون احساس لیاقت ندارم.
چرا من به خواسته هام نمیرسم ؟؟ چون احساس لیاقت ندارم.
چرا حس میکنم خدا دوسم نداره و با من حرف نمیزنه و به من الهام نمیکنه ؟؟ چون احساس لیاقت ندازم.
پس مهمترین موضوع کار کردن روی احساس لیاقتم هستش تا باور کنم که میشود و منم میتونم به خواسته هام برسم.
خب اینم از رد پای من از گام سوم ،، خدایا کمکم کن گام ها رو تا انتها بردارم.
خدایا شکرت *
به نام خداوندی که سادگی را آفرید
خانه تکانی ذهن/گام سوم/اصل خارپشتی
سلام
موضوع اصل خارپشتی:
اصل خارپشتی میگه به جای اینکه همه کاره و هیچ کاره باشی،،، یه کار رو خیلی خیلی عالی بلد باش
اصل خارپشتی میگه که افرادی که تونستن در جهان تاثیر بذارن اون هایی هستند توی یک حوزه بسیار متخصص هستند ..
موضوع احساس:
من یه ادمم و ممکنه توی شرایط مختلف واکنش های مختلف داشته باشم و قرار نیست اصلا عصبانی نشم .. قرار نیست گریه نکنم.. قرار نیست خشمگین نشم … چون من یک انسانم و احساس دارم.. ولی چیزی که مهمه اینه که توی خشم و عصبانیت و ناراحتی و غصه باقی نمونم و سعی کنم یه راهی پیدا کنم از این حالت و احساس بد زودی بیزون بیام…..
موضوع باورهای ثزوت ساز :
من که توی تمام موراد مشکل داشتم و الان هم همچنان خیلی مشکل دازم …
موضوع الهامات :
خدا و الهاماتش همیشه هست.. مثل امواج رادیویی که همین الان در کنار من هستند .. من کافیه رادیو رو روشن کنم و بذارم روی فرکانس رادیو ورزش اون وقت رادیو ورزش که اژ قبل بوده رو دریافتش میکنم مگر اینکه منبع ارسال قطع باشه..
ولی خدا هیچ وقت قطع نمیشه و همیشه هست ..
میشه گفت خدا مثل یه موج رادیوییه که همه جا هست .. ولی چرا همه این موج و ندای خداوند رو دریافت نمیکنند؟؟ چون مغزشون رو خاموش کردن !!
بزای دریافت موج خداوند باید اول مغز رو روشن کرد و در فرکانس مناسب قرار داد تا خدا رو شنید …
حتما شنیدید میگن یارو پرته پرته .. خب چون از لحاظ ذهنی مغزی توی فضای پرتی قرار داره..
پس خدا همیشه هست ولی اون هایی خدا رو دریافت میکنند که چشم و گوش هاش و قلب هاشون باز شده باشه..
موضوع تکامل در توحید :
اینم مثل هر موضوعی تکامل میخواد.. تکامل میخواد تا خدا رو باور کنم.. مخصوصا خیلی تکامل میخواد تا خدا رو به صوزت پول باور کنم …
مثلا تمرین کد نویسی خواسته به من کمک میکنه خدا رو بیشتر باوز کنم.. میگم عه این خواستم شد.. عه اونیکیم شد.. عععه اینو چند روز پیش نوشته بودم الان شد.. عه پس بزای بقیه هم میشه فقط باید ادامه بدم !!!
…………………….
زیبایی ها
واااااو خداییی من چقدر اینجا زیباس .. اصن هر چقدر بخوام راجب ژیبایی ای آرچ زیبا بگم کم گفتم..
آرچی که خداوند ساخته .. راه داره بری بالای اون آرچ ؟؟ من چقدر دوست دارم بزم بالای اون آرچ و ازون بالا زمین رو نگاه کنم.. کلا رفتن ارتفاع رو دوست دارمم.. ممکنه بترسم و حتما ترس هم داره ولی خیلی دوست دارم ارتفاع رو ..
اونجا کلی توریست هست با سنین مختلف .
خانم هایی زیبایی که در حال عکس گرقتن هستند.. یه جور سادگی و رهایی توی وجودشون دیده میسه..
اصلا انگار هر کس بره اینحا یه جور حس رهایی داره..
صخره های بزرگ قرمز رنگ …
اون آرچه شبیه یه چشم بزرگه.. انگار خدا چشماش رو اینجا هم گذاشته ….
ویزیتور سنتوری زیبا با عکس های زیبا و ادم های مهربان ..
امیداورم با دیدن این تصاویر من هم این arch national park رو تجربه کنم و آفرود سواری کنم ..
امیداوزم من هم یه روز کنار اون آرچ زییا مثل اون دختر خانم ها وایسم و عکس بگیرم.. واقعا فوق العادس.. میدونی رها بودن و ازاد بودن رو میشه توی این محیط احساس کرد ..
فیلمبرداری از روی موتور بدون لغزش.. جالب بود که تصچیر نمیلرزه اصلا !!! این موبایل چیه که اینقدر روون و راحت فیلم میگیره ؟؟!!
اون خانم اومده بود موتور سواری و میخواست کمپ بزنه دمش گرم
توی ویزیتور سنتور فضا گذاشتن برای فیلم دیدن از آرچ نشنال پارک
دمتون گرم
خدایا شکرت