live | اصل خارپشتی

به نام خدایی که جانم را نجات داد

من الان نه فایل رو گوش دادم و نه مطالعه ای کردم گام سوم رو،ولی چون خانه تکانی ذهن هست و به خاطر اتفاقی که دیروز برام افتاد اول می نویسم…

اتفاق رو کامل توضیح نمیدم و سعی میکنم یه خوردش که مفید باشه بنویسم چون شاید بیشترش منفی باشه…

دیروز بعد از ظهر با ماشین تصادف کردم،البته کلا ماشین از کنترل خارج شد و از جاده پرت شدم پایین و کامل ماشین برعکس شد… ( خودم تنها بودم و ماشین هم مالِ خودم نبود) ،

چند تا نکته میگم که شاید اگه اینارو به اطرافیان خودم بگم مسخره کنن و بگن این مغزش تکون خورده …

باور کنید حتی همون دیروز می خواستم تو بیمارستان بنویسم ولی خو هی گوشیم زنگ میخورد و … ،

خداروشکر زنده هستم،

خداروشکر که نفس می کشم و خداروشکر که دارم می نویسم…

نمیدونم واقعا ، فقط احساس می کنم از موقعی که ماشین شروع کرد به تاب خوردن تا موقعی که به اون آهنی خوردم و رفت و پایین و … تا موقعی که از شیشه در اومدم اصلا نگرانی نداشتم، استرس نداشتم ، آرامشم به هم نخورده بود، توی شُک نبودم ، ترس نداشتم ، نمیدونم واقعا( شاید خدا اول بدنم رو بزرگ کرد توی ماشین که بدن من از ماشین قوی تر بشه و بعد بدنم رو کوچیک تر کرد که راحت از شیشه ی ماشین بیام بیرون) ، خدایا شکرت

این خداروشکر به خاطر زنده بودنم نیست چون احساس می کنم می مردم هم برا خودم فرقی نداشت ولی خدا خواست که باشم شاید بتونم یه خورده به گسترش جهان کمک کنم،

خدایا شکرت.

بعد از اتفاق خیلی چیزای منفی می تونستم خوراک ذهنم کنم.به خصوص وقتی که ماشین مال خودم نبود و هزینه ها و …

ولی اصلا نه میخوام حرفشونو بزنم و نه فکرشون ،

خدا بزرگه.

فقط به چیزایی فکر می کردم که از حرکت تا بعدش اتفاق افتاد.

بدنم هیچ صدمه ای ندید به جز سرم که چندتابخیه خورد و انگار نه انگار …

سرحال از همیشه سرحال تر …

انرژی از همیشه بیشتر …

وسایلمو تو ماشین خود مردم میوردن یکی یکی میدادن دستم…

صاحب ماشین چندبار زنگ میزنه و میگه اصلا فکر ماشین رو نکنی و …

خودم امیددارم که روزی شرایطم رو تغییر میدم و جبران میشه …

خودم میدونم که خدا خواست برا رقم زدن اتفاقات خوب بمونم اینجا…

واقعا استاد خوب گفت که گفت خدا همه چیزه ..‌

خدا همه چیزمیشه ،

خداوند هر کاری میکنه برات ، هر کاری که من بخوام ،

الان فقط تسلیمم ،

خودمو سپردم بهش و فقط دارم سعی میکنم سعی می کنم و سعی میکنم روز به روز بهتر بشم به هر روشی و

هر لحظه بتونم ذهنمو کنترل کنم و بیشتر نزدیکش کنم به قلبم ، به روحم ، به خودِ خدا ،

سعی میکنم ذهنمو خونه تکونی کنم ،همیشه ،

سعی میکنم ،

خدایا شکرت بابت هر نفس،

خدایا شکرت بابت همه چیز