سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:
- چطور بدون سرمایه، کار را شروع کنم؛
- اصول رونق کسب و کار؛
- سرمایه های درونی که لازمه شروع کسب و کار شخصی است؛
- اتفاقات به خودی خود هیچ معنایی ندارند، نگاه ما به آن اتفاقات است که به آنها معنا می بخشد؛
- اصول بهبود کسب و کار؛
- مهمترین باور برای اتصال به خداوند؛
- روی توانایی ها و علائقت سرمایه گذاری کن؛
از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.
منتظر رد پای شما در گام دوم هستیم
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | سودمندترین سرمایه گذاری207MB18 دقیقه
- فایل صوتی live | سودمندترین سرمایه گذاری17MB18 دقیقه
سلااااااااام
به نام خدای جدیدم، هوشیار ثروتمند با درایت خوش سلیقه
بیشتر نکته هایی که در جریان این فایل گفته شد رو من تجربه کردم
تبلیغ پولی
منتظر سرمایه و وقت مناسب و مکان مناسب برای شروع بیزنس بودن
همه رو تجربه کردم
بخاطر اینکه همش توی ذهنم این باور بود که خوب کجای شهر فضا داشته باشم شرکت بزنم، خوب پولشو از کجا تامین کنم وسیله ها رو باید بخرم
از طرفی پروسه ثبت شرکت برام پیچیده شده بود، این پیچیده فکر کردن باعث شده بود مسیر برام پیچیده بشه، چقدر هزینه مشاور ثبت شرکت کردیم، چقدر رفتیم سوپیشینه دادیم پول تاکسی دادیم روزهایی میشد که ماشین نداشتیم و الان میفهمم که وقتی اونطوری کار میپیچه یعنی دست نگهدار! یعنی این مسیری نیست که خدا آماده کرده, چون مسیر خدا راحته, روان و دلچسبه
ولی با تمام این پیچیدگی ها که سر در نمی اوردم ازشون، هدایت خواستم، هنوز از مسیر قانون جذب و قوانین چیزی نمیدونستم ولی خواستم و هدایت شدم از مسیرهای الهی به استادی که از طریق ایشون با استاد عباسمنش آشنا شدم و مسیرم داشت شکل میگرفت
اعتماد بنفس بیشتری پیدا کرده بودم، جهان جدیدی رو شناختم که دیدم با خواسته های من هماهنگی و نزدیکی و شباهت بیشتری داره، خواسته ها در من شکل گرفت واضحتر شد و باعث شد که از شغل قبلی م بیام بیرون، جریان ش رو قبلا تعریف کردم، ولی همیشه خودم رو تحسین میکنم به خودم میگم اگر اون شد، اگر تونستی خودت تصمیم بگیری و اجرا کنی الان هم به هیچ شخص دیگه ای غیر از خودت و خدا احتیاج نداری
خدای من سپاسگزارم
توی همین جریان تغییرات بود که هدایت شدم به شکل دیگه ای از ثبت شرکت که نه تنها خیلی راحتتر بود بلکه خدا جوری اسون کرد منو که به چشم به هم زدنی مدرک رو دریافت کردم، و همین رو هم بعدها متوجه شدم که یک کمالگرایی ذهنی بوده، چرا که حتی یکبار، حتی یکبار از اون مدرک استفاده نکردم و این باعث شدم که از سال 99 تا امروز یادم بمونه که ابزارگرا نباشم، و هربار که ذهنم منو عقب میکشه بخاطر کمبود یک ابزار و شرایط بیرونی خاص، بدونم که یک دام ذهنیه
(البته همین الانش هم توی این دام هستم، الان که پاراگراف بالا رو خدا هدایت کرد نوشتم متوجه شرایط م شدم هم در زمینه مهاجرت هم گسترش کسب و کارم هم روابط
خدای من سپاسگزارم بخاطر اینکه حواست بهم هست حتی وقتی خودم حواسم نیست، خدای من سپاسگزارم)
کسب و کار جدید و شخصی مون رو با دوستم شروع کردیم و معجزه پشت معجزه، قرنطینه جهانی برای من و ما برکت داشت، نه تنها تعطیل نشدیم بلکه خدا براحتی مشتری ها رو هدایت میکرد و انلاین میفروختیم و فضای رایگان مبله داشتیم, همون سال اول درامدی رو تجربه کردم مشتری و پروژه هایی رو تجربه کردم که توی تمام سالهایی که کار کردم و با وام گرفتن مبلغی رو پس انداز کرده بودم، تجربه ش نکرده بودم، درآمد اون سال بیشتر از تمام پس اندازم بود
شیرین
فبای الا ربکما تکذبان
؟
خدایی که توی اون شرایط قرنطینه اونهمه مشتری هدایت کرد و پول ساختی, الان که رشد کردی، ادم بهتر و کاملتر و کمی موحدتر شدی هدایت نمیکنه؟ رها میکنه تو رو؟ از چی نگرانی از کنسل شدن از چی؟ خدا رو به یاد بیار که همیشه هدایت کرد، جاهایی که حتی فکرشم نمیکردی
نترس
آروم باش
مطمین باش
تبلیغ دادیم به شخصی که خیلی بنظرمون کار درست بود، پولشم نقد دادیم، فقط یکنفر مشتری از طریق اون تبلیغ اومد
توی فروش با یک سایتی همکاری کردیم که بعد از مدتی دیدیم داره تولیدات رو کنترل میکنه که نه اینطوری کار بزنید این چه رنگیه و … و بعد از مدتی خدا هدایت کرد و کات کردیم، حتی دوستی بود که در مرحله ای از کار بخشی از فروش کیف های ما رو انجام میداد و دقیقا وقتی که دیگه همکاری مون صفر شد بعدها متوجه شدم و فکر کردم و درک کردم که چون وابسته فروشش شده بودم خودم باعث شدم که کار به آخر برسه
من در ابتدای شروع کسب و کارم سرمایه ای نداشتم، خیلی راحت یک مقدار چوب بدستمون رسید رایگان، رنگ و قلم مو هم داشتیم از قبل، ذوق و استعداد و خلاقیت مون هم که خدا بهمون داده بود برکت لذت بردن از کارمون هم خدا بهمون داده بود، شروع کردیم و کم کم فرش های چوبی مون خلق شدن و تا به امروز مدام هدایت شدیم کارمون اسونتر شد هزینه های تولیدمون کمتر شد، وارد حوزه پوشاک شدیم و کیف تولید کردیم، ورکشاپ گذاشتیم
هرجا شرک داشتم کارم متوقف شد، هرجا به غیر خدا وابسته شدم چه شخص، چه سایت، چه ابزاری خاص، خودم با شرکم باعث شدم که کارم متوقف بشه و بقول استاد، این درسی بود که باید میگرفتم و الان چند وقتیه دارم به صلح میرسم با خودم و احساس خودم رو آگاهانه دارم خوب میکنم و خودم و دیگران رو میبخشم و بــــاور دارم این مسیر درسته، جواب میده حتما جواب میده
اینقدر دارم هدایت دریافت میکنم، نشونه ها رو میبینم که نمیتونم و نمیخوام نادیده بگیرمشون یا بیتاثیر و بیهوده بدونمشون
خدای من واقعا بابت این رشد شخصیتی ازت ممنونم واقعا واقعا واقعا سپاسگزارم
بعضی وقتا قلبم باز میشه از حجم احساس سپاسگزاری که دارم ولی کلمات کم میارم برای ابرازشون
ولی
خدای من تو میشنوی قبل از اینکه به زبان بیارم و میخونی قبل از اینکه بنویسم
خدایا ممنونم واقعا ممنونم
هروقت تبلیغات رو به خدا سپردم، خودم سهم خودم رو انجام دادم تجسم کردم سپاسگزاری کردم باور کردم که این قوانین جواب میدن، خدا شاهکار کرده
اتفاقا چند روز پیش که این فایل گام دوم روی سایت اومد، همون روز من جلسه کاری داشتم، جلسه ای که همششششش هدایت خدا بود، اصلا من چیزی جز هدایت و برنامه خدا نمیدیدم توی قضیه، صحبت های اولیه ای که شده بود وقتی برگشتم خونه شک داشتم، ولی وقتی این فایل رو شنیدم تصمیم قطعی گرفتم و گفتم اگر قرار به تبلیغات پولی شد من کنار میکشم و میگم اگر دوست دارید من براتون کار میکنم ولی دیگه شریک قضیه نیستم، و خدای من خدای من، همون روز عصر رفتیم برای جلسه دوم و اصلا انگار خدا اونجا بود داشت جلسه رو مدیریت میکرد، دیگه حتی حرفی از تبلیغات پولی نشد، حتی حتی پرینت پوستر هم کنسل شد و قرار شد مجازی تبلیغات رو پیش ببریم
و
حتی یکی از دوستان جمله ای گفت که دیدم این هم فکر و فرکانس بودن رو فقط خدا میتونه جور کنه و بقول مریم جان در دوره کشف قوانین، وقتی دیدم خدا اینطور داره هدایت میکنه، باور کردم که خدا داره حمایت میکنه
دوستمون که اونجا میزبان بود گفت من اصلا از خرید قسطی خوشم نمیاد احساس ناامنی و کافی نبودن بهم میده، یعنی این جمله رو گفت، من چشمام ستاره ای شد که این همون صراط مستقیم خدای منه با بندگان نعمت داده شده و هدایت شده ش
همون مسیریه که پاداش منه برای ادامه ندادن معاشرت هایی که متوجه شده بودم دیگه هم فرکانس نیستیم و کشیدم کنار از خیلی روابط و دوستی ها و دورهمی ها و خدا با بندگان صالح ثروتمند و خوش فکر و توحیدیش همنشینم کرد
چون
خودم رشد کردم
ادم حسابی تر شدم
خدای من وااااقعا سپاسگزارم
الان در حالی دارم این کامنت رو مینویسم، که پوستر دوره رو طراحی کردم، فرستادم بچه ها ببینن، این فایل رو بارها و بارها گوش کردم و کیف کردم از اینکه خدا تبلیغ میکنه اعتبار من میشه پارتی من میشه رزق من میشه و لذذذذت
من کارم فقط لذت بردنه
تحسین کنم و لذت ببرم
موفق بشم و لذت ببرم
از سرمایه های درونی که خدا بهم داده استفاده کنم و لذت ببرم
پول بسازم و سود کنم و لذت ببرم
اسون بشم و لذت ببرم
خدای من
خوبه که هستی تا چگونگی ها رو به تو بسپارم
هنوز باهات کار دارم، هنوز هدایت و حمایت میخوام
بوس محکم