live | اصل خارپشتی

سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:

ساز و کار جهان هستی چیست؟

روند تکاملی پیشرفت در توکل و توحید عملی به چه صورت است؟

تغییر شرایط زندگی یک فرایند از کار کردن روی باورها و تغییر آنهاست

مفهوم باورهای ثروت ساز؛

اصل خارپشتی برای تحول اوضاع مالی؛

مهم نیست اگر گاهی احساس شما بد می شود، بلکه مهم نماندن در احساس بد و تلاش برای بیشتر ماندن در احساس خوب است؛


منابع کاملتر درباره محتوای این فایل:

دوره روانشناسی ثروت 1


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری | اصل خارپشتی
    182MB
    22 دقیقه
  • زیبایی های Moab-Utah
    392MB
    20 دقیقه
  • فایل صوتی | اصل خارپشتی
    21MB
    22 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

724 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زینب اسماعیلی» در این صفحه: 1
  1. -
    زینب اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 1791 روز

    به نام ربّ یگانه هدایتگر جهان هستی

    گام سوم از پروژه “خانه تکانی ذهن، گام به گام”

    =️> درک مفهوم “اصل خارپشتی” و به کارگیری این اصل؛ حرف حساب این اصل اینه که کارها رو در تمام ابعاد زندگی برامون خیلیی ساده تر کنه چطور؟! اینطور که فقط با یادگیری و درک اساس و قوانین موجود در هر حیطه‌ای که می‌خوایم درش نتایج خیلی خوبی بگیریم و ماهر بشیم در استفاده عملی از همون قوانین مثلا کسب و کار، یا ثروت، یا روابط، یا عزت‌نفس و هر حیطه دیگه‌ای.. درواقع “اصل خارپشتی” به ما میگه چقدر کارها میتونه درحین راحت پیش رفتن با کیفیت هم باشه و به کمک می‌کنه برای قرار گرفتن در هموارترین مسیر و بعدش هم استمرار در عمل رو بهمون یادآور میشه که برای موفقیت در حوزه های مختلف نیازی نداریم به روش های مختلف با اسم های عجیب و غریب که هر بار با شنیدن یک اسم جدید بخوایم ته توی اونو در بیاریم یا پرش ذهن داشته باشیم و به اصطلاح خیلی فوت و فن بلد باشیم! بلکه

    یادگیری فقط قوانین و تمرکز بر روی تکرارشون و ماهر شدن در به کارگیری اونها می‌تونه نتایجی رو برامون رقم بزنه که همیشه آرزوش رو داشتیم.

    باور کنیم که ما با یکسری قوانین ساده و دقیق سروکار داریم پس نکته مهم اینه که من به ذهنم اجازه ندم از این شاخه به شاخه دیگه بپره و انرژی و زمانی رو که برای راه های دیگه، روش های دیگه، خوندن کتاب های دیگه یا.. می‌خوایم صرف کنیم رو اختصاص بدیم به شناخت و درک قوانین جهان و به کارگیری این قوانین در زندگی مون، تلاش کنیم  برای ماهر شدن و استاد شدن در به کارگیری همین قوانین ساده که ملموس و راحت یاد گرفتیم و نتایجش رو هم در زندگی مون دیدیم و بچسبیم به همین یک مسیر؛ قدرتمند کردن باورهامون در هر حیطه‌ای که می‌خوایم نتیجه بگیریم و اعمال کردن اصل خارپشتی در عمل

    =️> اهمیت نداشتن نگاه مطلق به باورها و درک منطق آن؛ ما انسان ها خیلی دوست داریم دنبال “یک عامل خاص” در بحث های مختلف بگردیم که از قضا با تغییر دادن همون یک عامل همه چیز در تمام ابعاد به طور قابل توجه و بزرگی تغییر کنه و نتایج رویایی کسب کنیم!! همچین دیدگاهی از عدم درک قانون تکامل نشأت گرفته؛ از عدم درک اینکه اصلا یک باور خاص درحال کار کردن نیست میاد..

    چون همزمان یک باور در ذهن ما وجود نداره و تعداد خیلی زیادی باور هستند که در حیطه های مختلف زندگی ما دارن کار می‌کنند، خیلی از این باورها منشأ باورهای دیگه و در اتصال با بقیه باورها هستند و همه اینها با هم درحال رقم زدن نتایج فعلی ما هستند. پس یک باور خاص کلیدی در حیطه ثروت، روابط، عزت‌نفس یا.. نیست بلکه اگر می‌خوام تغییر ملموسی چه از لحاظ شخصیتی چه از لحاظ نتایج تجربه کنم بحث تمرکزی کار کردن روی باورهای مربوط اون حیطه به خصوص هست که اهمیت پیدا می‌کنه؛ تشریح کردن باورهای فعلیم و شخصیت فعلیم هست که اهمیت پیدا می‌کنه؛ پیدا کردن ریشه باورهای محدودکننده‌ام در اون حوزه هست که اهمیت پیدا می‌کنه که برای هر فرد هم متفاوت از دیگری هست؛ پیدا کردن ترمزهام که درقالب ترس ها، باورهای محدودکننده، وابستگی و.. و کار کردن روی اونها جایگزین کردن و ساختن باورهای قدرتمندکننده به جاشون اهمیت پیدا می‌کنه؛ و همه این قدم ها در جهت طی کردن تکامل برداشته میشن

    =️> موضوع مهم دیگه این هست که فکر نکنیم با کار کردن تمرکزی روی هر حیطه‌ای و گرفتن نتایج دلخواه و بزرگ، دیگه کار تمومه یا همیشه در اون نقطه می‌مونیم یا دیگه نیاز نیست کاری انجام بدیم و می‌تونیم برگردیم به باورهای قبل یا رفتارهای قبل!! به یاد بیاریم که این نتایج حاصل یک روند بوده، روندی که ما زمان و انرژی گذاشتیم برای تغییر دادن باورهای فرسوده و محدودکننده مون؛ برای تمرین کردن و درک کردن باورهای قدرتمندکننده جدید و تثبیت کردن این جنس باورها در شخصیت مون؛ برای تغییر دادن دیدگاه و رشد دادن خودمون؛ برای تجربه کردن و دیدن نتایج به صورت تکاملی و ادامه دادن و استمرار داشتن برای بزرگتر شدن نتایج. پس این نیست که یک نقطه یا حد خاصی وجود داشته باشه که بخوایم بهش برسیم و بعد فکر کنیم اوکی دیگه نیاز نیست زمان و انرژی بزاریم برای ادامه دادن! و همون نقطه می‌مونیم بلکه باز به خودمون یادآوری کنیم که اولا هیچ حد و اندازه‌ای برای بهتر شدن نتایج، قوی تر شدن شخصیت ما و نتایج عالی تر وجود نداره؛ دوما ما با جهانی روبرو هستیم که عاشق حرکت کردنه! و در هرلحظه درحال رشد و پیشرفتِ یک جهان پویا.. پس اگر فکر می‌کنیم در نقطه‌ای متوقف شدیم و حرکتی نداریم در اصل درحال پسرفت هستیم و باید منتظر هینت های جهان باشیم و تعجب نکنیم از نتایج بعدش!!

    ~تا زمانی که روی موضوعی کار می‌کنیم، نتایجش رو هم در زندگی مون می‌بینیم

    =️> ما انسان هایی هستیم با احساسات انسانی، این طبیعیه که گاهی اوقات احساسات مون بالا و پایین بشه ولی مهم اینه که با کار کردن روی قوانین، تلاش مون رو بکنیم که بیشتر مواقع احساس مون خوب باشه یا در موقعیت هایی که کنترل احساسات سخته، احساس مون رو فقط کمی بهتر از قبل کنیم؛ وقتی درباره احساسات صحبت می‌کنیم یادم باشه که هیچ احساس مطلق خوب یا بدی وجود نداره یا به سمت خوبه یا به سمت بده حالا وظیفه من چیه؟! کار کردن روی باورهام تا بیشتر به سمت خوب باشند.. توی بحث تغییر احساسات هم مهمه که بدونم احساسات من دکمه نیستن که انتظار داشته باشم با زدن اون دکمه سریع حالم خوب یا بد بشه!! چون من ربات نیستم، انسانم؛ وقتی بحث راجع به یک نتیجهٔ دائمی میشه مثل داشتن احساس خوب پای تغییر بنیادین باورها در درون خودم و شخصیتم باز میشه یعنی با تغییر عامل درونی و نه هیچ عامل بیرونی با هر اسم دیگه.

    =️> درک روند تکامل؛ وقتی اسم تکامل رو می‌شنوم ذهنم یک راست متمرکز میشه روی قدم های کوچک برداشتن و تایید کردن نتایج حاصل از اون قدم ها درجهتی که ذهنم آمادگی بیشتر کسب کنه برای محکم شدن باورهای من و درنتیجه نتایج بزرگتر.. حالا اینکه بخوام این تکامل رو در قسمت های مختلف به کار ببرم هم موضوع دقیقا همینه چون قانون یکیه در مثال توکل کردن، بحث اینه که از موضوعات کوچیک شروع کنیم نتایج رو ببینیم تایید کنیم و با این تایید کردن و دیدن نتایج منطق میای سم برای ذهن که ایول داره جواب میده پس باورهامون محکم تر میشه ایمان فعال می‌سازیم و همینطور جلوتر میریم با خواسته های بزرگتر قدم های بزرگتر و توکل کردن بیشتر و پاسخ های خداوند در نتیجه این توکل

    مهم‌ترین نکته در حین طی کردن روند این نیست که عجول یا نگران باشیم کِی می‌رسیم؟! بلکه این هست که آیا من در مسیر درست قرار دارم؟! اگر قلبم تایید میکنه مسیرم رو و می‌دونم که راهم درسته دیگه بحثی نمی‌مونه! چون دیدن زیبایی ها حتمیِ؛ تجربه خواسته ها قطعیِ؛ ملاقات با انسان های دوست‌داشتنی و فوق‌العاده حتمیِ؛ تجربه نعمت و ثروت حتمیِ و همه اینها در دقیق ترین و بهترین زمان ممکن برای هر شخص با توجه به آمادگی و هماهنگی اون فرد اتفاق میفته و یادمون نره که

    ~هیچ برنامه ریزی دقیق تر و حرفه‌ای تر از خداوند نیست که در زمان مناسب در بهترین مکان به بهترین شکل تجربه خواسته هام رو برام محقق کنه

    =️> شنیدن صدای خداوند؛ خداوند همیشه درحال صحبت کردن و هدایت کردن ماست، اگر این صدا رو نمی‌شنویم به این معنا نیست که خداوند هدایت نمی‌کنه! حالا که می‌دونیم خداوند همیشه درحال صحبت کرد با ماست سؤال اینه که من هم روی فرکانسی تنظیم هستم که بتونم این هدایت و صحبت رو بشنوم و ازش استفاده کنم؟

    در بحث رابطه ما با خداوند، بحث خداوند نیست!! چون خداوند همیشه هست و همیشه درحال هدایت کردن افراد و جهانِ، بلکه بحث ما هستیم

    وقتی ما خودمون رو لایق دریافت الهامات خداوند بدونیم که نشونش هم “داشتن احساس خوب” هست، می‌تونیم صدای خداوند و الهاماتش رو بشنویم چون ما با تنظیم کردن احساسات مون می‌تونیم فرکانس مون رو با فرکانس خداوند تنظیم کنیم

    خداروشکر بخاطر فرصتی که دارم تا ذهنم رو با بهترین و قدرتمندترین ورودی ها تغذیه کنم، و این گام رو هم با تعهد بردارم^^

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: