سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:
ساز و کار جهان هستی چیست؟
روند تکاملی پیشرفت در توکل و توحید عملی به چه صورت است؟
تغییر شرایط زندگی یک فرایند از کار کردن روی باورها و تغییر آنهاست
مفهوم باورهای ثروت ساز؛
اصل خارپشتی برای تحول اوضاع مالی؛
مهم نیست اگر گاهی احساس شما بد می شود، بلکه مهم نماندن در احساس بد و تلاش برای بیشتر ماندن در احساس خوب است؛
منابع کاملتر درباره محتوای این فایل:
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری | اصل خارپشتی182MB22 دقیقه
- زیبایی های Moab-Utah392MB20 دقیقه
- فایل صوتی | اصل خارپشتی21MB22 دقیقه
به نام خداوند بخشنده و مهربان
ردّپای گام سوم
سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و همه دوستانم در این سایت توحیدی
اوایل که با استاد و آموزشهاشون آشنا شده بودم ، فکر میکردم اگه یه مدت تمرکزی روی خودم کار کنم، دیگه همه چیز رو میفهمم و این کار کردن روی خودم و باورهام تموم میشه و باورهام درست میشه و من به همهی خواستههام میرسم و دیگه نیازی نیست که روی این آموزشها و باورهام کار کنم . ولی هرچی بیشتر گذشت دیدم که مهم نیست چقدر قانون رو خوب درک کرده باشی و به قولی مَستر شده باشی ، اگه یکی دو روز روی خودت کار نکنی و مواظب ورودیهات نباشی، خیلی راحت قانون رو فراموش میکنی و از مسیر راست خارج میشی و اولین نشونهش هم اینه که احساست بد میشه و کمکم زشتیهای دنیای اطرافت رو میبینی و اتفاقات ناخواسته به مرور وارد زندگیت میشه . باید بدونیم که این قانون ساده و ثابت جهان، خیلی خیلی زود فراموش میشه، به خاطر همین باید و باید هر روز روی خودمون کار کنیم و به شدّت مراقب ورودیهامون و احساسمون باشیم . من خودم تو این مسیری که اومدم ، بالا پایین و نوسان زیاد داشتم، اونم فقط به خاطر اینکه این موضوع رو به خوبی درک نکرده بودم که باید هر روز روی خودم و باورهام کار کنم و مراقب ورودیها و افکارم باشم ، درست مثل اینکه، هر روز نیاز دارم که آب و غذا بخورم .
هر وقت روی خودم کار کردم و در حالت احساسی خوب بودم، همیشه به سادهترین شکل هدایتهای خداوند رو دریافت کردم و کارها به سادهترین شکل برام انجام شده و هروقت به خاطر دوری از این مسیر ، نتونستم ذهنم رو کنترل کنم و احساسم بد بوده ، اصلا انگار مغزم قفل شده و هیچ هدایتی رو دریافت نمیکردم و در سردرگمی خودم بودم و احساس بیقراری عجیبی داشتم و انگار فرسنگها از اصلم دور شده بودم .
اصل مهم و بسیار مفید خارپشتی ، که به نظرم یکی از مهمترین اصول موفقیّت هست و هر کسی تونسته از این اصل استفاده کنه و تو یه موضوع متخصص بشه و باورهای درستی داشته، بدون شک به موفقیّتهای بزرگی رسیده . ای کاش این اصل رو زودتر میفهمیدم و درک میکردم ، تا در طول مسیر زندگیم تا به اینجا، اینقدر هدررفت زمان و انرژی و پول نداشتم . البته که اشکالی نداره و ماهی رو هروقت از آب بگیری تازهست درسته خیلی خیلی از هر نظر ، ضرر کردم به خاطر رعایت نکردن این اصل و مدام شاخه به شاخه شدم و آنقدر دنبال یادگیری چیزهای مختلف رفتم و روی یک موضوعی متمرکز و متخصص نشدم که آخرش نفهمیدم بالاخره من چی بلدم ؟ چیکار کردم تو زندگیم؟ و در نهایت هم، چیزی دستم رو نگرفت ، اما حداقل الان در حدّ خوبی این اصل ارزشمند خارپشتی رو درک کردم و کلّی از حاشیههای زندگیم حذف شد و به یک خلوص و سادگی لذتبخشی رسیدم همینطور به حدّ قابل قبولی خودشناسی درباره خودم رسیدم . البته که در این شاخه به شاخه شدنها با یک بیقراری خاصّی دنبال این بودم که به چی علاقه دارم و مسیر درست چی هست . من حتی اوایل آشنایی با استاد ، خیلی سر و گوشم می جُنبید و دنبال مطالب و آموزشهای مشابه متعددی بودم و کلی تو این مسیر ضرر زمانی و مالی و انرژی کردم و به یک سردرگمی عجیبی رسیدم .ولی خوبیش این بود که بعد از اینکه کلّی گشتم ، با ایمان بیشتری قبول کردم که فقط استاد داره به اصلها اشاره میکنه و واقعا آموزشهاش، اگر عمل بشه، ما رو به صراط مستقیم هدایت میکنه ، بقیه از نظر من هرکدوم یه درصدی تو حاشیه رفتن ، حتی معروفترین اساتید این حوزه در جهان ، به همین دلیل از وقتی با چَک و لَگد به این ایمان رسیدم، دیگه هیچ آموزش و فایلی بغیر از آموزشهای استاد رو گوش نکردم . امیدوارم و از خدا کمک میخوام که از این به بعد بتونم در زندگیم به خوبی این اصل خارپشتی رو رعایت کنم .
هر شخصی به نسبت خانواده، فرهنگ و جامعهای که در اون بزرگ شده، باورهای متفاوتی درباره موضوعات مختلف، از جمله مقوله ثروت داره . به همین دلیل ممکنه دلیل اینکه چرا منِ نوعی به ثروت نمیرسم، با دلیل اینکه چرا شما به ثروت نمیرسید، فرق داشته باشه . یعنی با اینکه به خاطر جامعه و فرهنگ مشابه یک سری ترمزها بین اکثریت مشابه هست ولی ممکنه هر شخصی ترمزی متفاوت از دیگری داشته باشه . ممکنه یکی ترمز اصلیش درباره باورهای مذهبی باشه ، یکی احساس لیاقت پایینی داشته باشه ، یکی وابستگی خاصّی داشته باشه و ….. واینکه هرچقدر روی باورهامون کار کنیم و ترمزهامون رو یکی یکی برداریم به همون نسبت شرایطمون بهتر و خلق ثروتمون بیشتر میشه ولی باید بدونیم که این مسیر ادامه داره و هیچوقت به ته نمیرسه.
خیلی از کسایی که دارن رو خودشون کار میکنن، از جمله خود من ، به شکل کمالگرایانه به داشتن احساس خوب، نگاه میکنیم و این باعث شده وقتی نجوا میاد سراغم و احساسم رو بد میکنه ، سریع احساس میکنم که کلّ روزم خراب شد و قراره اتفاق بدی برام رخ بده و ناامید میشم از تغییر احساسم و این باعث میشه ترس بیاد سراغم احساس بدم بیشتر و بیشتر بشه . ولی از وقتی فهمیدم که ما احساسِ عالی و بینهایت و صد و کامل نداریم و متغیّر بودن احساس، یک امر طبیعی هست، و مهم اینه که ما سعی کنیم با تغییر باورهامون زمانهای بیشتری احساسمون بهتر باشه ، یه مقدار به خودم آسون گرفتم و هر وقت احساسم بد میشه، به جای ناامیدی، تمام تلاشم رو میکنم که احساسم رو بهتر کنم ، البته از اونجایی که بیماری کمالگرایی در تمام حوزهها یکی از بزرگترین پاشنه آشیلهام هست ، هنوز در این زمینه پیشرفت قابل توجّهی نداشتم و هنوز حسّاس هستم رو احساسم . ولی دارم مسیر بهبودهای کوچک اما مستمر رو ادامه میدم
نکتهی مهمی که استاد در مورد داشتن احساس خوب، به اون اشاره کردن ، این بود که : ( اون احساس خوبی که در زندگیمون تغییر ایجاد میکنه، احساس خوبیه که با تغییر باورها و با عامل درونی ایجاد بشه ، نه احساس خوبی که با یک عامل بیرونی مثل مواد مخدر و قرص و حضور یک شخص خاص در زندگی و خریدن و داشتن یک چیز خاص ، خونه، ماشین و…. ایجاد میشه که در صورت نبودن اونها احساس ما بد میشه ) چون وقتی احساس خوب شما وابسته به یک عامل بیرونی هست، به این معنیه که یک عامل بیرونی داره شما رو مدیریت میکنه و خودتون ، خودتون رو مدیریّت نمیکنید. به نظرم اینطور بودن واقعا سخته و نمیدونم چقدر باید رو خودم و باورهام کار کنم تا به این درجه برسم که کاملا از درون احساسم خوب باشه و به هیچ عامل بیرونی ای وابسته نباشم . هر شخصی به خاطر داشتن دستاوردها و نعمتهایی که تو زندگیش هست ، احساسش خوبه و قطعا به خاطر از دست دادن دستاوردهایی که به کمک خدا کسب کرده و نعمتهایی که خدا بهش داده و تو زندگیش داره، ناراحت و غمگین میشه . اکثر آدمها به خانواده و عزیزانشون و چیزهایی که تو زندگیشون دارن ، یه نوع وابستگی دارن و در نبودشون احساسشون بد میشه . و این نکته برای خود من یه زنگ خطره که باید به صورت جدّیتر رو خودم کار کنم و احساس خوبم رو گره بزنم به عوامل درونی و باورهای توحیدیای که در خودم میسازم . خدایا برای ایجاد این تغییر در خودم، از خودت کمک میخوام .
به اندازهای که خداوند رو باور کنیم، به ما پاسخ میده . و برای رسیدن به این باور، توکّل و توحید، باید یک مسیر تکاملی طی کنیم و رفته رفته بتونیم بیشتر به خدا توکّل کنیم و باور کنیم که در لحظه به ما پاسخ میده. مثل همهی پیامبرها که در مسیر تکاملیشون، یک سری آزمون و خطاها کردن و به یک سری مسائل برخورد کردن و چیزهایی یاد گرفتن و رفته رفته رشد کردن و به خودشناسی رسیدن و بعد به خداشناسی و توحید رسیدن .
مهم اینه که ما در مسیر درست حرکت کنیم ، چون در این صورت، حتی اگر آروم بریم، بالاخره به مقصد و زیباییها و نتایج دلخواهمون میرسیم
خداوند همیشه درحال صحبت کردن با ماست . بنابراین در مورد رابطهی ما با خداوند، بحث اصلا خدا نیست بلکه بحث خود ما هستیم . خدا همیشه هست و داره ما رو هدایت و راهنمایی میکنه و وقتی که ما روی مدار خداوند باشیم، یعنی روی احساس خوب ناشی از باورهای خوب باشیم و خودمون رو لایق دریافت الهامات خداوند بدونیم، صدای خداوند رو با قلبمون میشنویم.
خدایا کمکم کن که هر روز صدای هدایتهات رو واضحتر از قبل بشنوم و به اونها عمل کنم .
خدایا من رو وارد مداری کن که چشمها و گوشها و قلبم ، بینا و شنوا بشه به دیدن و شنیدن و درک کردن نشانهها و هدایتهات و خودت ایمانم رو قوی و قدمهام رو استوار کن برای عمل به هدایتهات .
خدایا هزاران هزار مرتبه شکرت .
سپاسگزارم از همهی چشمان قشنگی که کامنتم رو مطالعه کردن
در پناه الله یکتا