سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- اگر مثل اکثریت جامعه فکر کنی و کانون توجه شما مثل آنها عمل کند، همان شرایطی را تجربه می کنی که اکثریت تجربه می کنند؛
- به جای واکنش به اتفاقات نادلخواه، کانون توجه خود را معطوف به آنچه کن که می خواهی؛
- منطق هایی برای “روی برگرداندن” از ناخواسته ها؛
- من باید جریان زندگی ام را با کانون توجه ام بسازم نه اینکه با موجی پیش بروم که حاصل باورهای محدود کننده اکثریت جامعه است؛
- ذهنیت خالق یعنی: مراقبت از کانون توجه؛
- اکثریت جامعه، از صلح درونی با خود خارج شده اند؛
- هر وقت خواستی از آدمها ایراد بگیری، از خودت بپرس: “آیا تاکنون اشتباه کرده ام؟”، اگر جواب منفی بود، آنوقت به خودت حق قضاوت بده؛
- کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه؛
- وقتی از اتفاقات نادلخواه اعراض کنی و به آنچه می خواهی توجه کنی، از بدنه جامعه جدا می شوی؛
- خداوند در لحظه، به نیازها پاسخ می دهد؛
- به اندازه ای که ساز و کار جهان را درک می کنی و به آن درک عمل می کنی، با خداوند هماهنگ می شوی؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده164MB31 دقیقه
- فایل صوتی live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده30MB31 دقیقه
به نام خدای قانون ها سلام
می خواهم از آخرین حرف استاد شروع کنم به هر آگاهی که نیاز داشته باشیم خداوند در اختیارمان می گزارد برای رفتن به مرحله بعدی درست مثل یک قطعه پازل که سرجاش قرار می گیرد در نتیجه ما حال خوبی داریم.
مصداق بارزش برای من شرکت در پروژه خانه تکانی ذهن هست و احساس می کنم دارم آماده میشم برای ورود به دوره دوازده قدم برای تغییرات پایدار و بنیادین. مثال دیگه همین امروز که به صورت رندوم این گام های این پروژه رو گوش می کردم این حرف مریم جون که ما به عنوان عوامل سایت عباس منش مسئولیم سایت رو بهبود ببخشیم آنجا بود که گفتم من بخ عنوان یک دانشجو چه مسئولیتی دارم چه چیزی رو میتوانم بهبود ببخشم؟ به مسائل م چه جوری نگاه کنم نتیجه می گیرم با همین امکاناتی که دارم می توانم چی کار کنم؟ اونموقع بود که قدم قدم خداجونم هدایتم کرد برای بهبود در ساخت عروسک نمایشی از الگو پارچه و دوخت و…. همه رو خودش بهم گفت در صورتی که قبلش من فکر می کردم نمیشه. راه نداره تغییر ایجاد کرد باید ابزار و وسایل دیگه بگیرم اگر می خواهم کارم عالی و خاص باشه تا با ارزش باشه. اما به یادم آورد کار من همین طوری هم باارزش و زیبا هست به بخاطر این که من خلقش کردم به خاطر زمان و انرژی که گذاشتم و این طوری بود که امروز از ظهر تا اوایل شب افتادم روی دور بهبود و تغییر عروسک نمایشیم.
این یادآوری هست برای من که مریم همه چی رو تو با افکارت رقم می زنی با کنترل و مدیریت ذهن اگه همچنان فکر می کردی نمیشه اکه هدایت نمی شدی به سمت عوض کردن زاویه دیدت هنوز منتظر بودی فرصتی پیش بیاد بری وسایل تهیه کنی و دنبال طرح و ایده جدید و هزار جور کار دیگه بودی.
ببین توکل به رب العالمین چقدر کارت رو راحت کرد چقدر مسیر برات هموار و لذت بخش شد دست هاش رو امکانات رو به راحتی در اختیارت گذاشت.بله گل دختر قانون کار می کنه حواست باشه به چی توجه می کنی به این که چی میخوای یا این که از چه مسیر می خوای بری و دنبال چگونگیش هستی این خیلی خیلی مهم هست.
موضوع بعدی مریم دست کنی داخل آتیش سوختی تمام به ناخواسته هات با بهانه های مختلف توجه کنی لاجرم بر اساس قوانین از جنس همان اتفاق وارد زندگیت میشه. جر و بحث و مقاومت کردن = توجه به ناخواسته پس سعی کن آگاهانه دیدت رو عوض کنی و روی چیزی که می خوای بزاری ؛ چقدر سر مسائل مختلف بحث کردی و به نتیجه نرسیدی امت وقتی بعد یه مدت بیخیال بودی و توجه ات یه سمت و سو دیگه بود انگار خود به خود حل شد رفت به همین راحتی و سندی برای این که مریم قانون جواب می دهد.
قضاوت
عادت کردی در هر موقعیتی شروع کنی به قیاس کردن شرایط و اتفاقات و نظر دادن راجب کار افراد بابا آخه دختر خوب یکی بگه به تو چه مربوط سر پیازی یا ته پیاز این همه نظر دادی چی شد ؟ کجای دنیا رو گرفتی؟ رهاش کن بزار هرکس هرکار می خواهد انجام بده تو مسئول زندگی خانوادت نیستی تو مسیر خودت رو داری در ضمن واقعا از کجا معلوم اگه جای آنها باشی و همان تجربه ای که آنهادارند تو داشته باشی، بهتر عمل کنی ؟ معلومه که نه نمیتوانی من جای هیچ کس نیستم من جای خانواده ام نیستم من جای رئیس جمهور و مسئول فلان و بهمان نیستم من جای خودمم پس نمی توانم هیچ کس رو قضاوت کنم اگه خیلی دست چربی دارم بزارم روی سر خودم کلاهم رو باد نبره و مثل یه خانم بشینم روی افکار و باورهام کار کنم چه کارم به مردم والا.
خلاصه که باید روی باورهام بخ قول مریم جون حداقل روزی دوساعت کار کنم همین دوساعت دوساعت میبینم کلی حالم خوب شده کلی باورهام بهبود پیدا کرده و کم کم تغییر میکند و شرایطم عوض میشه. نگران این هم نباشم اگر جایی کنترل ذهنم از دستم در میره انسانیم اما مهم این که آگاهانه بخواهم ذهنم رو به سمت دیدن زیبایی های بیشتر تحت هر شرایطی به خصوص در شرایط نامناسب هدایت کنم که پاداش هاش بی نظیر هست. درواقع به واسطه تغییر نگاهم و فرکانس ام هدایت می شم به جاهای زیباتر در کنار آدم هایی که بیشتر با خودشون و خداشون هماهنگ هستند و در صلح اند. این قانون خداوند هست.
دست حق یار و نگهدارتان.
سلام به نام او و یاد او که ارامش بخش دل هاست .
استاد درست می گید همیشه این اتفاقات به همراه این جمله شرایط حساس کنونی بوده و هست ولی چقدر خوب میشه ما کنترل داشته باشیم روی ورودی ها تا حالمون بد نشه تا ارام باشیم . قضاوت کردن خیلی ساده کاری بسیار بسیار ساده اما این که خودمون جای دیگران بزاریم و از نگاه اون ها ببینیم و شرایط ان ها را درک کنیم کار هر کسی نیست جز اون افرادی که با خودشان در صلح هستند و راجب قوانین می دانند و در زندگی بهش عمل می کنند واقعا زیباست که بتوانی در این شرایط ذهنت کنترل کنی .
خودم بعد شنیدن این خبر از اطراف اصلا به این که حیف شدن فکر نکردم با خودم گفتم خوب تمام اون افراد با هر شخصیت و دیدگاهی که بودند در فرکانس مرگ بودن حتی اگه این اتفاق نمی افتاد در جاهای مختلف با شرایط مختلف میمردن و این که رب گفت وقتی لحظه مرگ برسه نه یه لحظه دیر میشه و نه یه لحظه زود اگه هرکدوم از افراد زمان مرگ شون نبود به نحوی زنده می ماندن پس این طور نبود که مردن بعدشم مرگ پایان زندگی نیست یه تولد دوباره و اون افراد به طرف رب شان حرکت کردند که این بسیار زیبا
خلاصه هیچ کس در مرگ دیگری مقصر نیست همانطور که گفتیذ کسی به دیگری نمی توانه اسیب بزنه چه برسه .بخواهد مرگش دخیل باشه
در پناه الله شاد و پیروز و ثروتمند و سعادتمند و سلامت باشید در دنیا و آخرت.