live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده

سرفصل آگاهی های این فایل شامل:

  • اگر مثل اکثریت جامعه فکر کنی و کانون توجه شما مثل آنها عمل کند، همان شرایطی را تجربه می کنی که اکثریت تجربه می کنند؛
  • به جای واکنش به اتفاقات نادلخواه، کانون توجه خود را معطوف به آنچه کن که می خواهی؛
  • منطق هایی برای “روی برگرداندن” از ناخواسته ها؛
  • من باید جریان زندگی ام را با کانون توجه ام بسازم نه اینکه با موجی پیش بروم که حاصل باورهای محدود کننده اکثریت جامعه است؛
  • ذهنیت خالق یعنی: مراقبت از کانون توجه؛
  • اکثریت جامعه، از صلح درونی با خود خارج شده اند؛
  • هر وقت خواستی از آدمها ایراد بگیری، از خودت بپرس: “آیا تاکنون اشتباه کرده ام؟”، اگر جواب منفی بود، آنوقت به خودت حق قضاوت بده؛
  • کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه؛
  • وقتی از اتفاقات نادلخواه اعراض کنی و به آنچه می خواهی توجه کنی، از بدنه جامعه جدا می شوی؛
  • خداوند در لحظه، به نیازها پاسخ می دهد؛
  • به اندازه ای که ساز و کار جهان را درک می کنی و به آن درک عمل می کنی، با خداوند هماهنگ می شوی؛

برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده
    164MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده
    30MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1037 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نرگس پرورش» در این صفحه: 10
  1. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2230 روز

    من باید جریان زندگی‌ام را با کانون توجه‌ام بسازم نه اینکه با موجی پیش بروم که حاصل باورهای محدود‌کنندهء اکثریت جامعه است؛

    این باور قدرتمند کننده چند روز هست ک ذهن من رو به خودش مشغول کرده و در این چند روز مقاومت زیادی در برابر این باور رو در وجودم مشاهده کردم .

    متوجه شدم ذهنیت خالق من «کنترل کانون توجه » در برابر ذهنیت واکنش گرا و محدودکننده و حال بد کن در من ، ضعیفه و بسیار نیاز به مراقبت و پرورش داره تا بتونم این باور رو در خودم هرروز بیشتر و بیشتر بسازم ک من ایجاد کننده‌ی جریان زندگی هستم و نه برگی در باد روزگار .

    واقعا اینقدر واکنش گرا بودن و ناراحتی در زمانی که موضوع ناراحت کننده ای در جامعه رخ داده طبیعی و بدیهی و خوب و انسانی برای ما جلوه داده شده که در برابر این باور ک « من باید برای ناراحت نشدن و تاثیر بد نگرفتن در برابر ناخوشی‌های پیش آمده و تکراری جامعه ، برای خودم منطق ها و دلایلی بیارم که ذهنم رو متقاعد کنه و حالم رو بهتر» در نگاه اول خودخواهانه و بیرحم به نظر میاد . مثل صحبت استاد در دوره عزت نفس: ما باور کردیم که در زمان مرگ عزیز باید ناراحت باشیم و اگر ناراحت نباشیم انسان بدی هستیم .

    گاهی اینقدر این معیارهای اشتباهی که از خوب بودن و انسانیت به ما از طرف عرف و جامعه تزریق شده از ریشه خطا و نادرست هست ک اصلا تعجب می‌کنی که چطور اینهمه عمومی بودن و مثل همه بودن با مسیر قانون و مسیر خداوند و راه مستقیم فاصله داره و از زمین تا آسمان اختلافش هست !

    و خب باز هم صحبت استاد که درصدی که همیشه و در هر شرایطی میتونن ذهن خودشون رو کنترل کنن و باور داشته باشن خالق شرایط خودشون هستن نه اتفاقات و عوامل بیرونی در برابر عمومیت جامعه درصد بسیار کمی هستند ولی همین درصد کم نتایج بسیار بزرگی از موفقیت و رشد و پیشرفت در زندگی خود و جهان خلق کرده اند. قطعا جسارت میخواد که بخوای در دسته‌ی این افراد قرار بگیری و ذهنیت خالق رو در خودت رشد بدی .

    ذهنیتی که از مراقبت کانون توجه ت تغذیه می‌کنه و از روی گرداندن از ناخواسته‌ها .

    خود من بسیار نیاز میبینیم که به این باور و نگرش فکر کنم و الگو بیارم از افرادی که در برابر یک مشکل بزرگ و ناخوشایند که شاید هر انسانی رو از پا دربیاره اینقدر متفاوت و منحصر به فرد عمل کردن که اسطوره شدن ،تا هرروز این باور در وجود من تقویت بشه ک من هم میتونم در برابر ناخواسته ها اعراض کنم و با مراقبت از کانون توجه م ، تمرکز و توجه م رو هدایت کنم به دیدن خیر و برکتی که در هر اوضاع و شرایطی پنهان هست .

    خداوند یاورم باشه تا بتونم وقتی به موردی برمیخورم که احساسم رو دگرگون می‌کنه و حس و حالم رو بهم میریزه، کنترل ذهن رو در دست بگیرم و با بردنش به سمت زیبایی ها و اتفاقات خوب گذشته و حال و آینده م باز به مسیر درست برگردم ، مسیری ک به هدایت الهی دسترسی دارم و قدم ب قدم با اجرای هدایت از فضا و مدار احساس بد فاصله بگیرم .

    کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه؛

    من در مسیر کار با آموزه های استاد رشد و پیشرفتی که همیشه مد نظرم بوده و در زمان خواندن نتایج عزیزان هم خانواده عباس‌منشی‌ام می خواندم رو کسب نکردم و هنوز خیلی از خواسته ها هست که بهشون دست نیافتم و اون هم به دلیل تعهد ضعیف خودم بوده و بس ،که از خدا می‌خوام کمکم کنه تا بهتر عمل کنم ، اما با همه اینها این مورد که در برابر اتفاقات نادلخواه و یا صحبتهای نادلخواه واکنش های هیجانی بسیار زیاد نشان ندم و احساس نکنم دنیا به آخر رسیده و بتونم کمی خودم رو کنترل کنم و به خودم زمان بدم که اون شرایط عبور کنه و من آروم تر بشم رشد کردم و وقتی خودم رو با گذشته مقایسه می کنم متوجه میشم اون نرگس واکنشی قبل ک زود از کوره در میرفت و شاید دست به رفتار و واکنش های دیوانه وار میزد تغییر کرده و کمی در اوضاع نامساعد آرام تر و صبور تر شده…این واکنش نشان دادن در برابر ناخوشایندها آنچنان انرژی از انسان می گیره که تا بخواد دوباره به نقطه ای ک قبل از اون واکنش بوده برسه قطعا زمان زیادی رو از دست میده و این خودش می‌تونه اهرم رنج و لذتی باشه برای زمانی که میخوای از کوره در بری و واکنش تند و هیجانی نشون بدی ، فکر کنی و ببینی که نقطه ی پایان این واکنش تو چ حس و حال بدتری رو قراره تجربه کنی

    یه جورایی بعد از اون واکنش نامناسب انگار مشکل و سختی ناخوشایندی اون اتفاق رو برای خودت دوچندان کردی و انرژی بسیاری رو نیاز داری برای مدیریت کردن و پشت سر گذاشتنش.

    نکته‌ی مثبتی هم که امروز از کامنت یکی از دوستانم یاد گرفتم این بود که وقتی من در برابر بعضی از ناخواسته ها واکنش های تند و تیز نشون میدم به این معنی هست که من در اون مورد ضعفی دارم و باید به ریشه های اون ضعف و برطرف شدنش بیشتر فکر کنم .

    خداوند در لحظه، به نیازها پاسخ می‌دهد

    چه خدای زیبایی است خدایی که من دارم ، خدایی که ما داریم . خدایی که به محض اینکه در قلبم با صدای آرام صدایش میزنم به من پاسخ میدهد و مرا غرق در آرامش و احساس امنیت می‌کند و به من میفهماند که راه درست راهی است که وجودم را آرامش و احساس خوب دربر بگیرد .

    این احساس خوب و آرامش هم از جایی شروع می‌شود که من چشم از ناخواسته ها برمی‌دارم و به آنچه خواهان آن هستم و دوستش دارم نگاه میکنم .

    از کمبود و نداشته ها دور میشوم و به فراوانی و بودها توجه میکنم .

    خدایی که هروقت احساس میکنم کار از کار گذشته و چیزی درست میشه دوباره به چشم بهم زدنی اوضاع رو برام آروم می‌کنه تا بتونم در اون اوضاع آروم فکر کنم و امیدوار تر برای تغییر زندگیم برنامه بریزم .

    خدایا یاری ام کن که باعمل به این آگاهی های ناب ک در مسیر زندگی ام قرار دادی برای خود نتایجی بزرگ خلق کنم که الگویی بسازد از من به عنوان انسانی که در مسیر تو گام برداشت و به هرچه میخواست رسید و برای من هم بنویسند نتایج نرگس عزیز از عمل به آموزه های استاد عباسمنش…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2230 روز

    به نام خدا

    این برای دومین بار بود بعد از قسمت ۱۰۶ سفر به دور آمریکا که دقیقا در زمان اشتراک یک فایل توسط استاد در سایت، هدایت شدیم و با آگاهی های ناب ش و لذت یادآوری شون از زبان استاد همراه.

    خدایا شکرت ?

    این هم قطعا نشانه ای است از ربّ برای بودن در صلح درونی و هماهنگی با قوانین کائنات.

    باز هم خدایا شکرت ?

    من امروز بعد از مدتها این کلام استاد رو با همه وجودم درک کردم که می گویند:?

    فقط وقتی که خدای درون شان به ایشان الهام می کند که باید فایلی تهیه شود و صحبت هایی گفته شود و به اشتراک گذاشته شود ایشان جلوی دوربین می آیند. و یکی از نشانه های “به موقع بودن ِ آن صحبت ها” هم در دیدگاه بچه ها (جمع بی نظیر خانواده ام) نهفته است که با شور و شوق از استاد سپاسگزاری می کنند که چقدر به موقع پاسخ سوالات ذهنی شان را در کلام استاد دریافت کرده اند. و این نشانه، امروز در دیدگاه من هم ظاهر است.

    ماجرا را از زبان کلمات شرح می دهم :

    دقیقا شب قبل از اشتراک لایو در سایت(در همان ساعت هایی که درواقع لایو در اینستاگرام در حال اجرا بود) من با خواهر نازنین م که در آلمان زندگی می کند در حال گفتگو بودم که صحبت به اینجا رسید که او خبر اتفاقات اخیر ایران را از من پرسید که یکی از آنها سیلی بود که چند روز پیش برای بخشی از بلوچستان اتفاق افتاده … زمانی که من اظهار بی اطلاعی کردم و از خوبی و خوشی بارش باران گفتم و اظهار داشتم که تصمیم گرفته ام تا تمرکزم را بر اتفاقات خوب زندگی که در هر لحظه در حال روی دادن است بگذارم، از جمله که : هرروز در این مملکت عروسی ها و جشن های مختلفی برگزار می شود، تولدهای فراوانی ثبت می شود که بخاطرش خانواده های زیادی شاد می شوند، پول های زیادی به حساب افراد مختلف واریز می شود، خانه های زیبای زیادی در حال ساخته شدن است، ماشین های لوکس زیادی وارد و به فروش می رسند و… و چون آنقدر ها که باید رسانه ای نمی شوند دلیل بر کم بودن اهمیت شان و یا کمبودشان نیست…

    در اینجا بود که در جمله ای از طرف خواهرم به “بی احساس بودن” محکوم شدم چرا که گفت :

    بالاخره آدم هم دردی می کنه!!!

    من سکوت کردم و ادامه ندادم…

    اما همان لحظه بود که پاسخ و تایید مسیرم را به خداوند واگذار کردم و از او قلبا خواستم که ایمانم را قوی تر کند و گرچه من به هیچ عنوان شکی در اصل و اساس قانون فرکانس و تولید ش با توجه خودم نداشتم و بارها نتایج کوچک و بزرگ ش در زندگی ام نمایان و جاری بود و است اما چون” ابراهیم” خواستم که قلبم را مطمئن کند و باز هم به من ثابت کند که مسیر من مسیر درستی است…

    و معجزه ی بدیهی این درخواست از راه رسید:

    دیروز صبح وقتی که برای رسیده گی به کار دیگری جی میل م را باز کردم، با این پیام از طرف دوست داشتنی ترین مخاطب این روزهایم رو به رو شدم :

    نرگس عزیز! فایل جدید با عنوان “لایو استاد عباس منش شماره ۷” بر روی سایت قرار گرفت.

    آنقدر به وجد آمده بودم که همانطور ایستاده تمام متن را خواندم و این بی سابقه بود.

    هرچه جلوتر می رفتم بیشتر یقین پیدا می کردم و صدای درونی ام بلندتر می شد که این همان پاسخی است که منتظر ش بودی…

    … چقدر احساس بی نظیری است وقتی به این وضوح گفتگوی تو با خداوند در جریان است.

    تو می گویی و او هم می گوید.

    تو می خواهی و او هم اجابت می کند.

    تو می پرسی و او هم پاسخ می دهد.

    من زمانی قبل تر، وقتی از زبان استاد جریان این گفت و شنود خداگونه را می شنیدم و حتا می شنیدم که او حتا برای خرید و فروش هایش هم با خدا مشورت می کند و خدا شریک تمام زندگی اش است، تمام وجودم سرشار از شوق می شد و انگار واژه ها را می بلعیدم. من می خواستم. همین رابطه را. همین گفت و شنود را. همین پرسش و پاسخ را. همین شراکت را.

    و چه سعادتمند است کسی که خدا شریک و همدم ش باشد!

    چه بی نیاز است او که خداوند یاورش باشد!

    چه ثروتمند است او که خدا وکیل و ولی اش باشد!

    … من همیشه به استاد غبطه می خوردم که چه رابطه ای شگفت انگیز و دوسویه را با ربّ ش در حال تجربه کردن است.

    و خواستم از صمیم قلب ام.

    با تک تک سلول های وجودم خواستم .

    انگار این خواسته گم گشته ی تمام عمرم بود…

    و حال، این روزها

    فقط چند قدم جلوتر از شروع این مسیر نورانی و این سفر درونی، به قول مریم جان تمام زندگی ام پر شده است از این نشانه های صلح درونی ام و هرروز در حال نوشتن بسیاری از علامت هایی هستم که زبان خداوند بود برای گفتگوی با من :?

    در لحظه ای که استاد به واسطه ی اسپیکر گوشی، از تنها مالک من سخن می‌گوید ماشینی در مقابل م سبز می شود که بر شیشه اش حک شده :

    “فقط خدا مالک است”

    یا بیت شعرفارسی زیبا و خوش خطی در درس زبان انگلیسی نمایان می شود :

    “بیهوده نگردید به تکرار در این شهر/

    او طرز نگاهش به خدا، شعبه ندارد”

    ( من از تعجبم دهان ام باز مانده بود!)

    عبارتی در یک آهنگ ساده

    و حتا موسیقی بی کلام interestellar

    و یا آیه ای در کامنت نازنینی چون جناب شهیدی و…

    و…

    ( این روزها خدا هم صحبت لحظه به لحظه ی من شده)

    و امروز هم این پاسخ واضح و تمام و کمال :

    لایو استاد

    خدایا شکرت ?

    تماشای چهره ی همیشه مطمئن و آرام استاد در فضای زیبای خانه ای که هرگوشه اش بوی قانون می دهد( من عاشق جز جز آن شده ام: آن آینه های قدی با آن نور زیبای چند رنگ پس زمینه شان ، آن تابلویی که با خط ساده ی انگلیسی نوشته:

    Enjoy the little things

    و یا عبارت بی نظیر

    In God we trust)

    ، در قاب ال ای دی خانه، نعمتی است که به قول استاد درصد کمی از مردم من تجربه ش می کنند و معجزه ای است ارزشمند که باید بخاطرش شکر گفت.?

    چرا که این روزها خیلی ها با همین ابزار موجود در خانه های شان خوراکی مسموم را به خورد ذهن و روح شان می دهند و خود را در دنیایی از غم و نگرانی و ترس گرفتار می کنند.

    خدا رو شکر برای این همه اتفاقات زیبا و خواستنی ?

    و اما این فایل،

    “لایو بی نظیر استاد “، بداهه صحبت کردن تون رو دوست دارم استاد نازنینم .

    مثل توی فایل هدیه ی تولدتون که هربار می خواستید خداحافظی کنید اما باز یه بخشی از قانون رو بازگو می کردید، عاشق این خدام که خواه و ناخواه بر زبان تون جاری میشه.

    سپاسگزارم از شما که زبان گویای خداوند شدید برای من.

    شما واضح ترین و بلندترین صدای خدای من در این روزهایید.

    با شنیدن دقیقه به دقیقه ی صحبت هاتون به خودم افتخار می کردم.

    افتخار می کردم که از استادی چون شما، شاگردی چون من متولد شده.

    افتخار می کردم که از بس خودم رو با آموزه های شما بمباران کردم در لحظه ی صحبت خواهر م بلافاصله جوابی هم راستا با شما بر زبان م جاری شد

    شما بزرگ ترین تجلی نعمت ما در این روزهای با “خدا” بودن هستید.

    به قول دوست مون مریم در فایل تصویری شون : ?

    این نتیجه نیست؟؟؟

    مگر چند نفر حتا در این روزها چون شمایی داره که اینقدر عاشقانه و با اطمینان کلام خداوند رو در گوش ش زمزمه کنه و قلب ش رو مطمئن تر و ایمان ش رو قوی تر کنه.

    وقتی شما زمانی تنهای تنها در بندرعباس قدم می زدید و خدا رو برای خودتون تکرار می کردید و اشک می ریختید و احساس خوشبختی داشتید، ما چقدر خوشبختیم که در جمع این خانواده و با حضور پدری چون شما خدا برامون تکرار میشه و اشک شوق بر چهره مون جاری ه.

    به شما افتخار می کنم که توحید، ناب ترین مکتب بشریت رو به من آموزش دادید و من رو در مسیری به بلندای تاریخ بشر وارد کردید، مسیری که موفق ترین ها، ثروتمند ترین ها، شادترین ها و خوشبخت ترین ها در اون گام گذاشتن و بس.

    با تمام قلبم دوستت دارم

    و قطعا مسیری را که تو راهنمایم هستی انتخاب می کنم و می شوم جزو همان عده ی قلیلی که “خلق کننده ی” شرایط هستند نه “واکنش گرا”.

    گروهی که “توحیدی” هستند و قدرت را از آن خدای واقعی می دانند نه خدایان دروغی.

    من قدم های اول را با صلابت و اطمینان کامل برمی دارم و :

    “تعهد می دهم که بپذیرم من با باورها و کانون توجه ام زندگی ام را خلق می کنم.”

    و من توانایی تغییر باورهایم را به کمک کنترل کانون توجه‌ام و تغییر ورودی‌های ذهنم‌، دارم.

    من می پذیرم که بالاترین و بزرگترین ماموریت زندگی ام به دست آوردن مهارت کنترل ذهن است، چرا که در این صورت با اصل م هماهنگ خواهم بود و هماهنگی با اصل یعنی صلح درونی ?

    من می پذیرم که باید در دل هرماجرایی هرچند به ظاهر فاجعه بار به دنبال نکات مثبت بگردم و شکارچی زیبایی ها و خواستنی های هر لحظه باشم و آنها را تایید و تحسین کنم تا به زندگی ام دعوت شوند.

    من از خداوند برای خودم و همه مان تعهدی پولادین طلب می کنم تا این روند، این سفر و این مسیر را ادامه دهیم تا با افزایش فاصله ی فرکانسی مان با جامعه ی کنونی به جامعه ای هدایت شویم متناسب با فرکانس های ناب صلح درونی مان، و در آن جا آسان تر بر تعهد مان استوار بمانیم و تکامل مان را به سمت توحید پیش ببریم. ?

    من مشتاق آن روز هستم که وعده ی تو استاد نازنین م عملی شود و در پارادایس جشنی برپا کنیم به پاس متعهد ماندن مان به این مسیر.

    خدایا شکرت ?

    من عاشق تو، این مسیر پربرکت و استاد راهبری که برایم درنظر گرفته ای هستم

    دوستتان دارم

    خداوند عاشق ماست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  3. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2230 روز

    سلام به برادر نازنینم جناب شهیدی ?

    من گاهی پیش آمده که از تصمیمی که برای مهاجرت گرفته ایم در حالی که هیچ ایده و راهکاری هم برایش نداریم

    ابزارهایی به دست شیطان ذهن داده شده و با نجواهای ش که همیشه وعده ی فقر و بدبختی و بی چیزی و… داده ترسیده ام و نگران شده ام، اما وقتی بارها و بارها قانون در کلام استاد و اعضای خانواده ام چون شما برایم یادآوری شد که “وقتی تو تغییر کنی همه چیز حتا از لحاظ فیزیکی و مکانی تغییر خواهد کرد و این کار را جهان انجام می دهد”… خیالم آسوده می شود و قلبم مطمئن می گردد( الا بذکر الله تطمئن القلوب ).

    امروز هم وقتی برای چندمین بار کامنت خدایی شما را خواندم

    آنجا که آیه های هجرت را آورده بودی،

    انگار باری که بر وجودم سنگینی می کرد در یک لحظه توسط نیرویی فوق العاده از سینه ام برداشته شد و من غرق در سبکی به پرواز درآمدم.

    چقدر من عاشق این آیه ها شدم.

    و چقدر از تو برادر نازنینم سپاسگزارم که دست خدا شدی تا این جملات را برایم در این صفحه حک کنی تا من به صفحه ی” دیدگاه های مورد علاقه من ” دیدگاه دیگری را بیفزایم تا هربار که به یادآوری نیاز داشتم تا قلبم مطمئن شود و ترس از هجرت به ایمان بدل گردد دوباره کامنت ت را مطالعه کنم.

    سپاسگزارم از تو و از خدای مان ?

    دوستت داریم

    خداوند عاشق توست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  4. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2230 روز

    سلام لیلای نازنین

    وقت بخیر ?

    کامنت ت بسیار آگاهی دهنده بود خصوصا جایی که آگاهی های دوره ی آفرینش رو بیان کردی با ولع اون ها رو دریافت کردم.

    برای تجسم جالبی که در مواجه با مسائل داری و تغییر نگاه ت با به آسمان رفتن و بعد اون مساله رو دیدن بسیار زیبا بود.

    خوشحالم برای خودم و خانواده ی عباس منشی م که به راه راست هدایت شدیم، راه کسانی که به آنها نعمت داده شده، نه کسانی که بر آنها غضب شده و نه گمراهان.

    خدا رو شکر ?

    دوستت دارم

    خداوند عاشق توست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2230 روز

    سلام دوباره بر خواهر نازنین عباس منشی ام لیلا کیایی عزیز🌼

    سپاسگزارم و خوشحال.

    چقدر اینجا همه چیز زیباتر است خدای من!

    شکرت 🙏

    برای دعای زیبا ت برای ما، من و نازنین همسرم هم سپاسگزارم 🌼

    خیلی شیرین بود 😊

    آره من تازه الان بخش دوم این آیه رو به گوش جانم رسید که خداوند می خواد تا اجابت ش کنم و بهش ایمان بیارم تا اون هم من رو و خواسته هام رو اجابت کنه.

    این درک فوق العاده بود برای من.

    خدا رو شکر 🙏

    دوستت دارم ❤️

    خداوند عاشق توست ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2230 روز

    سلام به افسانه ی نازنین خواهر عباس منشی ما 🌼

    تعجب کردم از اینکه وقتی روی رای کلیک کردم متوجه شدم قبلا بهت رای داده بودم، در واقع اولین روز که کامنت ت لایک خورده بود خونده بودم. بهت تبریک میگم. برای هدایت ت.

    امیدوارم داستان هدایت ت رو هم قسمت مخصوص ش بنویسی تا همه مون یادمون بمونه که چقدر بدیهی معجزه رخ میده وقتی در مدار درست قرار می گیریم.

    از کامنت ت و تکرار قانون لذت بردم و ازت سپاسگزارم 🌼

    دوستت دارم ❤️

    خداوند عاشق توست ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2230 روز

    سلام بر طیبه ی نازنین با آن لبخند دلنشین ت 🌼

    من هم برای تو و پاسخ سرشار از عشق ت و نگاه نازنین ت بر کامنت م سپاسگزاری و قدردانی می کنم و خدا رو شکر می کنم 🙏

    چقدر زیبا بود که :

    “با خدا باش، پادشاهی کن”

    چقدر خوب بود و به دلم نشست.

    چقدر دوست دارم نوشته ی بچه ها رو که توحید ازشون می باره.

    اینجا جز بهشت چی می تونه باشه 😊

    یادت باشه

    دوستت دارم ❤️

    و خداوند عاشق توست ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2230 روز

    سلام بر نسرین آزاد عزیز 🌸

    وقت بخیر 🌼

    خدا رو شکر و خوشحالم خواهر خوب عباس منشی ام که خداوندبه نوشته های من هدایت رو برات رقم زد و نشانه ای برات فرستاد.

    خدا رو شکر 🙏

    دوستت دارم ❤️

    خداوند عاشق توست ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2230 روز

    سلام به خواهر نازنین عباس منشی م🌸

    وقت بخیر🌼

    چقدر خوشحالم برای حال خوب و حس عالی ت که از لا به لای نوشته هات هم میشه دریافت ش کرد.

    بهت تبریک میگم.🦋

    چه جمله ی تاکیدی زیبایی بهم یاد دادی :👇

    🌟من صاحب یک شغل اینترنتی عالی هستم که توسط انسانهای فرشته صفتی ک در جهت خیر و صلاح من هستند به من معرفی شده”🌟

    من هم قلبا خواهان چنین فعالیت و کسب و کاری هستم تا بتونم به راحتی و از طریق کاری که بهش عشق می ورزم درآمد کسب کنم و خواسته ی قلبی م هم فعالیت در گروه تحقیقاتی عباس منش هست.

    به امید خدا که با طی تکامل م به زودی و به بهترین شکل دریافت ش کنم. 🙏

    برای تو و خودم بهترین ها رو آرزو می کنم که بودن در مسیر هدایت های الهی و هماهنگی درونی هست. 🙏

    دوستت دارم ❤️

    خداوند عاشق توست ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2230 روز

    سلام سمانه ی نازنینم 🌼

    خواهر عباس منشی زیبای من❤️

    سپاسگزارم برای حس عالی و نابی که با پاسخ ت به دیدگاه هام به من منتقل می کنی 😊

    و خدا رو شکر می کنم که می تونم زبانی باشم برای گفتن هرآنچه “خدا” ست🙏

    امیدوارم این روزها بهترین نتیجه ها و بهترین اتفاقات رو در حال تجربه کردن باشی و مثل من برات پر از نشانه های در صلح بودن با خود باشه. 🙏🎈

    دوستت دارم ❤️

    خداوند عاشق توست ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: