live | استمرار در مسیر هم جهت با هدف - صفحه 27
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/02/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-30 03:07:122024-09-30 06:53:47live | استمرار در مسیر هم جهت با هدفشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
گام دهم از خانه تکانی ذهن
لایو “استمرار در مسیر همجهت با هدف”
خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم که با استمرار تونستیم به روز دهم برسیم و این صحبتهای ارزشمند و الهی رو از زبون استاد عزیزم بشنویم…
همین دیروز داشتم با یکی از دوستانم در مورد همین موضوع تضاد صحبت میکردمو براش تعریف کردم که ما تو یه محله معمولی و در سطح معمولی بزرگ شدیم و هیچ وقت پولدار نبودیم، یا مادر پدرم هیچ وقت ارتباط عاشقانه باهم نداشتن و من با دیدن افرادی که پولدار بودن یا ارتباط عاطفی فوق العاده داشتن، دلم خواست که منم این زندگی رو داشته باشمو تجربش کنم…
یعنی تا قبلش که کوچیکتر بودم فکر میکردم زندگی همه همینه و همه مامان باباها دعوا میکنن و همه وضعیت مالی متوسط دارن چون تمام دوست و آشناها و فک وفامیل هم مثل خودمون بودن با کمی بالا پایینی، و چیزایی که توی فیلم و سریاله همه الکی و دروغه، تا اینکه خودم عینا با چشمای خودم مثالهایی رو دیدمو این جرقه تو ذهنم خورد که ،اینا گویا الکی نیستو تو واقعیت وجود داره و منم میتونم داشته باشم…
اون موقع ها چیزی از قانون جذب نمیدونستم و نمیفهمیدم ولی بخاطر رابطه عمیقی که با خدای خودم داشتمو براش مینوشتم میتونستم به خیلی از خواسته هام برسم چون انرژی قوی داشتم براش و این بزرگ و بزرگ و بزرگتر شد تا هدایتهای بیشتر و ورود دستان خدا تو زندگیم برای رشد و آگاهی بیشترم که یکی از مهمترین اونها، استاد عباس منش عزیزم و مریم بانوی مهربون بودن…
ما انسانها همونطور که نمیتونیم بیرون از خودمون دنبال خودمون بگردیم، به همون شکل هم نمیتونیم بیرون از خودمون دنبال خدای خودمون بگردیم، و این رابطه واحساسات برای هرکس متفاوته و به قول معروف؛
«راه های رسیدن به خدا زیاده» البته اگه خواهانش باشیم و در جستجوش بریم، و خدارو هزااااااااران بار شکر میکنم که خواسته پونزده سالگی منو که؛
“ پروردگارا نور ایمان و توکل و امید منو روزافرون کن” بود
اجابت کرده و من هر روز دارم درک و آگاهی بیشتری نسبت به توحید و معنویت و یکتاپرستی پیدا میکنم…
ما به تمااااااااام خواسته هامون میتونیم برسیم ،اگه فقط به خدا ایمان داشته باشیمو باور کنیم که خودمون خالق زندگیمونیم و این فرکانس ها و انرژی خودمونه که داره اتفاقات زندگیمون رو رقم میزنه ، به خود خدا قسم که همممممه مسیرها هموار و راحت و سریع میشه، بدون هیچ سختی و تقلا و اذیت شدنی اگه به این درک و باور برسیم…
خدایا شکرت که مارو آسون میکنی برای آسونی ها
خدایا شکرت که با هر سختی آسونی هست
خدایا شکرت که بهمون نزدیکی و اجابتمون میکنی
خدایا شکرت که زمین و آسمونتو رام و مسخر ما میکنی
خدایا شکرت که نور ایمان و توحیدمون رو روافزون میکنی
امید که همیشه در این مسیر ثابت قدم و پایدار باشیم و هر روز به درک و خرد و آگاهی بیشتری برسیم…
در پناه ایزد منان شاد و سلامت و توحیدی و خردمند باشیم…
با عشق سپیده️
به نام خدای هدایتگر
برای تحقق خواستهها، نیاز به تقلای بیشتر نیست، بلکه نیاز به شناسایی مقاومت های ذهنی درباره خواسته ها و حذف آنهاست؛
این متن قبل از فایل خیلی منو به فکر فرو برد
برای خیلی از خواسته هام تقلا میکردم و در اخر میگفتم که تلاش ام رو کردم ولی نتیجه نمیگیرم
این باعث میشد ناامید بسم از ادامه مسیر
ولی بحث تقلا نیست
موضوع برداشتن ترمز ها هست
مثلا یکی از خواسته های من تناسب اندام
بعد با خودم میگفتم نمیشه به اون اندام دلخواهم برسم
باور داشتم لاغر میشم ولی میگفتم بد فرم لاغر میشم
بابا تو چیکار داری چه موانعی جلو راهت هست
تو ادامه بده
تووایمان داشته باش که میشه راه ها بهت گفته میشه
خودم با این افکار مانع رسیدن به تناسب اندام شدم و مهم نیست که چقدر تلاش کنم تا وقتی این ترمز ها رو دارم به هدفم نمیرسم
گام نهم خانه تکانی ذهن.
آگاهی هایی ک دریافت کردم و متوجه شدم.
مهمترین قانون هدفگذاری ، قانون توجه هست ، ما نمیتونیم ب چیزای مختلف توجه کنیم در صورتی ک هدفمون چیز دیگه هست ، هر چیزی ک هدفمون هست باید ب همون توجه کنیم ، همه توجهمون بره سمت همون هدف.
باید باور کنیم ک دست یابی ب آرزو ها ممکن هست ، وقتی باور کنیم میتونیم ب آرزوهامون و رسیدن بهشون فکر کنیم ، همه رویاهامون تحقق پیدا میکنند، قدم ب قدم ، با طی کردن دوره تکامل.
وقتی یه هدفی داری ب موانع سر راهت اصلا توجه نکن،چون ما خدایی رو داریم ک کل کیهان رو مدیریت میکنه و جهان داره ب افکار و باورهامون پاسخ میده.
ثبات فرکانسی یعنی اینکه شما توی ذهنت میگی ثروت ساختن کار راحتیه ، و خیلی راحت ثروت میتونه وارد زندگی من بشه ، این باور اولش فقط یه جمله هست و خودمون هم توی ذهنمون میگیم …..( ن بابا ثروت ب دست آوردن سخته و …) و این باور ب ثبات فرکانسی نرسیده هنوز و فقط یک حرفه و ما وقتی میریم براش الگو پیدا میکنیم و باورش میکنیم،هی تکرارش میکنیم هی تکرارش میکنیم، بهش توجه میکنیم و دنبال الگو برای ذهنت میگردی جهان شما رو هدایت میکنه ب سمت اون چیزی ک داری بهش توجه میکنی، آدما و الگوهایی رو پیدا میکنی ک خیلی راحت دارن پول میسازن، آدمایی ک ایده های پولساز ب سراغشون میاد بدون اینکه اونا دنبال پول باشن، حرص بزنن و خودشونو خفه کنن رزق دنبالشون میاد، موقعیت های پولساز، شرایط پولساز دنبالشون میاد، و و قتی تو اینا رو میبینی هی برای خودت تکرارشون میکنی یواش یواش این باور ب یه ثبات فرکانسی میرسه، ( و ب اینم بستگی داره ک چقدر براش وقت بذاری و باورش داشته باشی) وقتی این ب ی ثباتی برسه میبینی ک توی کار و بیزنس خودت چقدر راحت پول سراغت میاد،مشتری برات پول رو از قبل واریز میکنه اسرارم میکنه ک بیشتر بده کارش زودتر انجام بشه و میبینی ک عه اره واقعا داره جواب میده، نتایج بیشتر میشه عددا بیشتر میشه،این باوره خودشو هی مرور میکنه و مرور میشه،تکرار میشه،نتیجش ثبات فرکانسی میشه، اون نتایج ک اومده ثبات پیدا میکنه، این نیست ک فقط یک هفته باشه یهو میبینی چندین ماه ورودی مالی شما داره پیشرفت میکنه یه جریان ثابتی هست مثل یه رودخونه ای ک همیشه آب داره یه ورودی ک از قبل بیشتره ثابت هست با یه شیب ب سمت بالا ک هی داره بیشتر میشه و اگر هم بیشتر رو خودمون کار کنیم جریان این رودخونه و جریان ورودی بیشتر و بیشتر میشه ، اینکه شما یه رودخونه( ورودی مالی) کم یا زیاد داری یعنی ثبات فرکانسی داری و هی ک رو خودت کار کنی بیشتر و بیشتر میشه.
برای رسیدن ب این ثبات فرکانسی باید 6 الی یک سال روی افکار،ورودی هات و الگوهایی ک پیدا میکنی کار کنی.
و اگر اینو همینطور ادامه بدی ب طور معجزه آسایی رشدت تصاعدی میشه.
انگیزه های ما از تضادها ب وجود میاد.
برای رسیدن ب خواسته ها نیازی ب تقلای زیاد نیست، باید مقاومت های ذهنی رو در مورد خواسته ها بشناسیم و اون ها رو حذف کنیم.
ب امید ثروت و موفقیت.
خدایا مارا ب راه راست راه کسانی ک ب آنها نعمت دادی هدایت کن.
سلام به همه عزیزان
من چند ساله که دارم سعی میکنم روی خودم کار کنم خیلی از کارایی هم که فکر میکردم درسته و از استاد عزیزم یاد گرفتم رو انجام دادم مثل حذف تلویزیون ، حضور حداقلی در شبکه های مجازی ، عدم توجه به اخبار نازیبا، توجه به زیباییها ، تمرکز بر نکات مثبت ، شکرگزاری.
اما اون اتفاقی که باید میافتاد نمی افتاد البته که اتفاقات منفی کمتری رو تجربه کردم و قطعاً تأثیر همین اقداماتی بوده که اینجا یاد گرفتم
اما انتظار و خواسته من فراتر بود
الآن که دارم فکر میکنم می بینم من هیچ وقت هیچ هدف درست و مشخصی نداشتم که برایش قدم بردارم
احتمالا هم دلیل حضورم اینجا تو این مدت این بوده که باعث حال خوبم می شده وگرنه آدم بی هدف اینجا چیکار میکنه ؟
و همین که هدفی هم نداشتم باعث شده تا توجهم و تمرکزم روی یک نقطه نباشه
شایدم دلیل اینکه هدفی نداشتم این بوده که باور نداشتم که میشه و یا حتی شاید جرأت تعیین هدف نداشتم جرأت اینکه یک قدم پا رو از دایره امنم فراتر بذارم (البته چند بار یه حرکتایی کردم اما چون دنبال نتیجه سریع بودم و نشد رها کردم)
که همه اینا نشأت گرفته از اینه که اعتماد و ایمان به خداوند و نیروی درونی ضعیفه
شناخت از خودم و تواناییهام ندارم
و همه مطالب سایت رو روزنامه وار رد کردم .
اینجا یاد گرفتم که رویا داشته باشم اما براش قدم برنداشتم چون هیچ باوری براش نساختم و فکر میکردم که صرف رویا و آرزو داشتن کافیه در واقع صحبتهایی که میخاسته منو از دایره راحتی بیاره بیرون رو نشنیدم و حتی فکر میکنم خیلی از صحبتهای استاد رو برعکس شنیدم.
قبل از اینکه بخوام هدفی تعیین کنم توجه به موانع کردم و کلا بیخیال هدف داشتن شدم
اما تا همین دقیقه پنج فایل که نیم ساعت طول کشید که هی گوش دادم و نگه داشتم تصمیم گرفتم که هدفمند زندگی کنم و میخوام از هدف های کوچیک روزانه شروع کنم .
من تقریباً همه فایلهای سایت رو دیدم به محض اینکه تو سایت گذاشته شده اما چرا یه قسمتهایی از این فایل رو نشنیدم و بار اوله که دارم میشنوم قطعا که در مدار شنیدنشون نبودم
بنام خدایی که بشدت کافیست
سلام
خدایا شکرت برای این دوره بی نظیری که مریم بانو جان روهدایت کردی برای تهیه کردنش و من هم در مدارشهستموالان گام دهم رو نوش جان کردم
به اندازه ای که مقاومت های ذهنی در برابر خواسته هایت را کم می کنی، از این تضادها به نفع خود بهره برداری می کنی؛
دقیقا مثل استاد جان، منم قبل از اینکه وارد این مسیر بشم و بخوام روی خودم کار کنم از یه جایی به بعد سعی میکردم از هر چیزی لذت ببرم، مثلا عاشق مسافرت بودم ولی شرایطش فراهم نبود شروع کردم از همون خونه ویلایی مون، شبهه که میشد یه فرش کوچیکی پهن میکردم به خواهرام و خواهرزاده ام میگفتم بیاید تو حیاط بشینیم و کلی کیف میکردیم درحالی که همون حیاطه همون خونه قبلش بیشتر 7 سال بود ما اونم داشتیم وانجا بودیم ولی تو فرکانس اون لذت بردنه نبودم که بعدش کل خانواده ام اضافه میشدن بهمون و مهمون هم میومد پیشنهاد میدادن تو حیاط بشینن میگفتن خیلی خوش میگذره وهمین توانمند شدنم در لذت بردن از چیزای کوچیک ودرحالیکه واقعا اون خواسته ام رو رها کرده بودم هدایت شدم به مسافرت های مختلف اونم با هواپیما که هیچکدوم از خانواده ام تجربه اش نداشتن اونم بطرز واقعا جادویی و هر چقدر بیشتر گذشت و من توانمند تر شدم در لذت بردن از چیزایی که دارم زیبایی های بیشتری رو دیدم چه داخل شهر و استانی که هستم چه خارج از اون که همین هفته قراره به امید خدا با خواهرم یه مسافرتی روبریم که از خدا میخوام هدایتمون کنه در بهترین زمانها و مکانها قرار بگیریم
خدایا شکرت
سلام زینب جان،دختر گل ونازنین
چقدر ایده جدابی گذاشتی ممنون ازت خیلی برام جال بود وازش ایده گرفتم خواستم ازت تشکر کنن اگه همیشه در نورد تمام کارهامون از کوچکترین چیزها در مسیر رسیدن به اون خوایتمون لذت ببریم چقدر برامون درس داره ممنون ازت بابت کامت قشنگت
ب نام خالق یکتا
سلام بر استاد عزیز و خانم شایسته
خواسته و اهداف
من در سال 1400یک روز اتفاقی با یکی از دوستانم ب بیرون رفتیم او با موتور بود اما من وسیله نداشتم و خیلی ناراحت بودم ک چرا دوستام موتور دارن من ندارم.
یک لحظه ب خودم گفتم منم ی روزی میخرم این بهتر خلاصه اون روز گذشته و شب ک من میخاستم بخوابم رفتم گوگل سرچ کردم موتور کلیک 150 همین جور ک داشتم نگاه میکردم گفتم خدایا منم از اینا میخام بعد رفتم سراغ ویدیو های ک موتور رو نقد و بررسی میکنن تقریباً دو یا سه فیلم نگا کردم و گرفتم خوابیدم صبح ک از خواب بلند شدم اماده شدم برای مدرسه و من اون موقع بخاطر اینکه وسیله نداشتم مجبور بودم با سرویس برم ب خودم گفتم منم ی روزی میخرم و با موتور خودم میرم مدرسه. وقتی رسیدم مدرسه دیدم ک یکی از هم کلاسی های خودم با موتور میاد مدرسه و همون موتور ی بود ک من دوست داشتم گیرم بیاد رفتم پیش و ازش پرسیدم در مورد موتورش و من هر زنگ تفریح میآمدم تو پارکینگ موتور ها و می نشستم زیر یک درخت و از تماشای آرزوم لذت میبردم .
من فردای همون روز رفتم کافی نت و کلی از عکس های موتوری ک میخاستم چاپ میکردم و میزدم توی اتاقم چند روز بعد جوری شده بود ک من فقط فکرو ذکرم شده بود موتور چند فقط گذشت
یک شب با خانواده رفته بودیم بیرون ی نمایشگاه موتور بود ی بابام گفتم بابا میشه منم یروز مثل اینا موتور داشته باشم گفت اره چرا ک نه ی عالی شو برات میخرم
مدت زیادی گذشت ومن از فکر رفت و در سال 1401 بود ک دوباره عشق من ب موتور کی میخاستم زیاد شد اما این بار بیشتر جوری شده بود ک من هر روز تاکسی میگرفتم میرفتم نمایشگاه موتور نگاه میکردم
ما با خانواده عباس منش خیلی وقت بود ک آشنا شده بودیم اما من زیاد توجه به ب اینا نمیکردم اما پدر و مادر خیلی فیلم و دوره های استاد رو گوش میکردن یروز ظهر بود پدر فیلم استاد رو روی تلویزیون خونمون پخش کرد و منم تازه از مدرسه برگشته بودم درحال خودن ناحار بودن یک لحظه اتفاقی فکر رفت پیش حرف های استاد و بهش فکر کردم و همون روز من کلی از فیلم های استاد رو گوش کردم و تقریباً ب این باور رسیده بودم ک تو هر چیزی ک خداوند متعال بخوایی و بهش باور و ایمان داشته باشی میرسی و من هر روز این باور رو بیشتر میکردم .
ی روز صبح بود ک خالم ب مامانم زنگ زد و گفت صاحب خانه شدیم و ما اون روز کلی خوشحال بودیم ک خداوند ب ما یک خانه داده اما پول زیادی میخواست و ما درآمد زیاد نداشتیم ک پول خانه رو بدیم
شب آن روز پدرم رفت ب ساندویچ و میخاستم چند تا ساندویچ بگیریم اون ساندویچی آنقدر شلوغ بود و کلی وقت گذشت در همان وقتی داشت میگذشت صاحب مغازه داشت ی مرد صحبت میکرد ک مشتری برای این مغازه پیدا کن ک من میخایم واگذارش کنم
و نوبت ما شد و ما غذا گرفتیم رو ب خانه حرکت کردیم
اون شب پدرم همه ماجرا را برای مادرم گفت و ما هم تصمیم گرفتیم آن مغازه رو بگریم اما پول کافی نداشتیم و مجبورم شدیم ماشین مون رو بفروشیم و فروخیتم و آن مغازه رو گرفتم گفتیم برای این ی پول دستمون بیاد برای پول خانه آی ک گرفته بودیم فردای اون روز ما باید میرفتیم ک وسایل برای مغازه بگریم اما وسیله نقلیه نداشتیم و چند روز با تاکسی میرفتیم پدرم یک شب ب من گفت ک میخایم یک موتور بخرم برای تو ک کار های مغازه رو انجام برای من من اتفاقن شب آن روز تو فکر موتور ی ک میخاستم بودم و برای آن روز این اتفاق افتاد ک ما با تاکسی ب نمایشگاه موتور رفتیم برای با مشاور نمایشگاه موتور داشت صحبت میکردم ک ما پول زیادی نداریم و میخایم اقساطی خرید کنیم و من کمی ناراحت بودن بخاطر این موضوع
مشاور داشت موتور ها رو نشون میداد ک من یک لحظه چشمم خورد ب تابلوی ک نوشته بود کلیک واریو من ب مشاور گفتم جریان این موتور چیه و مشاور توزی داد و نمیدونم حکمت خدا بود ک پدرم گفت همون موتور ما میخایم منم دنبال همین موتور بودم
و خلاصه ک ما ب خواستم رسیدم و اون روز ب این فکر افتادم ک تو اگه وضعیت مالیت هم بد باشه اما تلاش کنی و ب اون خوستت ک میخای فکر کنی و ب خداوند متعال امیان داشته باشی مطمعن باش ک ب اهدافت میرسی..
من ممنون از خداوند ک استاد عباس منش رو ب خانواده .
ممنون ک فقط گذاشتید و دیدگاه منو مطالعه کردید من کل ماجرا برای شما توزیع دادم ببخشید اگه زیاده
در پناه الله باشید ️
به نام خداوند نشان دهنده مسیر خوبیها
سلام ودرود حضور گرم دوستان صمیمی من در خانواده بزرگ عباسمنش
سلام ودرود به توحیدی ترین استاد زندگیم
ردپای من در،
گام دهم از رور دهم
درس امروزم از این لایو باارزش استاد
تمرکز ذره بینی روی هدف مهمی که میخوام دوست دارم داشته باشمش ،
خواسته من ثروتمند شدنه با شغلی که عاشقش باشم که بتونم مثل آب خوردن پول دربیارم و اون ارزشهای درونم ،نبوغ درونم و بیدار سازم و عشق دنیا رو بکنم
خداروشکررررر که استاد عباسمنش تونست با تمرکر بر خواسته هاش و با تغییر باورهاش در راستای خواسته اش به هرانچه میخواست رسید اونم بدون هیچ تقلا وبدون هیچ سختی وقتی ایشون تونستن یعنی منم میتونم چون هیچ برتری بین استاد با من نیست فقط تفاوت ما در کارکرد ذهنمون هست که منم میتونم با تمرکر بر روی هدفم و با چشم پوشی از تمام فرعیات زندگیم و چسبیدن به اصل که توحید هست وتوحید هست وتوحید یعنی هر باوری که منو به خدا وصل میکنه درسته هر فکری که منو به سمت اعمال نیک ویا گفتار نیک میبره درسته هر فکری که حال مرا خوب میکنه درسته
مثل این فکرها که پول بدست آوردن سخت و دشوار پولدارها آدمای بدی هستن پول شیطانی پول کثیفه پولدارها کارشون خلاف و غیر اخلاقی یا هرجا پول هست دعوا ودرگیری هست پولدارها ایمان ندارن هرچه پولدارتر بی خدا تر بی ایمان تر ثروتمند شدن معنوی نیست پول چرک کف دسته پول بی ارزشه و پول بدست آوردن خیلی کار سخت و طاقت فرساییه هرچی اینجوری فکر کنیم حالمون بد میشه واین نشانه درست نبودن وغلط بودن این فکره که شده باورمون و در تاریکی موندیم ،
حالا ببین این فکر چقد زیباست و حال آدم و خوب میکنه وقتی تکرارش میکنیم؛
پول یعنی ظهور خدا برای رهایی از هرنیاز و تنگنا
پول وسیله ای است پاک ومعنوی برای شادزیستن و راحت زندگی کردن
پول هست برای همه هست برای منم هست
خداعاشق آدمای ثروتمنده چون که ثروتمندشدن تنهاراه رسیدن به خدا وباشکوهترین و الهی ترین کار دنباست
پول بدست آوردن راحت ترین و بهترین ومعنوی ترین کار دنیاست
ثروتمند شدن بافضیلت ترین کار دنیاست
پس ما بدنبال افکاری باشیم که حال مارو خوب میکنه و هیچ راهی زیباتر از راه حلال پول در آوردن نیست چون پول حلال در جای درست و برای چیزهای درست و زیبا خرج میشود پول حلال راحت بدست میاد و زاحت هم خرج میشه
خداروشکرررر که فهمیدم از امروز بیشتر این باورها رو بنویسم و تکرار کنم تا بشه باورم که طبق قانون خدا هرچیزرو که باور کنیم هر چیزی که باشه برامون ساخته میشه و چه خوبه که به چیزای خوب فکر کنیم و باورهای خوب برای خودمون بسازیم
خداروشکرررر که هیچوقت شرکت در نتورک و خرید وفروش های هرمی رو دوست نداشتم چون شنیده بودم حرامه ولی دلیل منطقی براش نبود دنبالشم نبودم فقط شنیدم که حرامه و اینکه اصلاااا حس خوبی نداشتم بهش در یک مقطعی در فروش کتاب نفیس شرکت کردم ولی زود کشیدم کنار الیته ضرر نکردم چون کتابایی گرفتم که کلی ارزش معنوی داشت از حافظ مولانا سعدی عطار اونم چه کنابای عالی بود و خداروشکر که این روزا دارم چیزای خوب یاد میگیرم دارم قوی تر میشم بزرگتر میشم واقعا عجب کار زیبایی مریم عزیز برای ماهایی که هنوز موفق به خرید دوره های تکمیلی نشدیم بسیااااار عالی و مفید هست دمشگرم و خداروشکرررررررر
به یه چیزی که خیلی ایمان دارم اینه که اصلااااا مقاومت ندارم بابت چیزایی که میخوام چون از زندگی استاد الگو گرفتم که هرچی که بخوام به هرتعداد در هرجای دنیا باشه به من میرسه یا من و به سمت اون میبره حتی تو کشور خودم اصلااا به قانون توجه نمیکنم نه اینکه بی قانونی کنم و قانون کشورمو رعایت نکنم نه در ذهنم درباره خواسته هام اصلا نگاه نمیکنم که کسی ویا قانونی ویا قدرتی بتونه مانع رسیدن من به خواسته هام باشه خداروشکررررر خیلی وقت ذهنم مقاومتی نصبت به این موضوع نداره.
من هنوز به موفقیت های مالی نرسیدم ولی خداروشکرررر ذهنم اصلاااا مقاومت نداره که نمیشه ول کن چرا همچین خواسته هایی داری من میگم فلان چیو میخوام ولی به جهانم اجازه میدم بوقتش برام ردیفش کنه عجله ندارم عصبی نمیشم ناامید نمیشم نمیگم پس کی چرا نمیشه چرا نمیدی میدونم که فعلا این آگاهیی که در من ایجاد شده درسته مقاومتی ندارم ولی باید مرحله تبدیل شدن به باور هم انجام بشه تا خواستم صورت بگیره و موجود بشه اونم بصورت تکاملی که میدونم رشد تکاملی و هیج کس نمیتونه از من بگیره و مانع رسیدنم بهش بشه.
الهی برای درسهای امروزم شکرررررت
برای ایجاد باورهای سازنده برای درس های تکراری هر روزه ام برای اینکه فهمیدم تضاد میاد تا منو بزرگتر کنه قویتر کنه درسته در روز دربرابر یسری تضادها شکست میخورم ولی همینکه زود میفهمم سریع برمیگردم این یعنی خیلی دارم رشد میکنم ازاینکه به تضاد رسیدم و اعصبانی شدم و سریع ذهنم آلارم میده که پس اینهمه فایل گوش دادن و عضو سایت و دوره بی نظیر هستی و کامنت مینویسی و میخونی که تضاد اومده تا بزرگتر و قویترم کنه پس چی شد بعد سریع از اولین دوربرگردون بر میگردم اصلااا هم نمیزارم احساس گناه شکست آزارم بده خداروشکرررر اینروزا بخاطر درسهای مکرر وعالی هر اشتباهیی مرتکب میشم سریعتر از قبل خودمو میبخشم که این خیلیییی حس خوبی درمن ایجاد میکته الهی شکررررر برای رشد ده روزه ام الهی شکررررر
اینم از ردپای امروزم
امضا …
مجید دوست داشتنی
مجید بامرام مجید باحال وبامعرفت
مجید باعشق مجید نامبروان …
به نام خالق هستی
سلام به استاد عزیز خانم شایسته بهترین ودوستان فوق العاده سایت
گام دهم
چند هفته ای میشه تراس را تمیز نکرده بودم چون سرگرم قسمتهای دیگر خونه بودم امروز دیدم چقدر نامرتب شده درسی که گرفتم این بود من نباید ذهنم وباورهام را رها کنم باید هر روز بهشون رسیدگی کنم هروقت زیاد رفتم تو حاشیه های زندگی از اصل دور شدم واتفاقات خوبی را تجربه نکردم
همه جنبه های زندگی ما نیاز به رسیدگی دارند
ثبات فرکانسی درس جدیدی بود که از این فایل گرفتم یک باور جدید را با تکرار در ذهنمون مرور میکنیم وبعد الگوهاش را در دنیای اطرافمون میبینیم وهی تکرار میشه ومن بهش توجه میکنم وکم کم جهان من را به همون شرایط هدایت میکند
به نظر من واقعا هر کس در این جهان این حق را دارد که چگونه خالق خود را عبادت کند ما متفاوت هستیم هرکس روحیات وشخصیت خودش را دارد من به شخصه دوست دارم موقعه پیاده روی در طبیعت خداوند را عبادت کنم ودر آن زمان حس فوقالعاده ای را تجربه میکنم یا ممکنه موقع رانندگی باشم یکدفعه دوست داشته باشم باخداحرف بزنم قبلا که سر ساعت خاص وسر سجاده نماز میخوندم عبادتم را به اندازه الان دوست نداشتم وفقط سر عادت وترس از قیامت انجام میشد اما الان هر بار از جوشش عشق
خدایا شکرت بابت هر لحظه هدایت وحمایت وحفاظتت
به نام خالق زیبایی ها
گام دهم: استمرار در مسیر هم جهت با هدف
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و خانم شایسته نازنین
خواسته های واقعی ما و انرژی لازم برای تحقق آن ها ، از تضادهای زندگی پدید میآید.
مثلاً کسی که چاقه دوست داره لاغر بشه تا بتونه خوش اندام بشه و اعتماد به نفس خودشو به دست بیاره. بتونه هر لباسی بپوشه و از شر ، بیماری هایی که چاقی مسبب اون هست نجات پیدا کنه.
به اندازه ای که مقاومت های ذهنی در برابر خواسته هایت را کم میکنی، از این تضادها به نفع خود بهرهبرداری میکنی.
اگه ثروتمند شدن خواسته ما هست، نباید بگیم ای بابا ما کجا و ثروت کجا. ثروت مال از ما بهترونه باید از این جایگاه اجتماعی که هستیم انگیزه بگیریم واسه رسیدن به ثروت
مثل خیلی ها که تونستن و ثروتمند شدن
مثل استاد عزیز که مثال زدند خواستند سوار جت اسکی بشن پولشو نداشتند، و این خواسته در وجودشون شکل گرفت که جت اسکی داشته باشه. نگفت این چه زندگی که دارم . به جاش گفت منم میتونم در آینده داشته باشم مثل خیلی های دیگه که الان دارند.
در مسیر تحقق اهداف ، هرگز به ذهن اجازه نده که با تمرکز بر موانع احتمالی در آینده، انرژی سازنده تو را هدر بدهد. ذهن ما چموشه باید افسارشو در دست بگیریم و اجازه ندیم ما رو نا امید کنه. ما باید در مسیر تحقق اهداف حرکت کنیم اگه به مانعی برخورد کردیم راهکارش بهمون گفته میشه.
ما باید برای رسیدن به اهداف هر قدمی که میتونیم بر داریم، هر اقدام عملی که میتونیم انجام دهیم و ایمان و توکل داشته باشیم خداوند کمکمون میکنه و درها رو واسمون باز میکنه.
اگه مقاومت های ذهنی رو کم کنیم، نگیم نمیشه ، من نمیتونم یا کار من نیست و غیره… میتونیم در مسیر هم جهت با خواسته حرکت کنیم.
به این توجه نکن که قوانین کلیشهای دولت ها، چه موانعی بر سر راه اهدافت میگذارند.
مثل اینکه ترامپ قانون وضع کرده که ایرانی ها رو به آمریکا راه ندن. و غیره. اگه ما بخواهیم به قوانین دولتها توجه کنیم باید بیخیال هدف هامون بشیم.
برای تحقق خواسته ها، نیاز به تقلای فراوان نیست، باید مقاومت های ذهنی رو درباره خواسته
ها بشناسیم و اون ها رو حذف کنیم.
یک عالمه راه رسیدن به خدا وجود داره و تنها شیوه ارتباط نماز نیست. چرا که در قرآن شیوه عبادت پیامبران مثل هم نبوده و هر کس به روش خودش خداوند رو عبادت میکرده.
اصل ارتباط با خداوند هست، با هر روشی که احساس خوبی داریم و امکان پذیر هست.
در پناه الله شاد، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
بنام الله مهربانم
سلام به استادان و دوستای گلم
گام 10 خانه تکانی ذهن
تمرکز روی هدف
چندروز پیش پسرخواهرم باهام تماس گرفت و در مورد کاری که میکنه گفت و گفت بیا خاله جمعه ی ساعتی با اساتیدم جلسه بزارم و در مورد کارم باهات صحبت کنن و فلان و بهمان و …
من از قدیم از اینکارنتورک و اینا خوشم نمیومد و گهگاه دوربریهام بهم میگفتن بیا تو اینکارو .. . منم بی تعارف نه میگفتم و فاصله مو باهاشون بیشتر میکردم و میگفتم فقط میخوام رو کار و شغل خودم تمرکز بذارم و به ایشونم قبلا یبار گفته بود و دوباره اومد و پبشنهاد داد و منم واضح و شفاف کنم نه قاطع گفتم و بهشون گفتم نمیخوام هیچ چیز باعث عدم تمرکز بشه و فقط همینکارو رو میخوام انجام بدم.
میدونین منم موافقم که مطالب و آگاهیهای عالی میدن ولی وقتی این سایت و این استادا و این دوستانو داری دیگه مگه میتونی جای دیگه بری و آگاهی بگیری .
من هر روز اینجام تو این خانواده گرم و صمیمی بخواین حساب کنین اینقدی که اینجا وقت میگذرونم، کامنت میذارم ، کامنتها و دستاوردهای بچه ها رو میخونم با خانواده خودم وقت نمیگذرونم با اینکه خیلی دوستشون دارم ولی از یجایی ببعئ دیدم کسیرک باهاشون فرق میکنه.
برام واضح و شفاف شده دیگه، که اگه میخوام نتایجم متفاوت از بقیه باشه باید متفاوت از بقیه عمل کنم .
تمرکزم رو بهبود شخصیت و به صلح رسیدن با خودمه و همینطور بهتر و حرفه ای شدن تو کار مورد علاقمه و با احترام غیر اینا باشه گذاشتم کنار و یا خیلی خیلی محدودشون کردم.
خیلی خوشحالم که اینجام و وقت و انرژیمو اینجا میذارم و ورودیهای خوب و عالی به ذهنم میدم.
ارزوی بهترین بهترینها رو برای تک تکمون دارم
ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده.