اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
از نتایج تمرکز اونم فقط روی یک چیز (اصل خارپشتی) هر چقدر بگم کم گفتم واقعا چقدر این اصل خوب کار می کنه اصلی که جزو قوانین جهانه و ما باید حواس مون بهش باشه خیلی وقت ها شده تو زندگیم که ذهنم به من گفته که برو و چیز های جدیدی یاد بگیر و کار های جدیدی شروع و ولی این جمله جز فریب ذهن چیزی نیست جز عمل کردن باور های مخرب در ذهن من چیزی نیست در واقع ذهن من داره با دستور عملی که تمام این سال ها با ورودی های اشتباه بهش دادم عمل می کنه اینکه هرچی بیشتر بهتر(باور کمبود) هرچی کارهای بیشتری انجام بدی هرچی چیز های جدیدی یاد بگیری بهتره ولی در صورتی که این طور نیست تکرار مستمر و پایداره یک عمله که نتیجه می ده من این اصل رو توی زندگیم بجا آوردم و حتی توی کارم هم و نتیجه اش رو به چشم دیدم این اصل فراتر از انتظاراتم نتیجه داد و بابت اش سپاس گزارم.
و او را از جایى که گمان ندارد روزى مى دهد و هر کس بر خدا توکل کند، او برایش کافى است. همانا خداوند کار خود را محقق مى سازد. همانا خداوند براى هر چیز اندازه اى قرار داده است.
خداراشکر که در مدار شنیدن این صحبتها هستم .
خداراشکر بخاطر و جود استاد عباسمنش که ما بواسطۀ آموزش های ایشان ، هم به احساس خوب می رسیم و هم به قوانین مسلط میشیم.
اصل خار پشتی،
چه اسم با مفهومی برای درک بهتر ما از قانون، یعنی پراکنده کار نکنیم ، خودمان را درگیر جزئیات نکنیم دنبال اصل باشیم و همون را به بهترین شکل ممکن انجام بدهیم ، اتفاقا در دروه روانشناسی ثروت1، استاد بارها میگن که دنبال عشق و علاقه خود برید و در آن کار بهترین خودت را ارائه بده ، پول بطور طبیعی و آسان وارد زندگی ما میشه .
باورهای محدود کننده ثروت ، در ناخودآگاه ذهن ما زیاد هستن و بدون اینکه ما بدونیم آنها کار خودشان را می کنند ، آگاهانه آنها را شناسایی کنیم و جایگزین کنیم با باورهای ثروت ساز، البته باید بدانیم که مجموعه باورها را باید شناسایی کنیم و جایگزین کنیم تا نتیجه عوض بشه ، وگرنه با یک یا دوباور ، پول و ثروت نمی آد.
بهترین کار ، سرمایهگذاری روی درک قانون هست و اینقدر کار کنیم تا جز عادت ها و کارهای روتین ما بشه ، و همیشه بشیوه ای فکر کنیم که به احساس خوب برسیم، در این صورت مس تونیم به منبع وصل شویم و از الهامات الله بهرمند شویم .
خدا رو سپاسگزارم بابت روز شمار امروز و پای تعهدم هستم و ادامه میدم ،
خارپشتی چه اصطلاح جالبی ، یک کار ادامه بده این پاشنه آشیل منه ذهنم طوری عادت کرده دوست داره جاهای دیگه بپره و کارهای دیگه هم امتحان کنم ، و این ترمز پیدا کردم دنبال نتیجه ست ، این جواب نداد اونو امتحان در آخرم میبینی پیشرفت نکردی
ولی خدا رو شکر روز شمار دارم ادامه میدم علیرغم مقاومت های شدید ذهنم اما ادامه میدم چون نتیجه داشته برام و میدونم ادامه بدم حتما نتیجه های بزرگ هم دارم ولی طوری باید کار کنم ذهنم دیگه به این روند ادامه بده ، همیشه میگم استاد تونستن شخصیتشون و باور هایی که داشتن تغییر دادن پس من هم میتونم ، و ادامه میدم چون قوانین ثابته و حتما طبق قوانین عمل کنم جواب میگیرم .
چه بگم از این حال خوب و انرژی که در درونم به وجود اومده !!
استاد دقیقا درست میگید قانون یک چیزه و بسیار پیچیده نیست دقیقا مثل یک چرخه مثل یک فرمول که پشت سرهم باید رعایت بشه و به نظرمن مهم ترین بخش،حالِ خوبه
_ این که سعی میکنم حالم خوب باشه یعنی در عمل بیشتر در لحظه باشم نه نگران آینده و نه پشیمان به گذشته …
_این که نگاهم به داشته هایم باشه نه به زندگی دیگران و داشته هایشان و درمقابل وقتی این روند باشه من سپاسگزار این نیروی بیکران ،این یگانه رب هستم …
_اینکه از دل هرچیز و هرکس مثبت ترینش رو بکشم بیرون و نگاه کنم …
اینکه توجهم بیشتر رو زیبایی ها باشه حرف بزنم درموردش ،ببینم ، که توجه به زیبایی ها باعث خلق آنها میشوم در زندگیم…
_از همه مهم تر همه چیز را از خدای وهاب،خدای رزاق،خدای هدایتگر بخواهم و بدانم همه قدرت ها از آن اوست
_استاد من عاشق طبیعتم عاشق آسمان عاشق صدای پرندگان،ابرها،صبح که از خواب بیدار میشم فقط نگاهم به آسمونه زیبایی که خدا رنگ و لعابی داده تا ببینم ..
_استاد الان که دارم این نوشته ها رو مینویسم اشک از چشمام جاریه از اینکه چه قدر زیبایی اطرافم هست چه قدر نعمت دارم و من نمیدیدم.
همیشه با خدا که نجوا میکردم این ذکر رو لبم بود
“ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده”
اره فقط کافیه درخواست کنم پاسخ میده
فقط کافیه باور داشته باشم به بزرگیش به بینهایت دستانش …به این که هیچ برگی بدون اذن خدا به زمین نمیافته..
استاد ، زمانی که مسیر زندگیم اینگونه باشه الهامات را خیلی واضح متوجه میشم،ایده ها در وجودم شکل میگیره ،هدف ها و انگیزه ها به وجود میان، سوالی برام پیش بیاد خودش به بی نهایت طریق منو هدایت میکنه برا رسیدن به جواب …
حال خوب=اتفاقات خوب، اتفاقاتی که تو برای رسیدن به هدف و خواستت هدایت میکنه
اتفاقایی که ردپای خدا رو میتونی حس کنی
اتفاقایی که اتفاقی ،اتفاق نیوفتاند بلکه آگاهانه خودم با ایجاد فرکانس ها خلقشون کردم..
اتفاقاتی مثل روابط خوب با عزیزانت،انسان های شایسته در مسیرت قرار گرفتن،انسان هایی که به تو کمک میکنن بدون هیچ چشمداشتی،
مثل الان من که از شدت حال خوب از ذوق و لذت دیدن ابرها و صدای گنجشک ها و…تصمیم میگیرم بنویسم و نه هرآنچه!!بلکه آنهایی که ندای درونمه آنهایی که سعی میکنم درعمل بی انجامم !!
یگانه معبود من از تو سپاسگزارم
استاد شما دقیقا دستی از دستان خداوند هستی برای منی که از معادنی که خداوند در درونم قرار داده ناآگاه هستم و شما در هر فایل دارید من رو با خودم آشنا میکنید …
سپاسگزارم ازتون…
الهی که نوشه جانِ همه دوستانم که هم مسیر و همراه هم هستیم باشه این مطالب….
امروز روز سوم از خانه تکانی ذهن به صورت گام گام من هست
بسیار فایل زیبایی بود
خیلی دوس دارم اول در مورد سکوت موآب یوتا بگم ،سکوت این منطقه زیبا با آسمون آبی خالصش منو گرفت
شبیه فصل پاییزه برام وقتی که تابستون پر جنب و جوش تموم شد آرام آرام متوجه سکوت پاییز شدم متوجه شدم چقدر نیاز برای من تجربه کردنش در درونم، به خصوص اینکه من در منطقه ای زندگی میکنم که سرعت حرکت ملکول ها بیشتر چون جنوب غرب ایران زندگی میکنم و شرجی و تش باد زیادی رو بیشتر بقیه آدمهای اطرافم تجربه کردم چون این تابستون هر شب برنامه دویدن چند کیلومتر داشتم و درحالی که همزمان باید به نجوای توی ذهنم غلبه میکردم نجواهایی که به معنای واقعی میومدن دهن منو سرویس کنن.
راستی استاد با این کت چرم زیر نور آفتاب گرمتون نشد خیلی جالب هست برام، شاید شدت نور خورشید زیاد نبوده در هر صورت چون خودم تجربه اینو داشتم که زیر نور آفتاب توی زمستون با مانتو چرم احساس کردم یه ذره بین رومه خیلی برام سوال بود این کت چرم پوشیدنتون.
خداراسپاسگزارم که امروز یه فرصت دیگه ای دارم که به سایت استاد عباسمنش سر بزنم، به آشپزخانه برم و صبحانه بخورم و برای هدفم و علاقم فوتسال تلاش کنم، خداروشکر که تسلیم نشدم و دارم ادامه میدم به هدفم
به قول استاد توی این فایل که گفتن اگر مسیر رو آروم بریم ولی درست بریم بالاخره میرسیم به خواستتون، ولی اگر هی مسیر رو عوض کنیم (از این شاخه به اون شاخه پریدن) هرچقدر هم تند بریم نمیرسیم به خوشبختی به خواسته و آرزوهامون. دقیقا کاری که من توی این مدت سعی کردم و میکنم انجام بدم به خودم قول دادم تا آخرین لحظه ادامه بدم و تسلیم نشم تا لحظه ای که به هدفم برسم.
استاد خیلی اون صحنه اول فایل جالب بود و خوشم آمد که وقتی در نگه داشتید اون خانم ها تشکر کردن واقعا لذت بردم از اون چهره لبخند نان اون خانم، من خودم هم وقتی میرم مکان عمومی و کسی در نگه میداره خیلی ذوق میکنم ولی راستش خیلی شاید جدی نشده تشکر کنم
یا ببینم تشکر کنن اگر من در نگه میدارم ولی وقتی این اتفاق میوفته مثلا کسی در نگه میداره توی دلم ذوق میکنم احساس میکنم این همون اتفاقس که دنبالشم ولی اعتراف میکنم خیلی به این اتفاق ساده ریز نشده بودم و عمیق تر بهش نگاه نکرده بودم
استاد من عاشق موتورم یعنی بارها بارها رفتم روی موتور بابام نشستم و خودم دیدم که دارم باهاش مسیری رو عبور میکنم حتی یه بار فیلم های توی آپارات دیدم و سعی کردم یاد بگیرم و تجزیه تحلیل کنم که چجوریه
از اونجا که هنوز که هنوزه با اینکه خیلی وقته دوچرخه سواری نکردم ولی مهارتش دارم و بلدم و اینو مدیون مادرم هستم که توی بچگی وقتی داشتم یاد میگرفتم و می فتادم میگفت بلند شو دوباره دوباره بعد کمک کننده ها رو دربیار باهاش حرکت کن بخاطر همین بیس و پایه این کار دارم و این یکی همون چیزهایی هست که باعث میشه موتور سواری ام یاد بگیرم چون اصل داستان در هر مشترک و اونم تعادل داشتن در حرکت هست
خلاصه لذت بردم و شونصد بار کلیپ های موتورسواری حرفه ای از همه ی جای دنیا نگاه میکنم موتورهای هوندا سی بی و..
همیشه هم توی خونه بابام بهم میگفت برو موتور جابجا کن یا بذارش روی جک
بارها بارهااا تلاش کردم که موتور بذارم روی جک وسط، خیلی تلاش کردم ولی تا وسطاش میام ولی دیگه نمیتونم کاملش کنم
اما توی این حین تلاشهام فهمیدم که چه ساده میشه این وزن زیاد در تعادل نگه داشت در یک نقطه به وسیله یه چیز کوچیک.
با این همه توضیح هام امیدوارم به زودی زود هدایت بشم و بلاخره به آرزوم که موتور سواری هست برسم.
اما موضوع اصلی صحبتهای شما که اصل خار پشتی هست ،من اولین بار این مفهوم در دوره قانون آفرینش فکر میکنم جلسه اولش آشنا شدم دقیقا همون سال اولی که عضو سایت شدم بعد از کتابها این جلسه رو خریدم
یادمه استاد توی سمینار دقیقا همین مثال خارپشت و روباه زد
مثال استاد عالی بود چون منو یاد مربی خودم انداخت زمانی که فوتسال برای اولین بار شروع کرده بودم و به کمک فایلهای استاد و اگاهیی های سایت علاقه خودم و مسیر علایقم پیدا کردم بودم
مربی ام بهم گفت اگر بتونید پاس درست بدید و استپ درست داشته باشید به تیم دعوت میشید همین
یه پاس سالم و درست یه کنترل سالم درست
با اینکه خیلی ساله از اون حرف و اون روزهام میگذره و دیگه هیچ خبری ام از مربی سال اولم ندارم ولی هنوز همین حرفش توی گوشمه ،بعضی اوقات که وسط تمریناتم ن میرسید سالن میومد نزدیکمون میگفت پاس هاتون افتضاح، این چه پاسیه هیچ وقت یادم نمیره که همه ازش میترسیدیم خدا کنه نبینه پاس بد داریم میدیم ممنونم ازت مربیییی
پس اگر بتونی یه فن یه تاکتیک یه سیستم رو خیلی خوب یاد بگیری که بهتر از هرکسی که میبینی و میشناسی انجامش بدی تو زودتر به خواسته هات میرسی موفق میشی، همه اینا وسیله هستن نه اصل
خیلی موقع ما خومون درگیر تاکتیک ها و راه های مختلف میکنیم تازه یه باور غلطم داریم که میگیم باید همه رو کامل عالی انجام بدم در این صورت هست که میتونم موفق بشم یه فلان موفقیت برسم و نتیجه این تفکر اینکه هیچ وقتتتت همون چیزایی اندکی هم که بلدیم هم انجام نمیدیم شروع نمیکنیم و درنتیجه رشد نمیکنیم.
حالا در مورد من همین هست که هرچقدر من تمرکزم روی درک قانون و خودم و تغییر باورها و زاویه نگاهم بذارم و تمرکزم روی مسیر درست بذارم در نهایت توی علایقم هم هدایت میشم، و مثل استاد توی کار و شغلم به بهترین ها میرسم خداروشکر.
یکی از نکته های مهم همین خانه تکانی خانم شایسته هست با اینکه سالهاست عضو سایت هستم ولی از همون سال هر سال میبینم استاد و تیم گروه تحقیقاتی یک برنامه دارن برای یاد اوری قانون و رفرش شدن ذهن ، و خودش نشونه میده که این فضا یکی از همون جاهایی هست که تلاش میکنه، اصل خارپشتی رو توی مسیر درست رعایت کنه و این واقعا شگفت انگیزه.
و اینکه جالبه استاد توی فایل روز دوم در جواب دوستی که درخواست ترجمه قرآن داشت گفت هر آیه از قرآن مفهوم خودش داره و اینجوری نیست که من بیام یه جمله برای هر کدوم بگم و یه جورایی استاد گفت دوس دارم این کار انجام بدم ولی هنوز وقتش نشده و مبینیم استاد توی فایل امروز یعنی روز سوم از دوره دوازده قدم گفت
و استاد این کار توی دوره دوازده قدم انجام داد و تحسین برانگیزه، استاد شما رو تحسین میکنم که این کار انجام دادید
بنظرم لازمه که یه بار دیگه یاد اوری کنم که خانم شایسته توی فایل راهنمای خانه تکانی گفت 2 ساعت وقت میذارید و فارغ از اینکه توی مسیر خواسته هاتون چه مسئله و مشکل و سوالاتی دارید و درگیر چی هستید تمرکز و توجهتون به این تایم بذارید چون ما با یادآوری اصل و اگاهی هایی که از جنس امید و ایمان و حال خوب هستن هر بار ذهن ما آماده پذیرش باورهایی میشه که نتیجه های دلخواهم رقم میزنه پس دوستان بیایم به این نکته مهم توجه کنیم و یادمون باشه که وقتی این دوساعت میذاریم واقعا همین باشه و ذهنمون جای دیگه نباشه
خداروشکر میکنم که امروز این فرصت داشتم که بنویسم و دوباره یاد اوری کنم خیلی چیزها رو
هرچند میدونم باید ادامه بدم و خیلی جای کار دارم
خداروشکر که امروزم زندم و نفس میکشم و میتونم ببینم و بشنوم
از استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و اعضای فنی سایت تشکر فراوان دارم
اول از خدا و سپس از خودم تشکر میکنم که تا این لحظه متعهد بودم تو پروژه خونه تکونی ذهن
و هروز فایل ها رو گوش میدم و کامنت شما دوستان عزیزمو میخونم
اولین چیزی که از این فایل یاد گرفتم اصل خار پشتی
یعنی ما نیازی نیست کتاب های مختلف بخونیم دیدگاه افراد مختلفو مطالعه کنیم و بخوایم برای رسیدن به مقصد نهایی هی جاده های پیچ در پیچ طی کنیم
هرچند که ممکنه خیلی از کتاب ها و خیلی دیگه از اساتید در نهایت دیدگاهشون با استاد ما یکی باشه اما چرا جاده صافی که داریم میریمو تغییر بدیم و از فرعی ها بخوایم بریم به یه جاده دیگه در صورتی که مقصد جفتش یکیه؟
دومین درسی که متوجه شدم در مورد احساس خوبه
احساس خوب صفر و صدی نیست
مثل یه محور میمونه
ک ما اگه در مرکز قرار داشته باشیم میتونیم به سمت منفی و یا سمت مثبت تا بی نهایت بریم
میزانش متغیره اما جهت مطلقا یا منفیه یا مثبت
و تنها راهی که برای تغییر احساسمون وجود داره تغییر باوره
هیچ دکمه ای وجود نداره که بزنیم و دینگ احساس خوب بشه
و خودم راهی که برای تغیر باورها خیلی روم جواب میده الگو سازیه و کامنت بچه ها تو بخش الگوهای موفق خیلی کمک کننده بود واسم
امروز با برخورد به یک تضاد بعد از چند ساعت احساس بد که اگاهانه سعی داشتم خودمو نجات بدم به این نتیجه رسیدم دارم اگاه تر میشم و انگار که میتونم از بیرون به خودم نگاه کنم و کنترلش کنم
حس جالبیه
از تضادی که باهاش مواجهه شدم به این نتیجه رسیدم که هرجور شده باید استقلال مالی پیدا کنم
و درامد خودمو داشته باشم
اصلا دلم نمیخاد خاسته هام و چیزهایی که دوست دارم در حد خاسته بمونن
دلم میخاد که تبدیل به تجربه بشن
هیچ ایده ای در حال حاضر واسه این استقلال مالی ندارم
اما میدونم که دلم میخواد چه شرایطی داشته باشه
در حال یادگیری یک حرفه هستم
دوست دارم خدا یه راه زیبا تو همین حیطه بهم نشون بده و مسیر همواریو برام انتخاب کنه تا با لذت کارمو شروع کنم
یاران ودوستان دوره خانه تکانی ذهن مفتخرم که الله به من این توفیق روداد تادراین مدارباشم وواقعا نتایج حضورم دراین دوره روملموس دارم احساس میکنم ومیبینم امروز روزچهارم ازجلسه است ومن چون روز قبل این فایل رودیدم اما خیلی عجله داشتم یا بهتربگم تنبلی باعث شد سرسری رد بشم و طبق قولی که به خودم دادم نظرات وتجربه هام روقبل ودرحین مسیرباسایردوستان به اشتراک بزارم اما دیروز این کاررو نکردم وحالا که روزچهارم من هست به خودم اجازه ندادم فایل چهارم روببینم قبل ازاینکه دوباره وچند باره به این فایل گوش بدم ودریافتی ازاون داشته باشم بعد برم سراغ فایل امروز وهنوز به تعهدم پایبندم چرا که من خودم روارزشمند می دونم وبه خودم احترام میزارم عمل نکردن به تعهداتم یعنی بی احترامی به خودم این یکی ازمنافع شرکت دراین دوره برای من هست چراکه قرار هست ذهنم رو خانه تکونی بکنم حالا اگه باگهایی داشتم اینجا جای اون هست تا دی باگ کردن روتمرین کنم چه کلاسی بهترازاین کلاس رایگان البته رایگان رایگان هم که نیست اول اینکه باید وقت بزاریم براش وتوجه مون رو متمرکز کنیم براش بعد نت هم داریم مصرف میکنیم براش خب البته ارزش این دوره به نظر من غیرقابل قیمت گزاری هست چرا که من به شخصه ازروز اول دوره نتایج برام اشکارشد وتحولاتی روباچشمم دیدم وبرام رقم خورد شاید دوستانی که مرتب تودوره تواین چند جلسه بودند ونظرات روهم دیدند با نظراتی که من گزاشتم اشنا شدند وکمی درباره مسیرپرفرازونشیب زندگی من اشنا شده باشند اما من قصد دارم واقعا این دوره روباجدیت تمام ادامه بدم وبه خواسته وهدف بزرگ زندگیم برسم واون هم قدم درمسیرانسان بودن باشه یعنی به معنای واقعی کلمه برای هدفی که ساخته شدم زندگی کنم یعنی خودم خوشبخت بشم وکمک کنم جهان جایی خوبی برای خوشبخت شدن بشه الهی امین
این گوی واین میدان البته همیشه حرف زدن اسون تراز عمل کردنه وهرکسی هم که عمل بکنه لاجرم به نتیجه دست خواهد یافت حالا بستگی به مسیرشخص داره اگرمسیر درستی روانتخاب کرده باشه نتیجه خوب واگرمسیراشتباهی باشه هم نتیجه اش معلوم هست پس تبریک میگم به همه همراهان گرامی دراین مسیرتا این لحظه دوست دارم که همه تااخردراین مسیرباشیم ولی این بسته به خواست خودمون داره وچقدرخواهانش هستیم قصد دارم ازعملکرد خودم درطی اشنایی با این مسیربگم واتفاقات وتحولاتم روکه حاصل عمل کردن یا نکردن درطی مسیردرچندین سال پیش تا این لحظه بوده روبگم وهمچنین تحولی که قرارهست درطی این دوره درزندگی من بیوفته چون من با خودم قراری گذاشتم وهدفی بزرگی رو باقدمهای کوچک شروع کردم دارم ساختمانی روبنا میکنم که تصویرش روازقبل کشیدم اما شاید مصالح وابزارکاربرای تکمیل این ساختمان رونداشته باشم اما زمینش وجود داره وفعلا دارم خط کشی میکنم روی زمین و طرح اصلی بنا رو و دارم سعی میکنم با همین گچ خالی که دراختیاردارم ونقشه ای توی دستم هست نقشه روبرای پی کنی اماده کنم وامید وارم توی مسیرهدایت بشم به سمتی که توان برداشتن گام ها ی بعدی روبه دست بیارم خودم نمی دونم چه جوری میشه ولی میدونم یه جوری که من هم نمی دونم کی چگونه وبه چه صورت میشه چراکه این طبق حکم ودستور الله وهمچنین تمام پیام رسانان الهی وهم اکنون استاد که میگه قانون جواب می دهد ومن هم باوردارم جواب میدهد شروع کردم ودرقسمت دیدگاه های قسمت قدم های قبل گفتم که قصد دارم یه شرکت برنامه نویسی بین المللی روراه اندازی کنم که افرادی از ملیت های مختلف ازفرهنگ های متفاوت برروی یک هدف مشترک کارکنند که تمام مردم جهان بتوانند ازان استفاده کاربردی داشته باشند وبه سمت احساس خوب وزندگی خوب ومداروفرکانس خوب قراربگیرند نمی دانم می شود یا نه اما من باید به رسیدن به این هدف ورسالتی که احساس میکنم به من سپرده شده عمل کنم نتیجه رو واگذارمی کنم به الله کارخودم رومانند مادرموسی که بهش الهام شد فرزندت روبسپاربه رودنیل واون هم همین کارروانجام داد چراکه میدونم وقتی بهت گفته بشه والهام بشه با یدحتما اطاعت کرد باقی چیزها رونباید بهش فکرکرد فقط باید عمل کنیم من الان برای این مسیر ازراه انداری یه مغازه کوچک شروع کردم یک سالی هست که می خواستم شروع کنم اما ترس داشتم خودم دراین زمینه هیچی بلد نبودم درطی این زمان که گذشت تردید داشتم حرکت نمی کردم تااینکه حدود دوهفته گذشته استارتش روزدم اما میترسیدم اگهی برای استخدام یک نیروی ماهربرای کافی نت زده بودم اما هیچ خبری نشد تااینکه یکی ازفامیل قرارشد بیاد وکارکنه واومد وعملا کاروشروع کردیم اما مرتب نمی اومد علت داشت چون خانه داربود وبچه کوچیک داشت من مجبور شدم خودم باترس ولرز بشینم پای سیستم وگاهی خوب وگاهی خراب کاری کنم واین خیلی سخت بود من یک سال برای همین ترس عملا کاررو متوقف کرده بودم اما این فامیلمون گفت هرموقع مشکلی پیش اومد میام کمک میکنم یا تلفنی تماس بگیر ومن دیگه عملا تنها وسط دریای نیل افتادم به یکباره اتفاقا تماسهای تلفنی برای اگهی استخدام شروع شد وچند نفر قرارشد مصاحبه بدن اما من اصلا بلد نبودم چه جوری مصاحبه وگزینش کنم هیچ تجربه ای نداشتم بازترسها شروع شد اما ندایی درونی به من گفت توقرارهست یه شرکت بین المللی رومدیریت کنی وباافراد زیادی مصاحبه کنی مگه اینو نمی خواستی حالا ما برات ازاینجا داریم اموزش میدیم یاد بگیری چیکارکنی وتوداری توکلاس اموزشی تمرین میکنی تایاد بگیری وپخته بشی خلاصه مصاحبه روبادعوت ازافراد بطورجداگانه انجام دادم وبراساس الهامات درونی وکمی تجربه شخصی یکی روانتخاب کردم وقرارشد بطورامتحانی چند روزکارکنه تا اگه خودش رونشون داد ادامه بدیم البته من چند ماه پیش یک دوره کامل برنامه نویسی روخریداری کردم و با منتورهام درتماس هستم وچند کارعملی روانجام دادم ودارم تمرین میکنم خلاصه من برای کسب وکارتصمیم گرفتم کافی نت بزنم تا هم حال وهوای یک شرکت باچند کارمند درحال کاروبا مدیریت خودم روبازسازی کنم وعملا درگیر این پروسه بشم وتجربه کسب کنم ودرطی این زمان کم کم ترس هام ریخته وتقریبا دارم روی غلتک میفتم وکاربرام خیلی راحت ترشده چند روزقبل باخداصحبت می کردم که هدایتم کنه چون نمی دونستم چی میشه درخواست کمک وراهنمایی کرد م وگفتم کمکم کن راه رونشونم بد ه تا درمسیر اشتباه نیفتم بعدش نمی دونم چی شد تومحل کارکه پشت سیستم بودم وقتی سراغ لب تاب شخصی ام رفتم برای یه موضوعی وقتی لب تابم روروشن کردم لبتابم طوری شده که تا بازش میکنم اول سایت استاد بازمیشه قبل ازهرچیز طبق معمول البته چند وقت بود که اصلا سراغ لب تاب نرفته بودم بعد ازمدت ها داشتم به سراغش میرفتم وقتی بازش کردم ومواجه شدم با روز اول خانه تکانی ذهن گام به گام اول بهش توجهی نکردم بعد چشمم خورد به مرابه سوی نشانه ها هدایت کن اینبارانگارمتوجه موضوع شدم وزدم ببینم چی میگه توی نشانه ها بازدیدم همون چیزی که اول بهم گفته شد دوباره همون بود واین طورشد که من هدایت شدم به این دوره وفهمیدم که باید باتمام وجود دل بدم به دوره که هرچی هست همش تو همین دوره هست برای من وجالب که تا به حال چنین روشی نبوده توی فایلهای رایگان سایت حالا منتطرم برم به فایل امروزرکه روزچهارم هست گوش بدم ((ان مع العسریسرا)) بعد ازهرسختی اسانی است
اصل خارپشتی یعنی عالی شو در یک کار. به نظرم بهترین موردی که می توان بهتر بشیم که بتوانم در همه ابعاد زندگیم ازش استفاده کنم کنترل ذهن وبهترشدن احساس خوبم. که این احساس خوب با تغییر باورهام ایجاد میشه نه تغییر عوامل بیرونی.
این طبیعیه که احساسمون بالا و پایین بشه ولی مهم اینه که من زمان بیشتری در احساس خوب باشم با شکرگزاری و تغییر باورهام ودیدن داشته های زندگیم و بودن در سایت وبه دانسته هایم عمل کردن. و تایید کردن اینکه من دارم خلق میکنم و قانون داره به درستی جواب می دهد تا ایمانم به قانون بیشتر بشه وبتونم قانون رو بهتر باور کنم وعمل کنم.
اگر در مسیر درست باشم حتی اگر آروم حرکت کنم حتما به مقصد میرسم.
چجوری ندای خداوند را بشنوییم؟
خداوند همیشه داره با ما صحبت میکنه خداوند مثل یک ایستگاه رادیویی که مدام داره پخش میشه همیشه هست. خدا داره همیشه با همه صحبت میکنه همیشه این فرکانس هست عین فرکانس رادیویی. اگر نمیبینیم و نمیشنوییم نه به معنای اینه که نیست ، به معنای اینه که ما روی فرکانس مناسب نیستیم موضوع رابطه ما با خدا موضوع خدا نیست موضوع ما هستیم ما روی فرکانس مناسب نیستیم او همیشه هست، او همیشه داره راهنمایی میکنه، همیشه داره هدایت میکنه. وقتی ما روی مدار خداوند قرار میگیریم که احساسمون خوب باشه، روی باورهامون کار کنیم وقتی خودمون رو لایق دریافت الهامات خداوند میدونیم که نشونه اش اینه که احساسمون خوبه، لاخوف علیهم ولاهم یحزنون. خداوند هر لحظه داره با ما صحبت میکنه و وقتی احساسمون خوبه ما میریم در اون فرکانس و صدای خداوند را میشنویم.
به نام خدای بزرگم
سلام
نمیدونم چی بگم.بغض کردم و یجورایی گمم
صادقانه بگم من خیلی وقتا نیمه راه مسیرو ول کردم
خیلی ناراحتم که اینجور هستم و کلی کار نصفه نیمه دارم
کلی امتحان کردنا مختلف دارم که نصفه رها شدن
تو این اصل خار پشتی فهمیدم که باید این حس کمالگرایی که تو باید همه چیزو بلد باشی و بزارم کنار
روی علاقم روی خودم روی قانون تمرکز کنم
و تصمیم گرفتم تو اولین قدم اون کار های نیمه تمومو تموم کنم
علائقمو به طور دقیق بنویسم و خودمو بشناسم و به خودشناسی و خداشناسی برسم
روی خودم روی قانون و اون یه دونه علاقه تمرکز کنم و برم جلو
شده کم ولی کار کنم.نزارم کنار نصفه ولش نکنم
بعضی موقعا ممکنه احساسم بالاپایین بشه
عیب نداره یاد بگیرم که فقط به سمت احساس خوب برم و به خودم فشار نیارم
همه چیز کم کم درست میشه و به موقع اتفاق میفته
یاد بگیرم استمرار توی مسیرو و تا اوضاع خوب شد رها نکنم و ادامه بدم
خدایا کمکم کن خودمو گم نکنم.پیدا کنم و مسیرمو و خودمو بشناسم
استمرارو یاد بگیرم تعهدو یاد بگیرم تعهدو یاد بگیرم خدایا
کمکم کن قانونو خوب بشناسم و درک کنم
به زیبایی ها تمرکز کنم تو هر لحظه و کنترل ذهن رو یاد بگیرم
خودم رو از حاشیه ها و خوره های انرژی دور کنم و حواسمو بزارم رو تمرکز به خودم و بهتر کردن باورام
خدایا کمکم کن عمل کننده خوبی باشم…
باور های محدود کنندمو بشناسم.و اون ها رو تغییر بدم و ادامه بدم تا نتایجمو ببینم و نتایجم موندگار بشن
احساس خوب دائمیه که تغییر ها رو ایجاد میکنه
باید با عامل درونی احساسم رو خوب کنم و روی خودم کار کنم و از درون خوشحال باشم نه با عامل بیرونی
مسئولطت زندگیمو قبول کنم و خودم خودمو مدیریت کنم و از خدا میخوام که هدایتم کنه
هی جهتمو عوض نکنم و مسیرمو درست برم
جواب سوالامو خودم پیدا کنم و از کسی نپرسم
خودم بنویسم و و خودمو بشکافم و از خدا بخوام
لا خوف علیهم و لاهم یحزنون
خدایا خیلی دوست دارم
خدایا شکرت.
سلام به استاد و مریم شایسته و دوستان عزیز
از نتایج تمرکز اونم فقط روی یک چیز (اصل خارپشتی) هر چقدر بگم کم گفتم واقعا چقدر این اصل خوب کار می کنه اصلی که جزو قوانین جهانه و ما باید حواس مون بهش باشه خیلی وقت ها شده تو زندگیم که ذهنم به من گفته که برو و چیز های جدیدی یاد بگیر و کار های جدیدی شروع و ولی این جمله جز فریب ذهن چیزی نیست جز عمل کردن باور های مخرب در ذهن من چیزی نیست در واقع ذهن من داره با دستور عملی که تمام این سال ها با ورودی های اشتباه بهش دادم عمل می کنه اینکه هرچی بیشتر بهتر(باور کمبود) هرچی کارهای بیشتری انجام بدی هرچی چیز های جدیدی یاد بگیری بهتره ولی در صورتی که این طور نیست تکرار مستمر و پایداره یک عمله که نتیجه می ده من این اصل رو توی زندگیم بجا آوردم و حتی توی کارم هم و نتیجه اش رو به چشم دیدم این اصل فراتر از انتظاراتم نتیجه داد و بابت اش سپاس گزارم.
شما رو به خدای بزرگ می سپارم
به نام خداوند مهربان وهدایتگر
اصل خار پشتی
وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً (3) طلاق
و او را از جایى که گمان ندارد روزى مى دهد و هر کس بر خدا توکل کند، او برایش کافى است. همانا خداوند کار خود را محقق مى سازد. همانا خداوند براى هر چیز اندازه اى قرار داده است.
خداراشکر که در مدار شنیدن این صحبتها هستم .
خداراشکر بخاطر و جود استاد عباسمنش که ما بواسطۀ آموزش های ایشان ، هم به احساس خوب می رسیم و هم به قوانین مسلط میشیم.
اصل خار پشتی،
چه اسم با مفهومی برای درک بهتر ما از قانون، یعنی پراکنده کار نکنیم ، خودمان را درگیر جزئیات نکنیم دنبال اصل باشیم و همون را به بهترین شکل ممکن انجام بدهیم ، اتفاقا در دروه روانشناسی ثروت1، استاد بارها میگن که دنبال عشق و علاقه خود برید و در آن کار بهترین خودت را ارائه بده ، پول بطور طبیعی و آسان وارد زندگی ما میشه .
باورهای محدود کننده ثروت ، در ناخودآگاه ذهن ما زیاد هستن و بدون اینکه ما بدونیم آنها کار خودشان را می کنند ، آگاهانه آنها را شناسایی کنیم و جایگزین کنیم با باورهای ثروت ساز، البته باید بدانیم که مجموعه باورها را باید شناسایی کنیم و جایگزین کنیم تا نتیجه عوض بشه ، وگرنه با یک یا دوباور ، پول و ثروت نمی آد.
بهترین کار ، سرمایهگذاری روی درک قانون هست و اینقدر کار کنیم تا جز عادت ها و کارهای روتین ما بشه ، و همیشه بشیوه ای فکر کنیم که به احساس خوب برسیم، در این صورت مس تونیم به منبع وصل شویم و از الهامات الله بهرمند شویم .
عیدتان مبارک.
علیرضا یکتای مقدم مشهد مقدس
به نام خداوند مهربون که هر چه دارم از آن اوست .
خدا رو سپاسگزارم بابت روز شمار امروز و پای تعهدم هستم و ادامه میدم ،
خارپشتی چه اصطلاح جالبی ، یک کار ادامه بده این پاشنه آشیل منه ذهنم طوری عادت کرده دوست داره جاهای دیگه بپره و کارهای دیگه هم امتحان کنم ، و این ترمز پیدا کردم دنبال نتیجه ست ، این جواب نداد اونو امتحان در آخرم میبینی پیشرفت نکردی
ولی خدا رو شکر روز شمار دارم ادامه میدم علیرغم مقاومت های شدید ذهنم اما ادامه میدم چون نتیجه داشته برام و میدونم ادامه بدم حتما نتیجه های بزرگ هم دارم ولی طوری باید کار کنم ذهنم دیگه به این روند ادامه بده ، همیشه میگم استاد تونستن شخصیتشون و باور هایی که داشتن تغییر دادن پس من هم میتونم ، و ادامه میدم چون قوانین ثابته و حتما طبق قوانین عمل کنم جواب میگیرم .
بنام خدا
سلااااااام
قدم 3
خوشحالم که به تعهدم عمل کردم و سومین قدمو برداشتم ….
و اما اصل خارپشتی ،،،،،اصلی که دلم میخواس راجبش بدونم و چع زیبا گفتین استاد ،اینکه در واقع یه کار انجام بدیم اما خوب انجام بدیم حرفه ای باشیم……
اینکه تمرکز بزاریم روی یک کار ،،،،،،و قدرت بدیم بهش مثه یه ذره بین اونوقت روشن میشه و آتیش بع پا میکنه.
و مهم تریم اصل
استمرار
استمرار
استمرار
اگه یع کارو انجام میدی که از نظر خودت قدم کوچیکی اشکال نداره ،انجامش بده اما همیشگی اما مستمر ،،،،،قدم های کوچیک اما دائمی مارو به اهدافمون میرسونه.
و اینکه خداوند مارو هدایت میکنه به سمت هرآنچه در مسیرش باشیم…….
هرآنچه باور داشته باشیم.
خدایا شکرت که هدایتگر منی و حواست به من هس
سلام استاد عزیز
چه بگم از این همه احساس خوب
چه بگم از این حال خوب و انرژی که در درونم به وجود اومده !!
استاد دقیقا درست میگید قانون یک چیزه و بسیار پیچیده نیست دقیقا مثل یک چرخه مثل یک فرمول که پشت سرهم باید رعایت بشه و به نظرمن مهم ترین بخش،حالِ خوبه
_ این که سعی میکنم حالم خوب باشه یعنی در عمل بیشتر در لحظه باشم نه نگران آینده و نه پشیمان به گذشته …
_این که نگاهم به داشته هایم باشه نه به زندگی دیگران و داشته هایشان و درمقابل وقتی این روند باشه من سپاسگزار این نیروی بیکران ،این یگانه رب هستم …
_اینکه از دل هرچیز و هرکس مثبت ترینش رو بکشم بیرون و نگاه کنم …
اینکه توجهم بیشتر رو زیبایی ها باشه حرف بزنم درموردش ،ببینم ، که توجه به زیبایی ها باعث خلق آنها میشوم در زندگیم…
_از همه مهم تر همه چیز را از خدای وهاب،خدای رزاق،خدای هدایتگر بخواهم و بدانم همه قدرت ها از آن اوست
_استاد من عاشق طبیعتم عاشق آسمان عاشق صدای پرندگان،ابرها،صبح که از خواب بیدار میشم فقط نگاهم به آسمونه زیبایی که خدا رنگ و لعابی داده تا ببینم ..
_استاد الان که دارم این نوشته ها رو مینویسم اشک از چشمام جاریه از اینکه چه قدر زیبایی اطرافم هست چه قدر نعمت دارم و من نمیدیدم.
همیشه با خدا که نجوا میکردم این ذکر رو لبم بود
“ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده”
اره فقط کافیه درخواست کنم پاسخ میده
فقط کافیه باور داشته باشم به بزرگیش به بینهایت دستانش …به این که هیچ برگی بدون اذن خدا به زمین نمیافته..
استاد ، زمانی که مسیر زندگیم اینگونه باشه الهامات را خیلی واضح متوجه میشم،ایده ها در وجودم شکل میگیره ،هدف ها و انگیزه ها به وجود میان، سوالی برام پیش بیاد خودش به بی نهایت طریق منو هدایت میکنه برا رسیدن به جواب …
حال خوب=اتفاقات خوب، اتفاقاتی که تو برای رسیدن به هدف و خواستت هدایت میکنه
اتفاقایی که ردپای خدا رو میتونی حس کنی
اتفاقایی که اتفاقی ،اتفاق نیوفتاند بلکه آگاهانه خودم با ایجاد فرکانس ها خلقشون کردم..
اتفاقاتی مثل روابط خوب با عزیزانت،انسان های شایسته در مسیرت قرار گرفتن،انسان هایی که به تو کمک میکنن بدون هیچ چشمداشتی،
مثل الان من که از شدت حال خوب از ذوق و لذت دیدن ابرها و صدای گنجشک ها و…تصمیم میگیرم بنویسم و نه هرآنچه!!بلکه آنهایی که ندای درونمه آنهایی که سعی میکنم درعمل بی انجامم !!
یگانه معبود من از تو سپاسگزارم
استاد شما دقیقا دستی از دستان خداوند هستی برای منی که از معادنی که خداوند در درونم قرار داده ناآگاه هستم و شما در هر فایل دارید من رو با خودم آشنا میکنید …
سپاسگزارم ازتون…
الهی که نوشه جانِ همه دوستانم که هم مسیر و همراه هم هستیم باشه این مطالب….
چشم دل باز کن که جان بینی
آنچه نادیدنیست آن بینی
گر به اقلیم عشق روی آری
همه آفاق گلسِتان بینی
بر همه اهل آن زمین به مراد
گردش دور آسمان بینی
آنچه بینی، دلت همان خواهد
وآنچه خواهد دلت، همان بینی…
دل هر ذره را که بشکافی
آفتابیش در میان بینی
سلام به استاد عزیزم و مریم شایسته عزیز
امروز روز سوم از خانه تکانی ذهن به صورت گام گام من هست
بسیار فایل زیبایی بود
خیلی دوس دارم اول در مورد سکوت موآب یوتا بگم ،سکوت این منطقه زیبا با آسمون آبی خالصش منو گرفت
شبیه فصل پاییزه برام وقتی که تابستون پر جنب و جوش تموم شد آرام آرام متوجه سکوت پاییز شدم متوجه شدم چقدر نیاز برای من تجربه کردنش در درونم، به خصوص اینکه من در منطقه ای زندگی میکنم که سرعت حرکت ملکول ها بیشتر چون جنوب غرب ایران زندگی میکنم و شرجی و تش باد زیادی رو بیشتر بقیه آدمهای اطرافم تجربه کردم چون این تابستون هر شب برنامه دویدن چند کیلومتر داشتم و درحالی که همزمان باید به نجوای توی ذهنم غلبه میکردم نجواهایی که به معنای واقعی میومدن دهن منو سرویس کنن.
راستی استاد با این کت چرم زیر نور آفتاب گرمتون نشد خیلی جالب هست برام، شاید شدت نور خورشید زیاد نبوده در هر صورت چون خودم تجربه اینو داشتم که زیر نور آفتاب توی زمستون با مانتو چرم احساس کردم یه ذره بین رومه خیلی برام سوال بود این کت چرم پوشیدنتون.
خداراسپاسگزارم که امروز یه فرصت دیگه ای دارم که به سایت استاد عباسمنش سر بزنم، به آشپزخانه برم و صبحانه بخورم و برای هدفم و علاقم فوتسال تلاش کنم، خداروشکر که تسلیم نشدم و دارم ادامه میدم به هدفم
به قول استاد توی این فایل که گفتن اگر مسیر رو آروم بریم ولی درست بریم بالاخره میرسیم به خواستتون، ولی اگر هی مسیر رو عوض کنیم (از این شاخه به اون شاخه پریدن) هرچقدر هم تند بریم نمیرسیم به خوشبختی به خواسته و آرزوهامون. دقیقا کاری که من توی این مدت سعی کردم و میکنم انجام بدم به خودم قول دادم تا آخرین لحظه ادامه بدم و تسلیم نشم تا لحظه ای که به هدفم برسم.
استاد خیلی اون صحنه اول فایل جالب بود و خوشم آمد که وقتی در نگه داشتید اون خانم ها تشکر کردن واقعا لذت بردم از اون چهره لبخند نان اون خانم، من خودم هم وقتی میرم مکان عمومی و کسی در نگه میداره خیلی ذوق میکنم ولی راستش خیلی شاید جدی نشده تشکر کنم
یا ببینم تشکر کنن اگر من در نگه میدارم ولی وقتی این اتفاق میوفته مثلا کسی در نگه میداره توی دلم ذوق میکنم احساس میکنم این همون اتفاقس که دنبالشم ولی اعتراف میکنم خیلی به این اتفاق ساده ریز نشده بودم و عمیق تر بهش نگاه نکرده بودم
استاد من عاشق موتورم یعنی بارها بارها رفتم روی موتور بابام نشستم و خودم دیدم که دارم باهاش مسیری رو عبور میکنم حتی یه بار فیلم های توی آپارات دیدم و سعی کردم یاد بگیرم و تجزیه تحلیل کنم که چجوریه
از اونجا که هنوز که هنوزه با اینکه خیلی وقته دوچرخه سواری نکردم ولی مهارتش دارم و بلدم و اینو مدیون مادرم هستم که توی بچگی وقتی داشتم یاد میگرفتم و می فتادم میگفت بلند شو دوباره دوباره بعد کمک کننده ها رو دربیار باهاش حرکت کن بخاطر همین بیس و پایه این کار دارم و این یکی همون چیزهایی هست که باعث میشه موتور سواری ام یاد بگیرم چون اصل داستان در هر مشترک و اونم تعادل داشتن در حرکت هست
خلاصه لذت بردم و شونصد بار کلیپ های موتورسواری حرفه ای از همه ی جای دنیا نگاه میکنم موتورهای هوندا سی بی و..
همیشه هم توی خونه بابام بهم میگفت برو موتور جابجا کن یا بذارش روی جک
بارها بارهااا تلاش کردم که موتور بذارم روی جک وسط، خیلی تلاش کردم ولی تا وسطاش میام ولی دیگه نمیتونم کاملش کنم
اما توی این حین تلاشهام فهمیدم که چه ساده میشه این وزن زیاد در تعادل نگه داشت در یک نقطه به وسیله یه چیز کوچیک.
با این همه توضیح هام امیدوارم به زودی زود هدایت بشم و بلاخره به آرزوم که موتور سواری هست برسم.
اما موضوع اصلی صحبتهای شما که اصل خار پشتی هست ،من اولین بار این مفهوم در دوره قانون آفرینش فکر میکنم جلسه اولش آشنا شدم دقیقا همون سال اولی که عضو سایت شدم بعد از کتابها این جلسه رو خریدم
یادمه استاد توی سمینار دقیقا همین مثال خارپشت و روباه زد
مثال استاد عالی بود چون منو یاد مربی خودم انداخت زمانی که فوتسال برای اولین بار شروع کرده بودم و به کمک فایلهای استاد و اگاهیی های سایت علاقه خودم و مسیر علایقم پیدا کردم بودم
مربی ام بهم گفت اگر بتونید پاس درست بدید و استپ درست داشته باشید به تیم دعوت میشید همین
یه پاس سالم و درست یه کنترل سالم درست
با اینکه خیلی ساله از اون حرف و اون روزهام میگذره و دیگه هیچ خبری ام از مربی سال اولم ندارم ولی هنوز همین حرفش توی گوشمه ،بعضی اوقات که وسط تمریناتم ن میرسید سالن میومد نزدیکمون میگفت پاس هاتون افتضاح، این چه پاسیه هیچ وقت یادم نمیره که همه ازش میترسیدیم خدا کنه نبینه پاس بد داریم میدیم ممنونم ازت مربیییی
پس اگر بتونی یه فن یه تاکتیک یه سیستم رو خیلی خوب یاد بگیری که بهتر از هرکسی که میبینی و میشناسی انجامش بدی تو زودتر به خواسته هات میرسی موفق میشی، همه اینا وسیله هستن نه اصل
خیلی موقع ما خومون درگیر تاکتیک ها و راه های مختلف میکنیم تازه یه باور غلطم داریم که میگیم باید همه رو کامل عالی انجام بدم در این صورت هست که میتونم موفق بشم یه فلان موفقیت برسم و نتیجه این تفکر اینکه هیچ وقتتتت همون چیزایی اندکی هم که بلدیم هم انجام نمیدیم شروع نمیکنیم و درنتیجه رشد نمیکنیم.
حالا در مورد من همین هست که هرچقدر من تمرکزم روی درک قانون و خودم و تغییر باورها و زاویه نگاهم بذارم و تمرکزم روی مسیر درست بذارم در نهایت توی علایقم هم هدایت میشم، و مثل استاد توی کار و شغلم به بهترین ها میرسم خداروشکر.
یکی از نکته های مهم همین خانه تکانی خانم شایسته هست با اینکه سالهاست عضو سایت هستم ولی از همون سال هر سال میبینم استاد و تیم گروه تحقیقاتی یک برنامه دارن برای یاد اوری قانون و رفرش شدن ذهن ، و خودش نشونه میده که این فضا یکی از همون جاهایی هست که تلاش میکنه، اصل خارپشتی رو توی مسیر درست رعایت کنه و این واقعا شگفت انگیزه.
و اینکه جالبه استاد توی فایل روز دوم در جواب دوستی که درخواست ترجمه قرآن داشت گفت هر آیه از قرآن مفهوم خودش داره و اینجوری نیست که من بیام یه جمله برای هر کدوم بگم و یه جورایی استاد گفت دوس دارم این کار انجام بدم ولی هنوز وقتش نشده و مبینیم استاد توی فایل امروز یعنی روز سوم از دوره دوازده قدم گفت
و استاد این کار توی دوره دوازده قدم انجام داد و تحسین برانگیزه، استاد شما رو تحسین میکنم که این کار انجام دادید
بنظرم لازمه که یه بار دیگه یاد اوری کنم که خانم شایسته توی فایل راهنمای خانه تکانی گفت 2 ساعت وقت میذارید و فارغ از اینکه توی مسیر خواسته هاتون چه مسئله و مشکل و سوالاتی دارید و درگیر چی هستید تمرکز و توجهتون به این تایم بذارید چون ما با یادآوری اصل و اگاهی هایی که از جنس امید و ایمان و حال خوب هستن هر بار ذهن ما آماده پذیرش باورهایی میشه که نتیجه های دلخواهم رقم میزنه پس دوستان بیایم به این نکته مهم توجه کنیم و یادمون باشه که وقتی این دوساعت میذاریم واقعا همین باشه و ذهنمون جای دیگه نباشه
خداروشکر میکنم که امروز این فرصت داشتم که بنویسم و دوباره یاد اوری کنم خیلی چیزها رو
هرچند میدونم باید ادامه بدم و خیلی جای کار دارم
خداروشکر که امروزم زندم و نفس میکشم و میتونم ببینم و بشنوم
از استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و اعضای فنی سایت تشکر فراوان دارم
با ایمان
مریم درویشی
1403/7/12
به نام الله یکتا
درود خدمت استاد عباسمنش عزیز و همه دوستان
گام سوم
اول از خدا و سپس از خودم تشکر میکنم که تا این لحظه متعهد بودم تو پروژه خونه تکونی ذهن
و هروز فایل ها رو گوش میدم و کامنت شما دوستان عزیزمو میخونم
اولین چیزی که از این فایل یاد گرفتم اصل خار پشتی
یعنی ما نیازی نیست کتاب های مختلف بخونیم دیدگاه افراد مختلفو مطالعه کنیم و بخوایم برای رسیدن به مقصد نهایی هی جاده های پیچ در پیچ طی کنیم
هرچند که ممکنه خیلی از کتاب ها و خیلی دیگه از اساتید در نهایت دیدگاهشون با استاد ما یکی باشه اما چرا جاده صافی که داریم میریمو تغییر بدیم و از فرعی ها بخوایم بریم به یه جاده دیگه در صورتی که مقصد جفتش یکیه؟
دومین درسی که متوجه شدم در مورد احساس خوبه
احساس خوب صفر و صدی نیست
مثل یه محور میمونه
ک ما اگه در مرکز قرار داشته باشیم میتونیم به سمت منفی و یا سمت مثبت تا بی نهایت بریم
میزانش متغیره اما جهت مطلقا یا منفیه یا مثبت
و تنها راهی که برای تغییر احساسمون وجود داره تغییر باوره
هیچ دکمه ای وجود نداره که بزنیم و دینگ احساس خوب بشه
و خودم راهی که برای تغیر باورها خیلی روم جواب میده الگو سازیه و کامنت بچه ها تو بخش الگوهای موفق خیلی کمک کننده بود واسم
امروز با برخورد به یک تضاد بعد از چند ساعت احساس بد که اگاهانه سعی داشتم خودمو نجات بدم به این نتیجه رسیدم دارم اگاه تر میشم و انگار که میتونم از بیرون به خودم نگاه کنم و کنترلش کنم
حس جالبیه
از تضادی که باهاش مواجهه شدم به این نتیجه رسیدم که هرجور شده باید استقلال مالی پیدا کنم
و درامد خودمو داشته باشم
اصلا دلم نمیخاد خاسته هام و چیزهایی که دوست دارم در حد خاسته بمونن
دلم میخاد که تبدیل به تجربه بشن
هیچ ایده ای در حال حاضر واسه این استقلال مالی ندارم
اما میدونم که دلم میخواد چه شرایطی داشته باشه
در حال یادگیری یک حرفه هستم
دوست دارم خدا یه راه زیبا تو همین حیطه بهم نشون بده و مسیر همواریو برام انتخاب کنه تا با لذت کارمو شروع کنم
ممنون که وقت گذاشتید
12 ابان 1403
سلام به نام الله یکتای بی همتا
یاران ودوستان دوره خانه تکانی ذهن مفتخرم که الله به من این توفیق روداد تادراین مدارباشم وواقعا نتایج حضورم دراین دوره روملموس دارم احساس میکنم ومیبینم امروز روزچهارم ازجلسه است ومن چون روز قبل این فایل رودیدم اما خیلی عجله داشتم یا بهتربگم تنبلی باعث شد سرسری رد بشم و طبق قولی که به خودم دادم نظرات وتجربه هام روقبل ودرحین مسیرباسایردوستان به اشتراک بزارم اما دیروز این کاررو نکردم وحالا که روزچهارم من هست به خودم اجازه ندادم فایل چهارم روببینم قبل ازاینکه دوباره وچند باره به این فایل گوش بدم ودریافتی ازاون داشته باشم بعد برم سراغ فایل امروز وهنوز به تعهدم پایبندم چرا که من خودم روارزشمند می دونم وبه خودم احترام میزارم عمل نکردن به تعهداتم یعنی بی احترامی به خودم این یکی ازمنافع شرکت دراین دوره برای من هست چراکه قرار هست ذهنم رو خانه تکونی بکنم حالا اگه باگهایی داشتم اینجا جای اون هست تا دی باگ کردن روتمرین کنم چه کلاسی بهترازاین کلاس رایگان البته رایگان رایگان هم که نیست اول اینکه باید وقت بزاریم براش وتوجه مون رو متمرکز کنیم براش بعد نت هم داریم مصرف میکنیم براش خب البته ارزش این دوره به نظر من غیرقابل قیمت گزاری هست چرا که من به شخصه ازروز اول دوره نتایج برام اشکارشد وتحولاتی روباچشمم دیدم وبرام رقم خورد شاید دوستانی که مرتب تودوره تواین چند جلسه بودند ونظرات روهم دیدند با نظراتی که من گزاشتم اشنا شدند وکمی درباره مسیرپرفرازونشیب زندگی من اشنا شده باشند اما من قصد دارم واقعا این دوره روباجدیت تمام ادامه بدم وبه خواسته وهدف بزرگ زندگیم برسم واون هم قدم درمسیرانسان بودن باشه یعنی به معنای واقعی کلمه برای هدفی که ساخته شدم زندگی کنم یعنی خودم خوشبخت بشم وکمک کنم جهان جایی خوبی برای خوشبخت شدن بشه الهی امین
این گوی واین میدان البته همیشه حرف زدن اسون تراز عمل کردنه وهرکسی هم که عمل بکنه لاجرم به نتیجه دست خواهد یافت حالا بستگی به مسیرشخص داره اگرمسیر درستی روانتخاب کرده باشه نتیجه خوب واگرمسیراشتباهی باشه هم نتیجه اش معلوم هست پس تبریک میگم به همه همراهان گرامی دراین مسیرتا این لحظه دوست دارم که همه تااخردراین مسیرباشیم ولی این بسته به خواست خودمون داره وچقدرخواهانش هستیم قصد دارم ازعملکرد خودم درطی اشنایی با این مسیربگم واتفاقات وتحولاتم روکه حاصل عمل کردن یا نکردن درطی مسیردرچندین سال پیش تا این لحظه بوده روبگم وهمچنین تحولی که قرارهست درطی این دوره درزندگی من بیوفته چون من با خودم قراری گذاشتم وهدفی بزرگی رو باقدمهای کوچک شروع کردم دارم ساختمانی روبنا میکنم که تصویرش روازقبل کشیدم اما شاید مصالح وابزارکاربرای تکمیل این ساختمان رونداشته باشم اما زمینش وجود داره وفعلا دارم خط کشی میکنم روی زمین و طرح اصلی بنا رو و دارم سعی میکنم با همین گچ خالی که دراختیاردارم ونقشه ای توی دستم هست نقشه روبرای پی کنی اماده کنم وامید وارم توی مسیرهدایت بشم به سمتی که توان برداشتن گام ها ی بعدی روبه دست بیارم خودم نمی دونم چه جوری میشه ولی میدونم یه جوری که من هم نمی دونم کی چگونه وبه چه صورت میشه چراکه این طبق حکم ودستور الله وهمچنین تمام پیام رسانان الهی وهم اکنون استاد که میگه قانون جواب می دهد ومن هم باوردارم جواب میدهد شروع کردم ودرقسمت دیدگاه های قسمت قدم های قبل گفتم که قصد دارم یه شرکت برنامه نویسی بین المللی روراه اندازی کنم که افرادی از ملیت های مختلف ازفرهنگ های متفاوت برروی یک هدف مشترک کارکنند که تمام مردم جهان بتوانند ازان استفاده کاربردی داشته باشند وبه سمت احساس خوب وزندگی خوب ومداروفرکانس خوب قراربگیرند نمی دانم می شود یا نه اما من باید به رسیدن به این هدف ورسالتی که احساس میکنم به من سپرده شده عمل کنم نتیجه رو واگذارمی کنم به الله کارخودم رومانند مادرموسی که بهش الهام شد فرزندت روبسپاربه رودنیل واون هم همین کارروانجام داد چراکه میدونم وقتی بهت گفته بشه والهام بشه با یدحتما اطاعت کرد باقی چیزها رونباید بهش فکرکرد فقط باید عمل کنیم من الان برای این مسیر ازراه انداری یه مغازه کوچک شروع کردم یک سالی هست که می خواستم شروع کنم اما ترس داشتم خودم دراین زمینه هیچی بلد نبودم درطی این زمان که گذشت تردید داشتم حرکت نمی کردم تااینکه حدود دوهفته گذشته استارتش روزدم اما میترسیدم اگهی برای استخدام یک نیروی ماهربرای کافی نت زده بودم اما هیچ خبری نشد تااینکه یکی ازفامیل قرارشد بیاد وکارکنه واومد وعملا کاروشروع کردیم اما مرتب نمی اومد علت داشت چون خانه داربود وبچه کوچیک داشت من مجبور شدم خودم باترس ولرز بشینم پای سیستم وگاهی خوب وگاهی خراب کاری کنم واین خیلی سخت بود من یک سال برای همین ترس عملا کاررو متوقف کرده بودم اما این فامیلمون گفت هرموقع مشکلی پیش اومد میام کمک میکنم یا تلفنی تماس بگیر ومن دیگه عملا تنها وسط دریای نیل افتادم به یکباره اتفاقا تماسهای تلفنی برای اگهی استخدام شروع شد وچند نفر قرارشد مصاحبه بدن اما من اصلا بلد نبودم چه جوری مصاحبه وگزینش کنم هیچ تجربه ای نداشتم بازترسها شروع شد اما ندایی درونی به من گفت توقرارهست یه شرکت بین المللی رومدیریت کنی وباافراد زیادی مصاحبه کنی مگه اینو نمی خواستی حالا ما برات ازاینجا داریم اموزش میدیم یاد بگیری چیکارکنی وتوداری توکلاس اموزشی تمرین میکنی تایاد بگیری وپخته بشی خلاصه مصاحبه روبادعوت ازافراد بطورجداگانه انجام دادم وبراساس الهامات درونی وکمی تجربه شخصی یکی روانتخاب کردم وقرارشد بطورامتحانی چند روزکارکنه تا اگه خودش رونشون داد ادامه بدیم البته من چند ماه پیش یک دوره کامل برنامه نویسی روخریداری کردم و با منتورهام درتماس هستم وچند کارعملی روانجام دادم ودارم تمرین میکنم خلاصه من برای کسب وکارتصمیم گرفتم کافی نت بزنم تا هم حال وهوای یک شرکت باچند کارمند درحال کاروبا مدیریت خودم روبازسازی کنم وعملا درگیر این پروسه بشم وتجربه کسب کنم ودرطی این زمان کم کم ترس هام ریخته وتقریبا دارم روی غلتک میفتم وکاربرام خیلی راحت ترشده چند روزقبل باخداصحبت می کردم که هدایتم کنه چون نمی دونستم چی میشه درخواست کمک وراهنمایی کرد م وگفتم کمکم کن راه رونشونم بد ه تا درمسیر اشتباه نیفتم بعدش نمی دونم چی شد تومحل کارکه پشت سیستم بودم وقتی سراغ لب تاب شخصی ام رفتم برای یه موضوعی وقتی لب تابم روروشن کردم لبتابم طوری شده که تا بازش میکنم اول سایت استاد بازمیشه قبل ازهرچیز طبق معمول البته چند وقت بود که اصلا سراغ لب تاب نرفته بودم بعد ازمدت ها داشتم به سراغش میرفتم وقتی بازش کردم ومواجه شدم با روز اول خانه تکانی ذهن گام به گام اول بهش توجهی نکردم بعد چشمم خورد به مرابه سوی نشانه ها هدایت کن اینبارانگارمتوجه موضوع شدم وزدم ببینم چی میگه توی نشانه ها بازدیدم همون چیزی که اول بهم گفته شد دوباره همون بود واین طورشد که من هدایت شدم به این دوره وفهمیدم که باید باتمام وجود دل بدم به دوره که هرچی هست همش تو همین دوره هست برای من وجالب که تا به حال چنین روشی نبوده توی فایلهای رایگان سایت حالا منتطرم برم به فایل امروزرکه روزچهارم هست گوش بدم ((ان مع العسریسرا)) بعد ازهرسختی اسانی است
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت همه دوستان
گام سوم: اصل خارپشتی
اصل خارپشتی یعنی عالی شو در یک کار. به نظرم بهترین موردی که می توان بهتر بشیم که بتوانم در همه ابعاد زندگیم ازش استفاده کنم کنترل ذهن وبهترشدن احساس خوبم. که این احساس خوب با تغییر باورهام ایجاد میشه نه تغییر عوامل بیرونی.
این طبیعیه که احساسمون بالا و پایین بشه ولی مهم اینه که من زمان بیشتری در احساس خوب باشم با شکرگزاری و تغییر باورهام ودیدن داشته های زندگیم و بودن در سایت وبه دانسته هایم عمل کردن. و تایید کردن اینکه من دارم خلق میکنم و قانون داره به درستی جواب می دهد تا ایمانم به قانون بیشتر بشه وبتونم قانون رو بهتر باور کنم وعمل کنم.
اگر در مسیر درست باشم حتی اگر آروم حرکت کنم حتما به مقصد میرسم.
چجوری ندای خداوند را بشنوییم؟
خداوند همیشه داره با ما صحبت میکنه خداوند مثل یک ایستگاه رادیویی که مدام داره پخش میشه همیشه هست. خدا داره همیشه با همه صحبت میکنه همیشه این فرکانس هست عین فرکانس رادیویی. اگر نمیبینیم و نمیشنوییم نه به معنای اینه که نیست ، به معنای اینه که ما روی فرکانس مناسب نیستیم موضوع رابطه ما با خدا موضوع خدا نیست موضوع ما هستیم ما روی فرکانس مناسب نیستیم او همیشه هست، او همیشه داره راهنمایی میکنه، همیشه داره هدایت میکنه. وقتی ما روی مدار خداوند قرار میگیریم که احساسمون خوب باشه، روی باورهامون کار کنیم وقتی خودمون رو لایق دریافت الهامات خداوند میدونیم که نشونه اش اینه که احساسمون خوبه، لاخوف علیهم ولاهم یحزنون. خداوند هر لحظه داره با ما صحبت میکنه و وقتی احساسمون خوبه ما میریم در اون فرکانس و صدای خداوند را میشنویم.
سپاسگزارم خانم شایسته عزیز و همه دوستان