live | سودمندترین سرمایه گذاری

سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:

  • چطور بدون سرمایه، کار را شروع کنم؛
  • اصول رونق کسب و کار؛
  • سرمایه های درونی که لازمه شروع کسب و کار شخصی است؛
  • اتفاقات به خودی خود هیچ معنایی ندارند، نگاه ما به آن اتفاقات است که به آنها معنا می بخشد؛
  • اصول بهبود کسب و کار؛
  • مهمترین باور برای اتصال به خداوند؛
  • روی توانایی ها و علائقت سرمایه گذاری کن؛

 

از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.

منتظر رد پای شما در گام دوم هستیم


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | سودمندترین سرمایه گذاری
    207MB
    18 دقیقه
  • فایل صوتی live | سودمندترین سرمایه گذاری
    17MB
    18 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

739 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهرا شفیعی» در این صفحه: 1
  1. -
    زهرا شفیعی گفته:
    مدت عضویت: 1036 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به تمام اعضای سایت استادعباس منش عزیزم

    امروز دومین کامنتی است که توسایت می گذارم.من امروز به خودم تعهددادم که ازاول، خانه تکانی ذهن روشروع کنم به گوش کردن و بایدبرای هرفایل کامنت بگذارم.خداوند به من قدرت بده تاروی تعهدم باقی بمانم.انشاالله

    من خودم کارمندهستم وتاحالاهیچ وقت فکر نکردم که بیزینس شخصی خودم رو داشته باشم وهمیشه خودم وبخصوص خانواده ام خوشحال بودن که دستش توی جیب خودشه ودرامدداره واصلا به این چیزافکرنکردم ولی الان شاخکهام داره تکون می خوره تاببینیم.

    من قبل ازاشنایی بااستادم شکرگذاری روداشتم باخداحرف می زدم چون من توی یه خانواده مذهبی به دنیا امده بودم ولی این جورواضح نمی دونستم بایدشکرگذاری کنم مخصوصا بایدتابتونم احساسم رو خوب نگه دارم وزمانهای که باخدا حرف می زنم گریه می کردم شاکی می شدم اززمین وزمان بدمی گفتم واین گریه کردن من برای درست نشدن مسائل زندگیم بودولی زمانی می رسید دیگه ازهمه چیز می بریدم درواقع تسلیم خدامیشم خودم روبه دست خودش می دادم چقدرفارق ازهمه چیز میشم چقدردیگه چیزی برام ارزش نداشت چون خودشو پیدا کرده بودم وازهمه چیزسیرمیشدم ولی دوباره وارد روزمرگی میشدم الان که یادم میاد اشک ازدیدگانم فرومی ریزد خدایاشکرت که من از طریق استادم این حس رو درک کردم.سپاسگزارم.

    یه مورد دیگه که ماهمش ترس ازاینده داریم حالا چکارکنم بچه هام دارن بزرگ میشن چه طور حمایتشون کنم نکنه نتونم کاری براشون بکنم چی بخرم که بتونم فرداروزی بفروشم که سرمایه بشه برام بتونم باهاش جهیزیه بخرم بتونم اگه بچه م خواست شغلی دست وپا کنه بتونم کمکش کنم.وهمه ایناترس برای اینده خونواده ات.یکبار به خودم نگفتم که برم باپولم خوش بگذرونم برم تفریح. پولم حساب وکتاب داره.والکی خرج نکنم.مسافرت ماهمش رفتن به مشهدبودکه یک سفرزیارتی سیاحتی بودکه اونم همش توی حرم امام رضا ،که سرموقع به نمازجماعت برسیم به دعای کمیل برسیم.خیلی دیگه کاری می کردیم بریم بازار یه کم خریدکنیم وبس

    الان می ببینم نه این من روسیراب نکرده ومن احتیاجات دیگر هم دارم من به خوش گذرانی های دیگه هم احتیاج دارم من بایداز نعمت های خداوند استفاده کنم این حق طبیعی منه من خودم روازاونامحروم کردم .الان باباوراحساس لیاقت انهاروبرای خودم می سازم.خدایاشکرت

    سپاسگزارم ازشمااستادعزیزم وخانم شایسته دوست داشتنی.

    خداپشت وپناهتون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: