live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده

سرفصل آگاهی های این فایل شامل:

  • اگر مثل اکثریت جامعه فکر کنی و کانون توجه شما مثل آنها عمل کند، همان شرایطی را تجربه می کنی که اکثریت تجربه می کنند؛
  • به جای واکنش به اتفاقات نادلخواه، کانون توجه خود را معطوف به آنچه کن که می خواهی؛
  • منطق هایی برای “روی برگرداندن” از ناخواسته ها؛
  • من باید جریان زندگی ام را با کانون توجه ام بسازم نه اینکه با موجی پیش بروم که حاصل باورهای محدود کننده اکثریت جامعه است؛
  • ذهنیت خالق یعنی: مراقبت از کانون توجه؛
  • اکثریت جامعه، از صلح درونی با خود خارج شده اند؛
  • هر وقت خواستی از آدمها ایراد بگیری، از خودت بپرس: “آیا تاکنون اشتباه کرده ام؟”، اگر جواب منفی بود، آنوقت به خودت حق قضاوت بده؛
  • کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه؛
  • وقتی از اتفاقات نادلخواه اعراض کنی و به آنچه می خواهی توجه کنی، از بدنه جامعه جدا می شوی؛
  • خداوند در لحظه، به نیازها پاسخ می دهد؛
  • به اندازه ای که ساز و کار جهان را درک می کنی و به آن درک عمل می کنی، با خداوند هماهنگ می شوی؛

برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده
    164MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده
    30MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1037 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سیدمصطفی میردهقان» در این صفحه: 1
  1. -
    سیدمصطفی میردهقان گفته:
    مدت عضویت: 1921 روز

    سلام

    چندروز قبل من برای خرید رفتم و این که میگن در زمان مناسب مکان مناسب من دوتا مرغ برداشتم بدونی که ازجامعه خبرداشته باشم

    خیلی سعی کردم ومیکنم

    مواظب ورودی هام باشم

    درموردچی مینویسم

    فکرمیکنم

    کانون توجهم به چی هست

    ولی یک لحظه مواظب نبودم همراهی یک نفر کردم وفقط چند کلمه ای درمورد اون جنس صحبت کردم ودرهمین حین نکات مثبت رومیگفتم که خدایا بدونی که من بدونم چه خبره جنس روگرفتم وازدرک قانون خوشحال بودم

    میدونید اینو نوشتم که سندباشه وبیشتریادم بمونه

    چقدردوستان ورودی ها مهم هستن

    بعدبه طرف گفتم من چندجاسراغ دارم میرم واگربود واستون میگیرم ته ذهنم بازباورکمبود بود وخوشحال که جنس روگرفتم وداریم

    چندجارفتم نداشتن وگفتم خدایا شکرت من دنبا این جنس نرفتم این ور اون ور

    در همین هین به خودم اومدم ودیدم درسته جنس روداری ولی جای اون فرد تورفتی دنبالش وبه خودم گفتم ببین فقط یه لحظه غافل شدی ومواظب ورودیهات نبودی

    من این روباور کردم وبهش رسیدم بارها

    وقتی هم که شروع کردم به نوشتن همش مواظب بودم قانون ردرعایت کنم ودرموردچی میخوام بنویسم

    امیدوارم درست عمل کرده باشم

    ثروتمندباشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: