سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- اگر مثل اکثریت جامعه فکر کنی و کانون توجه شما مثل آنها عمل کند، همان شرایطی را تجربه می کنی که اکثریت تجربه می کنند؛
- به جای واکنش به اتفاقات نادلخواه، کانون توجه خود را معطوف به آنچه کن که می خواهی؛
- منطق هایی برای “روی برگرداندن” از ناخواسته ها؛
- من باید جریان زندگی ام را با کانون توجه ام بسازم نه اینکه با موجی پیش بروم که حاصل باورهای محدود کننده اکثریت جامعه است؛
- ذهنیت خالق یعنی: مراقبت از کانون توجه؛
- اکثریت جامعه، از صلح درونی با خود خارج شده اند؛
- هر وقت خواستی از آدمها ایراد بگیری، از خودت بپرس: “آیا تاکنون اشتباه کرده ام؟”، اگر جواب منفی بود، آنوقت به خودت حق قضاوت بده؛
- کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه؛
- وقتی از اتفاقات نادلخواه اعراض کنی و به آنچه می خواهی توجه کنی، از بدنه جامعه جدا می شوی؛
- خداوند در لحظه، به نیازها پاسخ می دهد؛
- به اندازه ای که ساز و کار جهان را درک می کنی و به آن درک عمل می کنی، با خداوند هماهنگ می شوی؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده164MB31 دقیقه
- فایل صوتی live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده30MB31 دقیقه
بنام خداوند بخشنده و مهربان
سلام استاد ودوستان گلم
پروژه خانه تکانی ذهن
گام هشتم
کنترل کانون توجه وتقوا خیلی مهمه
کل کاری که باید انجام شود همینه
زمانی که شرایط بیرونی بده و زمینه مهیاس که ما توجه کنیم وبا ذهنیت اکثریت جامعه ،هماهنگ بشیم ،اون موقع که متقین مشخص میشن
وهمیشه هم یه شرایط وعاملی برای توجه به نکات منفی هست
ومهم نیست چقد وبا چه منطقی ما وداریم به نکات منفی توجه می کنیم ،بهر حال آتشه و مارو می سوزونه.
اگر باورهام درست باشه وخودمو خالق زندگیم بدونم ،دیگه نگران شرایط حساس کنونی وبیرونی نیستم
باید بدانم من خالق شرایطم نه قربانی شرایط
احساس قربانی شدن باعث انتقاد از بقیه میشه
واین شرکه.
هر اتفاقی که بیرون از ما میفته یه تضاده
تضاد برای رشد من وجهان لازمه
چرا اینقد با مرگ افراد ما ناراحت میشیم؟
چون اولا خودمون واونارو خالق شرایط نمی دونیم
وباور داریم بهشون ظلم شده وباورهای بسیار ریشه دار وغلطی درمورد مرگ داریم.
زمانی که تفکر اکثریت جامعه منفیه ،اتفاقاتی مثل سقوط هواپیما و یا شلیک بهش طبیعیه.
به هرچیزی بیرون از خودم که واکنش نشان می دهم یعنی باور غلط درموردش دارم.
اون ادمی که داخل هواپیما به خدا پیوست ،خودش خالق این شرایطه
درجهان همه چیز درسته وهیچ چیز اشتباهی نیست،
من خودم این باور رو داشتم ،به هواپیما عمدی شلیک شده،واین شرکه.
عامل بدبختی ما انسان ها خودمونیم ،هیچچیزی بیرون از ما نیست.
وباید بپذیرم اون شخص که دکمه رو فشار داده یه انسانه وطبیعیه که اشتباه کنه
همانطور که من اشتباه داشتم وعواقب سنگینی هم داشته برام
قضاوت باعث ایجاد باورهای منفی میشه ،چون ذهن یه منطق اشتباه رومیاره ،واونقد تکرار ش می کنه تا میشه باور ما ،بعدم میشه زندگی ما که بخاطر ش از کل جهان وخدا طلب کاریم.
درک این مطالب تکامل می خواد ،نیاز داره به کار کردن روی خودمون.
سقوط هواپیما هم یه تضاده و باعث رشد بشریت میشه.
اگر من بعنوان یه انسان دیدگاه درستی درمورد مرگ دلشته باشم وبپذیرم این شخص که مرده خودش خالقه ،دیگه دلیلی برای ناراحتی نیست.
اما خب همه این درک و باور درست روندارن ونتیجه میشه جامعه ی ما که همیشه از کل دنیا طلب کارن
پس درجهان هیچ اشتباهی وجود نداره وهرکسی دقیقا سرجای درست خودشه
استاد ممنونم