سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- خواستههای واقعی ما و انرژی لازم برای تحقق آنها، از تضادهای زندگی پدید میآیند؛
- به اندازه ای که مقاومت های ذهنی در برابر خواسته هایت را کم می کنی، از این تضادها به نفع خود بهره برداری می کنی؛
- در مسیر تحقق اهداف، هرگز به ذهن اجازه نده که با تمرکز بر موانع احتمالی در آینده، انرژی سازنده تو را هدر بدهد؛
- هر قدم ممکنی را بردار و ایمان داشته باش که درها باز می شود؛
- زندگی به شیوه دوره 12 قدم، ترسها و نگرانیهای بیهوده را از زندگی ما حذف میکند و چرخ زندگیمان را روان میسازد.
- ورود به مسیر “هم جهت با هدف”، بوسیله کم کردن مقاومت های ذهنی اتفاق می افتد؛
- به این توجه نکن که قوانین کلیشه ای دولت ها، چه موانعی بر سر راه اهدافت می گذارند؛
- برای تحقق خواستهها، نیاز به تقلای بیشتر نیست، بلکه نیاز به شناسایی مقاومت های ذهنی درباره خواسته ها و حذف آنهاست؛
- دوره 12 قدم به ما کمک میکند تا این مقاومتهای ذهنی را شناسایی کنیم و برای حذف آنها از ذهن، منطق بسازیم؛
- مفهوم ثبات فرکانسی؛
- چگونه انگیزه ایجاد کنیم؛
منابع مرتبط با آگاهی های این قسمت:
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | استمرار در مسیر هم جهت با هدف176MB27 دقیقه
- فایل صوتی live | استمرار در مسیر هم جهت با هدف26MB27 دقیقه
سلام میکنم به استاد عزیزم و مریم خانم شایسته و تمامی دوستان ارزشمندم
چقدر این فایل برای من بود. استاد گفتن به موانع فکر نکنید. من با اینکه چشمام به نور حساسه و توی نور زیاد و نور آفتاب مردمک چشمام جمع میشه عاشق بازیگریام و الآن 4ساله که توی این حرفه هستم و توی تئاتر نتایج خوبی گرفتم. اما هنوز وارد کار تصویر نشدم که فکر میکنم بخاطر این مانع ذهنیمه. یاد آقای محمدرضا علیمردانی افتادم که مننژیت داشتن اما عاشق بازیگری بودن. ولی اطرافیانش بهش میگفتن تو با این صدات چرا اصلا داری به بازیگری حتی فکر میکنی؟ صدا نداری. و حالا ما میبینیم خدا بیماریش رو شفا داده و این مانع رو برداشته و ایشون دوبلور هستن، بازیگر هستن، خواننده هستن و اصلا استاد تربیت صدا هم هستن.
من فکر میکردم بی عقلیه که با این وضعیتم وارد این حرفه شدم. و اگر این مانع رو مدنظر نگیرم بیفکری کردم. اما الان با این فایل فهمیدم که اتفاقا نباید به این مانع فکر کنم.
دم او جان دهدت روز نَفَختُ، بپذیر
کار او کن فیکون است نه موقوف علل
مگه به ذکریا و همسر پیر و نازاش یحیی رو نداد؟
مگه به ابراهیم و همسر پیر و نازاش اسحاق رو نداد؟
مگه به مریم بدون اینکه رابطه جنسی با کسی داشته باشه عیسی رو نداد؟
مگه یک گوسفندچران کنعانی رو عزیز مصر نکرد؟
مگه، مگه موسی رو وارد خونهی فرعونی که از ترس موسی هزاران کودک رو کشت نکرد و مهر موسی رو توی دلش ننداخت تا با دست خود فرعون موسی رو بزرگ کنه؟
من این خدا رو دارم. خدایی که صاحب اصلی همه چیزه. اونه که باید منو وارد پروژهها کنه نه آدمها، که حالا بخوام بترسم که آیا منو میخوان یا نه. اون خدا اگر بخواد منو وارد پروژهای کنه همه مثل فرعون گوش به فرمان و غلام حلقه به گوششن.
درمورد اذا سالک عنی که گفتین، خیلی جالبه، من صدها بار این آیه رو خوندم و شش هفت بار کل قران رو خوندم اما اصلا متوجه این نکته نشدم. فرق سالک و یسئلونک.
اما من توی نختم خداجون. من پیگیرتم. من دنبالتم. و تبتل الیک تبتیلا.
انشاءالله همیشه همهمون به فضل خدا شاد و موفق و خوشبخت باشیم
خدایا صدهزاران مرتبه شکرت