سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- اگر مثل اکثریت جامعه فکر کنی و کانون توجه شما مثل آنها عمل کند، همان شرایطی را تجربه می کنی که اکثریت تجربه می کنند؛
- به جای واکنش به اتفاقات نادلخواه، کانون توجه خود را معطوف به آنچه کن که می خواهی؛
- منطق هایی برای “روی برگرداندن” از ناخواسته ها؛
- من باید جریان زندگی ام را با کانون توجه ام بسازم نه اینکه با موجی پیش بروم که حاصل باورهای محدود کننده اکثریت جامعه است؛
- ذهنیت خالق یعنی: مراقبت از کانون توجه؛
- اکثریت جامعه، از صلح درونی با خود خارج شده اند؛
- هر وقت خواستی از آدمها ایراد بگیری، از خودت بپرس: “آیا تاکنون اشتباه کرده ام؟”، اگر جواب منفی بود، آنوقت به خودت حق قضاوت بده؛
- کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه؛
- وقتی از اتفاقات نادلخواه اعراض کنی و به آنچه می خواهی توجه کنی، از بدنه جامعه جدا می شوی؛
- خداوند در لحظه، به نیازها پاسخ می دهد؛
- به اندازه ای که ساز و کار جهان را درک می کنی و به آن درک عمل می کنی، با خداوند هماهنگ می شوی؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده164MB31 دقیقه
- فایل صوتی live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده30MB31 دقیقه
به نام خدای مهربان
درود و احترام
روز 56/ live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده
هر چقدر که به نظرم اخساس لیاقت توی وجودم داره رشد میکنه ، به همون میزان ادم های دری وری توی زندگیم کمتر شدن و اروم اروم ادم های با کیفیت تری دارن میان توی زندگیم،، ولی هنوز این کنده شدنه کامل نشده که بازم ریشش برمیگرده به همون باور عدم لیاقت،، یعنی ریشه ی فکری باور عدم لیاقت توی ذهنم درست نشده و منجر میسه یه سری ادم های نادلخواه هنوزم توی زندگیم باشن.. و یا اون باور عدم لیاقته منجر میشه تن به محدودیت ها و فشار ها بدم ،، چون باور ندارم مثلا وقتی مهاجرت کنم راحت تر و اسوده تر میشم!!
ولی به هر حال ادم های با کیفیت تری تقریبا وارد زندگیم شدن چون شاید یه مقدار اون حس ارزشمندی توی وجودم بیشتر شده باشه..
من خیلی وقت ها از خودم سوال میکنم که چرا من این همه ورودی های ذهنم رو کنترل میکنم و این همه سعی میکنم روی پیسرفت و بهبود مهارت هام کار کنم .. پس چرا شرایط مالیم اصلا خوب نمیسه و این درحالیه که ادم هایی رو میشناسم که اصلا کنترلی روی ذهنشون ندارن ولی شرایط مالی به نسبت خیلی بهتر از من دارن ؟؟
دلیلش اینه که باور عدم لیاقت توی وجود من خیلی ریشه داره !! اصن همین که نمیتونم توی ذهنم فضایی و زندگی ای لذت بخش،، مملو از عشق و ارامش و ثروت و کار مورد علاقه و ازدواج موفق رو مجسم شم دلیلش همون باور عدم لیاقته !!! من اینقدر توی ذهنم بی ارزشی تکرارر شده ،، اینقدر توی زندگیم مورد تحقیر و تمسخر واقع شدم که باور کردم ادم بی ارزشی هستم … و شاید یه جورایی تمام اون تلاش هایی که در عرصه ی ورزش داشتم همش به خاطر این بوده که خودم رو به دیگران ثابت کنم حتی به بهای اسیب دیدگی !!
من فقط قصدم اینه ریشه ی مشکلاتم رو پیدا کنم و قصدم درد و دل نیست .. فقط میخوام بگم دلیل مشکلاتم عوامل بیرونی نیست بلکه باور عدم لیاقت توی وجودمه !!
مورد بعدی :
کلا یه سری از ادم ها و عمدتا ادم هایی که هیچ غلطی توی زندگیشون نکردن منتظرن یک اتفاقی،، یک اتش سوزی ای،، یک سیلی ،، یک دعوایی وووو چیزی یه گوشه ای رخ بده و بعد بشینن راحب اون موضوع صحیت کنن و بعد یقه ی مسیولین رو بگیرن و به مسئولین فحش بدن و دیکران رو مرود قضاوت قرار بدن ..
از خدا میخوام هدایتگرم باشه به سمت مسیر زیبایی و خوشبختی
خب اینم از رد پای من از روز 56,, خدایا کمکم کن گام ها رو تا انتها بردارم.
خدایا شکرت
به نام خدای مهربان
سلام واحترام
گام هشتم/ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده
1) ذهنم را تربیت کنم تا از یک ذهن واکنش دهنده به یک ذهن خالق تبدیل بشه.
(( خب افرین.. بزای تبدیل این جمله به باور همین کار کردن گام به گام ارام ارام ذهن من رو رام میکنه و در مسیر درست میذارتش و تبدیل میشه به یک ذهن خلاق و ایده پرداز ))
2) اگر از لحاظ فکری تغییر کنم از لحاظ مکانی هم تغییر میکنم.
(( خب افرین… بزای تبدیل این جمله به باور،، من باید هر روز و هر روز به صورت مستمر روی ذهنم کار کنم .. چون شرایط زندگی من رو یک فکر لحظه ای یا یک فکر یک روزه یا فکر یک ماهه تعیین نمیکنه ،، بلکه شرایط زندگی من رو یک فکر ادامه دار تعیین میکنه و این فکر باید اینقدر ادامه پیدا کنه تا تبدیل بسه به باورهای غالب ،، یعنی من باید یک روند فکری رو هر روز تکرار کنم و سعی هر روز به یک شکل فکر کنم ))
3) اگر مثل بدنه ی جامعه فکر کنم مثل اون ها هم نتیجه میگیرم..
بدنه ی جامعه خیلی علاقه داره مسئولیت زندگی خودش رو قبول نکنه و ادای روشن فکرا رو دربیاره و مسئولین و مملکت رو مقصر بدونه ،، خیلی از مردم با شنیدن این حرف ها به شدت جوش میارن ،، چون استاد عباس منش همیشه میگه ما خودمون مسئول زندگی خودمون هستیم ،، ولی اغلب ادم ها ازونجایی که حاضر نیستن این یه جمله رو که ما خودمون اتفاقات رو رقم میزنیم بپذیزن و ازونجایی که باورشون اینه مملکت خرابه و مسئولین فاسدن ،، وقتی این حرف ها رو میشنون خیلی جوش میارن و شاکی میشن !!! در صورتی که این تفکر که اغلب جامعه داره ،، ترفند شیطانه برای گمراه کردن ادم ها ..چون خود شیطان هم وقتی از درگاه خداوند مهربان رانده شد حاضر نشد، مسیولیت غرور و تکبر و اشتباهش رو بپذیره و به خدا گفت تقصیر تویه و تپ منو گمراه کردی !!!
سندش هم این آیه س:
قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿١۶ اعراف ﴾
گفت: «اکنون که مرا گمراه ساختی، من بر سر راه مستقیم تو، در برابر آنها کمین می کنم!
شیطان به خدا میگه تقصیر توئه و تو منو گمراه کردی !!
و شیطان اغلب ادم ها رو گول زده و گمراهسون کرده که مسئولیت پذیر نباشن ..
ولی خدا چی میگه ؟؟
إِنَّ اللَّهَ لَا یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئًا وَلَٰکِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ( یونس 44)
خداوند هیچ به مردم ستم نمیکند؛ ولی این مردمند که به خویشتن ستم میکند!
خدا میگه بابااااااا شما خودتون دارید به خودتون ظلم میکنید به من چه ربطی داره اخه ؟؟!! شما خودتون توی دام ترفند شیطان افتادیددددد اخه چرا مثل این ابلیس خبیث یقه ی من رو میگیرید ؟؟!!
میدونی اغلب ادم ها توی دام شیطان اسیر شدن و تفکرشون شیطانی شده ! ولی ادم ها این موضوت را یادشون رفته !!! و خدا رو و مسیولین زو و مملکت رو و دولت رو ووو مقصر میدونن ،، و اون ها همه چیز رو دلیل بدبختی مشکلاتشون میدونن الی خودشون و تفکرشون !!!
و اینجاست که شیطان ادم ها رو گمراه کرده و اون ها رو ناسپاس کرده !!!
(( خب افرین برای اینکه شیطان من زو هم گمراه نکنه میتونم هر روز صبح که از خواب بلند شدم این جمله رو با خودم تکرار کنم که :
خدایا هدایتم کن به راه راست ،، به راه کسانی که به اون ها نعمت دادی و نه گمراهان و نه غضب شدگان ))
خب اینم رد پای من از گام هشتم،، خدایا کمکم کن گام ها رو تا انتها بردارم.
خدایا شکرت که دروازه ی جدیدی از اگاهی به رویم گشودی
به نام خدای مهربان و روزی رسان
گام هشتم
سلام و احترا م
یک قشر خیلی زیادی از ادم ها که به اون قشر به اصطلاح مثبت اندیش میگن خیلی زیاد به دنبال حاشه هستند و از اصل خودشون دور شدن ..
بحث کردن با هر دلیل و منطقی و به دنبال حواشی بودن با هر دلیل و منطقی یعنی توجه به ناخواسته ها
مراقب باسم که مثل اکثریت به دنبال حواشی نباسم و سرم توی کار خودم باسه ،، به قول یکی از دوستان من سرم روی گردن خودمه !!!
اینقدر سرک نکشیم توی زندگی دیگران.. اینقدر هی نخوایم بحث های بیهوده سیاسی کنیم ..
قشر بی هدف جامعه اغلب دنبال حواشی هستند تا وقتشون رو هدر بدن..
من باید هدفمند باسم و هدف های واضح داشته باشم… یعنی من در عین حال که آرزوهایی دارم و در عین حال که دریم بورد دارم باید هدف های واضح و مشخص داشته باشم و باور داشته باشم که دیر یا زود بهشون میرسم ،، ولی باید حواسم باشه از حواشی دوری کنم و سرم روی کار و زندگی خودم باشه و نخوام دیگران رو قضاوت کنم ..
هر روز باید روی ذهنم کار کنم و فکزم رو قویتر و قویتر کنم .. فکر من مصل یه عضلس که هر چی روش کار کنم قویتر میشه.. قدزت تفکز من میتونه هی رشد کنه و قویتر بشه …
قدرت تفکر من میتونه در جهت مثبت رشد کنه و قدرت تفکر من میتونه در جهت منفی هم رشد کنه ..
ادمی که قدرت تفکرش در جهت مثبت رشد کرده به دنبال حواشی و بحث کردن و قانع کردن دیگران نیست بلکه به دنبال پیشرفت و بهبود و رسیدن به ارزوهاشه و اهل داد و بیداد و هارت و پورت کردن نیست ،، ادعا نمیکنه ،، قضاوت نمیکنه .. بلکه مشاهده میکنه و گذر میکنه و رهاس و در لحظس.. اما چیو مشاهده میکنه ؟؟ زیبایی ها رو مشاهده میکنه و نمیچسبه بهشون و رهاس .. چون میدونه در روزهای بعد و در لحظات بعد زیبایی های بیشتری در انتظازشه !!! چون این ادم میدونه خودش با ذهنش و قدرت تفکرش داره زندکیش زو خلق میکنه و برگی در باد نیست که اون رو باد هر جایی خواست ببره !!
ولی اگر قدرت تفکر در جهت منفی رشد کنه .. نتیجش میشه یک فردی که خیلی توی در و دیواره و با همه درگیره.. با خودش با خدا با دیکران با دولت ووووو همه چی درگیره !!! مثل همین قشر به اصطلاح روشن فکر که با همه چی درگیرن !!!
من باید یاد بگیزم ناظر و مشاهده گر باشم… ناظر بر افکازم بشم .. چی توی ذهنم میگذره ؟؟ باید حواسم بهش باشه.. اگر این فکره حس بدی بهم میده باید اون فکر رو تحلیل کنم و آنالیز کنم تا به حس خوب برسم ..
پس در کل از حواشی دوری کنم .. میدونم همیشه این موضوع رو یادم میره که از ادم های منفی دوری کنم .. اشکال نداره باز هم یاداوری میکنم و یاداوری میکنم ووووو تا زندگیم شکوفا و شکوفا تر بشه ..
البته که بهتر شده و کمتر منفی ها دور و برم هستن .. چون خودم کمتربه دنبال بحث کردن و قانع کردن دیگران هستم و کمتر غر غر میکنم و کمتر میخوام دیگران رو تغییر بدم و کمتر میخوام هی این صحبت ها رو به بقیه انتقال بدم..
زندگی میتونه زیبا باشه اگر ذهن من زیبا بشه
خدایا شکزت
سلام
از وقتی دارم هر روز فایل های روز شمار تحول زندکی من رو گوش میکنم و رد پا میذارم.. به نظرم ارامشم بیشتر شده.. کمتر نگران اینده هستم.. و جالب تر اینه که اکثرا تنها هستم و یک فضای ایزوله دارم که با خیال راحت فایل ها رو گوش کنم..
یادم میاد قبلاها که خیلی خوب و هر روز روی ذهنم کار میکردم اغلب اوقات توی سفر بودم..
پس بهترین راه کار کردن روی باورها اینه که هر روز یک زمانی رو برای گوش دادن یا نوشتن فایل ها کنار کاری که انجام میدیم اختصاص بدیم ارام ارام که هر روز اینکارو تکرار میکنیم جهان کارها رو برای ما ساده تر میکنه اگر غر نزنیم و بحث نکنیم و انتقاد نکنیم و اعصاب خودمون زو خورد نکنیم و ارامشون رو حفظ کنیم و سزمون به کار خودمون باشه…
شما از سال ۸۵ به طوری جدی هر روژ داری روی خودت کار میکنی … ۱۶ ساله !!! و از همون روز اولی که روی خودت کار کردی با تعهد بالا تمرکزت روی نکات مثبت بوده و مواظب قدرت کلامت بودی !!! یعنی حتی توی شرایطی که راننده تاکسی بودید به شدت مواظب این بودید که بحث نکنید و غر نزنید و ووووو … اگر من ارامشم رو حفظ نکنم و همش غر بزنم و اعصاب خودم رو خورد کنم زندگیم تغییر نمیکنه که !!!
خیلی راحت میتونم به زیبایی ها توجه کنم.. خیلی راحت حین رانندکی اگر به سمت چپ جاده توجه کنم ناخوداگاه فرمون ماشین میره اون سمت..
پس به خواسته هایم توجه کنم .. حتی اگر الان شرایط ناجالبی دارم تمرکزم رو از روشون بردارم و در مورد رویاهام با خودم و خدای خودم صحبت کنم..
نقش قضاوت :
قبل از اینکه بخوایم ادم ها رو قضاوت کنیم و رییس جمهور یا رهبر یا مسئولین رو قضاوت کنیم خودمون رو جای اونا بذاریم .. به خودمون بگیم ایا اگر من هم یه همچین مسئولیت خطیری داشته باشم ایا اشتباه نمیکنم که من همش منتظرم رییس جمهورم برام کاری انجام بده !!!! خب چرا غر میزنی ؟؟ مردی خودت رییس جمهور شو !!! پس هیچ کس رو قضاوت نکنیم …
طرف هیچ مسئولیتی توی زندگیش نداره و باری به هر جهته و همش داره این و اون رو قضاوت میکنه و تهمت میزنه !!!
به خودت بگو اگر رییس کارخونه یا شهر یا فرماندار یا هرچی بشی ایا اشتباه نمکنی !!! اصلا از نظر توئه که اون داره اشتباه میکنه چون تو که اون بالا نیستی ببینی چه خبره !!!!
یه کارمندی رده پایین که حقوق بگیره هیچ وقت نمیتونه رییسش یا صاحب یه کارخونه رو که هزار تا کارمند داره و کلی مسئولیت داره رو قضاوت کنه !!!
👈 توی همین کامنتی که نوشتم به یک باور محدود کننده رسیدم اونم اینه که :
من اگر موفق شم دردسر ها و مسئولیتم خیلی زیاد میشه !!!!
هر سالم همین داستان ها هست که یه عده همیشه دیگران رو قضاوت میکنن..
مورد بعدی:
تمساحه رو فکر کنم با اسنایپ ترکوندید ازه !!!؟؟
سلام.
سوالات و جواب ها:
💥 ۱)در مورد شرایط حساس کنونی توضیح بدید؟
این شرایط همیشه بوده و هست.ما هستیم ک باید فکرمون متغیر باشه و بتونیم جوره دگ ای فکر کنیم و ذهن زو کنترل کنیم و متفاوت از کلیت جامعه فکر کنیم تا نتیجه متفاوتی بگیریم و افکارمون رو طوری جهت دهی کنیم ک به احساس بهتری برسیم.وما قرار نیست هر اتفاقی میوفته و هر موجی میاد خودمون رو بندازیم توش ک مارو با خودش ببره ک..
ادمها به صورت ناخوداگاه منتظرن یه انتفاقی بیوفته یه بهانه ای داشته باشن ک چرت و پرت بگن..و من باید واقعیت رو خلقدکنم نه این که واقعیت دیگران من رو خلق کنه.
و قاعدش اینه ک میخوایم زندگیمون رو جریانات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و فلان و بهمان بسازن یا اینکه ک ما خودمون یه مسیری رو ایجاد میکنیم؟
و اگر من مثل بقیه مردم فکر میکنم و عمل میکنم و واکنش میدم و کمپین راه میندازم و فلان و بهمان من هم چیزی بیش از اونها خلق نمیکنم…
اقاااااا مهم نیست با چه منطق محکمی داری خودتو قاطی این جریانات میکنی اگر واردش شی تو هم الوده میشی چه بخوای چ نخوای..
دستتو با هر منطقی بکنی تو اتیش دستت میسوزه..و با هر منطقی از اوضاع کشور بنالی و شکایت کنی و بری توی این جریانات الودش میشی و ادعای روشن فکریم نکن ک من دلسووووووززززز حادثه دیدگاااان هستممم نه اگه خیلی ادعات میاد برو مشکلو حل کن به جای چرت و پرت گفتن بشین بزرگ فکر کن و ایده بده و حل مسئله کن..
با مقاومت کردن با بحث و انتقاد و جدل کردن و فحش دادن به دولت و فلان و اینا خودت الوده میشی…
هر بحثی ک میخواد باشه..حتی تو فک و فامیلت..
شرایطو دوس نداری؟ بحث نکن جدل نکن به زیبایی های اطرافت توجه کن و وقتی ک از لحاظ فرکانسی مثل بقیه فکر نمیکنی از لحاظ فیزیکی بدون شک و تردید جدا میشی از اون جامعه
تمام پیشرفت های بشر بر پایه حل مسئله بوده و فیدبک گرفتن از اشتباهات و نقص ها بوده..
مهم نیست الان شرایطتتون چیه وقتی ک از لحاظ باوری و فرکانسسی تغییر میکنید جهان جابه جاتون میکنه اگر ترس هاتون رو بشناسید..و دگ اون ادمای دری وری و دربو داغون قبلی اطزافتون کمتر و کمتر میشن..
………………………………
💥۲)دوره قرانی چیه ؟
همون دوره دوازده قدمه ک برای شروع تعییرات وسیع ازین دوره شروع کنید..
……………………………
💥۳) در مورد انتقام گرفتن توضیح بدید؟
هر وقت بخوایم به کسی ضربه بزنیم در واقع به خودمون ضربه میزنیم و خیلی موقع ها نمیتونیم به اون طرف ضربه ای بزنیم بلکه خودمون آسیب میبینیم..چون ک نمیتونی سرنوشت کسیو تغییر بدی ..با کینه و حسد و انتقام خودت الوده میشی و ضربه میخوری..
…………………………………………..
💥۴)در مورد تمساح دریاچه چی شدش؟
یه اسنایپر خفن اوردیم زدیم محوش کردیم اصن پودر شد بدبخت بیچاره..😂😂😂😂( البته تو این لایو توضیح داده نشده)
…………………………………………….
💥۵) بهترین کتابی ک خوندید؟
وقتی ک شما خودتون تغییر میکنید اصن چیزی به نام بهترین وجود نداره .وقتی ک شما توی مسیر درست حرکت میکنی توی هر زمانی ک نیاز داشته باشید به هر اگاهی ک شمارو به یک مرحله بالاتر ببره خدا توی مسیرتون میاره و بعد شما ازون استفاده میکنید و بعد جهش میکنید واقعا و بعد میگید این بهترینه..چون اون فردی ک داره تغییر میکنه یکسری نیاز ها داره برای تغییرات بیشترش و بعد هدایت میشه و در واقع پاسخ داده میشه از طرف خداوند به اون نیاز و بعد اون اگاهی در واقع مثل یک قطعه پازل میمونه ک میاد قشنگ صاف میشینه سر جای خودش و تصویر کامل میشه و بعد احساس خیلی خوبی داره و به همین صورت ادامه داره
❤❤❤