سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:
- چطور بدون سرمایه، کار را شروع کنم؛
- اصول رونق کسب و کار؛
- سرمایه های درونی که لازمه شروع کسب و کار شخصی است؛
- اتفاقات به خودی خود هیچ معنایی ندارند، نگاه ما به آن اتفاقات است که به آنها معنا می بخشد؛
- اصول بهبود کسب و کار؛
- مهمترین باور برای اتصال به خداوند؛
- روی توانایی ها و علائقت سرمایه گذاری کن؛
از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.
منتظر رد پای شما در گام دوم هستیم
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | سودمندترین سرمایه گذاری207MB18 دقیقه
- فایل صوتی live | سودمندترین سرمایه گذاری17MB18 دقیقه
سلام و درود فراوان به استاد عزیزم و مریم جون عزیزم و تمامی دوستان گرامی.
با وجود اینکه این فایل تایم خیلی کمی بود اما در مورد مباحث زیادی صحبت شد و از اونجایی که استاد عزیز تبحر خاصی در پاسخگویی به سوالات دارن خیلی مختصر و مفید ،توضیحات لازم رو بابت سوالات دادن .
در مورد بیزینس و تبلیغات و سرمایهگذاری در کار صحبت شد.
راجع به اعتماد به نفس و عزت نفس هم کمی صحبت شد .
راجع به وابستگی در روابط هم صحبت شد که من میخوام در مورد همین قسمت یعنی در مورد «وابستگی » تجربه ی خودم رو بگم .
همیشه از وابستگی همسرم نسبت به خودم صحبت کردم اینبار میخوام از وابستگیهای خودم صحبت کنم موضوعات و مسائلی که فکر نمیکردم به وابستگی مرتبط باشه اما با توجه به صحبتهای استادعزیز متوجه شدم که منم وابستگی زیادی تو زمینههای مختلف داشتم.
اول از اینکه در روابط با همسرم از اونجایی که هیچ وقت تمرکزم روی ویژگیهای مثبت ایشون نبود و فقط به منفیها و کمبودهایی که از طرف ایشون حس میکردم توجه داشتم و همیشه منتظر وقوع یه اتفاق هیجان انگیزی بودم که رخ بده و با رخ دادنش تحولی تو زندگی من ایجاد بشه و من به اون لذتی که میخوام تو روابط برسم.
این یه افکار و باور کاملاً مزخرفی بود که با خودم حمل میکردم. یادمه اوایلی که با استادعزیز آشنا شده بودم ، صحبتهای استادعزیز رو بابت ایجاد روابط خوب شنیدم با وجود اینکه میدونستم صحبتهای استاد کاملا درست و منطقی هستش اما به هیچ وجه نمیتونستم در عمل نشون بدم . قشنگ یادمه آگاهانه چون دلم نمیخواست انجام بدم ، انجام نمیدادم .
فک میکردم با همسرم لج میکنم در حالیکه با خودم لج میکردم . بنابراین تعجبی هم نداشت که تو روابطم به اون لذت و اون آرامشی که دلم میخواست نرسم.
نمیخواستم واقعیتها رو بپذیرم. از واقعیتها فرار میکردم و بیشتر تو توهم زندگی میکردم. تمام فکر و ذهنم این بود که یه اتفاقی بیرون باید بیفته تا زندگی من یه تغییر بزرگی داشته باشه که اون تغییر هم همونی باشه که من میخوام .
خب طبیعتاً این اتفاق نیفتاد ولی از اونجایی که همچنان تو این برنامه و با استادعزیز بودم بالاخره با روند تکاملی هرچند طول کشید اما کم کم متوجه شدم لذت همین جاست . داشتن آرامش و لذت بردن تو درون خودمه و تا وقتی که درونمو سیقل ندم تو دنیای بیرون هیچ خبری نیست .
خیلی این حرف استاد رو قبول دارم که باید شرایط و موقعیت خودتو بپذیری و تمام سعیتو بکنی که با احساس خوب و با تمرکز بر داشتههات از زندگی لذت ببری. اگه بتونی از پس این مرحله خوب بر بیای میتونی خالق اتفاقات بهتری باشی بنابراین عزممو جزم کردم و تو این چند سال اخیر تلاش کردم و از خداوند درخواست کردم کنارم باشه و کمکم کنه و هر جایی که نیازه هدایتم کنه تا بتونم از روابط با همسرم در همه ی لحظات لذت ببرم .خدا رو شکر و خدا رو سپاس میگم که پله پله به درکیات بهتری برسم و روابطم رو هر روز بهتر از دیروز بکنم . این برام خیلی ارزشمنده حتی خود همسرم میدونه که چقدر بابت این موضوع تلاش کردم و بالاخره تا حدودی به نتایج باب تبم رسیدم . البته همسرم احساس رضایت کاملی میکنه.
انقدر که گذشته ی ناجالبی از من دیده الان فکر میکنه تو بهشته . ولی من هنوز به اون چیزی که میخام نرسیدم. چون توقعم از جهان خیلی بیشتر از این چیزاست. ولی به نسبت قبل حتی به نسبت سه ماه پیش خودم از خودم خیلی راضیم .بنظرم امسال کولاک کردم و خیلی از ضعفها و کمبودها و نواقصم رو بابت روابط با همسرم از بین بردم. خوشحالم از این جهت که خودم روند تکاملی خودمو حس کردم میدونم خیلی بهتر از این هم خواهد شد چون من همچنان ادامه میدم و دست از تلاشم بر نمیدارم .
و اما وابستگی دیگهای که فکر نمیکردم داشته باشم بابت رفاه و آسایش نسبت به هر آنچه که به مادیات ربط داشت بود.
چرا که از شرایط و موقعیت مالیم هیچ لذتی نمیبردم به هیچ وجه داشتههامو نمیدیدم همیشه احساس کمبود و خلع میکردم به جای اینکه تمرکزم روی هر آنچه که داشتم میبود و بخاطرش سپاسگزار می بودم تمام تمرکزم روی خواستههای بزرگم بود که در حال حاضر خبری ازشون نبود. یادمه شیش هفت سال پیش صاحب یه خونه ی بزرگ و شکیلی شده بودم. هر کس خونمون میومد میگفت واااای چ خونه ی قشنگی !!!! چقد دلباز و بزرگ و خوبه و این در حالی بود که من تمام تمرکزم روی نقصهای خونه بود. هر روز از یه جاش عیب میگرفتم و مدام به همسرم غر میزدم. چن سال تو اون خونه بودم از اونجایی که هیچ لذتی ازش نبردم دقیقاً اوج جنگ و جدال من با همسرم تو اون دوران بود به راحتی خونه رو از دست دادیم و من دیگه نتونستم همچین خونهای بخرم . اون موقع نفهمیدم ولی الان میفهمم که اینم از اون جوابهایی بود که جهان در مقابل فرکانسهای خودم بهم داد.
متاسفانه برای یادگیری هر درسی ، درد کشیدم . یا چیزیو از دست دادم یا میخاستم از دست بدم تا متوجه شدم که چ اشتباهاتی داشتم .
البته اون دوران عباس منشی وجود نداشت .خودم بودم و ذهن بیمار خودم. به همین جهت دست گلهای زیادی به آب دادم.
الان که از اون سالها گذشته، همه ی اون اتفاقات رو به عنوان تجربه یاد میکنم و انصافاً تمام سعیم بر اینه که به هیچ وجه دیگه اون اشتباهاتو تکرار نکنم.
در حال حاضر مستاجر هستم تو خونه ی ویلایی بزرگی زندگی میکنم .هنوز آپارتمانی که دو سال پیش خریدیم آماده نشده که بخوایم جابجا بشیم اوایل مثل اشتباه گذشته از این خونه ایراد میگرفتم اما وقتی که یاد گرفتم باید توجه و تمرکزم روی زیباییهای هر چیزی باشه، تمرکزمو دقیقاً بردم روی مزایا و حسنهایی که این خونه داره و این شد که این چن سالی که اینجا بودم از بودن در این خونه لذت بردم .
جالب اینجاست که وقتی درست عمل میکنی اتفاقات شرایط و موقعیتهات طوری رقم میخورن که دلت میخواست رقم بخورن. ینی همه چی بر وفق مرادت میچرخه .
همیشه بخاطر آرامش و رفاه و آسایشی که تو این خونه بخصوص از جانب صاحب خونمون داریم از خداوند سپاسگزاری و قدر دانی میکنم.
اینجا تجربههای خیلی خوبی از جهان دریافت کردم اینجا امکانات زیادی داشتش که هر کدوم به یه نحوی باعث آرامش و امنیت و شادی من بودن.
دیگه یاد گرفتم تو هر شرایطی و موقعیتی که هستم به جای تمرکز روی نقاط ضعف و کمبودهای اون موقعیت ، آگاهانه روی نقاط مثبت و زیباییهای اطرافم داشته باشم.
بهم ثابت شده اینطوری خالق شرایط و موقعیتهای بهتری میشم . اینکه یاد گرفتم در لحظه زندگی کنم بدون اینکه منتظر چیزی باشم از تمام نعمتها و داشته هایی که در حال حاضر دارم لذت ببرم.
این انتظار همون وابستگی بود که همیشه منتظر بودم ما از لحاظ مادی به جایگاه بزرگتری برسیم تا اون وقت برنامه ریزیهای درست کنم و از زندگیم لذت ببرم اما حالا متوجه شدم در هر حالی میشه از زندگی لذت برد .
منتظر بودن و انتظار کشیدن فقط باعث از دست رفتن لحظاتم میشه. خیلی خوب میتونم بفهمم چ سالهایی رو بخاطر داشتن افکار و باورهای غلطم از دست دادم بنابراین دیگه نمیخوام لحظهای رو از دست بدم دوست دارم هر روزی که زنده هستم به بهترین شکل ممکن زندگی کنم.
هر روز صبح که از خواب بیدار میشم آگاهانه بدون وابستگی به هیچ چیزی و بدون هیچ ترسی که شاید چیزی رو از دست بدم تمام تمرکزمو میزارم روی هر آنچه که دارم. از مادیات بگیر، از وجود همسرم بگیر، از وجود فرزندام و اعضای خانوادهام، تمام سعیم بر اینه که قدر داشتههامو بدونم. منی که میدونم ممکنه فردایی باشه یا نباشه باید در لحظه و با داشته هام از زندگی لذت تمام رو ببرم و شاد زندگی کنم. شاید سالها قبل فقط شعار میدادم و عمل نمیکردم اما امروز عمل میکنم و دیگه شعار نمیدم.
عمل میکنم که حالم خوبه !
عمل میکنم که دارم شاد زندگی میکنم.
عمل میکنم که آرامش دارم. عمل میکنم که حس خوشبختی رو دارم میچشم.
البته که همه ی این حس خوب رو مدیون استاد عزیزم عباس منش عزیز هستم. از اینکه استاد به این توانمندی دارم خیلی خرسندم. به جرات میتونم بگم تنها کسی که تونست منو تغییر بده عباس منش بود خیلی سالها قبل تلاش کردم تغییر کنم، میتونم بگم بالغ بر 20 ساله که دارم تلاش میکنم تغییر کنم ولی تمام تغییراتم تو این چهار پنج سالی که با عباس منش عزیز بودم، بودش. عباس منش جزع اعضای خانواده ی منه. حرفش همیشه تو خونه هست. صداش همیشه تو خونه می پیچه. مثل اعضای خونوادم قربون صدقش میرم گاهی حتی داد میزنم و بهش میگم که چقدر دوسش دارم .یه وقتایی همسرم به شوخی میگه خدا برات نگهش داره. ایشونم احساس رضایت دارن چون به تمام خواستههاشون از طریق همین استاد عزیز رسیدن.بخصوص حس خوب گرفتن از من و داشتن روابط خوب با منو ،مدیون استادعزیز هستن . ما خواستهها و آرزوهای زیادی داریم همه رو به جهان اعلام کردیم ولی همشونو رها کردیم. دیگه در موردشون صحبت نمیکنیم و بخاطر نداشتنشون آه و افسوس نمیخوریم چون بر این باوریم اگه الان درست زندگی کنیم و در مسیر درستی باشیم میتونیم به اون خواستهها برسیم .بنابراین بدون انتظار با این باور که به تمام خواستههامون میرسیم چون ایمان داریم اگر در مسیر درست و راه راست باشیم خداوند با هدایت و قدرتش ما رو به تمام خواسته هامون میرسونه .
استاد جونم مرسی
مرسی که هستی .
الهی باشی همیشه .
سلام به شما دوست عزیز و گرامی .
بابت وابستگی به استاد عزیز منم تجربه ای مشابه شما رو داشتم و سعی کردم هرروز خودمو آگاهانه موظف به نوشتن دیدگاه نکنم .
چون روزهایی به دلیل شلوغی برنامه های زندگیم ، وقت نمیکردم و متاسفانه حس بدی بهم دست میداد.
وقتی متوجه شدم حتی مسیر درست نباید با احساس بد همراه باشه ، این وابستگیمو از بین بردم .
حالا هر وقت ، وقت دارم دیدگاه مینویسم .
ولی فایلهای دوره ها و حتی دانلودی ها رو هرروز و هر زمانی که بتونم گوش میدم تا بیشتر ملکه ی ذهنم بشن .
چون تو اکثر تایمها میشه فایل گوش کرد. مثل موقع آشپزی ، رانندگی ، قبل از خواب ،حتی موقع نظافت خونه ، پیاده روی و …..
فهیمه جون منم برای شما آرزوی موفقیت بیشتر و سلامتی روز افزون دارم .
سپاس از وجود پر مهرتون .