live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده

سرفصل آگاهی های این فایل شامل:

  • اگر مثل اکثریت جامعه فکر کنی و کانون توجه شما مثل آنها عمل کند، همان شرایطی را تجربه می کنی که اکثریت تجربه می کنند؛
  • به جای واکنش به اتفاقات نادلخواه، کانون توجه خود را معطوف به آنچه کن که می خواهی؛
  • منطق هایی برای “روی برگرداندن” از ناخواسته ها؛
  • من باید جریان زندگی ام را با کانون توجه ام بسازم نه اینکه با موجی پیش بروم که حاصل باورهای محدود کننده اکثریت جامعه است؛
  • ذهنیت خالق یعنی: مراقبت از کانون توجه؛
  • اکثریت جامعه، از صلح درونی با خود خارج شده اند؛
  • هر وقت خواستی از آدمها ایراد بگیری، از خودت بپرس: “آیا تاکنون اشتباه کرده ام؟”، اگر جواب منفی بود، آنوقت به خودت حق قضاوت بده؛
  • کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه؛
  • وقتی از اتفاقات نادلخواه اعراض کنی و به آنچه می خواهی توجه کنی، از بدنه جامعه جدا می شوی؛
  • خداوند در لحظه، به نیازها پاسخ می دهد؛
  • به اندازه ای که ساز و کار جهان را درک می کنی و به آن درک عمل می کنی، با خداوند هماهنگ می شوی؛

برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده
    164MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده
    30MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1037 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «معصومه چاپاشی» در این صفحه: 1
  1. -
    معصومه چاپاشی گفته:
    مدت عضویت: 1497 روز

    سلام به استاد عزیزم ومریم خانم شایسته ی گل..

    وسلام به تمام این خانواده ی صمیمی..

    ردپای گام هشتم

    من شایدتوچندتاکامنت دیگه م هم اینو گفته باشم اما خیلی بارزه وهربارکه به یادخودم میارم باورهام محکم تر میشن.

    مازمانی که شهرستان بودیم حرفا وافکارمنفی زیاد ودخالت های خونواده ها خیلی زیاد بود وخیلی از مواقع باعث ناراحتیمون میشد ولی تصمیم گرفتیم باآگاهیهایی که از استاد گرفتیم آگاهانه توجه مون رو برنکات مثبت اون شهربزاریم وهرروز دریکی ازمحله های خوب ویا در باغهای زیبای اونجا پیاده روی کنیم واحساسمون بهتر و بهتر میشد تا اینکه هدایت شدیم به شهر کرج …

    خدایا شکرت …

    همیشه این جمله ی استاد آویزه ی گوشمه که میگن احساس خوب=اتفاقات خوب

    واگه به هر دلیلی دستتوببری تو آتیش دستت میسوزه ،حالاهرمنطقی هم داشته باشی بازم میسوزونه

    خدایا شکرت که مسیرم ،هم مسیر بااین خوبان است…

    خدایارونگهدار همه ی ما باشد…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: