سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:
- چطور بدون سرمایه، کار را شروع کنم؛
- اصول رونق کسب و کار؛
- سرمایه های درونی که لازمه شروع کسب و کار شخصی است؛
- اتفاقات به خودی خود هیچ معنایی ندارند، نگاه ما به آن اتفاقات است که به آنها معنا می بخشد؛
- اصول بهبود کسب و کار؛
- مهمترین باور برای اتصال به خداوند؛
- روی توانایی ها و علائقت سرمایه گذاری کن؛
از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.
منتظر رد پای شما در گام دوم هستیم
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | سودمندترین سرمایه گذاری207MB18 دقیقه
- فایل صوتی live | سودمندترین سرمایه گذاری17MB18 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم.
وَمَا أُوتِیتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَمَتَاعُ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَزِینَتُهَا وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَأَبْقَى أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿60﴾
و هر آنچه به شما داده شده است کالاى زندگى دنیا و زیور آن است و[لى] آنچه پیش خداست بهتر و پایدارتر است مگر نمى اندیشید (60)
أَفَمَنْ وَعَدْنَاهُ وَعْدًا حَسَنًا فَهُوَ لَاقِیهِ کَمَنْ مَتَّعْنَاهُ مَتَاعَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا ثُمَّ هُوَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ مِنَ الْمُحْضَرِینَ ﴿61﴾
آیا کسى که وعده نیکو به او داده ایم و او به آن خواهد رسید مانند کسى است که از کالاى زندگى دنیا بهره مندش گردانیده ایم [ولى] او روز قیامت از [جمله] احضارشدگان [در آتش] است (61)
فایل دوم از خانه تکانی ذهن.خانه تکانی که هر چقدر تمرکزی روش کار میکنم..بیشتر میدونم بهش وابسته تر میشم…
خانه تکانی ذهن..همون صلاتیه که استاد جواب سوالات دوستان رو دادن…و این چیزی نیست که بگم یه روز انجامش میدییم..این مداومت باید لحظه ایی باشد…
استاد توی دوره عزت نفس راجع بهمین موضوع اشاره ایی کردن…
که تمام عامل موفقعیت..عزت نفس.هست..عزت نفسی…
که تو رو از وابستگیها!
تو رو از دلواپسیها
تو رو از شرکها!
تو رو از عجله ها
تو رو از کتگوریهای جامعه.که هر روز تعدادشون بیشتر میشه دور میکنه!…
همه چیز کیفیته…حدودا اوایل بهار همین سال گذشته که استارت کارم خورد..من با وجودی که نزدیک به 15 سال تو این حیطه کار میکردم…به اندازه این هفت ماه نمیتونم مقایسش کنم..از عزت نفسم از نوع کار کردم از همه چیز و غلبه بر ترسهام..
توی کارکردم چقدر اشتباه بود…
من کارم هنریه…این باور تو وجود همه ماها مخصوصا ما ایزانیها هست..که هنر خوبه ولی نمیشه ازش پول ساخت..
و من با این باور داشتم فقط زور میزدم..
با این هدایتهای الله به یه نقطعه ایی رسیدم.. که قابل مقایسه با گذشته ام نیست!
…..
میدونی چیه؟هنری که ،’ من انجام میدادم.نوع کار کردم از بیخ و بنه..اشتباه بود..
قابلیت خوبی نداشت…
و با ادامه پیدا کردن و همه رو لطف خدا میبینم.باعث شد کارم بجایی کشونده باشه..
که این اعتماد رو بتونم به مشتریام ارائه بدم.و مشتری نخاد یه زره چونه بزنه..
تمام نشتیهای انرژیم.گذشته ها بخاطر همین نوع نگرش بود…
من توانایی داشتم.ولی نمیخاستم نوع کارکردمو بهترین کنم..
چون مشتری میخاد هزینه کنه باید خدمات خوب بهش ارایه بدی..
یجاهایی خیلی عالی بود…
ولی از نظر عزت نفس.سطح پایین بودم..بسیار زیاد و پر از نشتی انرژی..هر چی درمیوردم صرف کارهای بدرد نخور میشد..
یا یجاهایی اشتباه میکردم باید چند برابر ضرر میکردم که جلوی مشتری کنف نشم..
بهمین خاطره استاد میگه روی خودتون سرمایه گزاری کنید..
من اعتماد بنفس کار داشتم.ولی بخاطر عزت نفسم..اون کار رو از صفحه وجودیم حذف میکرد…
و باعث میشد من کم بیارم.و بخاد کارمو بزارم کنار…
واقعا موضوع عزت نفس همه چیزه..
لطف خدا بعد از چند سال سابقه کاریم…باعث شد عزت نفس و اعتماد بنفسم کنار هم….هم نشینی خوبی رو داشته باشن…و بهمدیگه مهر،’و محبت بورزن…
چون ما اعتماد بنفس راجع به شغلمون دارییم..وقتی بجایی رسیدیم که کارکردمون جواب نمیده عزت نفس اونو از بیین میبره..و نمیزاره ادامه بده..بقول استاد عجله..
که استاد میگن..
اعتماد بنفستونو به نتایج گره نزنید..
من همیشه تمام کارامو نصف و نیمه رها میکردم..دقیقا این بزرگترین پاشنه من بود و نمیزاشت ادامه بدم..
کارکرد ضعیف و نجوای ذهنی…نمیزاشت من تو کارم قوی باشم و بهترینهای خودمو ارایه بدم..
نکته بعد…
بهترینهای خودم!…یعنی روی نقاط قوتم ..و اون کاری که انجام میدم رو هر بار بهتره و اسونتر کنم…باید اون جنس قابلیت بهترینو داشته باشه و مخاطب رو راضی کنه..باید انتظار از خودمون بیشتر باشه…
آقا ارایه کار خوب همه چیزه..
بهمین خاطر زندگی استاد عزیز شاید بهبودهای روزانه هست..
تا من…بهترین خودمو ارائه ندم..و بهبودها انجام نشه..من نمیتونم کسبکارمو راه بتدازم..
باید تنبلیها رو کنار گذاشت و هر بار از نیروی درونیمون که خداونده بخاییم.و هر بار بهترش کنیم..
من تو این چند ماه به این پکیچ رسیدم..من قبلا ادم مغروری تو کارم بودم.اگه انتقادی راجع بکارم بهم میشد.زود میخاستم.صحبت شخص مورد نظرمو انکار کنم..
و همین باعث میشد یسری ناملایمتهایی وارد درونم بشه…و هر روز نشتیهام قوی قوی تر بشه…
من همیشه درگیر خرابکاریام بودم..درگیر نشیتیهایی که غرورم اجازه نمیداد بودم…
ولی اینبار داره برام متفاوتر میشه..و هر بار سعی میکنم بهترین و ساده تریین رو ارایه بدم..
بخدا همه خوشبختی ما باور داشتن خودمون و خدای درونمونه..
کسی که از درون نشتی انرژی داشته باشه.بخدا بهترین مکان یا بهترین پکیچ رو بهش بدن..با باوراش نابودش میکنه.اصلا به این نیست…همه چیز باوراشه..
باور ..هم عزت نفس..و هم اعتماد بنفس…
این دو کلمه باید باید باید باید کار هم بشیننن..
اعتماد بنفس من میتونم اینکار رو انجام بدم.وقتی از درون بکارم ارزش قایل نیستم.چجور میتونم کسب درامد خوب داشته باشم..
انشالله که بتونیم عمل کنیم..
و همه اینها!…..میشه فرکانس…و طبق قانون اون فرکانس به ما برگردونده میشه…
هر چقدر درونی روی خودت کار کنی و عملگرایی و رفتارت عالی باشه…این میشه بازتاب زندگی ات…
من تو کسبکارم خیلی تضاد داشتم..واقعا با نوشتن منو بیاد گذشته انداخت…واقعا اعتماد بنفس و عزت نفس کاذب هیچ وقت موفق نمیشی..و من اینو تو سفری که خداوند منو هدایت کرد.به واقعیت دیدم..و درک کردم با گوشت و پوست استخوانم..و میخام بگم ..همون 99/درصد مردم فقط دارن زور میزنن..
منم همون شخص بودم…بهمین خاطره استاد میگه تو بهتر شو …اون خدا افرادی که با تو هماهنگن برات میفرسته..
دقیقا دیروز یه مشتری داشتم.این شخص با فرکانس من هماهنگ بود..و بجز خرید از من یه هدیه زیبا و خوشمزه.تشریفانی برام آورده بود..
از دوستان عزیزم میخام.دوره عزت نفس عالیه..من از خداوند اول سال گذشته خاستم..چون تمام بدبختیام تو این 30سال زندگیم بخاطر این نوع نگرشم بود…
چه کارایی انجام دادم…چه ترسهایی که از بچگی باهام همراه بود از بیین بردمشون..چه درهایی بروم باز شد..هر جا میرم میگن اصلا مشخص نیستین برای این شهر باشین..چون خودمو پیدا کردم.و قوی هستم..
حتی چهرهتم میشه با درونت…درون همه جیزه..درون لایه های بیرونیتو بازسازی میکنه…
مثل پی ساختمانی میمونه..که هر چقدر روش بسازی اون نشتی نداره..
بهمین خاطر استاد راجع به تکامل صحبت میکنن!.تکامل چیزیه که تو قرآن به صبر و شکیبایی اشاره میکنه..همون احساس خوب داشتن.و پله پله قدم به قدم جلو رفتن…
که خودمم باید بیشتر روش کار کنم….
نکته بعد شکر گزاری…
منم در طی روز نمیتونم ،’یعنی فرصت اجازه نمیده.مکتوب کنم…ولی تو حین کارکردم از خداوند بابت همین داشته هام سپاسگزاری میکنم..
اینقدر این نور الهی روی دستام روی پلکام خوشحالی میکنی ..
بخدا خداوند خیلی دوستداره ما بسمتش برییم..شکرگزاری فقط گفتنش نیست..همون لحظه نزدیک شدنمون بهشه!..
هر چقدر بیشتر بهش وابسته میشم اون بیشتر خودشو بهم نشون میده..
مخصوصا روئت نور ابی و خوشحالیش در اطرافم..
من عاشق این لحظه ها هستم.بخدا همون لحظه ها’ چه اتفاقات خوبی برام رخ میده ….
….میخام بگم….
پونت این فایل!….دغدغه های یه عمر از زندگیمان.بخاطر همین نوع نگرشها بوده..
چقدر استاد ساده ،’ اونا رو بیان میکند…
انشالله
بتونیم خوشبختی رو از درون خودمون شکوفا کنیم..ما متعلق به هیچکس’و هیچ چیز نیستیم..
ما اومدییم تو این دنیا با کمک خدای درونمون بهترینها رو برای خودمون بسازیم..
و زندگی که سرشار از عشق الهیه…سرشار از عطر خداونده…رو همیشه و هر لحظه برای خودمون بسازیمش.
خدایا چنانکن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار…
این خوشنودی باید دوطرفه باشه…
عشق میگن باید دوطرفه ماندگارتره…که استاد تمام موفقعیتهاش رو…به خودشناسی و خداشناسی.نسبت میده….تا ما این عشق زیبا رو هر روز هر روز گسترش بدییم نه با حرف بلکه باعمل…
عملی که ارامش و احساس خوب..ثابته!..ثایت و ماندگار و جاوید..
بنام خداوند بخشنده مهربان.
این لایو زیبای استاد امروز برایم نشانه بود تا بدونم که کجا ذهنم داره برای خودش سیر میکنه!
ذهنی که فقط داره عجله کردن را ضمیمه موفقعیتمون میدونه..همه چیز با عجله کردن که بزرگترین پاشنه من در زندگی شخصیم بود…
که من فهمیدم تمام ضررهایی که طی سالیان قبلم داشتم بخاطر همین موضوع عجله بوده..
در زمینه کاریم..و مشکلاتی که پیش اومد..باعث شد تا من بهتر بدونم و بیشتر و برای همیشه بتونم این موضوع خیلی بزرگ ولی پر از تقلا را کنار بزارم و برای خودم منطقیش کنم.
و همین باعث شده بود..تا بدون هیچ عملکردی من وارد کار جدیدم بشم..و کمالگراییم در کنارش زبانه میکشید..میخام بگم ایمان بدون عمل…
تا اینکه تونستم کم کم باگهای وجودیم را پیدا کنم.تا بفهمم این موضوع چیه!چرا من دارم مقاومت در برابر عملکردم انجام میدم..
و از خداوند الهام خاستم..و بهم گفت…و به لطف خودش الان عملکردم نسبت به قوانین یادگیریم در حوزه علاقه ام دارم پیش میرم .بیشتر شده!
چیزایی یاد گرفتم..که میگم من یه عمر در غار زندگی میکردم..من بدون عملکرد میخاستم فورا به درامد بالا و با مشتریان سطح بالا کار کنم.
و همین موضوع دست مرا از عملکرد بسته بود..(احساس میکنم ترس از یادگیری جدیدم بوده)
الان رشد خودم را در یادگیری هر روز قوی تر میدوونم…و الهامات الله هم چاشنی همین یادگیری هست…بخاطر قدرت یادگیریم و عملکرد و بهبود هر روزه..فقط دارم لذت میبرم و سپاسگزار خداوندم …که منو هدایت کرد…که ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت هست..
بجای اینکه چشم انتظار مشتری باشم که میخاد چی بشه.کی بیاد..و از اونطرفم هیچ آموزشی در قبال این خاسته ام انجام نداده باشم.و نتونم چیز با کیفیتی تحویل مشتریم بدم…….کاملا حذف کردم!
و من تونستم در عرض چند ماه کیفیت یادگیریم را قوی کنم. و الان میدونم چقدر ماها دارییم از راه نادرست میخاییم به خاستمو که ثروت باشه برسیم..
همون ایمان بدون عمل…
سپاسگزار خداوندم که تونستم در این مسیر قدرت یادگیریم را قوی کنم.و بجای انتظار پول بشینم روی یادگیریم و تواناییهام کار کنم و با مرور کردن و با تحقیق کردن.بتونم عزت نفس خودمو بالاتر ببرم…و همین عزت نفس..چقدر میتونه باعث باکیفیتر شدن زندگیمون باشه..
و حتی صحبت کردن با مشتریانمون هم با کیفیت تر میکنه..و طرفی که میاد میدونه..که من چیزی بارمه!(این خیلی مهمه!!!!.چون همچیز فرکانسه…
من قبلش بخاطر کمالگرااییم و همون ایمان پوچی که راجع بکارم داشتم..میخاستم کاری رو انجام بدم که هیچ تخصص امروزی در کارم ندارم..
به لطف خودش حل شد..
الان دارم مرور کلی میکنم بازم اطلاعات قوی تری رو دارم با مرور کردن بدست میارم..
و چیزی که مهمه وقتی که خدادند دونست من تو حیطه کاریم قوی شدم الهامات بعدی اقدامات بعدی رو به لطف خودش برام میفرسته.و من لیاقت بدست اوردن الهامات خداوندم که همیشه و هر جا هر چیزی که خاستم بخداوتدی خودش فورا جوابشو بهم داده..
وقتی دارم مینویسم وقتی دارم راجع بکارم یادگیریمو رو قوی میکنم نور الهی روی دستانم قرار میگیره و مدام بهم میگه ادامه بده ادامه بده…
کلا باورای گذشتمو زد نابود کرد..باوری اینکه من هیچ وقت نمیتونه مثل دوستان دیگه ام تو این زمینه قوی باشم.
ولی امروز که دارم این صحبتمو مینویسم اینقدر قوی شده که هر جا هر نکته ایی مثل هوا میگریمش…و هر چقدر کار میکنم این نوضوع برام اسونتر میشه…
ناگفته نمونه همین موضوع ..یکی از درسهای مهم دانشگاهیم بود که من بخاطر چتد صدوم از استادم مسروط شدم..
و امروز میگم چقدر این باورها میتونه انسان رو بزرگ کنه..یا میتونه همین موضوع تو رو نابود کنه و ترس رو بجونت بندازه..
نکته بعدی ..بازم پیدا کردن پاشنه…که من خیلی روش کار کردن.موضوع وابستگی به غیر..
همیشه از درون از بچگی..این حس بی حوصلگی..حس وابسته به غیر خیلی زیاد بود.بزرگترین ضربه هامم دقیقا از همین وابستگی اب میخورد..
همون دوست نداشتن خودتت..و بجای اینکه با دیگران حالتو خوب کنی.بیای تمرکزتو بزاری روی خودت خودتو بکشونی بالا..
به لطف خودش الان خیلی زود میفهمم،.به محض اینکه داره علائمش سراغم میاد..
فورا خودمو جمع جور میکنم..
چون میدونه وابستگی به هر چیزی یعنی در صلح نبودن با خودمون..
و نکته زیبایی استاد گفتن!
دقیقا مهر بزرگی بر دلم زد..چیزی که انسان رو در تمامی جنبه ها میتونه قوی کنه!
تمام کارهایم را خداوند انجام میده من سوالش میکنم اون منو هدایت میکنه..من عمل میکنم آگاهی ها را بهم میده و نتیجه وارد زندگیم میشه..
دقیقا هر چه در طی این دوسال که در این سایت بهشتی بهش برخوردم بخاطر همین نکته زیبا بوده..
هر چی فکر میکنم ..فقط هدایت الله بوده که تونسته من چند تا پله جلو بندازه…و منو و خاسته هامو یکی یکی تیک بزنه…
همه چیز الهاماته همه چیز هدایته..
وصل شدن به خودشه…
احساس لیاقت رو هر موقع توی خودم پرورش دادم آگاهی ها وارد زندگیم شده.و هدایتم کرده تا بتونم خودمو گسترش بدم.
و هر روز تولد خودم را در این سایت به واقعیت میبینم.
و با تکرار تکرار و بهبودهای دایمی و تکرار باورهای مناسب.صحبت با خودمون با خداوندمون سپاسگزاری کردن و توجه به نکات مثبت همه اینها…باعث شد من بیشتر بیشتر در اینراه مدارهایم را یکی یکی بالاتر ببرم!
به امید پایداری و استقامت در این سایت بهشتی و جنگیدن با ذهن طغیانگر!