سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- خواستههای واقعی ما و انرژی لازم برای تحقق آنها، از تضادهای زندگی پدید میآیند؛
- به اندازه ای که مقاومت های ذهنی در برابر خواسته هایت را کم می کنی، از این تضادها به نفع خود بهره برداری می کنی؛
- در مسیر تحقق اهداف، هرگز به ذهن اجازه نده که با تمرکز بر موانع احتمالی در آینده، انرژی سازنده تو را هدر بدهد؛
- هر قدم ممکنی را بردار و ایمان داشته باش که درها باز می شود؛
- زندگی به شیوه دوره 12 قدم، ترسها و نگرانیهای بیهوده را از زندگی ما حذف میکند و چرخ زندگیمان را روان میسازد.
- ورود به مسیر “هم جهت با هدف”، بوسیله کم کردن مقاومت های ذهنی اتفاق می افتد؛
- به این توجه نکن که قوانین کلیشه ای دولت ها، چه موانعی بر سر راه اهدافت می گذارند؛
- برای تحقق خواستهها، نیاز به تقلای بیشتر نیست، بلکه نیاز به شناسایی مقاومت های ذهنی درباره خواسته ها و حذف آنهاست؛
- دوره 12 قدم به ما کمک میکند تا این مقاومتهای ذهنی را شناسایی کنیم و برای حذف آنها از ذهن، منطق بسازیم؛
- مفهوم ثبات فرکانسی؛
- چگونه انگیزه ایجاد کنیم؛
منابع مرتبط با آگاهی های این قسمت:
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | استمرار در مسیر هم جهت با هدف176MB27 دقیقه
- فایل صوتی live | استمرار در مسیر هم جهت با هدف26MB27 دقیقه
سلام و درود به شما، آرزوی زیبا
سپاس فراوان از شما بابت کامنت عاری از تعصب
پر از نکته
پر از صداقت هست
کامنت شما در روند تصمیم گیری من در موندن و یا ترک نتورک موثر بود
ممنون که نیست الهی داشتین
موافقم
منم چند نکته اضافه میکنم
شاید روزی اومدم و کامل نوشتم
اما امروز به همین بسنده میکنم
کندر این سیستم دعوت و بدتر از اون پیگیری رو درک نکردم
مگه میشه من مدار مثلاً 7 باشه برم فردی که در مدار 2_ و مدار 412 هست رو دعوت کنم و بیان و دور من جمع بشن؟
مگه میشه؟ میگه داریم؟ میگه میشه قانون رو دور زد
من بحث مدار رو نمی دم ولی خودم میفهمیدم که دلیل اینهمه ریزش مجموعه یکیش هماهنگ نبودن مدار هاست
موضوع بعدی بندرت کسی پیدا میشد که پول داشته باشه و ورود کنه، گاها لیدر پا میشد میرفت 10 ساعت تو مسیر تا برسه شهر اونور تر و کسی رو که پیگیری کرده بود تو دلش انگیزه و امید درآمد میانداخت و طرف میرفت طلا میفروخته یعنی اکثر افراد اونجا با قرض و بدهی اومده بودن از جمله خودِ من
که چی بشه که تا قرض نداشته باشی تلاش نمیکنی
به محض اینکه درآمد به یه حدی میرسید دوستان میرفتم و گوشی یا یه وسیله ای قسطی برمیداشتن، که چی؟ که تا قرض نباشه که کار نمیکنی در حالیکه استاد میگن اصلا تو باید انقد احساس لیاقت بکنی که اون نذارهههه بیکار و علاف باشی، احساس ارزشمندیت بگه یالا پاشو از وقتت استفاده کن نه قرض
مورد بعد ارزشگذاری زیاد روی آپلاین ها که یه کم آزار دهنده بود
مورد بعد اکثرا پیش میومد لیدرهای راس یه دایرکت پا و گوش بفرمان داشتن که تو سمینار ها نقش عصا داشت و کنارشون مینشتن که مثلاً لیدر تنها نباشه
تشنش شده بره آب بیاره
کیفش رو بذاره رو صندلی
گاها اگه لیدر خسته ای اون دایرکت پاسخگوی سوالات دوستان بود
و بدتر قسمت ماجرا طمع پول هست، در حالیکه استاد میگن توی تمام شغل های دنیا به یک اندازه پول هست
مورد بعد تخریب مشاغل دیگه در جلسات، این واقعا بدور از اخلاقیات هست
بازم ممنون از آرزوی عزیزم