live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده

سرفصل آگاهی های این فایل شامل:

  • اگر مثل اکثریت جامعه فکر کنی و کانون توجه شما مثل آنها عمل کند، همان شرایطی را تجربه می کنی که اکثریت تجربه می کنند؛
  • به جای واکنش به اتفاقات نادلخواه، کانون توجه خود را معطوف به آنچه کن که می خواهی؛
  • منطق هایی برای “روی برگرداندن” از ناخواسته ها؛
  • من باید جریان زندگی ام را با کانون توجه ام بسازم نه اینکه با موجی پیش بروم که حاصل باورهای محدود کننده اکثریت جامعه است؛
  • ذهنیت خالق یعنی: مراقبت از کانون توجه؛
  • اکثریت جامعه، از صلح درونی با خود خارج شده اند؛
  • هر وقت خواستی از آدمها ایراد بگیری، از خودت بپرس: “آیا تاکنون اشتباه کرده ام؟”، اگر جواب منفی بود، آنوقت به خودت حق قضاوت بده؛
  • کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه؛
  • وقتی از اتفاقات نادلخواه اعراض کنی و به آنچه می خواهی توجه کنی، از بدنه جامعه جدا می شوی؛
  • خداوند در لحظه، به نیازها پاسخ می دهد؛
  • به اندازه ای که ساز و کار جهان را درک می کنی و به آن درک عمل می کنی، با خداوند هماهنگ می شوی؛

برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده
    164MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده
    30MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1037 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Farnazq» در این صفحه: 2
  1. -
    Farnazq گفته:
    مدت عضویت: 2905 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و نازنین و دوستان خیلی خوب

    منم قبلا اینجوری فکر میکردم که اگر واکنش نشون ندم بی احساسم و به دور از انسانیته و هنوزم رو این موضوع مقاومت دارم

    که به نظرم لازمه هر چند بار فایلهایی ازین دست رو ببینم و به خودم یادآوری کنم که زمانی که واکنش دهنده بودم چقدر از خواسته هام و اهدافم دورشدم و چقدر بد اخلاق و عصبی شده بودم و خداروشکر که دوباره به این مسیر زیبا برگشتم مسیری که باید ازش مواظبت و مراقبت کنم

    اصلا کار کردن رو خودمون مثل نگهداری از یه گیاهه که هرروز نیاز به رسیدگی داره هرروز باید بهش آب بدیم پس اگر با این فایلهای زیبا و با اعراض از نازیبایی ها و ناخواسته ها ازذهنمون مراقبت نکنیم. پژمرده و زرد و خشک و نابود میشه

    یادمون باشه که اگر مثل بقیه یعتی مثل اکثریت جامعه فکر کنیم پس مثل اونا هم عمل می‌کنیم و مثل اونا هم نتیجه میگیریم این یه اصله

    پس انتخاب با خودمونه

    انگار عادت کردیم همیشه موضوعی یا مشکلی باشه و همه مردم شهر یا روستا یا کشور درباره ش حرف بزنن

    انگار یه جریانیه که همه رو با خودش رهبری میکنه مثل یه موج که مردم روش سوار میشن

    ولی باید بتونیم خودمون افکارمون رو کنترل کنیم تا بتونیم آنچه که میخواهیم رو خلق کنیم

    وقتی تو شرایطی هستیم که همه میخوان بحث سیاسی کنن باید تو اون شرایط بتونیم آگاهانه تلاش کنیم تا ذهنمون رو کنترل کنیم

    همیشه تو اون شرایط یه عده محدودی هستن که متفاوت نتیجه میگیرن چه از لحاظ روحی چه مالی و ….

    ما باید تصمیم بگیریم که میخواهیم زندگیمون رو دیگران مثلاجریان هاو سیاست‌ها و … بسازن یا میخواهیم خودمون زندگیمون رو بسازیم

    تفکر اشتباه اونجاست که فکر کنیم ما قدرت و توانایی خلق زندگیمونو نداریم

    و این باعث میشه ذهنمون رو کنترل نکنیم و درگیر جریان‌ها بشیم

    ما باید بتونیم کانون توجه‌مون رو کنترل کنیم

    اولش سخته اما بعد مثل ورزش کردن آسون تر و آسونتر میشه با تمرین کردن

    ایمان داشته باشیم باور داشته باشیم که انسان با افکارش میتونه اتفاقات زندگیشو رقم بزنه و بدونیم که

    اگر مثل بقیه مردم فکر کنه و عمل کنه و واکنش نشون بده، پس همون نتیجه رو میگیره و چیزی بیشتر از اونا خلق نمی‌کنه و همون شرایط رو خلق میکنه

    یادمون باشه برای یک عده شرایط حساس کنونی همیشه همین شرایط حساس کنونی بوده و برای یه عده دیگه همیشه اوضاع خوب بوده و شرایط جوری پیش می‌رفته که باعث موفقیتشون می‌شده

    اینکه بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم روش ها و راه های مختلفی داره و هرکس فرق میکنه

    مثلا میتونیم طوری فکر کنیم که احساسمون رو بهتر کنه

    یه نکته دیگه اینکه وقتی میخواهیم دیگران رو قضاوت کنیم از خودمون بپرسیم آیا من تا حالا اشتباه نکردم پس اگر نکردم میتونم قضاوت کنم

    مثل داستان پیامبر که گفتن کسی اولین سنگ رو بزنه که گناه نکرده

    در همه شرایط میشه جوری فکر کنیم که احساسمون رو بهتر کنه و ذهنمون رو کنترل کنیم

    دقت کنیم هرکسی در هرجایی در هرموقعیتی تونسته به موفقیتی برسه درواقع کسیه که تونسته ذهنشو کنترل کنه

    تمام کسانی که در هر زمینه ای تونستن به موفقیت برسن کسانی هستن که تونستن ذهنشون رو کنترل کنن و این یک قاعده ست

    ممکنه در ظاهر یه فرد موفق بگه من به قانون جذب اعتقاد ندارم اما در عمل می بینیم که ذهنش رو کنترل میکنه و فقط به اون کلمه قانون جذبه که اعتقاد نداره

    و دلیل اینگه تعداد افراد موفق کمتره اینه که تعداد کمتری تونستن ذهنشون رو کنترل کنن و اگر همه جامعه میتونستن همه موفق میشدن

    ما باید باور کنیم که رو افکارمون کنترل داریم

    در شرایط نادلخواه کنترل فکر و نیفتادن تو موج و جریان اون محیط کار راحتی نیست ولی شدنیه یه عده تونستن

    و یادمون باشه به بهونه روشنفکری و این برچسب‌های به ظاهر مثبت تو موج این جریانات جامعه نیفتیم

    چون با هر منطق و دلیلی هرچقدر قوی اگر به چیزی توجه کنیم که نمی‌خواهیم در زندگیمون اتفاق بیفته، پس از همون جنس شرایط وارد زندگیمون میکنیم

    و اصلا مهم نیست چقدر دلیل قانع کننده ای داشته باشیم برای اینکه به یه موضوع نادلخواه توجه کنیم

    چون

    شما با هر دلیل و منطقی دستتون رو تو آتیش کنید میسوزه

    در شرایط نادلخواه تنها کاری که باید کنیم اگاهانه توجهمون رو ازانچه نمیخواهیم برداریم و توجه‌مون بذاریم روی زیبایی ها

    جهان جایگاه شما رو تغییر میده حتی از نظر فیزیکی، اگر مثل 99درصد اون جامعه فکر نکنید و شرایط اونا رو تجربه نخواهی کرد

    مردم یک جامعه زندگیشون وقتی تغییر میکنه که خودشون تغییر کنن

    اگر اصل کارکرد جهان رو بدونید راحت تر و بهتر میتونید خودتون رو با قوانین جهان تطبیق بدید

    ولی اگر بخواهید مثل قبل فکر کنید تغییر نمیکنید

    و اگر بخواهیم به کسی ضربه بزنیم به خودمون میزنیم

    اگر از کسی یا چیزی ناراحتیم توجه رو ازش برداریم و بذاریم رو زیبایی ها

    اگر تمرکزتون بذارید رو خبرهای بد اونا تموم نشدنیه

    بجاش رو خبرهای خوب تمرکز کنیم

    یه کاری کنیم خبرهای خوب شرایط خوب هوای خوب زیبایی ها و نعمتها همیشگی باشه از زیبایی ها و سلامتی ها و نعمتها صحبت کنیم و بشنویم

    وقتی شما تغییر کنید و در مسیر درست حرکت کنید

    هرزمان که به هر آگاهی نیاز داشتید تا شما رو به یه مرحله بالاتر ببره خداوند اون رو میاره در مسیرتون و شما بهش عمل می‌کنید وجهش پیدا می‌کنید

    مثلاً یک فایلی رو گوش میدیم میگیم این بهترین فایله و ممکنه دو هفته بعد یک فایل دیگه رو بگیم بهترینه و همینطور میتونه ادامه داشته باشه

    خدایا شکرت

    ایاک نعبد و ایاک نستعین

    خدایا هدایتمون کن به راه راست

    به راه کسانی که به آنها نعمت دادی

    با تشکر از استاد عزیز و همه فایلهای بی نظیر و بسیار ارزشمندشون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    Farnazq گفته:
    مدت عضویت: 2905 روز

    روز ۵۶ ام سفرنامه تحول فردی

    بارهای اولی که این فایل را می دیدم خیلی نسبت بهش مقاومت داشتم. مخوصا اون قسمتی که استاد در مورد عمدی نبودن صحبت کرد. میگفتم استاد چطور میتونه این حرف ها ررا بزنه. چطور می تونه فکر کنه فقط یه اتفاق بوده. و.. سعی می کردم درست فکر کنم و ذهنم را کنترل کنم اما خوب مقاومت زیادی هم داشتم

    الان کمی بیشتر از یکسال از اون موضوع میگذره و من دوباره فایل را گوش دادم. نمیگم صدردصد اما به نسبت اون موقع راحت تر می تونم اگاهی ها را بپذیرم. این بار هم سر همون موضوع عمد یا غیرعمد کمی گیر داشتم اما از خودم پرسیدم یعنی میگی صددرصد عمدی بوده؟ می تونی با اطمینان بگی صددرصد؟ ایا اونجا بودی؟ بعد گفتم خوب شاید مثلا یک درصد اصلا نیم درصد شاید غیر عمد بوده باشه … این که با خودم گفتم گفتم حتی برای این نیم درصد هم من چطور به خودم حق دادم بدون اطمینان کامل قضاوت کنم. انگار صدای قضاوت کننده ذهنم ساکت شده و دیگه نمی خواد نظرپراکنی کنه:)

    الان که دارم این کامنت را می نویسم چند ساعتی از دیدن فایل گذشته چون من شب قبل فایل را دیدم. الان بازم مقاومت ذهنیم نسبت به اون موضوع کمتر شده. حتی به خودم میگم چطور تا دیروز می تونستم اینقدر با اطمینان حکم صادر کنم.

    یه کار خوب دیگه که این بار انجام دادم و می دونم هدایت خدا بود چون دفه های پیش این کارا انجام ندادم، خوندن کامنتهای دوستان بود. من به سمت کامنت های لایک خورده هدایت شدم و احساس کردم دوست دارم ببینم غیر از خودم، دیگرانی که نگاه صحیحی دارند به این موضوع حرفهاشون رو بشنوم و برام ملموس تر بشه. چون کامنت ها از طرف بچه هایی بوده که در مسیرن البته مسیر درست و خیلی جاهایی که برامون گنگ هست با خوندن کامنت ها مساله برامون باز میشه.و تازه خیلی وقت ها جوابای دیگه ای مربوط به سوال ها یا مسائلی که قبلا در ذهن داشتیم هم پاسخش رو دریافت می کنیم.

    اما مساله ای که هست ما این موضوع را باید اصل و اساس قرار بدیم در واقع این یک مثال یا الگو یا نشانه است برای اینکه یادبگیریم به درستی ذهنمون را کنترل کنیم. متاسفانه یا خوشبختانه هزاران اتفاق خوب یا بد ممکنه در اطراف ما رخ بده، و این ماهستیم که با توجهمون تصمیم می گیریم سوار کدوم موج و جریان بشیم و چه چیزی را تجربه کنیم. چقدر خوبه ذهنمون را عادت بدیم و تربیت کنیم که زیبابین بشه و با تایید زیبایی هایی که دوست داریم به تجربه های زیباتری هم هدایت بشیم. و چقدر خب گفتن استاد ممکنه هم شرایطی پیش بیاد مثل همین اتفاق ولی باید ذهنمون را کنترل کنیم. باید به قضایا جوری نگاه کنیم که به ما احساس بهتری بده. و این اصل رو در زندگیمون به کار بگیریم/

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: