سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- اگر مثل اکثریت جامعه فکر کنی و کانون توجه شما مثل آنها عمل کند، همان شرایطی را تجربه می کنی که اکثریت تجربه می کنند؛
- به جای واکنش به اتفاقات نادلخواه، کانون توجه خود را معطوف به آنچه کن که می خواهی؛
- منطق هایی برای “روی برگرداندن” از ناخواسته ها؛
- من باید جریان زندگی ام را با کانون توجه ام بسازم نه اینکه با موجی پیش بروم که حاصل باورهای محدود کننده اکثریت جامعه است؛
- ذهنیت خالق یعنی: مراقبت از کانون توجه؛
- اکثریت جامعه، از صلح درونی با خود خارج شده اند؛
- هر وقت خواستی از آدمها ایراد بگیری، از خودت بپرس: “آیا تاکنون اشتباه کرده ام؟”، اگر جواب منفی بود، آنوقت به خودت حق قضاوت بده؛
- کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه؛
- وقتی از اتفاقات نادلخواه اعراض کنی و به آنچه می خواهی توجه کنی، از بدنه جامعه جدا می شوی؛
- خداوند در لحظه، به نیازها پاسخ می دهد؛
- به اندازه ای که ساز و کار جهان را درک می کنی و به آن درک عمل می کنی، با خداوند هماهنگ می شوی؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده164MB31 دقیقه
- فایل صوتی live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده30MB31 دقیقه
بنام خداوند بخشنده مهربان تنها رب و فرمانروای جهان
((اگه مثل بقیه فکرمیکنی مثل بقیه نتیجه میگیری))
چقد این جمله برای خیلی از ما غریبه و نا آشناست بارها با افراد مختلف صحبت کردم و شنیدم که همه دارن همین کاروانجاممیدن ، یا همه همینو میگن،و… وچقدر نمی دونستیم این افکار مشابه زندگی های مشابه رو برای همه رقممیزنه
مثلا برای اقواممن که مقاومت در باره مسائل مالی دارن اگه به یه نفر بگی بابا وامنگیرخودت اذیت میکنی آرامشت بهم میزنی یه جمله مشابه از همه میشنوی که همه دارن وام میگیرن یعنی همه دارن اشتباه میکنن.
امان از دست این همه
وچه جالب که ما به این قضیه پی نبردیم
مثلا ما یه فامیلی داریم که خیلی اوضاع مالی درستی داره بچه هاشم که ازدواج کردن و به سن کار و فعالیت رسیدن همشون در جایگاه خوبی هستن و ملک و املاک زیادی دارن ولی بدون استثنا همشون روابط عاطفی مشکل داری دارن ، غیر از یک پسرشون بقیه یا طلاق گرفتن ودوباره ازدواج کردن یا چند بار ازدواج داشتن یا طلاق گرفتن و ازدواج نکردن دیگه
خب این یه الگو برای من میسازه که این خانواده مثل هم فکرمیکننوجور دیگه نمیتونن فکرکنن یعنی مطمئنن جوردیگه ای نمیشه
برای همین هر وقت از من پرسیدن روابطت با همسرت چطوره ومن گفتم عالی اصلا باورشون نمیشه، فکر میکنن دروغ میگم و بلفمیزنم ،
حالا خلاصه….
من به لطف استاد و آموزشای ایشون خیلی رو خودم کار کردم و سعی میکنم افکارم کنترل کنم و بعضی مسیرها رو از عمد نمیرم چون میگم این مسیر من نیست مسیر اوناست
مثلا همین چند وقت پیش مامانم بخاطر یه ارث ناچیزو بی ارزش که از خانواده پدریم بگیره یه طرح دعواا داشت وما باید به عنوان وارثین شکایت میکردیم ولی من اینکارو نکردم و دلیلم گفتم وحتی پیشنهاد دادم اونا هم اینکارو نکن چون توجه به نکات منفیه ومارواز مسیر دور میکنه
ولی مامانم نپذیرفت و با ناراحتی گوشیروقطع کرد وبا من قهر…
من شاید بعضیوقتا ذهنم بخواد اذیتم کنه ولی اصلا ناراحت اینکه بقیه از دورو برم برن مقاومتی ندارم و میگم این مسیر اوناست مسیر من نیست
هر وقتم میخوام خودم آروم کنم میگم ببین تو چند ساله داره با آموزشای استادکار میکنی و چندین میلیون بابت این آموزشادادی پس اگه قرار باشه همون راه قدیم رو بری این همه وقت و این همه پول رو چرا تلف کردی
با این منطق خودم آروم میکنم که
من باید خودم مولد باشم
اگه همه ازم دور شن ولی فقط خدارو داشته باشم کافیه
الخیر فی ماوقع
من کارارو به خدا سپردم اگه اون سهم مال من باشه باید به آسون ترین روش و راحت ترین راه به دستم برسه اصلا خوشون بیان بهم تقدیم کنن
ارثی که با زوردندون بخواد به من برسه چون پشتش بی نهایت احساس بده اصلا به من مزه نمیده
ودر نهایت اینو بگم خوشحالم در این مسیر هستم و خوشحالم مثل بقیه فکرنمیکنم واز اونجایی که آرومم مطمئنم مسیرم درسته حالا اگه همه بیان بگن تو داری اشتباه میکنی
ممنون استاد بابت کلامت که حقه