سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:
ساز و کار جهان هستی چیست؟
روند تکاملی پیشرفت در توکل و توحید عملی به چه صورت است؟
تغییر شرایط زندگی یک فرایند از کار کردن روی باورها و تغییر آنهاست
مفهوم باورهای ثروت ساز؛
اصل خارپشتی برای تحول اوضاع مالی؛
مهم نیست اگر گاهی احساس شما بد می شود، بلکه مهم نماندن در احساس بد و تلاش برای بیشتر ماندن در احساس خوب است؛
منابع کاملتر درباره محتوای این فایل:
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری | اصل خارپشتی182MB22 دقیقه
- زیبایی های Moab-Utah392MB20 دقیقه
- فایل صوتی | اصل خارپشتی21MB22 دقیقه
درود بر استاد بزرگوارم جناب عباسمنش گرامی و بانو شایستهی عزیز و یکایک شما همفرکانسیهای گلم
من هم پیش از این به دلیل کاستی عزتنفس، همش به دنبال این بودم که راهی برای پولدار شدن تند و سریع پیدا کنم. برای همین هم بود که همش از این شاخه به اون شاخه میپریدم و دنبال یه راه میانبر بودم. همش نکته میکردم که دیگران از چه راههایی ثروتمند شدن و منم میخواستم که از اونا تقلید کنم. البته الگوبرداری با تقلید بسیار متفاوتی! الگوبرداری به نظر من یعنی دیدن استعدادها و تواناییها و علاقههای شخصی و استفاده از این باور که اگر کسی تونسته پس منم میتونم. ولی، تقلید اصلا هیچ باور سازنده درش نیست.
الان که در صنعت فروش اهرمی کار میکنم، تازه دارم میفهمم که باید علاوهبر داشتن یک باور بسیار قوی در مورد توانایی خودم برای پیروزی و نیز حس شایسته بودنم بدون هیچ قید و شرطی، باید در کارم ماهر بشم تا سبب افزایش عزتنفسم بشه و بشه سوخت موتورم برای پیشرفت پیوستهی من در کسب و کارم.
حالا با نگاه کردن این فایل بسیار زیبا و بهجا، دونستم که من زمانی پیشرفت میکنم که به جای ساختن ظاهر کار، باید باطنش رو بسازم. باید روی رشد شخصیام کار کنم تا یک ساختار با پایهها و بنیاد اساسی بسازم که در هر شرایطی دوان بیاره و بدون توقف به پیش بره. خوب یکی از مثالهاش اینه که پیش از این تقریبا همهی رفتارهای من رفتارهای واکنشی بود و بسیار کم پیش میآمد که رفتار کنشی از خودم نشون بدم. مثلا خودم را در برابر رفتار ناپسند و نسنجیدهی کسی کنترل کنم. پیش از اینها، اصلا اینجوری بود که، تا کسی چیزی میگفت، برآشفته میشدم و درگیر. ولی خوشبختانه بسیار بهتر شدم و به خودم میگم که این نشانهی عشق خدا به توست. او دوست داره که تو از این چالش درس بگیری و بالاتر بری! اگر این چالش رو بهعنوان آموزش پذیرفتی و درسش را گرفتی، تو پیشرفت میکنی! و در غیر اینصورت، بارها و بارها باید این درس را امتحان بدی!
تو همین هفته چندین رویداد بسیار خوب برای من پیش اومد که همش حاصل تغییر باورهام و کار روی رشد شخصیام بوده. خدا را سپاس که نتایج سکس پس از دیگری داره بهتر میشه از وقتی که من مسئولیت زندگیم را دارم آرام آرام بیشتر و بیشتر میپذیرم پلی با خودم سختگیری نمیکنم. آدمهای بهتر و قویتری دور و بر من میان و به گروهم میپیوندند و … . با این حال، هنوز هم وقتی یکی دو روز محصولاتم فروش نمیرن و یا فروش کمه، باز نگرانیها میان سراغم. باید بیشتر و بیشتر روی رشد شخصیام کارکنم و البته روی مهارت کسب و کارم.
دیگه زمان از این شاخه به اون شاخه پریدن تموم شده و من میتونم با افزایش مهارتم در کسب و کارم، بیشتر و بیشتر پیشرفت کنم. همین ساعت پیش داشتم با یکی از اعضای محترم گروهم گفتگو میکردم و از پیش این صحنهها را تجسم کرده بودم و درست همون اثر خوبی را داشت این گفتگو که انتظارش را داشتم. این درصورتی است که پیش از این، از تجسم نتایج هم میترسیدم و جرات نمیکردم که در مورد نتایج دلخواهم تجسم کنم. حالا باید چندین بار در روز اینکار را برای هر کاری که میخوام انجامش بدم تجسم کنم.
داشتم صبح میآمدم محل کارم که مشاور حقوقی ما بهم گفت که پروندت به کمیتهی انظباطی رفته و رای علیه تو صادر شده. من از ایشان برای این که مرا باخبر کرده سپاسگزاری کردم و این خبر را به فال نیک گرفتم. به خودم گفتم که دیدی، اینکه استاد میگه عزتنفس با غرور متفاوته درسته. من نزدیک یک سال بود که وقتی به سر مار میآمدم انگشت نمیزدم و این غرور را با عزتنفس اشتباه گرفته بودم و تازه با سربلندی جلوی همکاران ازش یاد میکردم. یادم میاد استاد فایلی را داشتند از سکس از مصاحبههای ایشان بود که در اون دربارهی همین اختلاف بین غرور و عزتنفس صحبت میکردند. تو اون فایل به این اشاره داشتند که یکی از کسانی که فایلهای تصویری ایشان را پیگیری میکرده پرسیده که چرا استاد در زمان کرونا وقتی به یک مرکز سر میزده، ماسک زده بوده درصورتی که جاهای دیگه از ماسک استفاده نمیکنه. استاد هم داشتند پاسخ میدادند که ببین؛ این کار را برای احترام به مقررات انجام دادند( همون عرف که در قرآن هم بهش بسیار پرداخته شده و محترمه). من اون روز حق را به استاد دادم و این درصورتی بود که خودم داشتم به مقررات محل کارم بیاحترامی میکردم و خودم را تافتهی جدا بافته میدونستم و مغرور شده بودم و فکر میکردم که این یعنی عزتنفس.
آره تغییرات کمکم خودشون را نشون میدن و هرچه که من ایمانم بیشتر بشه و باورهام را قویتر کنم، نتایج زودتر و بهتر رخ میدم.
خدایا پروردگارا سپاس از این که مرا در این مسیر زیبای آگاهی و شناخت و هدایت گذاشتی و خورشیدهای هدایت را بر سر راهم نهادی تا راه گم نکنم. خدایا مرا به راه راست هدایت کن همان راه کسانی که به آنان نعمت ارزانی داشتی نه راه کسانی که برآنان خشم گرفتی و نه راه گمراهان. الهی آمین یا رب العالمین.
ارادتمند شما