سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- اگر مثل اکثریت جامعه فکر کنی و کانون توجه شما مثل آنها عمل کند، همان شرایطی را تجربه می کنی که اکثریت تجربه می کنند؛
- به جای واکنش به اتفاقات نادلخواه، کانون توجه خود را معطوف به آنچه کن که می خواهی؛
- منطق هایی برای “روی برگرداندن” از ناخواسته ها؛
- من باید جریان زندگی ام را با کانون توجه ام بسازم نه اینکه با موجی پیش بروم که حاصل باورهای محدود کننده اکثریت جامعه است؛
- ذهنیت خالق یعنی: مراقبت از کانون توجه؛
- اکثریت جامعه، از صلح درونی با خود خارج شده اند؛
- هر وقت خواستی از آدمها ایراد بگیری، از خودت بپرس: “آیا تاکنون اشتباه کرده ام؟”، اگر جواب منفی بود، آنوقت به خودت حق قضاوت بده؛
- کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه؛
- وقتی از اتفاقات نادلخواه اعراض کنی و به آنچه می خواهی توجه کنی، از بدنه جامعه جدا می شوی؛
- خداوند در لحظه، به نیازها پاسخ می دهد؛
- به اندازه ای که ساز و کار جهان را درک می کنی و به آن درک عمل می کنی، با خداوند هماهنگ می شوی؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده164MB31 دقیقه
- فایل صوتی live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده30MB31 دقیقه
سلام به استاد عزیزم ، خانم شایسته عزیزم و دوستان ارزشمندم
یک روز از کامنت گذاشتن عقب افتاده بودم ، به خاطر همین امروز دو تا کامنت میذارم که با این پروژه هماهنگ باشم
خداوند رو هزاران مرتبه شکر که فرصت بودن توی مسیر ، امکان گوش کردن فایلها و کامنت گذاشتن رو برای من فراهم کرده …
توی این فایل استاد گفتن فک نکنیم که ما به این دنیا اومدیم که با جریان زندگی هماهنگ شیم ، من همیشه فک می کردم که اتفاقا من اومدم که هماهنگ شم . یعنی فک می کردم زندگی که پدر و مادرم داشتن رو باید ادامه بدم ، همون رنجها و کمبود ها و … اصلا یه جوری رفته بود تو ذهنم که اصلا مگه میشه جوری دیگه زندگی کرد !
اگه تو خانواده خوشبخت به دنیا اومدی لایق بودی و اگه نیومدی حتما لایق نبودی و حالا با تحمل این شرایط سخت به لیاقت میرسی و شاید در دنیای بعدی خوشبختی رو تجربه کنی !!!
مرسی استاد که انقد واضح این مطلب رو اینجا گفتید ، برای من مثل زنگ هشدار بود …
در ادامه برداشتهای خودم رو از فایل مطرح می کنم ، انشالله که درک بهتری برای من و دوستانم ایجاد کنه !
– این ما هستیم که باید ذهنمون رو کنترل کنیم ، چون اگه بخوایم مثل بقیه فک کنیم ما هم نتایج اونا رو میگیریم
پس روی ذهنمون کار کنیم که متفاوت از کلیت جامعه نتیجه بگیریم.
معمولا انسانهای عادی منتظر موضوع هستن تا بشینن در مورد اون صحبت کنن ، یعنی می خوان تا جریان زندگی ببرشون اما ما باید آگاهانه تلاش کنیم مثل بقیه نباشیم ، ما باید جریان زندگی رو بسازیم.
در واقع کل اشتباهات فکری بشر از این جا نشات میگیره که من کنترلی بر زندگی خودم ندارم .
– هر کسی باید یه راهی پیدا کنه که بتونه در شرایط خاص ذهنش رو کنترل کنه ، چون وقتی این کار رو انجام بدیم قانون جذب به نفع ما وارد عمل میشه .
افرادی هم که به خواسته هاشون رسیدن ، افرادی بودن که ذهنشون رو کنترل کردن .
– اگر با هر منطقی داریم به ناخواسته ها توجه می کنیم ، انگار دستمون رو کردیم تو آتیش . فقط با توجه به زیباییها زندگی ما تغییر می کنه …اگه درگیر شیم ، بحث کنیم ، مقاومت کنیم توی هر شرایطی یعنی داریم توجه می کنیم به ناخواسته ها.
– اگر بدونیم ذهن چه جور داره کار می کنه ، اگر اصلا کارکرد جهان رو بدونیم خیلی راحت خودمون رو با این قوانین تطبیق میدیم . اولش لازمه رو خودمون کار کنیم ، اما وقتی تغییر کنیم اصلا محیط اطرافمون هم ایزوله میشه و در نهایت هم به جایی هدایت میشیم که خودمون دوست داریم .
من واقعا خودم این رو تجربه کردم ، یعنی اصلا به اتفاقاتی که در سطح جامعه میفتاد توجه نمی کردم ، حتی سعی نمی کردم کسی رو قانع کنم و اینا … و خدارو شکر الان هم توی محیط کار و هم محیط خونه این داستانها به گوشم نمیرسه . جالب هست که مادرم هم از اخبار دیدن دست برداشته و با کمال میل همش یا آشپزی نگاه می کنه یا مستندهای حیات وحش و طبیعت :)
– زمانی که ما داریم روی خودمون کار می کنیم و متعهد هستیم ، جهان ابزارها رو مناسب تر می کنه که ما بفهمیم که داستان چیه و از این طریق به درک ما کمک می کنه و آگاهی مون رو بالا می بره .
در پناه خدا باشید استاد عزیزم ، خانم شایسته مهربان و دوستان گلم …