live | استمرار در مسیر هم جهت با هدف

سرفصل آگاهی های این فایل شامل:

  • خواسته‌های واقعی ما و انرژی لازم برای تحقق آن‌ها، از تضادهای زندگی پدید می‌آیند؛
  • به اندازه ای که مقاومت های ذهنی در برابر خواسته هایت را کم می کنی، از این تضادها به نفع خود بهره برداری می کنی؛
  • در مسیر تحقق اهداف، هرگز به ذهن اجازه نده که با تمرکز بر موانع احتمالی در آینده، انرژی سازنده تو را هدر بدهد؛
  • هر قدم ممکنی را بردار و ایمان داشته باش که درها باز می شود؛
  •  زندگی به شیوه دوره 12 قدم، ترس‌ها و نگرانی‌های بیهوده را از زندگی ما حذف می‌کند و چرخ زندگی‌مان را روان می‌سازد.
  • ورود به مسیر “هم جهت با هدف”، بوسیله کم کردن مقاومت های ذهنی اتفاق می افتد؛
  • به این توجه نکن که قوانین کلیشه ای دولت ها، چه موانعی بر سر راه اهدافت می گذارند؛
  • برای تحقق خواسته‌ها، نیاز به تقلای بیشتر نیست، بلکه نیاز به شناسایی مقاومت های ذهنی درباره خواسته ها و حذف آنهاست؛
  • دوره 12 قدم به ما کمک می‌کند تا این مقاومت‌های ذهنی را شناسایی کنیم و برای حذف آنها از ذهن، منطق بسازیم؛
  • مفهوم ثبات فرکانسی؛
  • چگونه انگیزه ایجاد کنیم؛

منابع مرتبط با آگاهی های این قسمت:

دوره 12 قدم


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | استمرار در مسیر هم جهت با هدف
    176MB
    27 دقیقه
  • فایل صوتی live | استمرار در مسیر هم جهت با هدف
    26MB
    27 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

517 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهرانجفی» در این صفحه: 1
  1. -
    زهرانجفی گفته:
    مدت عضویت: 1591 روز

    سلام به استادعباس منش عزیزم واستادشایسته نازنینم

    باتاخیر یک شبه ردپای قدم دهم:

    استادجان خیلی این بی توجهی به موانع برای من کارساز بوده.همین حال خوبی که دارم ودل قرص ومحکمی که دارم نسبت به خدای بخشنده وخوبم وخالق بودن خودم همش تاثیرات بی توجهی به موانع وحرفهای منفی اطرافیان.

    باوجوداینکه باورهای ناجالب زیادی که ریشه درکودکیم دارند و مثل سیمان به مغزم چسبیدن رو فراوان دارم ولی خداروصدهزارمرتبه شکر باهربار تفکر مثبت و ایمان قوی ی بخشی ازاون سیمان فروریخته میشه.

    راجع به ثبات فرکانسی خیلی فکرکردم ودیدم من خیلی باید تلاش واستمرارم رو بیشترکنم.ی سری از مواردهنوز نیاز مبرم به تکرارو استمرارو تلاش دارم خصوصا توبخش مالی.

    بقول شماماهایی که توخانواده های مذهبی وکم درآمد رشدکردیم باورهای اشتباه مالیمون خیلی عمیق تر و ریشه ای تره تووجودمون.

    استادجانم من قرآن رو مطالعه نمیکنم ولی به منطق کلام شما خیلی وقته رسیدم بابت نمازخوندن واین مسائل.کما اینکه سالها به همین موضوع فکر میکردم که مگه میشه از راههای دیگری نشه با خداوندارتباط گرفت؟مگه خدا فقط خم وراست شدن ما براش ملاک بندگیه؟مگه فقط دراون صورت که جواب مارو میده؟اون مثلا پیرزن یا پیرمرد عشایر بی سوادی که اطرافیانش نمازخوندن بلدنبودن که بخوان بهش یادبدن تکلیفش چیه؟چطوری باید با خداارتباط بگیره پس؟

    یادیکی از معلم های پرورشی زمان مدرسه راهنماییم افتادم که به بچه ها میگفت خیلی خوب عربی رو باید یادبگیریدجامع وکامل وگرنه اون دنیا جاتون قعرجهنم چون نکیر ومنکر شب اول قبر فقط وفقط به عربی ازتون سوال جواب میکنن.وچقدر ما ساده لوحانه باور میکردیم و میترسیدیم.البته که من ی سوال بزرگ همیشه توذهنم بود که پس چرا ما فارس خلق شدیم؟چرا ایرانی خلق شدیم؟پس اونی که زبان مثلا انگلیسی بلده چیکاربایدکنه؟مگه خدا عرب؟اونی که بی سواد تکلیفش چیه؟

    بعدها که بزرگتر شدم جواب خیلی سوالاتم رو خودم پیداکردم ونتیجه گرفتم که تخیلات خیلی از مردم تاثیربسیار زیادی میتونه روی باورهای سایرین داشته باشه.

    خیلی لذت بردم از اینکه گفتید آگاهی که بهت داده میشه رو بایدبگی تابتونی بری مرحله بعد.این عادت رو همیشه ازبچگی تووجودم داشتم وهمیشه ام بهش افتخار کردم.هیچوقت هیچ چیزی رو ناقص یا به اشتباه به کسی یادندادم با ترس از اینکه برام شاخ بشه،جای منو بگیره،موقعیت منو متزلزل کنه از من بهتر بشه یا اینکه بقیه هم همه چیو یادنمیدن پس منم یادندم.این خصوصیت اخلاقیمو خیلی دوست دارم وبا جون ودل بهش پایبندم.خیلی لذت میبرم ازاینکه سخاوتمندانه صفرتا صد ی آموزش رو به دیگران انتقال میدم.اصلا نمیتونم غیراین رفتارکنم عذاب وجدان میگیرم واحساس دین میکنم.

    این خصلت خوب اخلاقی رو ازپدر ومادرم یادگرفتم توخونه ما بین ماخواهربرادرا وپدرومادریادندارم دیده باشم کسی چیزی رو به دیگری نصفه ونیمه آموزش داده باشه.

    خداروشاکرم سالها قبل بدون اینکه از قوانین چیزی بدونم توی دام طمع نیفتادم و راهی گلدکوئیست نشدم.همیشه مادرم میگه طمع تلخه وتوی این چندسالی که باشما آشناشدم وازشما شنیدم که هروقت دیدید که برای چیزی حرص وطمع داشتید بدونید که اون وعده شیطان وانجامش ندید‌.

    سپاسگزارخدای خوبم هستم که این جلسه وامروز هم به خیرونیکی گذشت.

    درپناه خداباشید.آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: