سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:
- چطور بدون سرمایه، کار را شروع کنم؛
- اصول رونق کسب و کار؛
- سرمایه های درونی که لازمه شروع کسب و کار شخصی است؛
- اتفاقات به خودی خود هیچ معنایی ندارند، نگاه ما به آن اتفاقات است که به آنها معنا می بخشد؛
- اصول بهبود کسب و کار؛
- مهمترین باور برای اتصال به خداوند؛
- روی توانایی ها و علائقت سرمایه گذاری کن؛
از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.
منتظر رد پای شما در گام دوم هستیم
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | سودمندترین سرمایه گذاری207MB18 دقیقه
- فایل صوتی live | سودمندترین سرمایه گذاری17MB18 دقیقه
سلااام و درود ب یکتا امپراطور،وفرمانروای کیهان
سلام ب امام زمانم و یار وفادارشون مریم خانم شایسته
من و همسرم سالها ب این فکر میکردیم که چگونه میتوانیم یک سرمایه ای داشته باشیم و کار کنیم ،همسرم از اول زندگی میگفت اگرNتومن داشتم نمایشگاه میزدم ،خانه و عوض میکردم .و من هم چون او،ب قوانین آشنایی نداشتم ،میگفتم آره ما بد شانسیم،که نمیتوانیم پولی داشته باشیم تا شروع کار کنیم و همیشه در این سالها حسرت و افسوس
میخوردیم تا دست روزگار مارا چرخاند و چرخاند ،چک و لگدهارو خوردیم و با استاد آشنا شدیم و متوجه قانون شدیم .و
اکنون میدانیم طبق قانون تکامل باید پیش رویم و این که میگویند از تو حرکات از من برکت) ب این شکل نیست که هر حرکتی ،حرکت در راستای پیشرفت نیست.
حرکتی که تو برای دیگران انجام دهی و روزیت را در دستان آنها ببینی ،برکتی نخواهد داشت ،این یک قانون است ،نقطه سر خط
من باید دستانم را روی زانوهایم بگذارم و روی خودم و خدایم حساب کنم.من باید پیش روم و بقیه را ب خدا بسپارم.
زندگی با چک و لگدهایش چنان درسهایی ب ما داد که جای سیلی آن را هیچگاه فراموش نخواهم کرد .
شرک را آموختم ،آموختم باید با دستان خالی شروع کنم .آموختم در هر اتفاقی افکارم را کنترل کنم تا از درون سختی ها ،آسانی را بیرون بکشانم و هر لحظه ب خداوند متصل باشم و توحید را فراموش نکنم و ب آن عمل کنم .آموختم میشود سنگ را ب الماس تبدیل کرد و باورها را ساخت و افکار را کنترل کرد .
ما آموختیم اون الله که برامون تبلیغ میکنه ،اگر دستانش را باز بگذاریم و از کلمه چطوری فاصله بگیریم .
آموختیم که خداونده،که پدرو مادر و فرزند و همسر و هر کسی که من بخواهم برایم میشود.
آموختیم که خداوند سرمایه های غیبی اش را چنان آسان و هموار میکنه که بنشینیم و تکبیر بگوییم و شاکر خداوند متعال باشیم.
آموختیم نکات مثبت زندگیم را بشمارم و شکرگزار یکتا باشم.
من آموختم که فقط و فقط باید بیاموزم و بیاموزم و هر چه بدانم باز کمه و باید لیزی آموخت.
و روی خودم سرمایه گذاری کنم .
از استاد و مریم عزیز سپاسگزارم و خداوند را هزاران هزار بار بخاطر تان شکرکنم ،باز نمیتوانم.
استاد و مریم جان کارمای ،این همه حس خوب ، حال خوب،گوارای وجودتااااان.
(من ب دستان خدا خیره شدم،معجزه کرد)