سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- خواستههای واقعی ما و انرژی لازم برای تحقق آنها، از تضادهای زندگی پدید میآیند؛
- به اندازه ای که مقاومت های ذهنی در برابر خواسته هایت را کم می کنی، از این تضادها به نفع خود بهره برداری می کنی؛
- در مسیر تحقق اهداف، هرگز به ذهن اجازه نده که با تمرکز بر موانع احتمالی در آینده، انرژی سازنده تو را هدر بدهد؛
- هر قدم ممکنی را بردار و ایمان داشته باش که درها باز می شود؛
- زندگی به شیوه دوره 12 قدم، ترسها و نگرانیهای بیهوده را از زندگی ما حذف میکند و چرخ زندگیمان را روان میسازد.
- ورود به مسیر “هم جهت با هدف”، بوسیله کم کردن مقاومت های ذهنی اتفاق می افتد؛
- به این توجه نکن که قوانین کلیشه ای دولت ها، چه موانعی بر سر راه اهدافت می گذارند؛
- برای تحقق خواستهها، نیاز به تقلای بیشتر نیست، بلکه نیاز به شناسایی مقاومت های ذهنی درباره خواسته ها و حذف آنهاست؛
- دوره 12 قدم به ما کمک میکند تا این مقاومتهای ذهنی را شناسایی کنیم و برای حذف آنها از ذهن، منطق بسازیم؛
- مفهوم ثبات فرکانسی؛
- چگونه انگیزه ایجاد کنیم؛
منابع مرتبط با آگاهی های این قسمت:
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | استمرار در مسیر هم جهت با هدف176MB27 دقیقه
- فایل صوتی live | استمرار در مسیر هم جهت با هدف26MB27 دقیقه
سلام
در مورد مقاومت های ذهنی من متوجه خودم شدم که خیلی زیاد مانع من میشن برای تحقق بخشیدن به اهدافم .مثال ساده میزنم
گاهی میام روی یه محصول یا چند محصول تمرکز میکنم که بیشتر فروش بره ، مقاومت ذهنیه من میگیه حالا این محصول فروش بره که مغازه ت خالی میشه دیگه چطوری میخوای جنس سفارش بدی این که قیمتش بالاست چطوری حالا میخوای دوباره بخری تو که باید اجاره پرداخت کنی پول اجاره سر وقت اماده نمیشه ، ببینین چطوری مقاومت میسازم
یا اینکه مثلا من و همسرم با هم آشنا شدیم و تصمیم گرفتیم ازدواج کنیم بدون حضور خانواده هامون ، بعد از مدتی من پیش خودم فکر میکردم حالا اگه منو به مامانش معرفی کرد اونا که خانواده مذهبین ، با طرز پوشش من با افکار من که نمیخونن دیگه میام صورتای تک تکشون رو که متعجب و پر از سئوالن رو میبینم یا خودم مثلا تصور میکنم به داییام همسرمو معرفی کنم
حالا داییای من مثلا افرادی با تفکرات کاملا متفاوت با همسرم و دوباره همون نگاههای متعجب همون سئوالها و نهایتا هم صدای قضاوتها و سرزنشها رو میشنوم
همین امر باعث شده هر بار به تعویق بندازم آشنایی با خانواده مون رو
یا مثلا میخوام تو ذهنم مقطع دکتری شرکت کنم و بخونم بلافاصله چی میاد تو ذهنم تو که مقاله هاتو ننوشتی حالا مقاله هم بنویس ، تایید که نمیشه حالا تایید هم شد چطوری دوباره هر روز میری بندر و میای ؟ دوباره خسته میری و برمیگردی فرصت نمیکنی بخونی که
مغازه رو چیکار میکنی ؟
حالا رفتی و اومدی
سر جلسه امتحان با این درسهای سخت چطوری میخوای جواب سئوالا رو بدی؟
حالا تو دکتری مجبوری یه درس شیمی و یه فیزیک هم پاس کنی تو که ریاضیت خوب نیست چطوری فرمولا رو حل میکنی؟
این میشه که قید ادامه تحصیل رو میزنم
یا خیلی مسائل دیگه
با شروع دوازده قدم خیلی این مقاومتام کمتر شده و خدا روشکر الان هم که این دوره فوق العاده رو شرکت کردم
واقعا حالم خوبه الان پامو از رو ترمزا یه کوچولو دارم برمیدارم
خدا رو شکر میکنم برای هدایتهای هر لحظه ش
بابت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان خوبم
سپاسگزارم