سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- اگر مثل اکثریت جامعه فکر کنی و کانون توجه شما مثل آنها عمل کند، همان شرایطی را تجربه می کنی که اکثریت تجربه می کنند؛
- به جای واکنش به اتفاقات نادلخواه، کانون توجه خود را معطوف به آنچه کن که می خواهی؛
- منطق هایی برای “روی برگرداندن” از ناخواسته ها؛
- من باید جریان زندگی ام را با کانون توجه ام بسازم نه اینکه با موجی پیش بروم که حاصل باورهای محدود کننده اکثریت جامعه است؛
- ذهنیت خالق یعنی: مراقبت از کانون توجه؛
- اکثریت جامعه، از صلح درونی با خود خارج شده اند؛
- هر وقت خواستی از آدمها ایراد بگیری، از خودت بپرس: “آیا تاکنون اشتباه کرده ام؟”، اگر جواب منفی بود، آنوقت به خودت حق قضاوت بده؛
- کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه؛
- وقتی از اتفاقات نادلخواه اعراض کنی و به آنچه می خواهی توجه کنی، از بدنه جامعه جدا می شوی؛
- خداوند در لحظه، به نیازها پاسخ می دهد؛
- به اندازه ای که ساز و کار جهان را درک می کنی و به آن درک عمل می کنی، با خداوند هماهنگ می شوی؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده164MB31 دقیقه
- فایل صوتی live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده30MB31 دقیقه
بسیار عالی و بی نظیر،مدتهاست دارم روی موضوع کنترل ورودی ها و کنترل ذهن کار می کنم و تو اکثر مواقع هم خیلی خوب عمل می کنم و با اطرافیانم فرق عمده ای دارم اما روز شنبه صبح تا ظهر کنترل ورودی های ذهن رو نتونستم بدرستی انجام بدم و در واقع احساسات و افکار منفی به من قالب شد،با اینکه اصلا دنبال کردن اتفاقات منفی رو دوست ندارم اما دائم در معرض اخبار منفی هستم و بعضی مواقع ناخواسته هم خودم این کار رو می کنم،اما بعد از خوندن کامنت شما تصمیم گرفتم رسیدن به سطح توان ذهنی شما برای کنترل ورودی ها رو یکی از اهداف خودم قرار بدم،اینستاگرام شاید بدترین عامل انتقال افکار نفی و ناراحت کننده و بدردنخور هستش که خیلی به افراد لطمه می زنه,من از همین روز شنبه بعد از اوج گرفتن اخبار منفی در رابطه با سقوط هواپیما سریعا اینستاگرام رو پاک کردم و حالاحالاها قصد بازگشت ندارم، با تمام قدرت و اطمینان می گم راه موفقیت و خوشبختی از توانایی کنترل افکار و کنترل ورودی های ذهن می گذره.با آرزوی سعادت و حال خوب برای شما و دوستان گرامی
من هم سالها به خاطر نوع تفکرات و احساسات و شغلم به غلط احساس می کردم که نسبت به دیگرانی که نمی شناسم و افردا جامعه مسئولیت فکری دارم اما امروز فهمیدم من باید مسئولیت صد در صد زندگی خودم رو به عهده بگیرم .امروز من فکر میکنم وظیفه ی ی تو دنیا و جامعه اینه که به روی اون چیزی که میخوایم و دوسش داریم تمرکز داشته باشیم که مینه اون چیزهایی که نمی خدایم ،استر هیچکس می گه شما به هر چیزی که فکر می کنید درهمون لحظه دارید قرار ملاقات بعدی رو باهاش فیکس میکنید ،حالا فرقی نمیکنه چه اون چیزی رو دوست داشته باشید چه بدتون بیاد.اگر هر انسانی باورهای خودش رو درست کنه و فرکانس صحیح رو ارسال کنه جامعه و فضای اجتماعی اون جامعه هم زیباتر می شه و بر عکس.
واقعیت اینه که ما چه اینو دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم دنیا قانونمندی خودش رو داره و ما نمی تونیم ازش فرار کنیم،قانون اینه که ما نمی تونیم برای فرد یا جامعه چیزی بخوایم و حتی واسشون ارتعاش بهبود اوضاع رو بفرستیم ما فقط می تونیم واسه خودمون ارتعاش خوب بفرستیم و البته اگر در یک جامعه هر فرد به تنهایی در فرکانس قرار بگیره و ارتعاش خوب ارسال کنه قطعا اون جامعه متعالی می شه،من یه مثال می زنم :
اگرما بریم تو یک بیمارستان و تمام روز رو واسه بیمارا ارتعاش خوب بفرستیم اون بیمارا خوب می شن؟متاسفانه باید بگم نه،شاید خوب می شد اگر اینجوری بودش اما قانون جهان هستی این نیست،هر فرد مسئول مستقیم ارتعاش های خودشه و نتیجه زندگی هر فرد نتیجه ی افکار و فرکانس هایی هستش که می فرسته ومداریه که توش قرار داره.من ارتعاش خودم رو می فرستم و شما هم ارتعاش خودتون و دیگران هم همینطور بعد با توجه به این ارتعاشات راه هایی در زندگی برای تغییر جلوی پای ما میاد و در نتیجه زندگیمون بر اساس نوع افکار و فرکانسمون رقم می خوره، واسه همینه که استاد می گه ما باید احساسمون رو خوب کنیم و زیبایی ها رو ببینیم،یادمون باشه این معنی خود خواهی و خودبینی و بی تفاوتی نیست این اتفاقا درست ترین راه ممکنه چون من اگر ذهنم رو بدم به ناخواسته دقیقا از همون استایل ناخواسته برمیگرده تو زندگیم در نتیجه هر چه تعداد بیشتری از آدما در یک جامعه به موردهای منفی و ناخواسته توجه کنند به همون اندازه آدم از مدار آرامش و خوشبختی خارج شده و نتیجه می شه یک جامعه ور تضاد.به آرزوی بهروزی برای شما