live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده

سرفصل آگاهی های این فایل شامل:

  • اگر مثل اکثریت جامعه فکر کنی و کانون توجه شما مثل آنها عمل کند، همان شرایطی را تجربه می کنی که اکثریت تجربه می کنند؛
  • به جای واکنش به اتفاقات نادلخواه، کانون توجه خود را معطوف به آنچه کن که می خواهی؛
  • منطق هایی برای “روی برگرداندن” از ناخواسته ها؛
  • من باید جریان زندگی ام را با کانون توجه ام بسازم نه اینکه با موجی پیش بروم که حاصل باورهای محدود کننده اکثریت جامعه است؛
  • ذهنیت خالق یعنی: مراقبت از کانون توجه؛
  • اکثریت جامعه، از صلح درونی با خود خارج شده اند؛
  • هر وقت خواستی از آدمها ایراد بگیری، از خودت بپرس: “آیا تاکنون اشتباه کرده ام؟”، اگر جواب منفی بود، آنوقت به خودت حق قضاوت بده؛
  • کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه؛
  • وقتی از اتفاقات نادلخواه اعراض کنی و به آنچه می خواهی توجه کنی، از بدنه جامعه جدا می شوی؛
  • خداوند در لحظه، به نیازها پاسخ می دهد؛
  • به اندازه ای که ساز و کار جهان را درک می کنی و به آن درک عمل می کنی، با خداوند هماهنگ می شوی؛

برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده
    164MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده
    30MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1037 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سیمین منصوری» در این صفحه: 1
  1. -
    سیمین منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1028 روز

    به نام الله یکتا

    سلام استاد عزیزم و مریم جان و همه ی دوستان گرامی و آگاهم

    روز پنجاه و ششم از سفری برای تحول من و بزرگ شدن ظرفم و‌طی مسیر تکاملم با عشققق و رسیدن به خواسته هام

    خدارو شکر میکنم ، که فرکانسم نسبت به میلیونها ایرانی و میلیاردها نفر از مردم جهان متفاوت هست و در مداری هستم ، که میتونم در این لحظات در سایت و عضوی از خانواده ی صمیمی عباس منش باشم و بنویسم و بخونم و رشد کنم.

    سابق بر این ،من هم اکثر اوقات همرنگ جماعت میشدم و به زمین و زمان بد میگفتم و از همه انتظار داشتم که زندگی منو بسازن و شرایط رو تغییر بدن، غیر از خودم…

    و چه حال بدی روتجربه میکردم ، وقتی میخواستم بقیه برام کاری کنن، هم کلام بدم باعث حال بدم بود ، هم احساس استیصال و ناتوانی در رسیدن به خواسته هام و تباه شدن و جزئ نسل سوخته بودن خفه ام میکرد. خدایا نمی‌دونم چطور ازت تشکر کنم فقط برای همین یک موضوع که می‌دونم زندگیمو خودم می‌سازم و اگر از آسمون بلا و سنگ بریزه ، می‌دونم وقتی فرکانسم درست باشه ، از همون بلا به من نفع میرسه و هر کس هم که آسیبی ببینه طبق قرآن نتیجه ی عمل خودشو میگیره .

    و خدا وند در چندین جای قرآن که پیامبر غصه ی انسانهای کافر و گمراه رو می‌خوردن با قلب مهربونشون، با اینکه وظیفه ی پیامبر هدایت انسانها بوده ، به ایشون میفرماید:

    تو مسئول کسی نیستی و فقط وظیفه ی روشنگری داری ، یا اینکه : لا تخف و لاتحزن ، چون فرکانس اندوه و غم بده و همون رو بیشتر می‌کنه.

    یا اینکه میفرماید : که این افراد هدایت نمیشن و تو هم نمیتونی اونا رو هدایت کنی.

    یعنی اینکه هیچچچچ کسسسس با هیچ جایگاه و‌مداری تاثیری چه مثبت و چه منفی در زندگی کسی نداره.

    پس این همه تقلا و زور زدن برای چیه ؟

    وقتی من فقط میتونم زندگی خودمو بسازم ، چرا برای مسائل دیگران که من تاثیری در حل اونا ندارم ،بیام فرکانس نا خواسته بدم و زندگی خودم هم تباه کنم؟

    ببخشیدا ، ولی مگه دیوونه امممم؟

    البته همون موقع ها هم من در مورد خبرهای ناهنجار جامعه ، خیلی غرقش نمی‌شدم و گاهی حتی بعضی از افراد که دیگه خیلی در شکایت از این و اون شورشو در میاوردن ، بهشون میگفتم: عزیزم تو خودت یه بچه داری نتونستی درست تربیتش کنی ، یه خانواده ی سه نفره رو نتونستی درست اداره کنی ، بعد چطور از فلانی اینقدر ایراد میگیرید که میخواد یک کشور هفتاد میلیون نفری رو اداره کنه؟

    و همیشه هم دوست داشتم با بقیه فرق داشته باشم و بتونم از لحاظ آگاهی و روحی رشد کنم.

    و به لطف خدای مهربان در این مسیر قرار گرفتم و تا حد راضی کننده ای در کنترل گفتگوهای ذهنم و ورودی هام موفق هستم و خیلی اوقات نجواهای شیطان رو‌ ناخودآگاه کنترل و خاموش میکنم و خودمو تحسین میکنم و مفتخرم که شاگرد استاد عباس منش عزیز هستم.

    راستی این چند تا فایلی که پشت سرهم درباره ی توحید عملی بود ،باعث شد من عهد ببندم که خیلی بیشتر حواسم باشه که نه در ذهنم و نه در عمل به کسی غیر از خدا قدرت ندم و ازش حساب نبرم. که به لطف خدا تو این دو روز دوتا کار بزرگ کردم.که احساس میکنم خداوند با دیدن تعهدم برای رشد من این چالش‌ها رو سر راهم گذاشته.

    دیروز موردی پیش اومد که اگر قبلاً بود من از روی ترس که طرف مقابل ناراحت نشه و قهر نکنه و فضای سنگینی ایجاد نشه ، دچار شرک میشدم و کاری رو خلاف میلم انجام میدادم ، که دیروز تا دیدم دارم به اون شخص قدرت میدم ، انجام ندادم و البته کلی کلنجار رفتم با ذهنم تا بهش غلبه کردم و بعد هم همه چیز خوب پیش رفت.

    امروز هم موضوعی پیش آمد که شخصی منو تهدید کرد که اگر فلان کار رو نکنی ، ما فلان بلا رو سرت میاریم ، منم با توجه به توحید خیلی قاطع جوابشو دادم و گفتم من کار خودمو میکنم و بعدش هدایت شدم به اینکه به شخصی به عنوان دست خدا مراجعه کنم و فقط قدرت رو از آن خدا بدونم که این چالش رو مدیریت کنم. و با اون شخص هم که حرف زدم گفتم فلان شخص تهدید کرده ، ولی من چون می‌دونم کارم درسته همون کار رو انجام میدم و برام مهم نیست. و کاملا رها کردم و گفتم خدا قدرت خلق خواسته هام رو به من داده ، من فقط حالمو خوب میکنم و تنها قدرت رو رب العالمین می‌دونم وبعد به من پیام دادن که درست شده .

    هرچند که من کار درست رو طبق توحید انجام میدادم ، ولی به چشم خودم دیدم وقتی قدرت رو فقط به خدا بدی و از کسی نه حساب ببری و‌نه روش حساب کنی و به آرامش درون برسی همه چیز از بیرون خودش درست میشه.

    ومن حالا خوب میدونم که تنها قدرت زندگی من خدای یکتاست ،ومن با فرکانسهایی که ارسال میکنم ، زندگیمو می‌سازم.

    پس با ذره ذره ی وجودم تمرکز میکنم که هر لحظه کانون توجهم رو کنترل کنم و آگاهانه به سمت زیباییها و خواسته هام ببرم .

    خدای مهربانم برای کنترل گفتگوها و ورودیها ی ذهنم و ارسال فرکانس درست و ساختن باورهای هم جهت با خواسته هام ومهمتر از همه موحد بودن ، از تو یاری می‌خوام که حقیقتا من به کوچکترین خیری که از تو بهم برسه فقیرم.

    خدا جونم عاشقتم و سپاسگزارت

    استاد جان بینهایت عاشقتم و شکر گزار نعمت وجود پر برکت و پر مهرت

    خیلی ممنون از مریم بانو و دوستان عزیزم

    در پناه خدا پاینده باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: