live | استمرار در مسیر هم جهت با هدف - صفحه 16

517 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2207 روز

    پروژه ی«خانه تکانی ذهن، گام به گام»

    گام دهم live | live | استمرار در مسیر هم جهت با هدف

    خدایا امروز هم می‌خوام با بهترین ها و دل خوشی ها و کامیابی ها سوپرایزم کنی

    الهی حال دلتون مثل عکس بنر این فایل و این چای خوشرنگ دو نفره ی عاشقانه عالی و احوالتون متعالی باشه

    سلام و هزاران درود و سلام به روی ماه استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم و ساکنین این سایت بهشتی و فضایی

    موضوع صحبت استاد عزیز در این لایو پاسخ اساسی و بنیادین به چندین سوال بوده است اینکه ..

    1ـــ اینکه بخاطر تضادهایی که در زندگیمون داشتیم خواسته ها و اهداف مون شکل میگیره

    2ــــ برای رسیدن به خواسته هامون به موانع و عوامل بیرونی و قوانین کلیشه ای کشورها توجه نکنیم .. ما داریم با علنی الهدی و با خدایی کار میکنیم که جهان رو مدیریت میکنه طبق قانون تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء توسط باورهای مان خلق می شود. وقتی ذهن مرتبا در معرض یک ورودی قرار بگیرد، آن جنس از وردی کم کم در ذهن نهادینه شده و تبدیل به باور می شود. سپس آن باور خودش را در تجارب زندگی مان نشان می دهد

    3ـــــ ثبات فرکانسی یعنی چی؟!

    یعنی اینکه. ممکنه یک باور اول بعنوان یک جمله ی ساده و دور از ذهن باشه.

    مثلا ثروت ساختن آسونه

    یعنی ثروت خیلی راحت وارد زندگیم میشه

    ولی این جمله ممکنه اولش برامون غیر قابل باور باشه …

    این جمله ی استاد واقعا یک باور کلیدی و طلایی است که به من کد جادویی داد

    همیشه این جمله رو می دیدم و ظاهراً برام باور پذیر نبود یعنی بنظرم کمی از باورهای من دور بود … ولی امروز یک جور دیگه ای این صحبت استاد در ذهنم جرقه زد و نشست

    انگار یک راهکار بهم داده شد و مسیر رو بهم نشون داد ناگهان هدایت شدم به یک موضوعی که یادم آمدم..

    اینکه باید اول یک الگوی مناسب پیدا کنیم همین الان که داشتم این قسمت رو می نوشتم یادم اومد که چند روز پیش یکی از دوستام بهم زنگ زد و گفت آره بعنوان هدیه ی تولدم. هزار 1000 $ دلار هدیه گرفتم..

    بعدش داشتم فکر می کردم خب ( الان 1000 دلار یعنی 60 » 70 میلیون تومان )

    خب اینم یک الگوی داغه داغ از تنور در اومده !!!! یعنی از این راحتر هم مگه داریم!!!! طرف برای پول درآوردن لازم نیست زجر بکشه و خودشو به آب و آتیش بزنه و التماس کنه !!! پول میتونه به همین راحتی وارد زندگیت بشه.

    حالا که این الگو رو دیدم و شنیدم برای ذهنم کافیه که براش خط و نشون بکشم و بگم بفرما اینم یک نمونه حاضر و آماده به همین راحتی 1000 دلار بدست آورد آن هم چطوری ؟؟? بصورت هدیه !!!! … خدایااآاا شکرت اگه من در مدار شنیدن این پول و دلار و هدیه و راحتی بدست آوردن قرار گرفتم یعنی باید تحسین کنم و تایید کنم و سری تکون بدهم و بگوییم بله که می شود بعدش با تکرار و تکرار و تمرین و تمرین مداوم و توجه کردن به همین جمله

    ثروت ساختن آسونه

    یعنی ثروت خیلی راحت وارد زندگیم میشه و می توانم به این طریق در مدار ثبات فرکانسی قرار بگیرم تا این خواسته هم در ذهنم شکل بگیره و تبدیل به باور م بشه ,!! اینکه اگر برای آن شده برای من هم می تواند بشود!!!

    امروز تکلیفم با خودم معلوم شد چون می‌خوام برم توی دفترم جمله ها و باورهای ثروت ساز رو بنویسم

    4ــــ موضوع دیگری که در این لایو مطرح شد

    چگونگی عبادت کردن خداوند است

    از وقتی با استاد عزیزم و آموزهای استاد آشنا شدم کلی از باورهای مخرب و درب داغون مذهبی من بطور کل جابجا شد .. آنقدر آن باورهای قدیمی در ذهنم سست و بی پایه و اساس بود که انگار منتظر چنین هدایت هایی بودم تا خیلی سریع بر ترس هام غلبه کنم چون تمام باورهای مذهبی بخاطر ترس هایی بود که بخورد مغزمون داده بودند ولی الان بلطف آموزهای استاد عزیزم و تحقیقات وسیعی که از تاریخ مذاهب انجام دادم فهمیدم که هیچ یک از مذاهب در بدو تولد به شیوه ی جبر و زور و فشار نبوده بلکه کسانی که در قلب هاشون معرض و حیله وجود داشت این مذاهب و آیین ها را بصورت وحشتناک و غیر واقعی و بخاطر افکار پلید شون و بنفع منافع و دکان و بازار شون اشاعه دادن … وگرنه شیوه ی عبادت هر انسانی برای خداوند و یا معبودش و خالقش باید از اعماق قلبش و با احساس خوب و در کمال امنیت باشد …

    من خودم همیشه با مدیتیشن و مراقبه و نگاه کردن به آسمان با خداوند به زبان و گویش خودم خیلی ساده و صمیمی با این انرژی جهان هستی صحبت میکنم و و برای عبادتم و راز و نیاز کردن با خالق جهان هستی نیازی به الفاظ پیچ و تاب زبان دیگری ندارم …

    واقعا دلم برای خداوند می سوزه که چطوری توانستند این خدای مهربان و غفور و بخشنده و مهربان را اینقدر ترسناک و ظالم به بشریت معرفی کنند … خدایا ممنونم که خودت را به جهان شناساندی!!!

    ای کاش بجای اینکه از خداوند وهاب مون بترسیم از افکار و ارسال فرکانس هامون بترسیم

    خدا رو سپاسگذارم برای وجود این آگاهی ها

    و اذا سالک عبادی فانی قریب اجیب الدعوه الداع اذا دعان(تنها آیه ای هست که بدون اینکه سوال کرده بشه خدا داره جواب میده.) هنگامی که بندگان من از من می پرسند بگو من نزدیکم

    سوره مبارکه البقره آیه 186

    وَإِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنّی فَإِنّی قَریبٌ ۖ أُجیبُ دَعوَهَ الدّاعِ إِذا دَعانِ ۖ فَلیَستَجیبوا لی وَلیُؤمِنوا بی لَعَلَّهُم یَرشُدونَ﴿186﴾

    و هنگامی که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا می‌خواند، پاسخ می‌گویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)!

    این آیه بسیار مهمه که چند مورد از تفاوت این آیه با دیگر آیات بررسی میکنیم :

    هفت بار از ضمیر من استفاده شده در حالی که خداوند از ضمیر جمع« ما» در بسیاری از آیات صحبت میکنه ما وحی کردیم ،ما این اتفاقات رو به وجود آوردیم اما تو این آیه استثناء از ضمیر «من» استفاده کرده

    در قرآن بسیاری از آیات از یسلونک استفاده شده یعنی مردم در موارد مختلفی از جمله روح ، جن ، شراب ، جهاد ، وضو،روزه،قبله و دیگر موارد از پیامبر سوال میکردند و خداوند هم به پیامبر الهام میکرد سوال مهمی که انقدر اصل بوده که باید بدونند خداوند چیه ؟چه ویژگی‌های داره ؟پرسیده نمیشده و این باز نشون میده که چقدر انسان درگیر حاشیه بوده و از اصل دور بوده و خداوند برای درک بهتر آیندگان خودش این سوال رو مطرح و جواب میده و این ویژگی در این آیه مشخص هست

    از کلمه بندگان من استفاده شده نه مردم عادی اگر بندگان من درباره من پرسیدند بگو من نزدیکم

    دراین آیه خاص اولین چیزی که گفته ، گفته من نزدیکم نگفته من رحمان و رحیم و غفور و وهابم یا نیومده بگه من جبارم من عذاب دهنده مشرکانم فقط میگه من نزدیکم

    خداوند میخواد با این آیه ما باور کنیم که این خدایی که از رگ گردن به ما نزدیکتره همواره به ما الهام میکنه هدایتمون میکنه وحی فقط به پیامبران نبوده خداوند به همه انسانها موجودات وحی میکنه همون طور که تو قرآن گفته که ما به مادر موسی وحی کردیم به زنبور عسل وحی میکنیم و هفت بار قسم خورده به روز و شب و زمین و آسمون و.ستارگان که ما خیر و شر شما رو به شما وحی میکنیم کافیه فراموش نکنیم ودر زمان بدبختی و سختی یا در زمان دارایی و آسانی غرور و عصیان نکنیم به خدایی که از رگ گردن به ما نزدیکتره و به فرکانس های هرلحظه ی ما جواب میده باور و ایمان داشته باشیم ..

    و در هر لحظه حواسمون به فرکانسمون باشه در واقع به جای باور اشتباه ترس از خداوند از فرکانسهایی که می فرستیم بترسیم و حواسمون به فرکانس های ارسالی مون باشه

    خدایا ازتو می خواهم ظرف درک وجودی من رو بزرگتر کنی تا درک بهتری از قوانینت داشته باشم

    خدایاااا شکرت از اینکه منو به سمت این سایت گوهر نشان و چنین استادان توحیدی هدایت کردی ممنون و سپاسگذارم

    من باید همیشه استادانم رو الگو قرار بدم و این سوال رو از خودم بپرسم

    خدایا چگونه میتوانم از این بهتر و بهتر شوم. و خودم را متعهد به نتیجه کنم و همانند استادانم با نتایجم صحبت کنم ؟ خدایا خودت هدایتم کن

    خدایا خودت کمکم کن که همه ی کارها و همه ی برنامه ها و همه ی امورات زندگیم را با مدیریت خودت چیده مان و برنامه ریزی و هماهنگ و هندلش کنی و سروسامان ببخشی که والاترین نظم و هماهنگی و آرامش و آسایش و خیر و خوشی و شادمانی و کامیابی و سلامتی و نعمت و پول و ثروت و برکت الهی در زندگیم حاکم است الهی آمین

    سپاسگزار خداوندی هستم که هر لحظه با هدایت و حمایتش مرا از طریق این فایل های گرانبها و ارزشمند استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم در مسیر مستقیم خودش ثابت قدم نگه می دارد برای رسیدن به اهداف و خواسته هایم.

    خدایااا خودت هدایتم کن و با من حرف بزنخدای مهربانم شکرت به من نعمت شکرگزاری نعمتهای بیشمارت را عنایت کردی

    با بهترینع بهترین هدایت هایت و صدای بلند الهام و شهود و خواب و رویا .. چشم و دل من رو روشن کن تا بتوانم نشانه ها و هدایت های واضح و آشکار پر رنگ ترا بوضوح و به روشنی ببینم و بشنوم و بفهمم و درک کنم و آگاه شوم و بی درنگ اطاعت کنم

    خدایا شکرت

    لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ

    شکر نعمت به جای آرید شما رو می‌افزایم

    صَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ ، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ

    اگر خوبیها رو به خوبی تصدیق کنید ، ما هم شما رو آسون میکنم برای آسونی‌ها

    خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم

    و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت می خواهم

    IN GOD WE TRUST

    ما به خداوند اعتماد داریم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  2. -
    الهام گفته:
    مدت عضویت: 2795 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    خدایا هرآنچه که دارم از تو دارم وتو به من دادی.

    خدایا هر موفقیتی که کسب کردم از تودار و تو به من دادی.

    خدایا هر توانایی که دارم از تو دارم و تو به من دادی.

    خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری

    می خواهم.

    سلام

    سلام به استاد عباس منش و خانم شایسته و دوستان سایت.

    خدایا بابت هدایتم به گام دهم سپاسگزار توهستم.

    خدایا برای شنیدن این لایو زیبا سپاسگزار تو هستم.

    خدایا برای این هوای عالی و آفتابی و خنک سپاسگزار توهستم.

    خدایا برای نوشتن کامنت در گام دهم و اینکه مرا هدایت کردی و تا این گام رسیدم سپاسگزار تو هستم.

    اصلا متوجه نشدم چطوری 10 روز شد و من به گام دهم رسیدم .

    داشتم فکر میکردم من قبلا این فایلها را گوش کردم و نوشتم ولی الان با تدوین جدید خانم شایسته عزیزم که همین جا به شما خداقوت میگم ، اصلا یه جور دیگه دارم می‌شنوم .

    الان شنواتر شدم/ الان آگاهانه تر دارم گوش میدم.

    من آدم گذشته نیستم . الان من در فرکانس بهتری قرار دارم . الان من بهتر دارم موضوعات درک میکنم. خدارا شکر که در مسیر رشد هستم و دارم تکاملی مسیر رشد و بهبود خودم را طی می‌کنم و البته لذت بخش و آسان.

    من هیچ عجله ای ندارم و آسوده خیال دارم طبق هدفهای روزانه پیش میرم.

    در گذشته یعنی همین چند ماه پیش خیلی عجول بودم . خیلی نگران بودم. خیلی تقلا می‌کردم برای همه چیز .

    ولی الان به درک رسیدم که من طبق فرکانسی که هستم میتوانم از نعمت‌ها و زیبایی ها و الهامات خدا را دریافت کنم نه بیشتر و نه کمتر.

    حتی درک و فهم من از صحبت‌های استاد عباس منش نسبت به فرکانس و مداری که هست که درآن قرار دارم.این نهایت عدل خداوند است و من به این عدالت خدا باور دارم.

    احساس خوبی دارم و بابت هر چیزی که الان دارم در زندگی به عنوان نعمت دریافت می‌کنم ،

    سپاسگزار خداوند هستم.

    خدایا هدایتم کن تا همیشه در فرکانس سپاسگزاری از تو باشم.

    آرامشی که الان دارم با تمام وجود تجربه می‌کنم برایم خیلی ارزش دارد و این یعنی خوشبختی .

    خدایا به هر خیری که از تو به من برسد من فقیرم.

    خدایا مرا هدایت کن به راه راست

    راه کسانی که به آنها نعمت دادی.

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 632 روز

    به نام یکتای بی همتا

    سلام به همه دوستان

    خداروشکر این روزها خیلی بهتر از حتا دو هفته پیش و به اندازه فهم خودم دارم بهتر درک میکنم

    هرچقدر به خداوند اعتماد داشته باشم و هرچقدر از خداوند کمک بگیرم زندگیم اسان تره. خداوند منو بیشتر از خودم بیشتر میشناسه و میدونه چه ترمزهایی دارم و رها باشم و بذارم خودش هدایتم کنه . اون میدونه من به چی نیاز دارم و اعتماد کنم.

    اگر میخوام نتیجه بگیرم اولا باید استمرار در مسیر داشته باشم و دوم قاطیش بشم و شیرجه بزنم داخلش و باهاش یکی بشم و در مسیر بهبود ها و راه حل ها میاد.

    مثل دو میدانی که تجربشو داشتم تا موقعی که منظم ادامه دادم خیلی هر روز سرعتم و انگیزم بیشتر میشد اما همینکه یک یا دو روز فاصله میوفتاد و تمرین نمیکردم روز بعد نمیتونستم روی رکورد قبلی باشم و انگار سنگ به خودم بسته بودم

    به خاطر اینکه هرکدام از ادم ها در مدار فرکانسی متفاوتی هستیم حتا کلا دوستان سایت هیچوقت نباید این انتظار رو داشته باشم که مثل من فکر و عمل کنند

    مثلا شخصی که مفسر قران هست اون اگاهی که به دست اورده برای خودش خوبه و اون نسخه برای همه که مناسب نیست .یکی با نماز خوندن با خدا ارتباط میگیره . یکی با موسیقی نواختن با خدا ارتباط میگیره. یکی با پیاده روی کردن با خدا ارتباط میگیره یکی با رقص سما ارتباط میگیره

    من وقتی در مسیر درست باشم هرکاری بدون فکر انجام میدم بسیار نتیجه درست میده ولی موقعی که خیلی روش فکر میکنم اتفاقا گیج تر میشم . پس خیلی فکر نکنم و دنبال کمال طلبی نباشم . پیش بینی نکنم . حرکت کنم و به خدا بسپارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    مریم پهلوان گفته:
    مدت عضویت: 2035 روز

    به نام الله.سلام برهمه عزیزان

    درهدف گذاری مهم ترین قانون قانون توجه هست وقتی هدف خاصی داری تمرکزتون حول وخوش همون هدف باشد غرق در اون هدف بشیم.

    چرا رویاهامون کوچیکه چون که باور نداریم محقق میشوند وقتی باور کنیم که به هرچی که بخواهیم میتونیم برسیم دیگه کوچیک فکر نمی‌کنیم.

    وقتی کاری میخواهی انجام بدهی دیگه به موانع فکر نکن به قوانین دولتها توجه نکن خدا داره کل کیهان را مدیریت می‌کنه برای کسی که باور داره فقط باورها و افکار دارن جواب میدن دیگه به قوانین کشورها کاری نداره

    ثبات فرکانسی یعنی اینکه مثلاً این باور که پول درآوردن اسانه اولش برامون خنده داره باورش نمی‌کنیم ولی وقتی الگو پیدا میکنیم تکرار میکنیم توجه میکنیم جهان به سمت چیزی که توجه میکنیم هدایت میکند و بعد الگوها وادمهایی را میبینی که خیلی راحت با لذت دارن پول درمیان بعد یواش یواش باوره شکل میگیره درذهنت تکرارمیکنی ومیبینی در کسب وکارت خودت داره جواب میده و بعد چندین ماه به طور ثابت پول داره میاد مثل جریان رودخونه قطع نمیشه اگر بیشتر کارکنیم رودخونه بزرگترمیشه وجریان ادامه داره این نشون میده که به ثبات فرکانسی رسیدی شش ماه یک سال اگر ادامه بدی این رشد به صورت تصاعدی بالا میاره.نتایج وقتی میاد که به ثبات فرکانسی رسیده باشی.

    نمازخواندن شیوه پیامبر برای ارتباط با خدا بوده هرکسی به هر شیوه ای می‌تونه این ارتباط رو برقرارکنه در قرآن نماز نیومده اگر میومد محدود میکرد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    هاشم داداشی گفته:
    مدت عضویت: 1377 روز

    به نام خداوند بخشنده هدایتگرم

    عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم

    گام دهم: استمرار در مسیر هم جهت با هدف

    خداوندو هزاران میلیارد بار شکر میکنم بابت زمان حالی که دارم خدایا شکرت بابت بودن در مسیری که انتخاب کردم برای بهتر شدن

    هدفهای بزرگ با قدم های کوچک شروع میشه و مهمترین قدم قدم اوله چون پا گذاشتن روی ترسایی که نجواهای ذهن درهمن لحظه اول امان آدم و می‌بره و اگه بتونی اون قدم اول با هزاران مقاومتی که داری برداری نصف راه و رفتی که برای شروع قدم برداشتن نیاز به انگیزه و پشتکار و انرژی بالا با دیدگاه مثبت و احساس خوب و توجه نکردن به موانع موجود من علاقه زیادی به کسب و کار آزاد دارم از همون بچگی دوستانم که میرفتم دنبال تیله بازی من میرفتم باقلبا می‌فروختم السکا می‌فروختم و همیشه دوست داشتم پول داشته باشم و به همون منوال بزرگ شدم یادمه یه روز به پدرم گفتم آقا چی میشه یکبار هم تو برو به من یه تیشرت بگیر که بگم اینو بابام برام خریده بعد از ظهر همون روز دیدم پدر مهربانم سه تا تی‌شرت خوشگل و خوش رنگ برام گرفته و آورد بهم داد من جا خوردم گفتم آقا من شوخی کردم گفت اگه شوخی هم کرده باشی من جدی گرفتم و چه خاطره‌ای بیاد موندی برام گذاشت پدر عزیزم که آلان دیگه پیشم نیست اون وقت من پونزده شونزده ساله بودم هیچ وقت دوست نداشتم منتظر کسی باشم که بیاد به من پول بده چشمام و فقط به دستان خودم دوختم و هرگز چشم امید به هیچ کسی نداشتم جز خدا هر تضادی تو زندگیم رخ داده با انگیزه بالا . پشتکاری قوی شروع کردم و چقدر عالی وقتی من حرکت کردم و خداوند راه رو برام هموار کرد و به هدفی که انتخاب کرده بودم رسیدم برای رسیدن به هدف باید ذوم کنی به انتهای مسیر وقتی به انتها ذوم می‌کنی دیگه الکه های عینکتو نمی‌بینی لکه های عینک همون موانع سر راهته و به هدف فکر کن و (از مسیر رسیدن به هدف لذت ببر) اینو زمانی من فهمیدم که از قانون آگاه شدم به واسطه‌ی استاد عزیزم وقتی به کاری که علاقه داری شروع می‌کنی تو کار هیچ خستگی نداری هر لحظه که میگزره تو بیشتر انرژی میگیری و حال خیلی خوبی داری چون نتیجه رو میبینی و ذوق و شوق در وجودت جریان داره گردش خونت بینهایت عالیه آنقدر حالت خوبه که وصف ناپذیره لذتی که تو انجام کار مورد علاقه هست رو با هیچ قیمتی نمیفروشی و همین طور موفقیت پشت موفقیت برات رقم میخوره پیش میری و از مسیرت لذت میبری

    عاشق هیچ وقت به معشوق خودش نمیگه منو چطور دوست داشته باش هر جور که تو دوست داری با معشوق خودت ارتباط برقرار کن داستان نماز خواندن هم همینه و من به این باور رسیدم چون تو قرآن اقر صلات نگفته اقام صلات گفته یعنی توجه کردن و تو هر طور که دوست داری به خدا توجه کن این بزرگترین پاشنه آشیل من تو زندگیم بود من در هر لحظه با خدا در ارتباطم با حال خوبی که دارم با سپاسگزاریم با توجه کردن به زیبایی‌ها با نماز خودن اول وقت و هر چیزی که به تو حال خوب و آرامشی میده تو در حال توجه کردن به خداوند هستی دست یه نابینا رو میگیری از خیابون رد می‌کنی به پیر زن برای رسوندن وسایلش کمک می‌کنی تو در حال توجه کردن هستی اون حال خوبی که در اون لحظه داری رو با هزاران میلیارد دلار عوض نمیکنی اون یعنی خداوند در اون لحظه کنارته و اون احساس خوب هدیه خداوند به دوست و چون خداوند فرمانروای جهان هزاران برابر اون و وارد زندگیت می‌کنه زمانی که با انجام کار خوب قند تو دلت آب نشه و بگی خدایا من برای رزای تو انجام دادم و بگزری تمام اینها توجه کردنه چقدر زندگی زیباست وقتی در این مسیر قرار میگیری چقدر حال خوبی داری و معنای یک انسان واقعی رو به خودت میدی خدایا شکرت بابت این گام زیبایی که امروز برداشتم بهترینها رو براتون آرزو دارم

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    نازنین خشنود گفته:
    مدت عضویت: 1431 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان سلام به استاد عزیزم و مریم خانوم شایسته ی گلم

    سلام به دوستانم

    مهم تریین قانون هدف گذاری و رسیدن به اهداف. قدرت تمرکز و توجهه

    ما نمیتونیم به یک هدف خاص برسیم اما به چیزای مختلف فکر کنیم

    قدرت تمرکز لیزری.

    هدفمون هرچی ک هست

    زبانه. شغل خاصیه

    ورزش خاصیه هرچی که هست

    باید تمام وجودمون به سمت هدفمون متمرکز باشه

    اگر ی هدفی داریم ن تنها از نظر فیزیکی بلکه مهم تر از فیزیک بحث ذهنه

    بحث فکره ک باید تماما به سمت هدف باشه

    چقدررر خوب میشه اگ بتونیم درکش کنیم و اگ بتونیم عمل کنیم بهش

    تمام فکرو ذکرمونو بذاریم روی اون هدف

    ن اینک وقتی داریم کار میکنیم فکر و ذهن و هوشمون همه جا باشه الا اونجای ک باید باشه

    اونوقته ک تمرکزمون تیکه پارس اونوقته ک نتیجه نمیگیریم

    این بزرگ ترین درسی بود ک من ازین فایل گرفتم و میخوام فقط امروز به همین تیکه عمل کنم

    بجای اینک اگاهی ها و اطلاعات زیادی در دستم باشه میخام ب همون ی ذره عمل کنم

    امروز

    فقط برای امروز تمام تمرکزم سمت هدفه

    میخام نشون بدم ک چقدررر قدرت تمرکز بالاست

    عاشقتونم استاد جان

    ممنون مریم جانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    افسانه نوشادی گفته:
    مدت عضویت: 713 روز

    سلام

    توجه و تمرکزت را روی هر هدفی که میخواهی بگذار تمام توجه و تمرکزت را تا به این صورت به خواسته ات برسی وقتی که تو توجه و تمرکزت روی خواسته ات باشد تماما به آن خواسته میرسی

    آیا میشود چند هدف با هم داشت؟بله ولی ما به سمت هدفی حرکت میکنیم که توجه و تمرکزمان زیاد روی آن باشد

    چرا رویاهایم کوچک هستند؟چون افکار و باورهایت کوچک هستند اگر باورهایت بزرگ باشند باور داشته باشی میرسی رویاهای بزرگ را انتخاب میکنی هر چند رسیدن به آن رویای بزرگ هم یکدفعه اتفاق نمی افتد

    ثبات فرکانسی یعنی چه؟وقتی باورت در مورد موضوعی به اندازه ی کافی قوی شود نتایج تو در آن مورد به صورت ثابت پدیدار میشود و نتایج پایدار نشان دهنده ی ثبات فرکانسی توست و در صورت ادامه نتایج تو به صورت تصاعدی رشد خواهد کرد اما همین رسیدن به نتایج ثابت هم باید یک مراحل تکاملی را طی بکند بعد به صورت تصاعدی رشد خواهد کرد

    اگر میخواهی موفق شوی در مسیر علاقه ات حرکت کن چون علاقه داری تمرکز و توجه بیشتری روی آن میگذاری و در نتیجه زودتر هم به نتیجه خواهی رسید اگر نمیدانی علاقه ات چیست بین چند موضوعی که علدقه داری وارد شو در مسیر میفهمی کدام مورد واقعا علاقه ات است فقط حرکت کن میفهمی در مسیر

    سپاس

    خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    پری اسدالهی گفته:
    مدت عضویت: 774 روز

    بنام الله

    خالق زیبایها

    سلام استاد عزیزم استاد عباس منش من می‌خوام ازتون تشکر کنم از خدای مهربان و از شما آموزشاتتون خیلیی عااالی و با گوشت و پوست و استخونم درکشون میکنم استاد جان

    خیلی بهم نیرو و قدرت میدن من فعلا توی آموزشات رایگانتون هستم استاد

    امروز 30 تا از لایوهاتون رو دانلود کردم که دارم یکی یکی گوششون میدم و می‌خوام خودم انشاالله بسازم خیلی رشد کردم استاد ،خیلیی

    خیلی دوست دارم بیام آمریکا زندگی کنم

    و شما و شایسته عزیزم رو از نزدیک ببینم

    استاد عزیزم من انشاالله به زودی دورهاتون رو هم می‌خوام بخرم خیلی قدرتمندانه آموزش میدید و کاملا درک میکنم ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
    • -
      مینا منصوری گفته:
      مدت عضویت: 1085 روز

      سلام دوست عزیز

      مبارک و برکت باشه ورودت به سایت

      البته که با دانلود فایل های رایگان مسیر سرسبز و زیبای زندگی رو پیدا میکنی و بعد هم هدایت میشی به دوره ها

      چقدر وقتی میبینم یک نفر دیگه هم به جمع حال خوبا اضافه میشه خوشحال میشم و از خدا میخوام خانواده منم هدایت بشن و بیشتر و بیشتر باهم هم مدار بشیم.

      خدا را شکر

      دوست عزیز منتظر اتفاقای خوب دوستای خوب و حال خوب باش .خیلی چیزا اتفاق می افته که باورت نمیشه و میگی معجزه شده ولی تنها خودت خواستی و فرکانست عوض شده.

      وضعیت مالی و روابط ت و حال روحی ت رو یه جا بنویس و چند ماه دیگه میای میخونی و میبینی خدای من انگار زندگیم بهشت شده.

      میدونی چی میشه از اینجا به بعد زندگی ت شاید همون خونه همون همسر کنارت باشن ولی چشمات خوبی هاشون میبینه و اونا هم جلوه خوبشون رو برات به نظاره میکشن.

      بازم تبریک و تهنیت

      در پناه حق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        پری اسدالهی گفته:
        مدت عضویت: 774 روز

        سلام عزیز دلم ممنون و سپاسگزارم از پیامی که برام گذاشتی خیلیی حال خوب و انرژی مثبت گرفتم و خیلی خوشحالم که در این مسیر آگاهی و پر از خیر و برکت هستم و خوشحالم که هر لحظه آگاه تر میشم که من خلق میکنم️

        دوست عزیزم به دستان الله میسپارمت و در پناه الله یکتا شاد پیروز و موفق و سعادتمند باشید ️️

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 704 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    لایو با استاد قسمت 9

    این فایل هدایتی من هست که خدا بهم گفت دوباره گوش بدم

    و رد پای روز 18 تیر رو اینجا مینویسم

    از این به بعد روز های من از ساعت 12 شب به بعد تا اذان صبح شروع میشه و بعد صبحم رو با عشق آغاز میکنم

    من وقتی نیمه شب تا ساعت 2:30 رنگ روغن کار کردم اصلا متوجه نشدم چجوری زمان گذشت و دو ساعت و نیم پای تابلوی رنگ روغن بودم بدون اینکه خوابم بیاد

    همه اش کار خداست

    من بارها هی میپرسیدم ،خدایا چجوری باید خوابمو کم کنم و تغذیه ام رو اصلاح کنم تا بتونم خوابمو کم کنم

    انگار کم شدن خواب رو عاملی میدونستم که باید تغذیه ام اصلاح بشه تا انرژیم بیشتر بشه و بتونم بیدار بمونم

    ولی کاملا اشتباه فکر میکردم و خدا بهم فهموند که اینجوری نیست

    از لحظه ای که تو قدم کوچولو برداری

    و اون قدم کوچولو اینه

    که با وجود خستگی و خوابت اومدن بیدار بمونی و سعی کنی هم کار کنی و هم با من حرف بزنی ، کافیه ببینم تو ،این یه ذره تلاش رو داری میکنی ، باقی کارارو خودم برات انجام میدم گرفتن خواب از چشمات و چگونگیش با منه

    وظیفه تو اینه که قدم برداری

    و من این قدم رو از وقتی برداشتم خوشحالم که خدا بی نهایت قدم برداشت

    وقتی نقاشیم تموم شد، یه حسی هم داشتم، که انگار نقاشیم سریع تر داره پیش میره

    وقتی جمع کردم وسیله هامو اومدم با خدا حرف زدم و وقتی ساعت 3 شد گفتم دراز بکشم و با هاش حرف بزنم

    که یهویی ده دقیقه مونده به اذان خوابم برد و صبح بیدار شدم

    وقتی صبح بیدار شدم خیلی آروم بود بدنم سبک بود و حس فوق العاده ای داشتم

    امروز قرار بود با خاله ام بریم بازار و بهش وعده داده بودم که ببرمش بازار و مغازه ای که روسریاش ارزون و جنس خوبه ببینه و بخره

    وقتی رفتم و رسیدم ،اصلا نیتی برای خرید روسری نداشتم فقط میخواستم کاغذ آ4 بخرم و کپی کتاب طراحی رو انجام بدم

    وقتی رفتیم ،یهویی دیدم چند تا روسری گرفتم بدون اینکه فکر کنم وای پولم تموم میشه

    البته گفتم پولم تموم میشه ها ،ولی مثل قبل نبود این حرفم، ته دلم قرص بود میگفتم خدا بی نهایتش رو میرسونه و حسابم پر پول میشه

    پس خیلی راحت خرج کنم، خودش میاد و تا شنبه من رنگ روغن میخرم

    وقتی داشتیم میرفتیم تا روسری و شال بخره ،یهویی دیدم گفت طیبه بیا بستنی قیفی بخریم، گفتم نه خاله نمیخواد، ولی گرفت و وقتی بعد خرید رفتیم نشستیم گفت برم چای بگیرم باز گفتم خاله نمیخواد بیا تازه بستنی خوردیم

    گفت نه اون برای یه ساعت پیش بود

    وقتی خاله ام اومد و چای خوردیم ، من رفتم کاغذ گرفتم و برگشتم و بعد رفتم کفش قیمت کردم با اینکه پولی نداشتم و کفشام پاره بود ولی میگفتم اشکالی نداره پولش جور میشه

    گفتم من درخواستمو میکنم و کفش میخوام خدا خودش میرسونه

    درسته داداشم یه بار بهم پول کفش رو داده بود ولی من دادم به رنگ روغن و رنگ و قلمو و بوم نقاشی خریدم

    امروز من متوجه یه چیزی شدم

    اینکه درخواست کردنم فرق کرده وقتی درخواست میکنم ، هم حس داشتنش رو دارم و اینکه تو دلم میگم ،میدونم خدا از تو درخواست میکنم، پس اگر بشه خوشحال میشم و اگر نشد بهترشو بهم میدی

    من چند روز پیش داشتم فکر میکردم که یه روسری سفید و سبز پسته ای داشته باشم و میددنستم خیلی بهم میاد

    امروز که گرفتم، یهویی درخواستم یادم اومد و دیدم من گرفتمش

    خدا بهم عطا کرده

    وقتی با خاله ام نشسته بودیم ، بهم گفت چی میخوری برم بگیرم ؟

    گفتم هیچی خاله بیا بریم گفت نه من باید ناهار بخورم

    این همه خرج کردم برای لباس و شال برای بدنم محاله خرج نکنم ، به بدنم باید انرژی و غذا برسونم

    اونجا بود که من گفتم ببین طیبه باید یاد بگیری و به جسمی که خدا بهت هدیه داده تا تو این دنیا همراهت باشه ، برسی ،

    من همیشه میگفتم نه چرا بخرم ،میرم خونه چیزی میخورم یا ناهار درست میکنم ، و متوجه باوری شدم که نامحدوده و پول خرج نکردن بیرون از خونه

    و دومین باور محدود اینکه برای چی باید بخرم و انگار بدنم رو بی ارزش میدونستم حتی اگر گرسنگی میکشیدم چیزی نمیگرفتم تا بخورم

    اینارو که فهمیدم از این به بعد سعی میکنم درست رفتار کنم با خودم و جسمم و بهش برسم

    وقتی خاله ام ناهار گرفت و دوتایی خوردیم سپاسگزاری کردم از خدا و از خاله ام

    وقتی من 3 تا کاغذ آ4 خریده بودم و یه نایلون روسری دستم بود خیلی سنگین بود ، هی میگفتم خدا رب من کمکم کن

    من قوی نیستم تو قویم کن تو کمکم کن

    یکی دوبار دستم درد گرفت گفتم خدا من نمیدونم تو باید کمکم کنی

    و خداروشکر میکنم که به سلامت اومدیم و کلی کیف کردم هیچ خستگی تو وجودم نداشتم همه اش لطف خداست که مراقبمه

    وقتی رسیدم خونه، نمیدونم چی شد حرف خاله مو به مامانم گفتم

    گفتم مامان خاله میگفت تو چرا برای خودت مانتو نمیگیری

    گفتم خاله میگیرم ولی فعلا رنگ باید بخرم

    بعد گفتم یه مانتو دیدم از اینستاگرام خیلی خوشم میاد کاش میگرفتمش ، که یهویی مامانم گفت طیبه پولش چقدره گفتم 300 تمن گفت من بهت میدم بخرش

    نمیدونم چی شد یهویی به داداشم زنگ زد گفت برای خرید از دوشنبه بازار و میوه و اینا پول واریز کن و یهویی گفت 200 هم بفرست برای طیبه وسیله بخره

    اصلا نمیدونم چی شد که من اون مانتو رو سفارش دادم

    کاملا یهویی و غیر قابل پیش بینی شده و مات این همه مهربونی خدا شدم که بهم مانتو خرید و هدیه داد

    یهویی باز یاد درخواستام افتادم

    این روزا هرچی میخوام ،یهویی به دستم میرسه بدون اینکه تلاشی براش بکنم، انقدر سریع و راحت بهم داده میشه که خودمم میمونم و میگم چجوری شد ؟؟؟؟

    من اینو قبلا میخواستم و نمیشد ولی الان یهویی شد

    حتی من یه دوچرخه دوست داشتم که دکوری بخرم و بذارم رو میز کارم ،مادرم از کربلا برا همه مون دوچرخه خریده بود

    بارها ازش پرسیدم مامان، چی شد دوچرخه گرفتی

    گفت طیبه نمیدونم یه حسی بهم گفت دوچرخه بخر و گرفتم

    و من اونموقع گفتم وای ببین همه کار توعه خدا نگو نمیبینما ،قشنگ دارم این همه محبتتو میبینم و سپاسگزارم ازت

    و من به خواسته دوچرخه دکوریمم هم رسیدم

    که رنگ سیاهشو برداشتم و بعد بهش گفتم مامان میشه رنگ قرمزشم بهم بدی گفت باشه بردار گفتم پولشم بدم بهت گفت نمیخوام

    چقدر این درخواست کردن قشنگه وقتی درخواست میکنم و میگم میدونم‌که خدا از تو درخواست میکنم و بهم میدی یهویی بهم داده میشه

    بدون اینکه پولی براش پرداخت کنم

    بدون اینکه تلاشی بکنم برای بدست آوردنش

    یه حسی بهم میگه ببین وقتی این چیزا به راحتی بدست میاد صد در صد باقی خواسته هاتم به راحتی میاد سمتت فقط کافیه

    یه سری مولفه ها کنار هم قرار بگیرن و بهاشو بپردازی ،بهای در شان خواسته هات و باوراتو تقویت کنی و

    بووووووووووووومممممممممم

    خیلی خیلی خوشحالم که خدا داره درسای جدید یادم میده الهی که شاگرد خوبی باشم همیشه و هر لحظه

    وقتی سفارش دادم مانتو رو میخواستم رنگ بادمجانیشو بخرم و مادرم گفت مشکی بخر ولی گفتم خدا تو چی میگی که حس کردم مشکی بخر و گرفتمش

    گفتم خب الان کفش میخوام خدا

    منو پر رو کردی

    بعد من معلمی خط تحریری رو میخوام

    بعد گرفتن تمام رنگای ،رنگ روغنم و کلی قلمو و بوم میخوام

    بعد پیشرفتم در طراحی و نقاشی و رنگ روغن و محو کن حرفه ای بشم از هر لحظه خودم

    بعد نیت پاک بودن رو میخوام که هر روز ازت طلب میکنم و راهش رو میدونم باید مثل قدم برداشتن برای بیدار موندن تو شب

    برای اینم قدمی که برمیدارم ،این باشه که با آدما که حرف میزنم سعی کنم تو رو در وجودشون ببینم

    امروز وقتی داشتم برمیگشتم از بازار ،وایسادم تو ایستگاه اتوبوس محله مون ، یه خانم رو دیدم که سمت خونه ما بود و مادرمو میشناخت سلام احوال پرسی کردیم و باهم اومدیم محله مون و بعد شب وقتی داشتم میرفتم نون بخرم و برم پیش مادرم تا از ایستگاه صلواتی چای بگیریم بخوریم ، قبل اومدن از خونه میخواستم از در پشتی خونمون برم ، بهم گفته شد که نه باید از در جلویی بری بیرون

    اولش نفهمیدم چرا

    ولی بعد متوجه شدم که بله قرار بود من دوباره همون خانم رو ببینم

    وقتی دید دستم فلاکس و سفره نون هست بهم گفت این پارچه گل گلی چیه

    گفتم برای نون هست میرم نون بخرم

    گفت از این داری به من بدی ؟

    گفتم نه زن عموم هدیه آورده برامون گفت میشه بگی برای منم بیاره گفتم باشه نمیدونم داره یا نه ولی میگم چشم

    حس کردم باید از این دستمال سفره بگذرم و به مامانم بگم اینو بهش بده و ما خودمون یکی دیگه میخریم

    از وقتی سعی میکنم به تمام رفتارام دقت کنم و فکر کنم که چرا این فکرو کردم یا چه باوری داشتم ، خیلی فرق کرده رفتارام

    وقتی شب با مادرم از خرید برگشتیم ،مادرم‌گفت زود برو سبد خرید رو بیار بده به من ،من برم خرید کنم تو هم این سبد خرید رو ببر خونه خالی کن و دوباره بیار دوشنبه بازار

    من وقتی همین کارو کردم و رفتم پیشش دیدم هیچی نگرفته ، گفت نگرفتم، گفتم حتما خدا دلیلی داشته، وگرنه دو تا سبد خرید خالی رو چرا آوردیم تا اینجا

    بعد یهویی دلم شیرینی خواست گفتم مامان شیرینی میخری بریم چای بگیریم از ایستگاه صلواتی و با چای بخورم ؟ گفت آخه دو تا شیرینی نمیدن که

    همون لحظه گفتم درخواست کن از خدا

    گفتم خدا من از تو میخوام

    همین که گفتم آقا میشه دو تا شیرینی بدین گفت باشه و مامانم تعجب کرد گفت چی شد ؟؟؟

    تو دلم گفتم خدا

    خدا بهم همه چی میده کافیه درخواست کنم

    انقدر اون لحظه خندیدم و از ته دل شادی میکردم که گفتم و شد خیلی حس خوبی داشت

    بردم که شیرینیارو به مادرم بدم گفت فکر نمیکردم دو تا شیرینی بده

    بعد یهویی دیدم یه خانم که دستاش پر بود از نایلون وسیله و میوه رد شد از جلوم ، مادرم داشت تلفنی حرف میزد ،بهش گفتم مامان تو برو ایستگاه صلواتی چای بگیر من میام

    زود دوییدم و دیدم وسیله هاشو گذاشت زمین و گفتم خانم کمک میخواین

    حس خوبی داشتم دیگه دلیل آوردن سبد رو فهمیده بودم

    تو دل خودم یه شادی و رقصی بود که سپاسگزاری میکردم که دلیل آوردن سبد خرید رو متوجه شدم

    و وقتی گفتم ، سریع گفت باشه و انقدر خوشحال شد که گفت داشتم فکر میکردم من چجوری باید این همه وسیله رو ببرم تا خونه و من تمام لحظاتی که داشت این حرفارو میگفت

    میخندیدم و میگفتم توی دلم ،که همه اش کار خداست

    و وقتی باهم میومدیم تا بریم جلو در خونه شون ، از مدرسه پسرونه ابتدایی رد میشدیم ،گفت که شما پسر دارین ؟ من انگار شمارو یه جایی دیدم

    خندیدم گفتم نه

    من ازدواج نکردم هنوز

    یاد خواهر زاده ام افتادم

    گفتم حتما منو با خواهر زاده ام دیدین، که چند باری اومدم جلو در مدرسه شون یا جلو در مدرسه دخترونه نقاشیامو میفروختم

    گفت نمیدونم شاید اونجا دیدم و چهره ام خیلی براش آشنابود

    وقتی رفتیم تا دم در خونه شون و وسیله هاشو گذاشتم زمین و برگشتم

    خیلی حس خوبی داشتم از اینکه خدا بهم لیاقت اینو داده که بتونم دستی باشم از هزاران دستی که داره

    چشمام پر اشک شد و سپاسگزاری کردم و خوشحال بودم که لیاقتشو داشتم و تونستم چشم بگم به حرفش

    و دوباره درخواست کردم که من رو کمک کنه بیشتر لایق باشم

    و درمورد بخشش هم لیاقتش رو بهم عطا کنه

    امروز پر بود از نکته های ریز که باید آگاهانه توجه میکردم به تک تک رفتارهام و دقت میکردم که بفهمم چجوری دارم فکر میکنم، چجوری دارم عمل میکنم و ایمانم رو نشون میدم

    حتی وقتی داشتم میرفتم پیش مامانم ، تو راه پرسیدم که خدا من تو اینستاگرام دیدم تمام کسایی که رنگ و نقاشی رو دیوار کار کردن قبلا از نقاشی روی دیوارای قدیمی و خراب و خونه های خراب شهرا استفاده کردن و نقاشیاشونو اونجا کشیدن

    میشه منم این کارو بکنم ؟ تو نظرت چیه؟

    جایی باشه که نزدیک خونه مون باشه

    الان دارم میگم خندم میگیره من تمام این حرفارو وقتی داشتم میزدم که دقیقا داشتم از جلوی یه زمین که چند تا اتاق داشت و خراب بود دیواراش ،رد میشدم و درخواستمو میکردم ولی نمیدیدمشون

    همین که سرمو بلند کردم دیدم و نقش طرح و نقاشی رو دیوا دیدم و عین فیلم دیدم که من دارم رو دیواراش نقاشی میکشم

    خندیدم گفتم وای جلو چشمم بود و بارها رد شدم و ندیدمش، الان بهم نشون دادی که بیام اینجا شروع کنم؟؟؟؟؟

    و من تلاش میکنم تا صاحب اون زمین رو پیدا بکنم و ازش اجازه بگیرم تا روی دیواراش نقاشی بکشم و تمرین کنم انقدر زمینش بزرگ و پر از دیواره که یه عالمه دیوار داره و میتونم رنگ کنم

    و میدونم که میشه

    شب که میرفتم بازار دیدم پیامی اومد در رابطه با شکایتی که کرده بودم از دادگاه ، برای تابلویی که تو نمایشگاه برده بودم و پاره اش کرده بودن و ابلاغیه اومده بود برای من ولی من از روز شنبه تا دو شنبه ندیده بودم و دیدم نوشته آخرین مهلت هست و ابلاغیه رو ببینید

    رفتم و از پسر داییم که وکیله سوال کردم نمیدونم چرا ندیدمش ولی میدونم که خیریتی داره

    چون استاد عباس منش گفته بودن که خدا میتونه یه چیزی رو به یادتون بیاره یا یه چیزی رو از یادتون ببره

    یا مسیرتونو تغییر بده و یا کاری کنه که کاری رو انجام ندید و حتی چیزی که قراره نبینید رو نبینید …

    به خودم گفتم شاید یه دلیلی داره که من دقت نکردم به پیاما و درست نگاه نکردم اگر خدا بخواد فردا میرم پیگیری میکنم

    امشب که من داشتم میرفتم تا از ایستگاه صلواتی چای بگیرم یه ماشین توجهمو جلب کرد که یهویی سرم چرخید و قشنگ خود به خود بالای ماشینو نگاه کردم بدون هیچ اراده ای

    به انگلیسی نوشته بود

    فتح

    Fath

    گفتم فتح

    فتح

    یهویی شنیدم سوره فتح رو باید بخونی

    خندیدم گفتم پس خدا وقتش رسیده که قرآن بخونم

    وقتی باز کردم تا بخونمش

    آیه10 رو که خوندم

    إِنَّ ٱلَّذِینَ یُبَایِعُونَکَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ ٱللَّهَ یَدُ ٱللَّهِ فَوۡقَ أَیۡدِیهِمۡۚ فَمَن نَّکَثَ فَإِنَّمَا یَنکُثُ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦۖ وَمَنۡ أَوۡفَىٰ بِمَا عَٰهَدَ عَلَیۡهُ ٱللَّهَ فَسَیُؤۡتِیهِ أَجۡرًا عَظِیمࣰا

    همانا مؤمنانى که با تو بیعت مى کنند به حقیقت با خدا بیعت مى کنند ، دست خداست بالاى دست آنها، پس از آن هر که نقض بیعت کند بر زیان و هلاک خویش به حقیقت اقدام کرده و هر که به عهدى که با خدا بسته است وفا کند به زودى خدا به او پاداش بزرگ عطا خواهد کرد

    جمله آخرش برام پیامی داشت

    من عهد کردم که سعی کنم بهای بزرگی که برای خواسته هام قراره پرداخت کنم رو ،پرداخت کنم و عمل کنم و سعی و تلاشمو بکنم

    امید دارم چون نتایج کوچیکی که اوایل و تا الان بزرگتر شده ، داره بیشتر بزرگتر میشه

    پس اگر ادامه بدم، خدا ، بزرگ و بزرگترش میکنه

    وای خدای من چیکار داری با من میکنی

    من بعد خوندن اوایل آیات دیگه ادامه ندادم و گذاشتم تا وقتی برسم خونه ادامه قرآن رو بخونم

    الان که دارم مینویسم و آیه بعدی رو خوندم

    قبلش دقیقا من به این آیه فکر میکردم

    میگفتم کیه که بخواد به مقام بالایی برسه و همه بخوان کمکش کنن ولی خدا نخواد و نذاره به نیتش برسه و کیه که مردم بخوان بکشنش پایین و خدا به راحتی مقامش رو ببره بالا دقیقا حرفای استاد عباس منش یادم میومد که از قرآن میگفتن

    ولی نمیدونستم کدوم آیه از سوره قرآن هست

    سَیَقُولُ لَکَ ٱلۡمُخَلَّفُونَ مِنَ ٱلۡأَعۡرَابِ شَغَلَتۡنَآ أَمۡوَٰلُنَا وَأَهۡلُونَا فَٱسۡتَغۡفِرۡ لَنَاۚ یَقُولُونَ بِأَلۡسِنَتِهِم مَّا لَیۡسَ فِی قُلُوبِهِمۡۚ قُلۡ فَمَن یَمۡلِکُ لَکُم مِّنَ ٱللَّهِ شَیۡـًٔا إِنۡ أَرَادَ بِکُمۡ ضَرًّا أَوۡ أَرَادَ بِکُمۡ نَفۡعَۢاۚ بَلۡ کَانَ ٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِیرَۢا11

    اعراب بادیه که باز نهاده مى شوند خواهند گفت که ما را اهل بیت و اموالمان بازداشت، اینک از خدا بر گناه ما آمرزش طلب چیزى که هیچ به دل عقیده ندارند به زبان مى آورند، به آنها بگو: اگر خدا اراده کند که ضرر یا نفعى به شما رساند آن کیست که خلاف آن کارى تواند کرد؟ بلکه خدا به هر چه مى کنید آگاه است

    حس میکنم که هرچی که دارم باورامو تقویت میکنم ، یکی یکی همه چیز داره درست و درست تر میشه

    هُمُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ وَصَدُّوکُمۡ عَنِ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ وَٱلۡهَدۡیَ مَعۡکُوفًا أَن یَبۡلُغَ مَحِلَّهُۥۚ وَلَوۡلَا رِجَالࣱ مُّؤۡمِنُونَ وَنِسَآءࣱ مُّؤۡمِنَٰتࣱ لَّمۡ تَعۡلَمُوهُمۡ أَن تَطَـُٔوهُمۡ فَتُصِیبَکُم مِّنۡهُم مَّعَرَّهُۢ بِغَیۡرِ عِلۡمࣲۖ لِّیُدۡخِلَ ٱللَّهُ فِی رَحۡمَتِهِۦ مَن یَشَآءُۚ لَوۡ تَزَیَّلُواْ لَعَذَّبۡنَا ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنۡهُمۡ عَذَابًا أَلِیمًا25

    هم آنان بودند که کافر شدند و راه مسجد الحرام را بر شما بستند و قربانى شما را از رسیدن به محل خود منع کردند و اگر مردان مؤمن و زنان مؤمنه اى که شما اکنون نمى شناسید وجود نداشتند که اگر حمله کنید آنها را ندانسته پامال هلاک مى سازید پس دیه و غرامت خون آن مؤمنان به گردن شما مى ماند تا خدا هر که را بخواهد در رحمت خود داخل گرداند ،اگر از یکدیگر جدا بودند همانا کسانى از آنان را که کافرند به عذابى دردناک معذّب مى ساختیم

    چقدر لذت بخشه خدا میفهمونه که چی هست منظورش که اگر خدا بخواد که ببینه من دارم تلاشمو میکنم ،صد در صد طبق قانونش منو در رحمت خودش داخل میکنه

    این آیه رو که خوندم گفتم دقیقا برای من بود

    حس کردم که باید این سه روزو یادم میرفت کار ادامه شکایت از نقاشیم رو انجام بدم و باید تو این سه روز کارای دیگه رو انجام میدادم

    خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم بی نهایت ممنونم ازت

    سپاسگزارم که هر لحظه مراقبمی و هدایتم میکنی رب ماچ ماچی خودم

    برای تک تکتون بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت بی نهایت از خدا میخوام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 45 رای:
    • -
      سپیده آقایاری گفته:
      مدت عضویت: 1831 روز

      سلام طیبه عزیز

      از کلام بی آلایش و توجهت به تمامی جزییات زندگی لذت بردم. لذت بردن از زندگی با همین توجهات به مسائل کوچک اما زیبای زندگی حاصل میشه. کامنتت مثل یه داستان بود که زیبا و روان نقل شده و میشه ساعتها خوند و ازش لذت برد، خیلی ساده و خودمونی و حسی که آدم از خوندنش میگیره به آدم میفهمونه که این فرد چقدر خودشه و با خودش و جهان اطرافش در صلحه.

      برات آرزوی سعادت و سلامت و ثروت و شادی دارم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1252 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    هدف گذاری:

    برای رسیدن به هر هدفی باید تمام تمرکز خود را تنها بر روی آن قرار دهیم

    هیچ گاه به موانع پیش رو برای دستیابی به اهداف خود فکر نکنیم :

    خداوند ما را هدایت خواهد کرد:

    ایمان و باور داشته باشیم که : درها برای ما باز خواهد شد

    دلیل داشتن رویاهای کم و محدود:

    باورهای ماست اگر باور داشته باشیم به تمام رویا های خود دست می یابیم :

    رویا های بزرگ داریم

    هر چند که به رویا های بزرگ خود نیز : قدم به قدم دست می یابیم نه یک شبه یا یک دفعه

    می توانیم دو هدف داشته باشیم اما:

    به سمت هدفی حرکت می کنیم که بر روی آن تمرکز بیشتری داریم و در آن کاملا غرق شده ایم

    سپاسگزاری:

    یکی از مهم ترین ارکان موفقیت و پیشرفت توجه به نعمت ها و سپاسگزاری به خاطر آنهاست

    ثبات فرکانسی:

    به این معناست :

    زمانی که می خواهیم باور درست را جایگزین باور مخرب کنیم ذهن ما مقاومت دارد تا زمانی که :

    آن را مرتبا و صد ها بار تکرار کرده و

    الگوهای مناسب را پیدا کنیم تا

    جهان ما را به سمت باور درست هدایت کند و ما را در شرایط موقعیت ها افراد ایده هایی سازگار با باورهای جدیدمان قرار دهد:

    همان گونه که حضرت علی دو نوع رزق را مطرح می کند:

    رزقی که ما به دنبال آن می رویم

    رزقی که او به دنبال ما می آید:

    با داشتن باورهای مناسب و ثبات فرکانسی : رزق به دنبال ما خواهد آمد و نتایج زندگی ما جریان ثابتی به خود می گیرد

    که رسیدن به چنین نتایجی: یک شبه و یک دفعه امکان پذیر نیست و حداقل نیاز به بازده زمانی 6 ماهه تا 1 ساله دارد

    انگیزه های ما :

    اغلب از تضادها شکل می گیرد

    وقتی باور و ایمان درستی داشته باشیم که تحقق خواسته ها امکان پذیر است:

    به سمت آن ها حرکت کرده و در نهایت به خواسته هایمان دست می یابیم.

    نماز خواندن:

    هر کسی به شیوه خاص خودش با خداوند ارتباط برقرار می کند:

    در قرآن هیچ روش و توضیحی برای آن بیان نشده است

    راه های ارتباط با خداوند بی نهایت است

    شیوه ی ثابتی برای ارتباط با خداوند وجود ندارد

    تنها یک بار خداوند بیان کرده :

    اذا سالک عبادی:

    چون هیچ کسی تا کنون چنین سوالی نپرسیده است و تمرکز عموم جامعه بر حاشیه قرار دارد:

    اگر درباره ی من از تو پرسیدند:

    بگو من نزدیکم : خداوند 7 مرتبه از ضمیر من در این آیه استفاده کرده است

    هر یک از ما افرادی متنوع با توانایی های متفاوت هستیم:

    اگر در مسیر علایق خود قدم برداریم :

    به ثروت و موفقیت دست خواهیم یافت

    ترفندهای پونزی و شرکت های هرمی:

    برای افراد با ذهنیت فقیر و اغلب در کشورهای جهان سوم رخ خواهد داد

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      مینا منصوری گفته:
      مدت عضویت: 1085 روز

      سلام دوست عزیز

      راه ارتباط با خدا بینهایت هست.

      البته که این جمله طلایی هست.

      من که به این نتیجه رسیدم وقتی میریم سمت علاقه هامون و باورهای محدود کننده رو بیخیال میشیم هم داریم خدا رو عبادت میکنیم

      هرکدوم از ما برای کاری افریده شدیم و مهر و عشقش به دلمون خداوند کاشته وقتی به علاقه مون توجه میکنیم یعنی به دستور خدا لبیک گفتیم و در مسیر هدف مون که قدم بر میداریم هر قدم مون در حال عبادت و ستایش الهی هستیم.

      چقدر به توحید رسیدن زیباس

      چقدر استاد توحیدی عمل میکنه و ما با ایشان در سایت هم مسیر و هم مدار شدیم

      خدا را هزار هزار شکر

      در پناه حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مهشید و شیرین گفته:
        مدت عضویت: 1252 روز

        به نام خداوند مهربان

        سلام خانم منصوری

        ممنون از کامنت زیبایتان.

        بله توحید زیبا و بسیار بسیار حیاتی است. زندگی بدون توحید معنایی ندارد می توان با تمام روح و روان و قلب و جانت خدا را درک کنی، بفهمی، لمس کنی، ببویی، ببینی، بشنوی و لذت ببری در رایحه ای از عطر گل یاس، در قطرات باران که یکی از معجزات او است در پرواز پرندگان در آسمان آبی لایتناهی و در جملات استاد عزیزمان که با گوش جان می شنویم و بهتر توحید را درک می کنیم.

        بله درست گفتید هر کدام برای کاری آفریده شده آیم و به همین دلیل استاد تاکید دارند به دنبال کار مورد علاقه خود باشیم و از مسیر لذت ببریم.

        ما هم بسیار خوشحال هستیم که در این سایت الهی با استاد و شما دوستان هم مدار هستیم و می آموزیم.

        در پناه خداوند مهربان همواره سلامت، موفق، ثروتمند باشید و با شادی دقایق زندگیتان را سپری کنید.

        خدایا شکرت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: