سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:
- چطور بدون سرمایه، کار را شروع کنم؛
- اصول رونق کسب و کار؛
- سرمایه های درونی که لازمه شروع کسب و کار شخصی است؛
- اتفاقات به خودی خود هیچ معنایی ندارند، نگاه ما به آن اتفاقات است که به آنها معنا می بخشد؛
- اصول بهبود کسب و کار؛
- مهمترین باور برای اتصال به خداوند؛
- روی توانایی ها و علائقت سرمایه گذاری کن؛
از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.
منتظر رد پای شما در گام دوم هستیم
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | سودمندترین سرمایه گذاری207MB18 دقیقه
- فایل صوتی live | سودمندترین سرمایه گذاری17MB18 دقیقه
سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان
و اساتید بزرگوارم
استاد عباسمنش و استاد شایسته عزیز
منم از خدا خواسته بودم کمکم کنه
که این مسیر زیبا پیش روم بازشد
خیلی حس خوبیه که از همون اولش با این موج همراه باشی
مریم جانم ممنونم ازت
این روزها درگیر یک سری مسائلی هستم که البته حالم خوبه، احساس میکنم این تضادها رو خدا تو مسیرم گذاشته تا از این طریق خواستههام برام واضح بشه و مسیر درستم رو بشناسم. گویا که خدای عزیزم داره بهم میگه اگر نمیدونی چی میخوای، خیلی راحت ببین چی رو نمیخوای. اون وقت پردهها از جلوی چشمت کنار میرن وبا وضوح بیشتری میتونی بفهمی که چی رو میخوای. خدارو شکر میکنم بخاطر تضادهای حال حاضر زندگیم.
برای اینکه به قول استاد رد پایی برای آینده خودم گذاشته باشم، امشب اینجا مینویسم. شرایطی که امروز در اون قرار دارم اینهاست:
1 همسرم به شدت در وضعیتیه که گفتار و رفتار منفی و مسمومی داره و هرچه تلاش میکنم بیشتر تو این وضعیت فرو میره مشکل اینجاست که ایشون خیلی به من وابسته است و مدام و مدام و مدام صبح ظهر و شب کنار گوش من در حال بازگو کردن افکار منفیشه. الان طوریه که انگار واقعا این آدم توی دنیا هیچ چیز زیبایی رو نمیبینه و من تمام زورم رو دارم میزنم تلاشم رو دارم میکنم که با تمام احترامی که براش میذارم نبینمش و نشنومش.فقط و فقط روی خودم تمرکز کنم و خودم رو از شرایط م جود خارج کنم و رشد کنم.
2 پسر بزرگم چند روزی هست که پولی به دستش رسیده و همسرم اون رو تحت فشار گذاشته که باید از خونه ما بره و مستقل بشه و این اصلاً با روی خوش نیست بلکه تنش زیادی را ایجاد کرده
3 به خاطر بدهیهای بانکی حساب حقوق من و همسرم توسط بانک مسدود شده که حساب ایشون باز شد اما حساب من با وجود سفارش معاون اقتصادی استاندار و مدیر کل بانک ملی استان همچنان مسدود موند که بعداز یه مدت فهمیدم اینم لطف خداست که با بسته بودن حسابم چشمم بروی حقوق سربرج کارمندی بسته بشه و ذهنم دنبال منابع دیگه ورودی مالی باشه
و یک سری مسائل ریز و درشت دیگه ….
چندماه پیش دسته فایلهای چگونه در عرض یک سال درآمد خود را سه برابر کنیم رو دوباره گوش کردم و دوباره تعهد دادم که در طی یک سال درآمدم را بیشتر کنم. خدا دختر جوونی رو در مسیر زندگیم قرارداد. ایشون همکار من هست و از شهر ازنای لرستان کمتر از یک ساله که به قم مهاجرت کرده تقریباً هم سن و سال پسر و عروسمه البته چند ماهی بزرگتر. فوق العاده موقر و متین و با شخصیت، همینطور دارای اطلاعات عمومی بالا .شرایط طوری پیش رفت که با ایشون همراه شدم و در کلاس ساخت طلا جواهر ثبت نام کردم. نزدیک به دو ماهی هست که دارم آموزش میبینم. یواش یواش دارم جذب این کلاس میشم و ازش عمیقا خوشم میاد.از خدا میخوام کمکم کنه تا بتونم در این راه خودم رو رشد بدم.
و حالا من وسط این شرایط قرار دارم. گاهی بهم سخت میگذره اما مینویسم که به خودم یادآوری کنم که من میدونم این شرایط رو خودم خواستم و به وجود آوردم.من از خدا خواستم تغییر کنم. من خواستم شرایط زندگی م تغییر کنه. و حتما تعییرات من باید باین شکل صورت بگیره. شاید ظاهرش سخت و تلخ باشه اما من مدام با خودم مرور میکنم که استاد من گفته فکر کن احساس بد مثل آتیشه. با دلایل موجه یا غیر موجه، به هر دلیل دستت رو توی آتیش فرو کنی میسوزه. پس سعی کن همواره حالت رو خوب نگه داری. چون احساس خوب = اتفاقات خوب. این خود منم که دارم اتفاقات هر لحظه به لحظه زندگیم رو با افکارم رقم میزنم. پس باید به صورت خودخواسته سعی کنم اتفاقات خوب رو توی زندگیم جاری کنم. طی دو سه روزی که این سلسله فایلهای خونه تکونی شروع شده، من هم سعی میکنم وقت بزارم و خودم رو با آگاهیهای درست بمباران کنم. مثل همه بچههای دیگه وقتی حالم بده وقتی احساسم خوب نیست یاد گرفتم و فهمیدم که باید بیام خودم رو داخل این سایت ایزوله کنم تا از هجوم انرژیهای بد مصون بمونم و همه ما که عضو این سایت هستیم، میدونیم که واقعیت داره. مثل تمام دوستان موفقی که خودشون رو بستن به آموزههای این سایت بهشتی و تونستد از شرایط گاهاً بسیار بد خودشون رو به شرایط عالی برسونند من هم سعی میکنم متعهدانه هر روز و هر شب داخل این سایت باشم. از طریق آموزههای اون ایرادهای ریز ریزی که مانع رشد و ترقیم میشن رو پیدا کنم. شاید قبلاً این رو براتون گفته باشم استاد حتماً میشناسند توی قم بین خیابان 20 متری حنیف نژاد(بهشتی) و بلوار بهشتی، از کنار قنادی رویال که وارد بشین، یه دیواری هست که تموم دوره نوجوانیم هر روز از جلوش رد میشدم و روی اون بزرگ نوشته بود مواظب گناهان کوچیک باشید چون خارهای کوچیک بیشتر مانع حرکت شما میشن. من هم دارم ایرادهای ریز ریز و کوچیک کوچیک خودم رو پیدا میکنم و سعی میکنم برطرف کنم تا بتونم رشد کنم و با رشد خودم لبخند بزرگ خدا رو ببینم. این سلسله فایلها خیلی به من کمک میکنه. از خانم شایسته عزیز خیلی خیلی ممنونم بابت این دستهبندیها. من یه مدتی خیلی حرص میزدم که دورههای استاد رو به صورت تمامی تهیه کنم و خیلی ناراحت بودم که چرا مثلا دوره سلامتی دوره لیاقت دوره روابط دورههای ثروت و غیره رو ندارم. حتی حرص میزدم که قبل از اینکه مثلاً قدم یک رو تموم کنم بدوم برم قدم دو رو بخرم تا بتونم از تخفیفی که گذاشتن بهرهمند بشم. اما به مرور فهمیدم اینطور فایده نداره. من باید به اون مرحله برسم تا آماده شنیدنش باشم. همونطور که استاد میگن تا نباشی آشنا زین پرده رمزی نشنوی گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش. من هم یواش یواش به این درک رسیدم که باید در همین جایگاهی که هستم اونقدر خودم رو رشد بدم تا جهان خود به خود منو به مرحله بعد و دوره بعد و مطلب بعد هدایت کنه. پس شروع کردم به گوش دادن دسته فایلهایی مثل مصاحبه با استاد، گفتگو با دوستان و غیره.
همونطور که استاد شایسته در معرفی دوره پاکسازی ذهن گفتند چیزی که برام خیلی خیلی جالب و البته ارزشمند بود این بود که وقتی دوباره شروع کردم فایلها رو از اول گوش کردم دیدم دقیقاً مطالبی که سالها قبل استاد روی سایت گذاشتن با اونچه که امروز دارن دوباره میگن کاملاً کپی برابر اصله و انگار دوباره و دوباره همون مطالب رو برای ما دارند میگن و ضبط میکنن و فایل درست میکنن روی سایت میذارن. بیس تمام صحبتهاشون از اولین فایلها تا جدیدترین اونها توحید هست و بر اساس همین یک کلمه هست که راجع به خود ارزشی میگن، درباره بها ندادن به عوامل بیرونی میگن، درباره تمرکز روی اصل میگن و غیره. میدونم که مدتیه فصل جدیدی توی زندگی من دوباره داره باز میشه. همین جا از خدا میخوام کمکم کنه راه رو برام باز کنه و دستمو بگیره. من دلم میخواد از مسیر رشدم لذت ببرم. من دلم میخواد رشد کردن و بزرگ شدن خودم رو ببینم و به خودم افتخار کنم. من میفهمم که از بدنه جامعه کنده شدم.من میفهمم که با دیگران فرق دارم. من میفهمم این متفاوت بودن من ارزشمنده. در عین حال که کنار آدمهای دیگه دارم زندگی میکنم اما این رو حس میکنم که من تعلق به این جماعت ندارم. هوای پرواز به سرم زده. هوای پر باز کردن و بال گشودن و پریدن از اینجایی که در اون قرار دارم. من دلم میخواد مثل عقاب باشم بر فراز قلهها پرواز کنم نه اینکه مثل مرغها لابلای خار و خاشاک و گل و لای رو نوک بزنم به امید یک دانه کوچیک گندم. بوی پرواز رو با مشامم دارم حس میکنم….
خدایا کمکم کن
میدونم که میشه
همونطور که برای استاد عطار روشن شد
برای سعیده شهریاری شد
برای حمید امیری عزیز شد
برای رزا شد
برای عرشیا شد
برای ابراهیم شد
برای وحید شد
برای آزاده شد
برای سیدعلی خوشدل و شکیبا و شکیلا شد
پس برای منم میشه فقط باید مثل دوستام فکر کنم و مثل اونها متعهدانه به آگاهیهای این سایت عمل کنم
خدایا کمکم کن
ممنونم از همتون
از اینکه رد پاهاتونو برای من میذارید استاد شماهم همینطور.شمام با درست کردن این فایلها هم خودتون هم استاد شایسته عزیز و باقی بچهها دارید رد پا میگذارید و رد پای شما منو به اون جاده جنگلی میرسونه که سوت بزنم و لذت ببرم و به نقطه موعود برسم. استاد میدونید چیه؟ امروز منم مثل رزا توی اون خوابگاه با تمام وجودم با تمام تک تک سلولهای بدنم دلم میخواد رشد کنم
دلم میخواد اون درو ببندم وبشینم و ردی خودم کار کنم
از شما ممنونم که افتادید جلو و بچهها هم پشت سرتون و برای شخص من دارید رد پا میذارید تا من هم خودم رو برسونم به اون جاده
هزار بار از همتون ممنونم
خدایا کمکم کن تا رشد کنم و از رشد کردن خودم لذت ببرم. بشینم و بالندگی و رشد خودم رو تماشا کنم و کیف کنم.
خدایا شکرت