live | استمرار در مسیر هم جهت با هدف - صفحه 26 (به ترتیب امتیاز)

517 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    منصوره علیان گفته:
    مدت عضویت: 2399 روز

    با درود و سپاس بیکران می نویسم تا ردپایی بگذارم برای خودم در آینده ی موفق تر از امروزم

    گام دهم:

    مهم ترین قانون در هدف گزاری تمرکز است پس باید تا جاییکه می توانم روی هدفم تمرکز کنم.

    من خالق زندگی خودم هستم، من می توانم و لایق داشتن هدف های بزرگ هستم ،آیا بالاتر از قانون خدا قانونی هست؟ آیا بالاتر از اراده ی خدا اراده ای هست ؟ و خداوند اراده کرده است که من را خالق زندگی خودم قرار دهد ، پس باید به موانع و قانون هایی که دولت ها و افراد دیگر سر راه هدف های من گذاشته اند بی توجه باشم چرا که من خدایی دارم که در هر لحظه مرا هدایت می کند و من می توانم خواسته ها و اهدافم را خلق کنم.

    باورها اول یک جمله هستند وقتی تکرار می کنم ، بهشون توجه می کنم ، الگو پیدا می کنم ، الگوها را مرور می کنم ، در این صورت این جمله تبدیل به یک باور می شود و بعد در زندگیم نمود فیزیکی پیدا می کند و این نتیجه ثبات دارد آن وقت آن جمله به یک باور با ثبات تبدیل شده است .

    تضاد ها وقتی انگیزه برای رسیدن به خواسته ها می شوند که من باور داشته باشم که خالق زندگی خودم هستم و می توانم به راحتی و آسانی به خواسته هایم برسم.

    من یک پتانسیل هستم ، می توانم دنبال علاقه ام بروم و از علاقه ام ثروتمند شوم. چگونه علاقه ام را پیدا کنم؟ با حرکت کردن گام اول الهام می شود گام اول را بردارم بقیه ی گام در مسیر به من الهام می شود.

    هر کسی به شیوه ی خودش می تواند با خداوند ارتباط برقرار کند.

    وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ

    و هرگاه بندگان من، از تو در باره من بپرسند، من نزدیکم، و دعاى دعاکننده را -به هنگامى که مرا بخواند- اجابت مى‌کنم، پس باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند.( بقره 186)

    خدایا سپاس گزارم که هدایتم می کنی و سپاس گزارم که به من قدرت می دهی تا به هدایت هایت عمل کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    محمد علی غیاثی گفته:
    مدت عضویت: 1217 روز

    سلام

    روز همه دوستان عزیزم بخیر و خوشی

    یه لحظه فکر کردم استاد چایی آورده با هم دوتایی

    بوخوریم و گل بگیم و گل بشنویم

    این جلسه خیلی جذاب بود برام و باز هم تاکید به قانون کانون توجه بود که استاد بیان کرد٫و واقعا خودم همین امروز یه این آموزه ها احتیاج داشتم٫میدونید‌دوستان انگار یه‌ چیزی توی زندگیم کمه انگار اون یه چیز باعث میشه که خیلی چیزا برام دور از دسترس باشه ٫به لطف الله‌ دارم هر روز کار میکنم و یادمیگیرم و انجام میدم و قصد اینو دارم که به الهامات عمل کنم و طبق اون انجام بدن از همین امروز کاری که باید چند روز پیش انجام میدادم رو همین امروز انجام‌میدهم به لطف خدا چون خودش به قلب من انداخته و من باید به اون عمل کنم کمی تعلل کردم ولی باید انجام بدم انشالا که نتیجه‌خوب‌از کار درمیاد و به درستی صورت خواهد گرفت به لطف خدای مهربان .،

    ظهر ساعت 3

    محل کار شخصی

    امروز مغازه آموزش دیدم

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سمیرا ذوالقدری گفته:
    مدت عضویت: 2290 روز

    بنام خالق هستی.

    سلام خدمت همه عزیزان در این سایت الهی.

    قانون تکامل وتوجه به نکات مثبت تا از جنس همین مثبت وارد زندگیمون بشه.

    این قانون تکامل واقعا پاشنه آشیل منه باید بیشتر روی خودم کار کنم.

    من دوره 12قدم کامل دارم وبه قول استاد تاعمل نکنی نتیجه نمی گیری مهم نیست چقدر محصول خریدی یا چند وقته مهم فهمیدن درک کردن عمل کردن وبه تازگی این خیلی بیشتر خودش بهم نشون داد.

    وبه خودم قول دادم دوباره شروع کنم متعهدتر باشم ومی دانم درکم نسبت به قبل بهتر شده باز جای کار دار.

    نباید رویاها وخواسته ها رو فراموش کنم استمرار داشتن عمل کردن از کوچک قدم برداشتن حتمآ موفقیت هست استاد عزیزم سپاسگزارم که باتکرار این قانونهای مهم و اصل مارو به این مسیر هدایت می کنی یادآوری می کنی تا بهتر یاد بگیریم وعملگرا باشیم.

    تو مسیرعلایقم قدم بردارم. تکامل رعایت کنم.

    الان درست درمسله هستم که تمام سعی می کنم ذهنم روکنترل کنم وهرلحظه یادم می افته که چطور می خواد این مسئله درست بشه به ذهنم میگم نه تو می دانی نه من پس ساکت باش سپردم دست خدای که تا اینجا شو درست کرده چطور نمی دانم اون بهتر میدونه ومن ایمان دارم در زمان مناسبش هدایتم می کنه. کنترل ذهن =کنترل زندگی

    در پناه الله مهربان وهدایتگر باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    حمید قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 2327 روز

    بنام رب رزاق و هدایت گر

    سلام و درود و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی ️

    سلام و ارادت حضور خانواده صمیمی و بزرگ عباس منش ️

    ما در برخورد با تضاد ها و درست رفتار کردن در زمان درست میتونیم خیلی رشد کنیم…

    من اوایل مسیر در برخورد با تضاد ها خیلی بهم میریختم و عصبی میشدم و حالم بد میشد و میگفتم چرا من؟ من که دارم رو خودم کار میکنم ،من که تو مسیر هستم دارم فرکانس های خوب می‌فرستم چرا باید با این تضاد برخورد کنم؟

    کم کم که جلو رفتم و تکامل مو طی کردم یکم بزرگ شدم فهمیدم اولا فرکانس های من خالص نیست که همه چیز گل و بلبل باشه صد در صد، در ثانی اگه تضاد نداشته باشم راکد میشم و دچار روز مرگی میشم و هر روز پس رفت میکنم،

    با رشد و کار کردن روی خودم فهمیدم اگه تضاد دارم یعنی اینکه مسیرم درسته ،یعنی اینکه دارم رشد میکنم ، یعنی اینکه این طبیعی ه، اونوقت احساس خوب شد و قانون رهایی و یاد گرفتم و رها میکنم و از خودش حل تضاد و می‌خوام و در حالی که خواسته مو هم ارسال میکنم.

    من دلیل تضاد های تکراری زندگی مو فهمیدم و راحت حلش ون میکنم و ازشون می‌گذرم.

    من فهمیدم که باید اونقدر خودم و بزرگ کنم و اندازه مو رشد بدم که اندازه تضاد نتونه تاثیری رو من بذاره و من خیلی راحت ازش رد بشم.

    یاد گرفتم به تضاد هایی که هر از چند گاهی اتفاق می‌افته اهمیت ندم.

    پیدا کردن مقاومت های ذهنی و ترمزها کار حساس و تمرکز بالایی میخواد، باید پیدا کنیم چه باوری چه فرکانسی داریم می‌فرستیم که جلو تحقق اون خواسته رو گرفته و این کار آسانی نیست.

    زمانی ما میتونیم به موانع احتمالی توجه نکنیم که یه خواسته سوزان داشته باشیم و چشممون و رو همه چی می‌بندیم و فقط رو به جلو حرکت میکنیم.

    ثبات فرکانسی و زمانی میتونیم در خودمون ایجاد کنیم که ورودی مستمر در جهت اون هدف و به خودمون بدیم و به فرکانس هامون اجازه منحرف شدن ندیم ، در این حالت فرکانس هامون قوی و خالص و پرقدرت میشه و به ثبات میرسه.

    دوره دوازده قدم یه معجزه در زندگی مون ایجاد می‌کنه…

    در پناه رب رزاق و هدایت گر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      فریبرز کاوه گفته:
      مدت عضویت: 1908 روز

      درود بر جناب حمید قاسمی گرامی

      به چه نکات خوبی اشاره کردید:

      اول اینکه وقتی در مسیری چالش داریم، باید بدانیم که در مسیر درست هستیم چون نقش اون چالش اینه که ما رو ورزیده کنه!

      دوم این‌که: برای رد شدن از یک چالش باید دست کم انرژی ما و توانایی ما به اندازه‌ی سد انرژی همان چالش باشه و یا بیشتر تا بتونیم از اون رد بشیم.

      ارادتمند شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        حمید قاسمی گفته:
        مدت عضویت: 2327 روز

        سلام و درود به دوست گرامی آقای کاوه.

        سپاسگزارم از شما برای مطالعه کامنت بنده و دقت نظر شما.

        انشاالله که در کنار هم با این آگاهی ها هر روز درکمون بیشتر بشه به خواسته هامون نزدیک و نزدیک بشیم.

        براتون عالی ترین ها رو می‌خوام دوست عزیز

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    شکوه دوراندیش گفته:
    مدت عضویت: 980 روز

    بنام خدای مهربان

    وسلام به استاد عزیز ومهربان وبانو شایسته عزیز ومهربان

    وسلام به همه دوستان سایت

    برای هدف گزاری باید توجه وتمرکز حول همون محور وهمون خواسته باشه ولی هدفی رو بهش میرسیم وسمتش حرکت میکنیم که خودمون درگیرش کردیم وتوش غرق شدیم

    اگه خواسته ای داریم اصلا به موانع راه فکرنکنیم ونگرانش نباشیم پیش زمینه منفی نبافیم در مورد هرچی

    به قوانین انسانی توجهی نکنیم ما با خدایی طرفیم که کل کیهان رو خلق کرده وهدایت میکنه

    کسی که ایمان داره درها براش بازمیشن اصلا موانع مهم نیستن

    خدایاشکرت برای این آگاهی ها و برای همه چی وبه امید عملکرد مناسب خودم و همه خانواده صمیمی سایت

    وبسیار سپاسگزار از استاد عزیز وخانم شایسته عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      فریبرز کاوه گفته:
      مدت عضویت: 1908 روز

      درود بر بانو شکوه دوراندیش گرامی

      داشتم به این مسئله فکر می‌کردم که دقیقا درست می‌گویید! هرگاه که کوچک‌ترین توجهی را به آن‌چه در مسیر اهداف‌مان نیست داشته باشیم، به معنای هدر دادن انرژی است. اگر این هرز توجهات بیشتر و بیشتر بشه، انرژی ما هم بیشتر و بیشتر هدر می‌ره و ما می‌مونیم و یک وجود بی انرژی که دیگه نمی‌تونه به مسیر ادامه بده. بنابراین بهتره تو این مسیر، به هیچ وجه روی ناخواسته‌ها متمرکز نشیم!

      ارادتمند شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    سونیا نوری گفته:
    مدت عضویت: 496 روز

    بنام خدایی مهربان

    سلام به دوستان عزیزم، استاد خوش هیکلم و خانم شایسته عزیز

    گام دهم از آگاهی های ناب دوره ارزشمند خانه تکانی

    نکته اول؛ مهمترین قانون هدفگذاری توجه کردن به هدف است . باید روی هدف ما تمرکز کامل کنیم . و اگر هدفی داریم صد در صد خود را بگذاریم .

    اگر باور کنیم که به رویاهای ما می‌رسیم، پس می‌رسیم برشان که تکامل نیاز دارد و وقتیکه هدف داریم به موانع موجود و قوانین دولت‌ها توجه نکنیم ، چونکه سد راه هدف های مااند . ما باید روی خودمان کارکنیم بقیه اش با خدا ، جهان خود بخود همه کار ها را می‌کند .

    نکته دوم؛ ثبات فرکانسی چیست ، به این معنی که بعضی باور های محدود کننده که داریم مثل اینکه بدست آوردن پول مشکل است ، در اول که این را می‌شنویم، ذهن قبول نمی کند چون ذهن منطق می‌خواهد، تا اینکه الگو بیاری برای ذهن تا قبول کند و تکرار این باور ها تبدیل به ثبات فرکانسی می‌شود که آنهم وابسته به باور و زمان است. و بعدا هم باور های ثابت فرکانس بوجود می‌آورد و نتیجه بوجود می‌آیید، روز اول که روی باور های ما کار میکنیم نتیجه بوجود نمایید، نتیجه وقتی بوجود می‌آیید که به ثبات فرکانسی برسیم .

    نکته سوم؛ با گوش دادن به فایل رایگان استاد می‌شود که باور های خوب ساخت و یک مثال اش هم خودم استم که تا فعلا محصولات استاد نگرفتیم البته که پلان دارم که بگیریم ، حالا میگذارمش بخدا که قرار است از کدام دوره شروع خواهد کردم آن شالله از عزت نفس. اما از گوش دادن به همین فایل های رایگان خیلی تغییر را در خودم احساس میکنم ، که یکی از مهمترین فایلهای رایگان سریال سفر به دور آمریکا است که کلا نکات مثبت دارد و تمرکز من کلا روی نکات مثبت شده چقدر احساس خوب داریم درین روز ها که این سریال را می‌بینم.

    نکته چهارم؛ انگیزه برای نوشتن آرزوها اغلب از تضاد ها بوجود می‌آیید مثل اینکه کسیکه فقیر است متضادش که ثروتمند شدن است را می‌خواهد ویا کسیکه روابط نامناسب را تجربه کرده آرزویش اینست که روابط عاشقانه را تجربه کند …..

    نکته پنجم؛ موضوع نماز ، هر کسی به شیوه خودش می‌تواند با خداوند ارتباط برقرار کند ودر قرآن‌کریم یک شیوه خاص برای نماز خواندن وجود ندارد .پیامبران هر کدام به یک شیوه خاص با خداوند ارتباط برقرار می‌کردند و راه های ارتباط با خداوند بی نهایت است و اگر کدام طریقه خاص برای نماز خواندن وجود می‌داشت حتما خداوند در قرآن میگفت مثل موضوعات دیگری مثل وضو گرفتن یا میراث … در قرآن آمده خوب نماز خواندن هم می‌آمد ، پس معلوم است که شیوه خاص برای نماز خواندن در قرآن کریم نیامده و هر کس می‌تواند به یک شیوه خاص که خودش می‌خواهد با خداوند ارتباط برقرار کند درست مثل اینکه با کسیکه دوستش دارید هر گونه که بخواهد روابط عاطفی و عاشقانه داشته باشید ، چیزهایی در قرآن کریم گفته نشده به این معنی است که اگر گفته می‌شد محدودیت ایجاد می‌شد، این نیست که خداوند فراموش کرده باشد .

    و خداوند چی زیبا در قرآن خودش را توصیف می‌کند اگر بنده گام در مورد من از تو بپرسند بگو من نزدیکم دعای ، دعا کننده را هنگامیکه مرا می‌خواند.

    نکته ششم ؛ مهمترین گپ ، به عوض اینکه دنبال پول باشید ، دنبال مسائل پایه ای باشید، دنبال هدفگذاری باشید و علایقتان را دریابید. در بعضی مسیرهای دیگر برویم فقط برای درس یاد گرفتن .

    از مسیر علایق ماست که می‌توانیم برای خود کار ایجاد کنیم ، مسیری که اگر در آن باشیم نه تشنگی یاد ما می‌آیید نه گرسنگی ، مسیری که انتخاب می‌کنید در موردش صد ها کتاب بخوانید و درست یاد بگیریم ، طوریکه بهترین شغل خود باشیم.

    خدایا شکرت بابت اینهمه آگاهی که در این فایل ها بود .

    در پناه خدایی رحیم و رحمان باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    سعیده آقایاری شیخ نشین گفته:
    مدت عضویت: 1984 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    با کسب اجازه از خدای بزرگ برای نوشتن در مورد این فایل و این گام…هدفم این هست که با نوشتن بیشتر روی این فایل و نکاتش تمرکز کنم و به درک بهتر از اجرای بهتر این آگاهی های هدایت بشم

    “خانه تکانی ذهن”

    “گام دهم”

    من این فایل رو چند بار گوش کردم ولی نمیتونستم پیش برم…یعنی انقدر این فایل به نظرم سر راست و واضح و دقیق در مورد اصول مهم خلق خواسته ها گفته که مرور همین یک فایل و عمل بهش و الگو پیدا کردن براش کافیه تا من به مسیر های درست تری هدایت بشم و بتونم خواسته هام رو خلق کنم…

    هر کدوم از سوالات پرسیده شده دری از آگاهی رو برام باز میکنه و مثل مرور تمامی آموزش های مربوط به قانون کلی جهان هست…

    هدفگذاری

    مهمترین قانونش توجه است…

    خاطرم هست چون قبلا آدم منفی بافی بودم و همیشه تمرکزم روی سختی های مسیر بود وقتی به نتیجه پایانی فکر میکردم و خیلی براش ذوق داشتم که رخ بده بعد نمیداد من حالم گرفته میشد…چون با قانون آشنا نبودم در همون سن کم به مرور به این نتیجه رسیدم که وقتی میای تمرکزت رو روی نتیجه پایانی داری بهش نمیرسی…اصلا بهش فکر نمیکردم…تا جایی که میتونستم ذهنم رو از نتیجه منحرف میکردم و حتی گاهی ترس داشتم به نتیجه فکر کنم…میگفتم باید بیای خواسته رو رها کنی ولی براش قدم برداری…هر چیزی که فکر میکنی الان لازمه تا تو رو به خواسته برسونه…و این ایده تا حدی برام جواب داده بود

    اما برای خواسته های بزرگتر که به نسبت مقاومتهام هم بیشتر بود جواب نمیداد…سنم که بالاتر رفت خواسته هام هم بزرگتر شد…وقتی خواهرم اولین بار از قانون جذب حرف زد گفتم حتما دیوونه شده…و زیاد بهش توجه نکردم اما شیرینی خاصی توی این فکر بود که من با افکارم اتفاقات رو رقم میزنم…پس نتونستم بی خیالش بشم…یکم جستجوی بیشتر منو با کتاب راز و بعد خانم استر هیکس آشنا کرد…اولین بار از خانم استر هیکس در مورد نوع توجه کردن به خواسته شنیدم اما به هیچ شکلی نمیتونستم به خواسته ای که الان نبود فکر کنم و حسم بهش خوب بشه

    بعدها که با استاد آشنا شدم فایلی از استاد بعنوان “جهان مثل آینه عمل میکند” رو شنیدم و واقعا این فایل داستان کانون توجه رو خیلی دقیقتر و بهتر از هر کسی که قبلا شنیده بودم توضیح داد…حالا مونده بود که بفهمم چطور بیام به خواسته ای که چندین بار هر تلاشی براش کردم فکر کنم و احساسم هم خوب باشه…بعد استاد میگفتن وقتی به نداشتن خواسته فکر میکنی ولی احساست بده یعنی به خواسته چسبیدی و هرگز بهش نمیرسی…وقتی این جمله رو میشنیدم احساس میکردم خنجری به قلبم خورده…یعنی احساس نرسیدن به خواسته های مهم ام واقعا برام کشنده بود…نه اینکه داشتن اونها خیلی شاخ بود…این توی ذهنم یک شکست بود که من خواسته ای دارم که بقیه مثل آب خوردن بهش میرسن اما من با اینهمه تلاش نمیتونم بهش برسم…

    به مرور با قوانین بهتر آشنا شدم…مثل تکامل در رسیدن به خواسته…یعنی کوچک کردن خواسته به اهداف کوچک و قدم به قدم رسیدن به خواسته…

    با مفهوم ایمان و توکل در عمل و صبر آشنا شدم و تمرین کردم و یکی یکی قدم ها رو برداشتن رو بهتر یاد گرفتم

    شکل هدفگذاری من با آموزش های استاد عباسمنش تغییر کرد…

    از هدفگذاری های سالیانه به ماهیانه و الان هفتگی رسیده…

    چکاپ های ماهیانه مینویسم و رشد خودم در حوزه های مختلف رو بررسی میکنم…

    این ماه وقتی چکاپم رو نگاه کردم واقعا بعد از مدتها از خودم راضی بودم…چون دارم با بیماری کمالگرایی مبازره میکنم…به جاش از اصل بهبودگرایی تدریجی استفاده میکنم و نتایج داره راضی ام میکنه…بخصوص رشد شخصیتی ام

    سعی میکنم به خواسته هام توجه کنم فارغ از اینکه الان شرایطم چطوری هست…و براشون آماده بشم…هر روز و هر هفته موانعی مختلفی رو که سر راهم هست شناسایی میکنم و روشون کار میکنم…از سر راهم برمیدارم…تا شاخ و برگ اضافی در اطرافم حذف بشه…و هر شاخه ای که کنده میشه یا درخت اضافی از ریشه در میاد واقعا این ذهنم سبک تر میشه…و انگار احساس میکنم خواسته های بیشتری با سرعت بیشتری در حال حرکت به سمت من هستند…

    چقدر اون توضیحات استاد در پاسخ به سوال ثبات فرکانسی رو دوست داشتم…منو یاد توضیحات استاد در قدم 1 جلسه 4 انداخت…چقدر اون جلسه آگاهی بخشه…هرکس اون قدم رو تهیه نکرده نگران نباشه…این توضیحات چکیده همون جلسه است….تمام مسیر باورسازی تا خلق نتایج دلخواه اینجا توضیح داده شده…

    استاد همیشه میگید که اگه دانشجوهای من مثل من نتیجه نگرفتن شاید به این دلیل هست که قانونمند بودن جهان رو اونطوری که من باور کردم باور نکردن….من جز همون هام که تا مدتها اهمیت این قانونمندی یادم میرفت…چطور؟

    خوب من از الگوی باورسازی استاد استفاده میکردم…و نتایج ایجاد میشدن…همونطوری که توضیح داده شد تا ما باوری رو میشنویم که بهمون احساس بهتری میده همون احساس بهتر در جهان اطراف یه تغییری ایجاد میکنه مثل اینکه خبری بهمون میرسه در مورد همون موضوع…خبری خوب که اون باور رو تایید میکنه…یا هر نشانه دیگه ای…گشایشی ایجاد میشه…این تایید کننده قانونمندی جهان هست…و این نشانه پاسخ جهان به احساس ماست که از شنیدن اون باور در ما ایجاد شده…خوب استاد میگن که شما باید اون رو ببینید تایید کنید شکرگزار قانونمندی باشید و جدی تر همون باور رو دنبال کنید…مدام تکرارش کنید و براش دنبال الگو بگردید…نگران نباشید چون جهان حمایت میکنه و خودش الگوهای تایید کننده سر راهتون میاره…و شما فقط ثابت قدم ادامه بدید…آخه من آدم ثابت قدمی بودم…چرا نمیتونستم ثابت قدم این مسیر باور سازی که اصل و اساس هست رو ادامه بدم؟ و همش چسبیده بودم به همون روش های قدیمی و کارهای فیزیکی؟

    چون مثل استاد باور نداشتم که جهان واقعا طبق قانون عمل میکنه….بعد از مدتی اهمیتش برام کمرنگ میشد و جدی روش کار نمیکردم..ذوق و شوقم رو برای جدی کار کردن از دست میدادم

    و چون هنوز به جمع بندی درستی از گفته های استاد نرسیده بودم…وقتی تاکید استاد رو روی عملگرایی میشنیدم خوب میگفتم استادم تایید کرده برم اون کارهایی فیزیکی و تقلا ها رو ادامه بدم

    دوستانی که تازه به جمع این خانواده اضافه شدید به هوش باشید…باورسازی مقدمه اون کارهای فیزیکی هست….اشتباهی که من کردم رو تکرار نکنید….یعنی وقتی ما روی باورهاتون کار میکنیم…مثلا همین باوری که استاد مثال میزنه…پول ساختن آسونه…من میام راجع بهش حرف میزنم از آیات قرآن یا الگوهایی که اطرافم هستند که راحت پول میسازند…آدمهایی که کار خاصی نکردن اما پول راحت میاد سراغشون…مثلا من دخترعمه ای دارم که درس خاصی نخونده مهارتی نداره…همیشه همه میگفتن سرخوش و شاد بوده…یه ازدواج توی سن کم کرده خیلی چشم و گوش بسته اما ازدواج بسار خوبی از آب دراومده…همیشه در رفاه بوده…و زندگی اش برای خیلی ها حسرت هست…بارها شده رفتم خونه اش از اینکه انقدر راحت تا اراده میکنه همسرش هر چیزی رو تهیه میکنه تعجب میکنم….تازه اصلا هم معیارهای زنان حرف گوش کن ایرانی رو نداره…اما قلب بسیار مهربونی داره و خیلی بخشنده است…حتی همین بخشندگی زنان خیلی مردها رو کلافه میکنه که چرا از پول همسر میبخشن…اما در مورد ایشون صدق نمیکنه…خوب به خودم میگم برای کسی که راحت پول خرج میکنه و نگران هیچ چگونگی برای هیچ چیزی نیست…پول به راحتی از بی نهایت راه میرسه…واقعا هزاران راه برای رسیدن به پول هست…بعد من میبینم که همین مدت زمانی که من اومدم به این قضیه فکر کردم در طی مدت زمانی بعد اتفاقاتی در جهان اطرافم رخ میده…مثلا از زمانی که این فایل رو چند بار گوش کردم…با اینکه اصلا نمیگم من تمرکزی روی پولسازی کار میکنم…اما رخدادهای معجزه واری در چند روز اخیر برام رخ داده که رزق از بی نهایت راه اومده توی زندگی ام…من مهمون داشتم برای 3 روز…من فقط برای شب اول غذا درست کردم…اما تمام شش وعده دیگه رو ما مهمان بودیم…آدمها می اومدن و غذا رو با خودشون می آوردن..مهمانی دعوت شدیم با مهمونا….همسایه برامون غذا آورد…حتی پول پیدا کردیم…چندتا کار آسون بهم پیشنهاد شد که پولش توی این یکی دو روز برام واریز شد…همه اینها نمودهای ثروت هستند…و حالا من باید بیام روی اون باور تقویت شده بیشتر کار کنم….براش الگو پیدا کنم که این روند باز تقویت بشه…اون مسیر عصبی در ذهنم تقویت بشه…بعد باز موقعیت های بهتر پیش میاد…یا توی کارم میام الگوهایی رو پیدا میکنم که آسون و راحت پول میسازن…

    پس ما اول باور سازی و الگو پیدا کردن برای اون باور رو انجام میدیدم…تا ذهنمون بهتر اون باور رو بپذیره…چون ذهن ما میگه چطور؟ ما میگردیم الگو پیدا میکنیم به ذهنمون نشون میدیدم میگیم بفرما اینطوری…با زمیگه چطور میگیم بفرما این یکی مثال و انقدر براش الگو میاریم که تا حدی قانع بشه…اصلا میگیم من چه میدونم چطور…خدا خودش میدونه من نیازی نیست بدونم…

    این روند باعث میشه ذهن آرامش بیشتری پیدا کنه بعد یواش یواش سر و کله ایده های جدید که چگونگی رو ممکن میکنن هستند…

    کار فیزیکی هم که قراره من انجام بدم همون اقدامات عملی هستند که پس از باور سازی بهم گفته میشه

    حالا اشتباهی که من چند بار برام رخ داده….وقتی میایم روی خودمون کار میکنیم یهو فرصت های پیش میاد که نیاز به برداشتن قدمهای عملی دارند…نیاز داره مثلا براش بری کارهایی رو انجام بدی…اینا همون ایده های خوبی هستند که پس از باورسازی بهمون گفته میشه تا نتایج بهتری برامون خلق کنند…ایده هایی که کمی از جایگاه فعلی ما بالاتر هستند…حالا من اونقدر تمرکزم صرف برداشتن اون قدمها میشده که یادم میرفته اصلا مسیری که باعث شده من به مدار بالاتر برم که این ایده توی اون مدار بهم گفته شده همون باور سازی و همون احساس خوب من بوده…حالا من دوباره تمرکزم به جای اصل میره سراغ حواشی به درد نخور…جایگاه خودم و جایگاه خداوند رو فراموش میکنم….که من باید در احساس خوب باقی بمونم و ارتعاش خوب ارسال کنم و کار خداوند این هست که متناسب با مدارم کارها رو برام آسون میکنه و انجام میده….

    نتیجه این بوده که من اصلا از اون همه تلاش نتیجه نمیگرفتم…چرا؟ چون ثبات فرکانسی نداشتم و برگشته بودم به مدارهای قبلی…اون ایده که بعد از کار کردن روی باورهام بهم گفته شده مال مدارهای بالاتر بوده…و در این مدار پایین تر اصلا جواب نمیده

    استاد جمله ای طلایی میگن

    نتایج وقتی ایجاد میشن که شما ثبات فرکانسی داشته باشید

    ثبات فرکانسی یعنی شما احساس خوب پایدار داشته باشید…مدام در حال تکرار اون باورهای خوب باشید و در جهان اطرافتون دنبال دلایلی برای تایید اون باشید…

    وقتی این نقطه ضعف رو پس از بارها سینوسی بالا و پایین رفتن متوجه شدم تازه جایگاه اون اهرم رنج و لذت در ذهنم درست جا افتاده و الان میتونم بگم که مدتی هست در احساس خوب نسبتا پایدار به سر میبرم…و دیگه حتی نگرانم که از این آموزش ها و شیوه کار کردن فاصله بگیرم چون نتایج بدی گرفتم و رنج کشیدم…هر بار میخوام تنبلی کنم رنج ها رو یادم میندازم….ذهن من هنوزم اون کارهای فیزیکی رو مهم میدونه…از صبح یه سره توی گوشم میخونه که چقدر کار داری بجنب…بدو همه رفتن گرفتن همه فرصت ها رو پر کردن…اما خوب من میدونم نقش باورسازی چیه….

    چقدر خسارت های فیزیکی و زمانی و مالی دیدیم از باورهای ضعیف

    باور خوب همه چیزه…مهم نیست چقدر تلاش و تقلا میکنیم با باورهای ضعیف نتایج همیشه ضعیفه…من اینو با گوشت و پوست و استخونم تجربه کردم…

    باید با تمام تمرکز روی هدفی که انتخاب کردم کار کنم…براش باور بسازم..امکان پذیریش رو برای خودم باور پذیر کنم…و هر چیزی هر قدمی بهم گفته میشه براش لازمه برش دارم…

    دیگه همه هدفها رو با هم انتخاب نمیکنم…بلکه برای مهمترین هدفم برنامه ریزی میکنم…

    هر روز قدمهایی رو برای اهدافم مینویسم و از خدا هدایت و نیرو میخوام تا موفق به انجامش بشم و اینجوری صبح ها با ذوق از جام بلند میشم…از ذوق تیک خوردن اهدافم

    این مسیر تکاملی واقعا همه چیز رو برامون ممکن میکنه

    با رسیدن به هر هدفی با خلق هر خواسته ای هر چقدر کوچک ایمانم بیشتر میشه

    یکی از قانومندی های خیلی خیلی تحسین برانگیز جهان که به تجربه متوجه اش شدم…این هست که وقتی من خودم رو برای هدفم غرق میکنم…وقتی توجه ام روی اصل هست و وقتی قلبم به حضور خدا آرومه…خیلی از خواسته هام و نیازهام خودبخود انجام میشن….یعنی جهان واقعا حمایتگره…جهان بقیه کارهای رو انجام میده…من قبلا خیلی بابت این نگران بودم حالا من بیام روی یه موضوعی خیلی تمرکزی کار کنم بعد چی میشه…یعنی اگه 100 تا هدف دارم دیگه عمرم کفاف نمیده به بقیه برسم…اینجوری نیست…شرایط و موقعیت ها و ایده ها و آدم ها و بقیه رو جهان برامون جور میکنه…یعنی من انقدر این چند وقته آسان شدم برای آسانی ها…و هر زمان نیاز بوده کسی بیاد کمکی انجام بده به طرزی معجزه آسا می اومده و اون نیاز برطرف میشده که از حد شکرگزاری گذشته…یعنی من دیگه باید چقدر ناسپاس باشم که بخوام این حد از حمایت جهان و خداوند رو ببینم و به جای تایید و ادامه دادن مسیر با قدرت …برعکس بیام این مسیرو رها کنم…به خودم میگم اگه رها کنی حسابت با کرام الکاتبین هست…دیگه جوابی برای خداوند نداری و خودت رو مستحق آتش کردی

    اما داستان موانعی که آدمهای دیگه میذارن و ما نگرانیم که به خواسته نرسیم…من بارها در زندگی ام به خاطر ترس از موانع موجود یا اقدام نکردم یا اگه کردم به خاطر ترس هام (نه به خاطر موانع فقط به خاطر ترس و نگرانی خودم از اون موانع) شکست خوردم…یا حداقل اون مانع برام دردسر درست کرده…حتی اگه که ازش رد شدم با کلی رنج و مشقت و احساس بد…که آخه این چه وضعشه…اصلا چرا این مانع باید باشه…

    هرجایی هم که بی توجه به موانع هدفگذاری کردم…حتی اگه سختی هم بوده با حوصله و صبر گفتم اگه این بهای هدفم هست با لذت بها میپردازم واقعا موفق بودم…

    هنوز هم توی یه سری حوزه ها اینجوری فکر نمیکنم….یعنی چند وقت قبل کسی ازم پرسید فلان کارو چیکار میکنی…بعد من جواب دادم بذار تکلیف فلان موضوع مشخص بشه…هنوز پا در هوا هستم…نمیتونم هدفگذاری کنم….خودم هم باور نمیشد که هنوز اینجوری فکر میکنم…و دیدم ممکنه ما یه باوری رو توی موضوعی بسازیم اما هنوز اون باور توحیدی در تمام جنبه های زندگی مون نفوذ نداره…باید بگردیم و دنبال رفتارها و تصمیماتمون باشیم که ریشه در شرک دارند…بعد که به دیدگاهم آگاه شدم گفتم خدایا برام مهم نیست هنوز تکلیف فلان موضوع مهم نیست من خودم رو با هرچیزی که الان دارم آماده میکنم…قدرتی وجود نداره جز قدرت شما….خود شما کار بنده خودت رو انجام میدی و وقتی من به حد کافی آماده شدم حتما لاجرم بدون هیچ شکی نعمت رو وارد زندگی ام میکنی

    چقدر باورهای توحیدی پشت ما رو محکم میکنن..چقدر بهمون جسارت هدفگذاری و قدم برداشتن برای اهداف میدن…فارغ از اینکه اون بیرون چه چیزهایی رخ میده…و اوضاع چطوری هست…

    چطور میتونیم اصلا امکان نداره بتونیم قانومندی جهان رو شکر بگیم…تنها راه شکرگزاری از قوانین استفاده از اونها برای خلق خواسته هامون هست که همون خواسته های خداونده که به قلب ما الهام کرده…این بهترین روش شکر از خداوند هست

    استاد جان ممنونم از به اشتراک گذاری این آگاهی های خالص

    خدایا شکرت که امروز هم در این کلاس حاضر شدم :))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    فرزانه حری گفته:
    مدت عضویت: 2676 روز

    به توکل نام اعظمت بسم الله الرحمن الرحیم.

    گام دهم، خانه تکانی ذهن

    استاد اول از همه اینو بگم که همینکه عنوان فایل رو دیدم خیلی برام جالب بود که چه همزمانی جالبی برام اتفاق افتاده. اینکه الان توی یک شرایطی هستم که باید بتونم ذهنم رو کنترل کنم و قطعا با کنترل ذهن این شرایط سخت رو تبدیل به نکته مثبت زندگیم میکنم و تبدیل به خاطرات خوب زندگیم میشه.

    و نکته جالب دیگه این فایل اینکه اینجا پیش ما هم بارون رحمت الهی درحال بارش هستش، الهی شکرت.

    وقتی روی باورهام کار کنم و تغییر کنم و نتایجم تغییر کنن، روزهای سخت گذشته میشه جز روزهای زیبای زندگیم چون باعث میشه سپاسگزارتر باشم.

    همینجا یه مثالی بزنم از خودم:

    استاد من 8سال مستاجر بودم و 5بار اثاث کشی کردم، اما الان به لطف الله مهربان توی خونه خودم هستم و لذت بخش ترین روزای زندگیم رو میگذرونم. الان بابت دونه به دونه آجرای خونم، دونه دونه کلیدپریزا، دیوارا، رنگ روی دیوار، لوستر آویز از سقف، لاینرای کار شده، پرده های قشنگم، مبل جوندار محکمم، کابینتای به شدت خوشگلم، سرامیکای زیبا، گرمایش کف جانانه،پنجره های بزرگ، ویو شالیزار و باغ پرتغال، پرنده هوایی که صبح ها آواز میخونن، گاوهایی که هر روز صبح ساعت 6 میان توی شالیزار علف میخورن، مرغاب دریایی که دور گاوها پرواز میکنن، اسب هوایی که امروز دیدم باهم بازی میکردن، دوتا سگی که دور اسب ها میدویدن، 5تا خانومی که صبح ها ساعت 5 میرن پیاده روی، پرتغال هایی که کم کم رنگ و روی نارنجی و زرد دارن به خود میگیرن و… الان دونه به دونه بابت اینا خدای مهربونم رو شکر میکنم و می‌دونم با تضادی که الان برام پیش اومده نباید تمرکزم رو روی ناخواسته بذارم و باید روی خواسته ها و زیبایی های زندگیم توجه کنم. الهی شکرت. الهی صدهزار مرتبه شکرت.

    من با توجه کردن به هرچیزی توی زندگیم، از همون جنس بیشتر و بیشتر وارد زندگیم میکنم. آخخخخخخ این جمله رو هزار بار باید توی سرم تکرار کنم که بره وسط مغزم. باید به اتفاقات جوری نگاه کنم که احساس بهتری بهم بده.

    قانون اینه که به هرچی توجه کنم از اصل و اساس همون چیز وارد زندگیم میشه.

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    هدیه کردی گفته:
    مدت عضویت: 1632 روز

    سلام سلام به همه دوستان فوق العاده ام در این مسیر بهشتی

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته مهربونم

    الله واکبر

    الله و اکبر

    الله واکبر

    هیچ وقت انقدر تغییر در درون خودم حس نمیکردم

    حتی اصن باورم نمیشه که تنها با فایل های رایگان این حجم از تغییراتو دارم درونم میبینم

    خانوم شایسته دارین با ما چیکار میکنین

    استاد عزیزم شما دارین چیکار میکنین با من

    حس میکنم انگار امروز 10 روزه به دنیا اومدم

    حس میکنم انگار 10 روزه دارم میفهمم قانون چقدر راحت و سریع میتونه پاسخ داده بشه بهت

    یک شعف و یک اشتیاقی درونم هست که هر روز داره توی این مسیر بیشتر و بیشتر میشه

    انگار دارم با این پروژه هر روز‌بزرگ میشم

    انگار یه بچه ای که پا گذاشته توی دنیا جدید خودش و داره با تعجب به همه چی نگا میکنه و هر چی میبینه بهش اشاره میکنه و براش جدیده

    دارم با این فایل ها بزرگ میشم

    دارم با این فایل ها خودم رو کشف میگنم

    دارم با این فایل ها به خواسته های جدید و قشنگ تر فک‌میکنم

    دارم با این فایل ها یا میگیریم که چجوری جریان زیبایی ها و ثروت ها وارد زندگیم میشه

    استاد توی این فایلتون یه تیکه ای از کلامتون گفتین جریان ثابت

    جریانی که هر روز بهتر و بهتر بشه

    جریانی که ثبات داشته باشه

    آخ چقدر به دلم نشست

    از وقتی این حرفتون رو شنیدم همش با خودم تکرار میکنم از سجده صبح شروع میکنم به گفتن این جمله تون که خدایا جریان ثابتی از رزق و نعمت و برکت و ثروت و احساس خوب و ایمان و توکل رو وارد زندگیم کن

    خدایا شکرت

    این سایت بهشت

    این حرفا چقدر توحیدی

    چقدر فرق میکنه به دنیا بیرون

    اصن انگار وارد یه دنیای دیگه میشی وقتی وارد سایت میشی

    خدایا شکرت که توی این سایت هستم

    خدایا شکرت برای وجود استاد عزیزم و خانوم شایسته مهربونم

    الهی صدهزار مرتبه شکر

    یکی از شکرگزاری های هر روزه صبحمه برای وجودتون و این سایت الهی

    نکته بعدی که خیلی این جمله رو من با خودم تکرار می‌کنم اینکه

    توی مسیر علاقه ات حرکت کن هدیه

    توی مسیرت کلی پیشرفت کن

    علمتو ببر بالا

    ثروتی به غیرالحساب رو خداوند وارد زندگیت میکنه خداوند قولشو به هممون داده اینکه توی مسیر علاقه مون بهتر بشیم هر روز

    حرکت بکنیم

    پاداش داره

    پاداشی به سجده میارتی

    همه چیو به غیر الحساب وارد زندگیمون میکنه

    الهی شکرت

    از خدا میخوام کمکمون کنه که توی این مسیر بهشتی ثابت قدم بمونیم

    و خدایا ازت میخوام کمکم کنی از اون دسته انسان هایی باشم که بهشون نعمت داده ای نه کسانی که غضب کردی و نه گمراهان

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    اسما گفته:
    مدت عضویت: 892 روز

    سلام به استاد گرامی و مریم جون

    من همیشه صحبت های استاد رو گوش میدادم که میگفتن اگه می‌خواین با من باشید روی خودتون کار کنید باید همه چیز رو بذارید کنار کتاب ها و فایلهای اساتید دیگه و فضای مجازی

    وااااای که چقدر طول کشید تا فهمیدم

    کور و کر بودم

    خداروشکر سرعقل اومدم و حواسم رو جمع کردم

    من با خودم میگفتم من که تو اینستاگرام نیستم عضو گروه به اصطلاح موفقیت بودم و نزدیک دوساله برای دوستانم فایلهای رایگان استاد رو میذارم

    اما خودم الان فهمیدم که گروه چقدر عقبم انداخت

    خداروشکر که متوجه شدم

    از همه گروهها و کانال های اضافی اومدم بیرون چه احساس نابی داشتم

    احساس سبک شدن اونقدر سبک که فکر میکردم میخوام پرواز کنم

    وقتی میخوای به هدفی برسی باید تمرکز لیزری باشه

    برای سوزندن کاغذ با ذره بین اگه هردفعه یه جاش ذره بین بگیری کاغذ آتیش نمیگیره یک جا باشه و مداوم مثل استمرار داشتن در مسیر هم جهت با هدف

    از اول آبان سیم کشی ماشینمون بهم ریخته بود و همسرم هرجا ماشین رو میبرد میگفتن باید ماشین چند روز اینجا باشه و چند ماشین کار بود نمی‌ذاشت

    بالاخره بعد از یه هفته خودش دست بکار شد آدمی که اصلا فنی نیست از ساعت 3 تو حیاط به ماشین ور میرفت تا 1 شب 90 درصدش رو درست کرد

    وقتی اومد گفت از تو یاد گرفتم که وقتی کاری انجام میدم تا به نتیجه ای نرسم ولش نکنم منم خیلی خوشحال شدم

    که تاثیر + روی عزیزانم داشتم

    برای نتورک هم اتفاقا همین اواخر هم با اصرار یک دوست دعوت شدم که خیلی راحت دعوتش رو رد کردم و بعد از چند وقت دیدم تمام سودهایی که می‌گفت بر باد رفت

    یاد گفته استاد افتادم اگه در مدار ثروت نباشی هرکار کنی سودی نمیکنی پس من باید اول باورهامو درست کنم تا در مدار ثروت و سلامتی و شادی و آرامش و….قرار بگیرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: