سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- خواستههای واقعی ما و انرژی لازم برای تحقق آنها، از تضادهای زندگی پدید میآیند؛
- به اندازه ای که مقاومت های ذهنی در برابر خواسته هایت را کم می کنی، از این تضادها به نفع خود بهره برداری می کنی؛
- در مسیر تحقق اهداف، هرگز به ذهن اجازه نده که با تمرکز بر موانع احتمالی در آینده، انرژی سازنده تو را هدر بدهد؛
- هر قدم ممکنی را بردار و ایمان داشته باش که درها باز می شود؛
- زندگی به شیوه دوره 12 قدم، ترسها و نگرانیهای بیهوده را از زندگی ما حذف میکند و چرخ زندگیمان را روان میسازد.
- ورود به مسیر “هم جهت با هدف”، بوسیله کم کردن مقاومت های ذهنی اتفاق می افتد؛
- به این توجه نکن که قوانین کلیشه ای دولت ها، چه موانعی بر سر راه اهدافت می گذارند؛
- برای تحقق خواستهها، نیاز به تقلای بیشتر نیست، بلکه نیاز به شناسایی مقاومت های ذهنی درباره خواسته ها و حذف آنهاست؛
- دوره 12 قدم به ما کمک میکند تا این مقاومتهای ذهنی را شناسایی کنیم و برای حذف آنها از ذهن، منطق بسازیم؛
- مفهوم ثبات فرکانسی؛
- چگونه انگیزه ایجاد کنیم؛
منابع مرتبط با آگاهی های این قسمت:
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
-
فایل تصویری live | استمرار در مسیر هم جهت با هدف176MB27 دقیقه
-
فایل صوتی live | استمرار در مسیر هم جهت با هدف26MB27 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام و تحیت حضور عزیزان هم دل
خدا را شکر می کنم که بنده را به دهمین روز از این پروژه با برکت رساند
بزرگترین دستاورد این دهه قوت گرفتن عادتی جدید در وجودم هست، آن هم اینکه ابتدای روزم را بعد از سپاسگزاری با آگاهی های ناب این سایت شروع می کنم و از آن بهتر اینکه کامنتی هدایت نوشته می شود که خیلی فرکانس هایم را تنظیم می کند.
توحید و توجه به رب این ایام با اختلاف مهمترین موضوع زندگی ام شده و خیلی سعی می کنم که ذهنم را در جهت آن قرار دهم، انصافا هدایت و لطف پرورگار است که مرا پیش می برد
دیروز به گونه راحت و هدایتی مرا به سمت خواسته ای دیگرم، آن هم خیلی آسان و به وقتش هدایت کرد و با عزت برایم به انجامش رساند وقتی که سوار ماشین شدم ساعت ماشین برایم موحدانه چشمک زد 11؛11 مسیرم را که ادامه دادم صدای موذن رسید که می گفت حی علی الصلاه
به خودم گفتم که الآن بهترین زمان برای توجه و عشقبازی با عزیزتر از جانم هست و با همان حال خوبم راهی نزدیکترین مسجد شدم.
خدایا شکرت که دوباره حلاوت عبادتت را به بنده می چشانی، وقتی که از امور غفلت آور دنیایی دست و رو می شویی و دل به سوی صاحب و مالکت می کنی و بی اینکه در بند قالب و ترتیبی باشی، سفر دل را برایش می گشایی او هم در احساست جاری می شود و تو را مستفیض لذت عبودیت می کند، در آن لحظات این شعر زیبای همام، مرغ دلم را پرواز داد
خُنُک آن روز که پرواز کنم تا ور یار
به هوای سر کویش پر و بالی بزنم
آی که چه لذتی می دهد این عشق بازی
خدایا شکرت
بعد این وقتی که در مسیر برگشت به خانه بودم، ماشین نوشته ای این حال خوبم را تثبیت کرد و آن این بود که: آرامش آن است که بدانی در هر قدم دست تو در دستان خداست
چقدر حالم خوب شد.
خدایا شکرت
اصلا گویی که زندگی با این نگرش روغن کاری می شود، درود بر شرفت استاد با این سخنان گوهر بارت
واقعا چه قدرتی می دهد این باور که
ما با خدایی طرف هستیم که کل کیهان را مدیریت می کند
کل فایل ها و نتایجی که استاد در موردش صحبت می کند بر همین نگرش استوار است، کل زندگی او بر همین اصل سوار شده است.
اینکه خدا را دارم و او برایم کافیست
او هر چه که بخواهم و فرکانسش را بفرستم برایم اجابت می کند
موضوع ساده هست ذهنت را با توجه به او به آرامش برسان بقیه کارها را او انجام می دهد
البته منظور اینکه هدایت می شوی به راحتی و به قول قرآن آسان می شوی به آسانی ها
قدم به قدم الهامات به تو گفته می شود و همزمانی ها رخ می دهد و تو فقط تسبیح و تهلیلش را می گویی
واقعا همینگونه می شود اگر تو همینگونه عمل کنی
تازه دارم کمی حرفهای استاد را از آسانی زندگیش درک می کنم.
فکرش را بکن ابراهیم چگونه بود که همه کارها را خدا برایش انجام می داد
آقا کار نه، کااااااااااااار
موسی و سلیمان و عیسی و محمد و علی و …
خدایا شکرت که این درک را برای ذهن بت سازم آسانتر کردی
خدایا شکرت
اگر مهمترین هدف روزانه ات را با او بودن بگذاری او با تحقق بخشیدن به باقی اهدافت این اتصال و بندگی ات را تقویت خواهد کرد، به شرطی که در هر لحظه او را ببینی و اگر هم غافل شدی زود بازگردی
اصلا داستان اینست که
هر کجا لطفی ببینی از کسی
سوی اصل لطف ره یابی عسی
این همه خوش ها ز دریاییست ژرف
جزء را بگذار و بر کل دار طرف
وقتی که سمت و سوی فکر و قول و فعلت توحیدی شود دیگر یگانگی را جاری می شوی
دوئی از خود برون کردم یکی دیدم دو عالم را
یکی جویم یکی گویم یکی دانم یکی خوانم
خدایا شکرت که توفیق بودن در وجودت را به بنده می دهی
الهی شکرت
الهی شکرت
الهی شکرت
سلام رضا جان
دوست با اراده بنده
خداقوت
عکست رو که دیدم برام قابل تحسین بود، چون داداشم هم توی این مسیر هست و این فیگور ها به چشمم آشناست،
بهش همیشه میگم که اگر مثل این تمرکز و انرژی رو که روی بدنت گزاشتی روی ذهنت بزاری زندگیت کن فیکون میشه،
وقتی که کامنتت رو خوندم خیلی حال کردم و از نگاه و درکی که داری حظ بردم مخصوصا این قسمت
اقا جاااااان من به جای همه میگم ،به جای همه اونایی که به این درک رسیدن یا هنوز تو مسیرشن میگم : ما خدا شاهده پول و طلا و دلار و ویلای ان چنانی و ماشین ان چنانی نمیخواهیم ، اگر که میخوایم چون فک میکنیم که با رسیدن بهش ما احساس خوبی پیدا میکنیم ،ما خوشبختی بیشتری داریم ، در حالی که گذراس این احساس ، اقا ما اینارو میخوایم که احساس خوشبختی کنیم دیگه درسته ؟؟؟ پس ما احساس خوشبختی رو میخوایم نه پول و نه ویلا و ماشین و فلان و ….
خبر خوب اینه که ما برای تجربه احساس خوشبختی به هیچ کدوم اینها نیاز نداریم
ما همین لحظه با تغییر نگرش خودمون میتونیم به احساس خوشبختی برسیم با یه لیوان چایی حتی ، با سپاس گزار بودن بایت چشمانی که میبینه ،گوشهایی که میشنوه
نفسی که راحت میاد و میره و باز هم چه خبری بختر از این که وقتی که مدت زمان بیشتری در احساس خوشبختی هستیم و احساس خوشبختی میکنیم ما داریم به سرعت نور به خواسته هامون نزدیک میشیم ،واقعا چه خبری بهتر از این ؟؟؟ چه قانونی بهتر از این ؟؟؟
ممنونم که با نوشتنت توحید رو بیادمون میاری
عزیز خدا باشی