سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- اگر مثل اکثریت جامعه فکر کنی و کانون توجه شما مثل آنها عمل کند، همان شرایطی را تجربه می کنی که اکثریت تجربه می کنند؛
- به جای واکنش به اتفاقات نادلخواه، کانون توجه خود را معطوف به آنچه کن که می خواهی؛
- منطق هایی برای “روی برگرداندن” از ناخواسته ها؛
- من باید جریان زندگی ام را با کانون توجه ام بسازم نه اینکه با موجی پیش بروم که حاصل باورهای محدود کننده اکثریت جامعه است؛
- ذهنیت خالق یعنی: مراقبت از کانون توجه؛
- اکثریت جامعه، از صلح درونی با خود خارج شده اند؛
- هر وقت خواستی از آدمها ایراد بگیری، از خودت بپرس: “آیا تاکنون اشتباه کرده ام؟”، اگر جواب منفی بود، آنوقت به خودت حق قضاوت بده؛
- کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه؛
- وقتی از اتفاقات نادلخواه اعراض کنی و به آنچه می خواهی توجه کنی، از بدنه جامعه جدا می شوی؛
- خداوند در لحظه، به نیازها پاسخ می دهد؛
- به اندازه ای که ساز و کار جهان را درک می کنی و به آن درک عمل می کنی، با خداوند هماهنگ می شوی؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده164MB31 دقیقه
- فایل صوتی live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده30MB31 دقیقه
به نام خدای راحتی ها؛
خداروهزاران بار سپاسگذارم که به تعهدم پایبند بودم و امدم تا کانت بزارم
ردپای من در گام هشتم(ذهنیت خالق یا واکنش دهنده)
خدارو هزاران بار شکر میکنم که حالم خیلی خیلی عالیه من هر روز که از خواب بیدار میشدم با کلی سردرد و بی حوصلگی بیدار میشدم و از وقتی که صداهای نجوهای ذهنیم کم تر شده و شروع کردم به تغییر کردن برای رسیدن به حال خوب حالم خیلی خوبه
وقتی مثل بقیه مردم فکر کنی نتیجه همون مردم رو توی زندگیت میگیری
افکارمون یاکانون توجه ماست که داره زندگی مارو رقم میزنه
من یه تایمی خیلی استرس پدرمو داشتم سر خیلی مسائل از وقتی تمرکزمو گذاشتم روی نکات مثبتش خیلی خیلی رفتارش و اخلاقش تغییر کرده که اصلا اصلا قابل مقایسه با گذشتش نیست خداروهزاران مرتبه شکر میکنم که توی این میسری که سرتاسرش حال خوب و انرژی خوب هست قدم گذاشتم
تصمیمم گرفتم مثل بقیه نباشم مثل بقیه فکر نکنم
فکرم و ذهنم رو کنترل کنم
افکارمو به سمتی ببرم احساس بهتری بهم میده احساس قدرت بهم میده
اگر قرار باشه هر اتفاقی میفته بیاییم راجب اون قضیه صحبت کنیم از مردم روستا تااااا مسئولین ادما به صورت ناخودآگاه منظرن یه اتفاقی بیفته و راجبش حرف بزنند همه خودشو رو سپردند به جریان انگار اون جریانه هر جوری که دوس داره میتونه اینارو رهبری کنه
من باید خودم مسئولیت زندگی خودم رو قبول کنم و زندگی رو اون جوری که دوست دارم خلق کنم
و بتونم ذهنم رو توی هر شرایطی کنترل کنم که کار ساده ای نیست
نگیم که الان شرایط اینجوره و الان مردم اینجوری فکر میکنند منم باید این مدلی فکر کنم
توی همین شرایط به ظاهر نامناسب میشه به زیبایی ها توجه کرد و چشممون رو عادت بدیم به دیدن زیبایی ها
توی همین شرایط ما تصمیمم میگیریم که زندگی رو سیاست ها و دولت ها برامون بسازن یا میخوایم خودمون زندگی خودمون رو خلق کنیم
تفکر اشتباه از جای شروع میشه که قدرت میدیم به عامل بیرونی و من قدرتی در مورد خلق زندگی خودم ندارم
زندگی ما با افکارمون رقم میخوره به کانون توجه ما ربط داره اگر باور داشته باشید و ایمان این افکارشماست که زندگی شمارو خلق میکنه
چطور میتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم ؟
راه های مختلفی داره هرکسی باید یه راهی براش پیدا کنه توی داستانی که هواپیمارو زدند دلیلش چی بود؟!
از لحاظ فرکانسی فضای یک کشور فضای فکری و فضای فکری جمع به یک سمتی هست ک بلا سرش میاد دلیل این اتفاقات؟!
یک سریا با خودشون درگیرن و یک مقاومتی توی وجودشون هست هماهنگ نیستند با خدای خودشون ارامش ندارند از درون این نتیجه اون نگاهه
اون شخصی که توی پدافند فضایی بوده و این اشتباه و کرده چرا فکر میکنم اگر من بودم این استباه و نمیکردم؟!چرا ما ادما این همه قضاوت میکنیم چرا یادمون نمیاد که توی زندگی ما ام اشتباه کردیم با اینکه میدونستیم نباید اشتباه میکردیم
جمله ای از پیامبر؛
یه خانمه رو میخواستند سنگ سار کنند بعد از پیامبر میپرسند کی اولین سنگ رو بزنه ؟!
پیامبر در پاسخ گفت؛
اون کسی بزنه که تا حالا هیچ گناهی نکرده هر کسی میخواد قضاوت کنه هرکسی که میخواد جنجال به پا کنه به خودش بگه من مگه خودم اشتباه نکردم توی این جور موقع ها میشه ذهن رو کنترل کرد
هرکسی به هر موفقیتی رسیده چ مالی،چ تحصیلی کسی بوده که تونسته ذهنش رو کنترل کنه به دلیل کنترل ذهن هست که نتایج خلق میشه
با هر منطقی با هر دلیلی اگر به چیزی توجه کنی که نمیخواستی توی زندگیت رخ بده با دست خودت همان شرایط رو وارد زندگیت میکنی
اگر افکارتون و باورهاتون تغییر کنه شما هدایت میشید به جاهای خوب از لحاظ فیزیکی تغییر میکنی و از لحاظ فرکانسی ام تغییر میکنی اگر توی مسیر درست باشیم عملا دیگه یک سری حرفارو نمیشنویم اولش نیازه روی خودتون کار کنید بعدا اگر حرفارو بشنوید دیگه مقاومت قبلی رو نداری
ینی خیلی احت میتونی تغییر بدی ذهنتو به صورت کامل تغییر کلی پیدا میکنی توی حرفای که قبلا میشنیدی و ادمایی که قبلا میدیدی وقتی تغییر میکنی دیگه آدمای چرت اصلا نمیان توی زندگیت اگر مسیر رو با ایمان و باور قوی برید به هر جا که دوس داری هر جایی که به فرکانستون نزدیک تره هدایت میشی
خدایا هر خیری به ما میرسد از جانب توست و هر شری به ما میرسید ازجانب خودمون هست
خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
من را به راه راست هدایت کن
یا حق