live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده

سرفصل آگاهی های این فایل شامل:

  • اگر مثل اکثریت جامعه فکر کنی و کانون توجه شما مثل آنها عمل کند، همان شرایطی را تجربه می کنی که اکثریت تجربه می کنند؛
  • به جای واکنش به اتفاقات نادلخواه، کانون توجه خود را معطوف به آنچه کن که می خواهی؛
  • منطق هایی برای “روی برگرداندن” از ناخواسته ها؛
  • من باید جریان زندگی ام را با کانون توجه ام بسازم نه اینکه با موجی پیش بروم که حاصل باورهای محدود کننده اکثریت جامعه است؛
  • ذهنیت خالق یعنی: مراقبت از کانون توجه؛
  • اکثریت جامعه، از صلح درونی با خود خارج شده اند؛
  • هر وقت خواستی از آدمها ایراد بگیری، از خودت بپرس: “آیا تاکنون اشتباه کرده ام؟”، اگر جواب منفی بود، آنوقت به خودت حق قضاوت بده؛
  • کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه؛
  • وقتی از اتفاقات نادلخواه اعراض کنی و به آنچه می خواهی توجه کنی، از بدنه جامعه جدا می شوی؛
  • خداوند در لحظه، به نیازها پاسخ می دهد؛
  • به اندازه ای که ساز و کار جهان را درک می کنی و به آن درک عمل می کنی، با خداوند هماهنگ می شوی؛

برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده
    164MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده
    30MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1037 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهره شریعتی» در این صفحه: 1
  1. -
    زهره شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1712 روز

    به نام خدا تنها یارو یاور من ❤️

    سلام به استاد گرامی و مریم عزیزم و تمام دوستانم در مسیر زیبایی ها💚

    استاد عاشقتم نمیدونم با چه زبونی بگم که هم عاشق خودتم هم عاشق خدایی که هدایتم کرد تا یکی از شاگردای شما باشم و قانون و بفهمم و درک کنم و از همه مهم تر عمل کنم

    همین چند روز پیش بود تا وارد روستامون شدیم یه اتفاق بد افتاده بود و همه داشتن راجبش حرف میزدن و من تا اومدم بگم وااااای چیشده چرا همچین اتفاقی رخ داده ؟؟؟؟؟

    یک آن به خودم اومدم و گفتم مگه قرار نشد ذهنتو کنترل کنی و مثل عده ی زیادی از مردم فکر نکنی و همونجا دیگه سکوت کردم

    یعنی یه جوری بود که هر جا رفتم و نشستم بحث افراد همون موضوع بود ولی من دریغ از یه کلمه گفت و گو و هر کس شروع میکرد به سخنرانی و قضاوت کردن یا اصلا اهمیت نمیدادم یا از اون محیط فاصله میگرفتم و از ته دلم خوشحال بودم که تونستم اونروز انقد خوب نجواهای ذهن و خاموش کنم و تمام تمرکزمو گذاشتم رو زیبایی ها و اتفاقات خوب و با خودم میگفتم به من چه ربطی داره چه اتفاقی افتاده هر فردی تو زندگی داره نتایج باورا ها و فرکانس های خودش و میبینه حالا من بیام راجبش حرف بزنم و دلسوزی کنم فقط خودم و از مسیر درست خارج میکنم و ورودی نامناسب وارد ذهنم میکنم

    و واقعا اونروز با اینکه همه حالشون خراب بود و دلسوزی میکردن من از ته دل خوشحال بودم و احساس خوبی داشتم

    و خوشحالی من به این معنا نبود که من انسان بی رحمی هستم و هیچ چیزی برام مهم نیست

    نه اصلا اینطور نیست من فقط سعی دارم توجه کنم به نکات مثبت تا هدایت بشم به زیبایی های بیشتر همین چون من خالق صد در صد زندگیه خودم هستم و میتونم با کنترل کانون توجه م زندگی مو خودم بسازم و برگی در باد نباشم

    من دوست ندارم هر جریانی و طوفانی من و با خودش ببره بلکه این من هستم که تعیین میکنم جریان زندگیم به چه سمتی بره همین😊😊😊😊

    استاد من از شما یاد گرفتم قضاوت نکنم و هر زمان خواستم اینکار و انجام بدم به خودم بگم اگه تو جای اون فرد بودی آیا واقعا اشتباه نمیکردی؟؟؟

    من میدونم عمل کردن به همین یه جمله ی شما میتونه تو زندگی خیلی بهم کمک کنه در مسیر خواسته هام

    الانم نمیگم اصلا قضاوت نمیکنم نه اینطور نیست بالاخره ما همه انسان هستیم یه جاهایی از دستمون در میره ولی تا جایی که بتونم سعی میکنم راجب دیگران و زندگیشون هیچ حرفی نزنم و تمرکزم بزارم رو زیبایی ها و خواسته های خودم

    خدایا شکرت شکرت شکرت که من جز هدایت شدگان در مسیر تو هستم و هیچ مقاومتی در برابر حرفای استاد ندارم و با جون و دل میپذیرم چون دارم نتایج استاد و میبینم 😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: