سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- اگر مثل اکثریت جامعه فکر کنی و کانون توجه شما مثل آنها عمل کند، همان شرایطی را تجربه می کنی که اکثریت تجربه می کنند؛
- به جای واکنش به اتفاقات نادلخواه، کانون توجه خود را معطوف به آنچه کن که می خواهی؛
- منطق هایی برای “روی برگرداندن” از ناخواسته ها؛
- من باید جریان زندگی ام را با کانون توجه ام بسازم نه اینکه با موجی پیش بروم که حاصل باورهای محدود کننده اکثریت جامعه است؛
- ذهنیت خالق یعنی: مراقبت از کانون توجه؛
- اکثریت جامعه، از صلح درونی با خود خارج شده اند؛
- هر وقت خواستی از آدمها ایراد بگیری، از خودت بپرس: “آیا تاکنون اشتباه کرده ام؟”، اگر جواب منفی بود، آنوقت به خودت حق قضاوت بده؛
- کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه؛
- وقتی از اتفاقات نادلخواه اعراض کنی و به آنچه می خواهی توجه کنی، از بدنه جامعه جدا می شوی؛
- خداوند در لحظه، به نیازها پاسخ می دهد؛
- به اندازه ای که ساز و کار جهان را درک می کنی و به آن درک عمل می کنی، با خداوند هماهنگ می شوی؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده164MB31 دقیقه
- فایل صوتی live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده30MB31 دقیقه
بنام رب رزاق و هدایت گر
سلام و درود به استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی
سلام و عرض ادب و احترام به خانواده صمیمی عباس منش ️
من تو این موضوع فکر میکنم به جایگاه خوبی رسیده باشم البته هنوز خیلی جای کار دارم.
تمام دوستان شاغل میدونن که شما تو محیطی باشی که تقریبا صد در صد همکارهات دارن درباره مسائل روز حرف میزنن و از همه چی مینالن و هر کدوم اخبار و از تمام شبکه های خبری میشنون و وقتی میان سر کار ،میخوان اطلاعات شون به رخ هم بکشن و هر کدوم واسه خودشون یه سیاستمدار هستن، بعد این وسط تو ساکت واستی و نگاه کنی و هیچی نگی ،خیلی سخته که بتونی اینطوری رفتار کنی، اونقدر جو و شرایط و انرژی منفی اون جمع زیاده که ناخودآگاه تورو به سمت خودش میکشه و مجبورت میکنه که یه چیزی بگی ، یا حداقل یه سوالی بپرسی، چون واقعا نگران میشی ، چون همه یکدست دارن یه موضوعی و میگن و تو پیش خودت میگی یعنی چی میخواد بشه؟
اوایل خیلی برای من سخت بود اینطوری رفتار کردن و ساکت موندن. یادمه استاد میفرمودند که نگران حرف های مردم و اتفاقات اطراف تون نباشید ،اگر قرار باشه شما از چیزی خبر دار بشید به یه طریقی بلاخره اون خبر به شما میرسه، نگرانش نباشید. این حرف استاد مثل آبی روی آتیش بود برای من و من و خیلی آروم کرد و همین جمله کلا رفتار من و در محیط کار و هر جای دیگه ای کاملا تغییر داد. من نمیتونستم گوشم و ببندم و اون حرف ها رو نشنوم ، پس اولین کاری که کردم اومدم تو محیط کار خودمو از بقیه جدا کردم و میرفتم تو تنهایی خودم ،یه جایی که نمیتونستم جدا بشم برای اینکه نشنوم ایر پاد میذاشتم ،البته تا همین الان دارم این کارو میکنم.
چقدر آرامش و تمرکز من برای کار کردن روی خودم بیشتر و بیشتر شد. بعدشم دیدم هیچ اتفاق خاصی نیفتاد برای من که از هیچی خبر نداشتم، و به چیز خاصی نرسیدن اونایی که کارشناسان سیاسی شده بودن و فقط هر روز حالشون بد و بد تر میشد.
این مدل رفتار من که اعراض از اوناست و توجه به خواسته هام باعث شده که من کاملا از فضای فکری اونا فاصله بگیرم هر روز حال خوب و خوب تر و اتفاقات بهتری و تجربه کنم.
طبق فرمایشات استاد که کلام خداوند رو بیان میکردند، فرمودند ما حق نداریم که خودمان را قضاوت کنیم چه برسه به دیگران…
ما هیچ وقت حق نداریم درباره شرایط و وضعیت هایی که توش نبودیم نظر بدیم چراکه ما از قبل و بعد اون جریان هیچی نمیدونیم تو اون شرایط چه اتفاقاتی افتاده و اشخاصی که تو اون اتفاق بودن تو چه شرایط احساسی بودن ،شاید ما تو اون شرایط خیلی بدتر از اونا عمل میکردیم ،پس حق قضاوت نداریم.
عمل کردن به این اصول چنان آرامشی در وجودمان ایجاد میکنه که احساس میکنی با خداوند تنها شدی.
در پناه رب رزاق و هدایت گر