سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:
ساز و کار جهان هستی چیست؟
روند تکاملی پیشرفت در توکل و توحید عملی به چه صورت است؟
تغییر شرایط زندگی یک فرایند از کار کردن روی باورها و تغییر آنهاست
مفهوم باورهای ثروت ساز؛
اصل خارپشتی برای تحول اوضاع مالی؛
مهم نیست اگر گاهی احساس شما بد می شود، بلکه مهم نماندن در احساس بد و تلاش برای بیشتر ماندن در احساس خوب است؛
منابع کاملتر درباره محتوای این فایل:
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری | اصل خارپشتی182MB22 دقیقه
- زیبایی های Moab-Utah392MB20 دقیقه
- فایل صوتی | اصل خارپشتی21MB22 دقیقه
سلام استاد قشنگ و مهربونم
وااااای چه جای قشنگی کیف کردم چقد ادم وقتی این نقاشی خدا رو میبینه دوست داره فقط و فقط بشینه و خدا رو شکر کنه واقعا ادم در برابر فقط باید سجده کنه اخه انقد قشنگ؟ شاید من نتونم به زیان قران و ایه صحبت کنم ولی خب میتونم ته ته دلمو به خدا بگم
استاد امروز صبح که از خواب بیدار شدم اولین چیزی که در فرمان به کاعناتم نوشتم خدایا منو سوپرایز کن ! خدایا کاری کن که کشیده بشم به سمتت .کاری کن هدایت بشم به سمت مسیر خدایی … تا اینکه گذشت و به سایت سر زدم و دیدم بعلههه فایل جدید گذاشته شده
چه اسم قشنگی اصل خارپشتی ! واقعا بهترین مثالی بود که الان دیده بودم
این که ادم تمرکزش رو یه چیز باشه اینکه ادم تو همون شعلی که داره صد خودشو بزاره! من چون در رسته ورزش بودم همیشه از این ورزشی به اون ورزشی پریدم ژیمناستیک٫ بسکت٫رزمی ها٫ و هرچی که بگید رو یه سر رفتم ولی اخرش رسیدم به والیبال همون رسالتم! همونی که جونمم براش میرفت و انقد سعی میکردم بهترین خودم باشم که بعد از 1 ماه رفتن به کلاس والیبال مربیم بهم گفت تو سرعتی زنی ! با اینکه کلی از بچها بودن که چندین سال کار میکردن ولی چون من خیلی تمرکز داشتم روی کارم تونستم یه فنی رو از والیبال برای خودم حک کنم!
استاد امروز ذهنم برای موضوعی درگیر بود وقتی کپشن این فایل رو خوندم دیدم بعله یکی از درگیری های ذعنی منم هست ««روند تکاملی توکل و توحید عملی به چه صورت است؟»»
که شما قشنگ جواب و گفتید ! اول از چیزای کوچیک کوچیک استاد پارسال من یه تضادی توی زندگیم پیش اومد و سعی کردم خدا رو انتخاب کنم و همه چیز از همون جا شروع شد نمیدونستم دقیقا چیکار کنم یا چجوری باهاش صحبت کنم فقط بهش میگفتم خدایا فقط یه نشونه کوچیک بهم نشون بده که حالم از این چیزی که هست فقط 1 درصد خوب تر شه ! و هر روز خدا با یه نشونه هایی باهلم حرف میزد یه روز با یه خوراکی گرفتن از یه غریبع ! یه روز با محبت یه شخص! یه روز با رسیدن سر تایم به جایی که میخاستم! یه بار حتی به موقع رسیدن اسنپ و… میدونین من اون روزا میتونستم بدترین روزهارو تجربه کنم ولی به لطف خدا من انقد اون 1 ماه مشغول بودم که اون تضاد رو فراموش کردم خدا هر لحظه برام نشونه میفرستاد و منو غرق در عشق کرده بود انقد حالم خوب بود باهاش که حس میکردم تو دنیا فقط من هستم و خدا همین ! تا اینکه گذشت من توکلم کمی دچار کندی شد انگار باز شنیدن صدای خدا برام سخت تر شد چرا ؟ چون به بنده خدا رو زدم و خدا رو فراموش کردم که خدایاشکر باز شما امروز برام روشنش کردی و یه خبر عالی تر همین الان که داشتم این فایل رو گوش میدادم و وقتی نت برداریش تموم شد و کلی نکته های مهمش و نوشتم و اومدم سایت و ببندم یه لحظع دیدم کنار اتاق شخصیم نقطه ابی رنگ هست و تعجب کردم زدم و دیدم یکی برام در جواب دیدگاهم دیدگاهی گذاشته و استاد استاد اون خدا بود انگار !!! استاد وقتی داشتید میگفتید خدا مثل ایستگاه رادیویی هر لحظه در حال سیگنال دادنه هر لحظه داره حرف میزنه باهاتون بعد چیزی توی دلم اومد و گفتم خدایا میشه با منم حرف بزنی ؟ دلم میخاد صداتو بشنوم دلم میخاد بغض کنم فقط از ذهنم گذشت و وقتی دیدگاه دوستمون رو باز کردم دیدم خدای من انگار خدا بود واقعا انگار اون بود هنوز پروژه شروع نکرده نتیجه ها دارن میان خدایاشکرت چقد شکرگذار خداوندم که این فرصت و بهم داد تا بتونم توی این سن تو رو بشناسم تو رو پیدا کنم خودمو بشناسم خودمو کالبد شکافی کنم
عاشقتونم استاد هر کجا هستید شاد و سالم باشید
سومین ردپای اسما
1403/7/2