سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- خواستههای واقعی ما و انرژی لازم برای تحقق آنها، از تضادهای زندگی پدید میآیند؛
- به اندازه ای که مقاومت های ذهنی در برابر خواسته هایت را کم می کنی، از این تضادها به نفع خود بهره برداری می کنی؛
- در مسیر تحقق اهداف، هرگز به ذهن اجازه نده که با تمرکز بر موانع احتمالی در آینده، انرژی سازنده تو را هدر بدهد؛
- هر قدم ممکنی را بردار و ایمان داشته باش که درها باز می شود؛
- زندگی به شیوه دوره 12 قدم، ترسها و نگرانیهای بیهوده را از زندگی ما حذف میکند و چرخ زندگیمان را روان میسازد.
- ورود به مسیر “هم جهت با هدف”، بوسیله کم کردن مقاومت های ذهنی اتفاق می افتد؛
- به این توجه نکن که قوانین کلیشه ای دولت ها، چه موانعی بر سر راه اهدافت می گذارند؛
- برای تحقق خواستهها، نیاز به تقلای بیشتر نیست، بلکه نیاز به شناسایی مقاومت های ذهنی درباره خواسته ها و حذف آنهاست؛
- دوره 12 قدم به ما کمک میکند تا این مقاومتهای ذهنی را شناسایی کنیم و برای حذف آنها از ذهن، منطق بسازیم؛
- مفهوم ثبات فرکانسی؛
- چگونه انگیزه ایجاد کنیم؛
منابع مرتبط با آگاهی های این قسمت:
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | استمرار در مسیر هم جهت با هدف176MB27 دقیقه
- فایل صوتی live | استمرار در مسیر هم جهت با هدف26MB27 دقیقه
بنام خدای زیبایی ها
من خیلی هدایتی وارد این صفحه شدم و چون قصد داشتم کامنت دوستان روبخونم فقط شروع کردم به خوندن کامنت ها
چند روز قبل یه مشتری داشتم که قبلا با هم دوست بودیم
با خواهرش اومد ازم خرید کرد و رفت
و من می دونستم عضو همین نتوورک ها هست ،
شروع کرد به صحبت کردن که نتوورک بهم همه چیز داده زندگی من و تو 3 سال ازین رو به اون رو کرده و همه خانواده ام رو وارد کردم
و من چون شغلم رو عوض کردم و وارد شغلی شدم که عاشقشم و چون ابتدای راهم نتایجم چشمگیر نیست گفت تو هم وارد شو و … و همون لحظه چون حس خوبم افت پیدا کرد ناخودآگاه چون احساس کردم این پیشنهاد نیست این یه فشاره ( با اینکه از جزییات کارشون و سیستمتون هیچ اطلاعی ندارم فقط تو فایل استاد شنیده بودم که گفته بود با منطق که این روش صحیح نیست ) همون لحظه بهش گفتم من به شغل خودم علاقه دارم و می خوام مسیر شغل و حرفه ی خودم رو برم ، حتی بهش گفتم به دلیل ایجاد نشدم تمایل تو وجودم و پرش فکریم اصلا راجع به شغل های دیگه حتی نمی خوام اطلاعات کسب کنم که ببینم خوشم میاد یا نه ( الان که فکر میکنم میبینم چقد محکم جوابشو دادم )
و واسم جالب بود من چند تا چیز تو وجود اون ها دیدم
اینکه تو این سه سال حتی نتونست ماشین بخره
حتی میگفت من وقت ندارم گواهینامه بگیرم !!
از سال قبل که دیده بودمشون خیلی چاق تر و بی حال تر شده بودن ! واقعا تعجب کردم و ازینکه همه زندگیش شده بود کار نه تفریح نه ….. حتی حرف زدن زیاد باهاشون اشتیاق من رو به زندگی کم میکرد
وقتی رفتن حس قشنگم بهم برگشت
الان میبینم که اومدن اون ها از طرف خدا بود که بهم بگه چقد با دیگران متفاوت هستم
من هر روز میرم طبیعت پیاده روی
هر روز ورزش میکنم
عاشق شغلم هستم
تو خونه شغلم رو مدیریت میکنم و شغلم غیر از خودم به هیچ فرد و مکان و زمانی وابسته نیست
میدونم که تودرامد زایی بالا پایین دارم که اونم واسه عدم تمرکز صد در صد خودمه
ولی تفاوت من با اونا از زمین تا آسمون بود
یعنی چی سیستم سازی ؟ سیستم سازی چهکمکی به رشد و استفاده از استعداد درونی ادم میکنه !؟ همین یه جمله کافیه تا ادم حتی بهش فکر هم نکنه
به نظرم صاحبان کسب و کار فقط می خوان از وجود افراد استفاده کنن و ازشون بهره برداری کنن در جهت اهداف خودشون ! حالا این وسط بعضی اعضا از نظر مالی شاید پیشرفت کنن ولی اون بهایی که در قبالش میدم ارزش نداره اینکه در خدمت کارشون و فعالیتشون باشن در حالی که کار و حرفه بستری هست برای لذت برای احساس رشد ما ! به علاوه باورهای ثروت ساز که باعث ورود ثروت میشه
خدا رو شکر میکنم انقد این مسیر زندگیمو دوست دارم لحظه ای حتی وسوسه نشدم از خدا سپاسگذارم واسه ثبات قدم و ایمانی که توجودمتقویت کرده
روز به روز فرق خودم رو با ادم های دیگه بیشتر متوجه میشم
و