live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده

سرفصل آگاهی های این فایل شامل:

  • اگر مثل اکثریت جامعه فکر کنی و کانون توجه شما مثل آنها عمل کند، همان شرایطی را تجربه می کنی که اکثریت تجربه می کنند؛
  • به جای واکنش به اتفاقات نادلخواه، کانون توجه خود را معطوف به آنچه کن که می خواهی؛
  • منطق هایی برای “روی برگرداندن” از ناخواسته ها؛
  • من باید جریان زندگی ام را با کانون توجه ام بسازم نه اینکه با موجی پیش بروم که حاصل باورهای محدود کننده اکثریت جامعه است؛
  • ذهنیت خالق یعنی: مراقبت از کانون توجه؛
  • اکثریت جامعه، از صلح درونی با خود خارج شده اند؛
  • هر وقت خواستی از آدمها ایراد بگیری، از خودت بپرس: “آیا تاکنون اشتباه کرده ام؟”، اگر جواب منفی بود، آنوقت به خودت حق قضاوت بده؛
  • کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه؛
  • وقتی از اتفاقات نادلخواه اعراض کنی و به آنچه می خواهی توجه کنی، از بدنه جامعه جدا می شوی؛
  • خداوند در لحظه، به نیازها پاسخ می دهد؛
  • به اندازه ای که ساز و کار جهان را درک می کنی و به آن درک عمل می کنی، با خداوند هماهنگ می شوی؛

برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده
    164MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده
    30MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1037 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نیلوفر فولادی» در این صفحه: 1
  1. -
    نیلوفر فولادی گفته:
    مدت عضویت: 1635 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیزم ، خانم شایسته دوست داشتنی و همه اعضای خانواده عزیزم

    نکات مهم و آگاهی های فایل هشتم از پروژه گام به گام خانه تکانی ذهن:

    1_اگر ما بخوایم ذهنمونو برای خبرهای بد باز بذاریم همیشه همه جای دنیا خبر بد هست. این جمله ی “شرایط حسّاس کنونی” همیشه هست. ماهستیم که باید جور دیگه ای فکر کنیم. ما هستیم که باید ذهنمونو کنترل کنیم.

    2_اگر مثل بقیه مردم(کلیت جامعه) فکر می کنید و اگر مثل اونا عمل می کنید ، مطمئناً مثل اونا نتیجه می گیرید. نباید به خاطر اینکه بقیه اینجوری فکر می کنن ، یا بقیه شاکی ان، یا بقیه فلانن…منم جزئی از اون داستان بشم. جزئی از اون جریان بشم.

    دوست داری بشو ، ولی این قاعده رو یادت باشه که تو هم نتایجی رو می گیری که بقیه دارن می گیرن.

    ما کلّی رو ذهنمون کار می کنیم برای اینکه جور دیگه ای به قضایا نگاه کنیم. برای اینکه جور دیگه ای نتیجه بگیریم. ما نمی خوایم مثل بقیه کلّیت جامعه نتیجه بگیریم. توهیچ زمینه ای.

    3_اگر قرار باشه ما هراتفاقی بیفته بیایم بشینیم درمورد اون اتفاقه صحبت کنیم میشیم مثل بقیه جامعه ، که منتظرن یه اتفاقی بیفته بیان بشینن درموردش حرف بزنن صبح تا شب. انگار یه جریانی میاد و همه رو باخودش می بره. همه خودشونو سپردن به جریان و اجازه میدن که اون جریانه هرجوری دوس داره اینارو رهبری کنه! این جریانات هم هربار به یه شکلی هست.

    4_من باید زندگی مو بسازم ، نه اینکه “زندگی” داستان ِ منو خلق کنه. منو باخودش ببره. این طوفان تصمیم بگیره منو کجا ببره. اصلاً طوفانی در کارنیست. بادی ، جریانی در کارنیست که مارو باخودش ببره. ما جریانو خلق می کنیم. ما هرکدوممون ، جریان ِ زندگی خودمونو خلق می کنیم.

    ما باید تصمیم بگیریم که می خوایم زندگی مونو دیگران برامون بسازن ، جریان برامون بسازه ، سیاست های دولت ها و کشورها برامون بسازن؟ یا میخوایم زندگی مونو خودمون بسازیم؟؟

    تفکّر اشتباه از اونجا شروع میشه که آقا: من قدرتی در مورد خلق زندگیم ندارم! از اینجا کلّ اشتباهات فکری بشر شروع میشه.

    5_وقتی فضای فکری جامعه (اندیشه ی تبار) به یه سمت ِ منفی باشه ، همش بلا سرش میاد. دلیل ِ اتفاقات منفی توی جامعه اینه که یه عده ی زیادی ، 95 درصد اون جامعه ، درگیرن باهمه: باخودشون ، با دیگران ،…مقاومت های زیادی تو وجودشون هست. هماهنگ نیستن باخودشون. با خدای خودشون. آرامش ندارن از لحاظ درونی…و این نتیجه ی اون نگاهه.

    6_برای اینکه بتونیم ذهن خودمونو آروم کنیم تو شرایط نامناسب ، هرکسی می تونه یه روشی پیدا کنه. مثلا اینکه افرادی که مرتکب اشتباه شدن رو قضاوت نکنیم. ببینیم آیا خودمون هیچ کجای زندگی مون اشتباه نکردیم؟ بارها و بارها تو مسائل مختلف اشتباه کردیم. با اینکه می دونستیم اشتباهه ولی از دستمون دررفته. ما نمی تونیم مطمئن باشیم که اگر جای اون افراد بودیم همون اشتباه رو نمی کردیم.

    7_هرکسی توی هرجایی به هرنقطه ای رسیده به هرموفقیتی رسیده ، اصلن مهم نیست که اون موفقیت تحصیلیه ، شغلیه ، مالیه ، هرچی. کسی بوده که تونسته “ذهنشو کنترل کنه !”

    8_با هر منطقی با هردلیلی ، مهم نیست چقدر منطق قوی باشه اگر به چیزی توجه می کنی که نمیخوای تو زندگیت اتفاق بیفته ، داری با دست خودت همون شرایطو وارد زندگیت می کنی. اصلاً مهم نیست که چقدر دلایل قانع کننده ای داری برای اینکه من باید به این موضوع نادلخواه توجّه کنم ، باهرمنطقی شما دستتو بکنی تو آتیش دستت می سوزه. اصلاً مهم نیست دلیلتون چیه؟

    9_اگر جایی که هستی رو دوست نداری توجّهتو بذار روی زیبایی های اطرافت ، هدایت میشی به جاهایی که زیباتره! مقاومتی در کارنیست.

    اگر شما برید توی فضای مقاومت کردن و درگیر شدن ، بحث کردن جدل کردن ، دریک کلام داری به چیزی توجه می کنی که نمی خوای ، داری اونو به زندگیت دعوت می کنی.

    وقتی شما از لحاظ فرکانسی تغییر می کنید ، بدون هیچ تردیدی ، این کار ِ خداونده: “جهان جای شمارو از لحاظ فیزیکی تغییر میده، جابه جا می کنه.”

    10_ تمام پیشرفت های بشر توی تمام حوزه ها از اشتباهاتش نشات گرفته. توی همه موضوعات همه ی پیشرفت‌ها حاصل ِ تکامله. حاصل یک پروسه ای که احتمالاً یه عالمه خطا و اشتباه توش بوده.

    11_وقتی مثل بقیه فکر نمی کنید به خدا قسم مسیرتون از بقیه جدا میشه. نتایجتون ، شرایطتون، روابط عاطفی تون ، سلامتی تون ، ثروتتون ، همه چی تغییر می کنه. چرا ؟؟ به یه دلیل ساده: اینکه تو تغییر کردی. تو مثل بقیه فکر نکردی‌.

    12_بذاریم اگه افراد توی مسیر اشتباه هستن ، مسیرشونو برن. سعی نکنیم قانعشون کنیم که اشتباه می کنن. گذشت زمان خودش به اونها نشون میده. چیزایی که بهش خیلی مطمئنید ، اتفاقاً کمترین تلاش رو می کنید که دیگرانو درموردش قانع کنید. بالاخره یک روز ، دیر یا زود به حرفای شما می رسن. اگر هم نرسیدن مهم نیست. چون هرکس نتایج افکار خودشو می گیره.

    13_ اگر بدونید ذهن داره چه جوری کار می کنه. اگه بدونید بازی چیه ، اگه اصل کارکرد جهان رو بدونید خیلی راحت تر می تونید خودتونو تطبیق بدید با قوانین ِ جهان.

    14_ به خدا قسم مهم نیست که الآن شرایطتون چه جوریه. اگر افکار و باوراتون تغییر کنه ، شما هدایت می شید به جاهای آرام. به جاهای خوب. از لحاظ ِ فیزیکی جاتون تغییر می کنه.

    15_ وقتی ما تو مسیر درست قرار می گیریم ، عملاً یه سری حرفارو هم دیگه نمی شنویم. اولش یه ذره نیازه که کارکنید رو خودتون. بعداً این حرفارو نمی شنوید. اگرم بشنوید دیگه اون مقاومت قبلی رو ندارید. خیلی راحت تر می تونید تغییر بدید ذهنتونو.

    وقتی تغییر می کنید اصلاً آدمای دری وری و داغون نمیان تو زندگی تون. یعنی اولش هی کمتر میشن ، کمتر میشن …بعدش دیگه واااقعاً نیستن!!

    اگر این مسیرو با باور، با ایمان، با تعهّد برید ، به جاهای خیلی خوب به جاهایی که دوس دارید به جاهایی که با فرکانستون هماهنگ تره هدایت می شید.

    16_ هروقت که ما بخوایم به کسی ضربه بزنیم ، به خودمون ضربه زدیم. این قانونه! خیلی موقعا اصلاً اتفاقاً نمی تونیم به دیگری ضربه بزنیم.

    17_اگه تمرکز کنید رو خبرای بد ، این خبرای بد تموم نشدنیه. “یه جوری تمرکز کنید که “خبرای خوب” تو زندگی ِ شما تموم نشدنی باشه.”

    18_اگه کسی به این آگاهیا عمل کنه دیگه سوالی براش پیش نمیاد که بخوایم دونه دونه به هرفردی جواب بدیم.

    19_ نمیشه گفت بهترین کتاب کدومه. میشه گفت توی هرزمان، به هر آگاهی که نیاز داشته باشیم ، خداوند مارو هدایت می کنه به اون آگاهی. و بعد وقتی اونو دریافت می کنیم فکر می کنیم که اون بهترین مطلب و کتابی بوده که خوندیم. هربار فکر می کنیم اون بهترین بوده. درواقع “بهترین” وجود نداره. وقتی ما توی مسیر درست حرکت می کنیم، هر زمانی که نیاز داشته باشیم به هر آگاهی که مارو یه مرحله بالاتر ببره ، خدا توی مسیرمون میاره. بعد ما از اون استفاده می کنیم. “بعد جهش می کنیم واقعاً”. و فکر می کنیم اون بهترین آگاهی بوده.

    اینم به خاطر اینه که: ماداریم تغییر می کنیم. یه سری نیازها داریم برای تغییرات بیشتر. بعد پاسخ داده میشه توسط ِ خداوند به اون نیاز.

    بعد اون آگاهی مثل یک قطعه ی پازل می مونه که میاد می شینه سر ِ جای خودش! بعد تصویر کامل شکل می گیره. و آدم احساس خوبی پیدا می کنه.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: