live | سودمندترین سرمایه گذاری - صفحه 28
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/02/abasmanesh-7.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-21 20:32:442024-09-24 19:23:02live | سودمندترین سرمایه گذاریشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام دوستای قشنگم.
(گام دوم)
این فایل پر از آگاهی هست. آگااهی هایی که هر کدوم ما به اندازه مدارمون درکشون میکنیم.
استاد گفتن توی کارتون ،توی مسیر رشدتون عجله نکنید! شما با ادامه دادن این مسیر حتتتتتما نتیجه خواهید گرفت. عجله نکنید!عجله نکنید!
این حرفشون مستقیم با من بود. با اینکه توی خیلی از جنبه ها کللللللی تغییر مثبت کرده ام بازم نگاهم به دیگرانه و تفسیرم از پیشرفت، از مقایسه با دیگران نشأت گرفته و خودمو موفق نمیدونم.
باباااا تو همین الانشم کلی تغییر کردی. قانون جواب داده. شک نکننن. حتما موفقیت های بالاتر رو هم تجربه خواهی کرد. آروم باش. عجله نکن.
نکات آخر استادو یادت باشه!! مدت زمان رسیدن به خواسته هابه اندازه تغییر ماست. تمرکزتو بزار روی بهبود باور هات و تمرین کردن.
احساس عدم لیاقت!
اتفاقا همین امروز بعد از اشتباهی که کردم، اصن دلم نمیخاست بیام گام دوم رو انجام بدم، چون احساس میکردم به خاطر اشتباهم از خدا دور شدم، به خدا خیانت کردم، دیگه لایق محبت پروردگار نیستم.
ولی چون تعهد دادم، اومدم و فایلو گوش دادم و بلافاصله دستای پر مهر پروردگار رو که داشت سرمو نوازش میکرد حس کردم. بهم گفت اشکالی نداره، خودتو سرزنش نکن، من دوست دارم، میدونم ته دلت میخای بهتر شی، درکت میکنم، تو باید تکاملتو طی کنی، روز به روز بهتر میشی، من تو رو بابت اشتباهاتت سرزنش نمیکنم.
و بهم جسارت اینو داد که با دیدن استاد که با لبخند و عزت نفس بالا گفتن “بله!! من از خودم تعریف میکنم. پس چی!!” منم تمرین آگهی بازرگانی رو که دو هفته میشه پشت گوش انداختم رو برم بلافاصله بعد از فایل انجام بدم و چقققققققدر احساسم خوب شد، چققققدر به خودم افتخار کردم، چقدددر خودمو بغل کردم و قربون صدقم رفتم.
بله!ما از لحظه ای که خودمون رو لایق بدونیم، خدا هم ما رو لایق خواهد دونست و هدایت ها رو میشنویم.
خدارو شکر که منو توی این مسیر زیبا با این دوستای زیبادل قرار داد.
عاشق همتونم◉‿◉
وَإِذَا مَسَّ ﭐلْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیباً إِلَیهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَهً مِّنْهُ نَسِی مَا کَانَ یدْعُواْ إِلَیهِ مِن قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَاداً لِّیضِلَّ عَن سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلًا إِنَّکَ مِنْ أَصْحَابِ ﭐلنَّارِ ﴿8﴾
(زمر8)-و چون ناملایمی به انسان برسد پروردگار خود را همی خواند در حالی که به سوی او برگشته باشد و چون نعمتی از خود به وی دهد باز همان دعا و زاری قبلی خود را فراموش میکند و برای خدا شرکائی میگیرد تا مردم را از راه خدا گمراه کند . به او بگو سرگرم کفر خود باش و به این بهره اندک دلخوش باش که تو از اهل آتشی.
==========================
سلام به استاد عزیزم و سر کار خانم شایسته عزیزم و سلام به همهی دوستان عزیزم
در رابطه با باور مناسب انجام یک کار، من و همسرم این موضوع رو از اتفاقاتی که واسه خودمون رخ داده کاملا درک کردیم
مثلا یکی از اتفاقات این بود که ما از استاد یاد گرفتیم اول باید وام هامون رو به صفر برسونیم، و شروع به زراعت کردیم بدون هیچ گونه تجربه ی قبلی ، اما بنا به شرایطی نتونستیم کارهای مختلفی مثل انواع کود، انواع سم و…. بدیم
ولی باور داشتیم که کل وام مون رو تسویه میکنیم
نتیجه این شد که علاوه بر تسویه کردن کل وام، با درآمد حاصله خیلی کارهای دیگه هم انجام دادیم
همون سال گذشته یکی از نزدیکان ما مرتب واسه تضعیف روحیمون میگفت، از این زراعت چیزی دستتون نمیگیره، خراب میشه وووو و
امسال خودشون به همان میزان زراعت سال گذشته ما، زراعت کردند
تمام کارهای لازم رو انجام میدن
اماااااا
به گفته ی خودشون نتونستن نصف درآمد ما رو برداشت کنند
ما فهمیدیم که دقیقا حرف استاد درست هست که میگن باور کارها رو جلو میبره
از زمان آشنایی با استاد تا حالا سعی میکنم ، باورهای مناسب در زندگی داشته باشم که نتایج خوب هم بگیرم
خدایااااا شکرت
انشاالله که در پناه الله یکتا، شاد، سالم و ثروتمند باشید.
دوستدار شما :سیما
بسم الله الرحمن الرحیم
ملک:14
أَلَا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ
چگونه آن که آفریده نمیداند، با آن که لطیف و باخبر مطلق است؟
سلام سلام به استاد نازنینم
سلام به مریم جانم
سلااام به دوستان مدار بهشت
وقتی تکاملی مسیر رو پیش میریم همه سرمایه مورد نیاز برای کار مورد علاقه مون رو کسب می کنیم چه مالی و چه مهارتی
یادمه یکی از همکارام که با کلی از نیروهای نهضتی وارد آ.پ شدن، اونقدر به کار کامپیوتر و کارهای دفتری وارد بود که همون هفته های اول مورد استقبال مدیر مدرسه قرار گرفت و بعد از چند ماه توسط مدیران مدارس دیگه ازش درخواست میشد که کارهای دفتری اونا رو انجام بده… و سال بعد شد معاون یکی از مدارس خوب منطقه و سال بعدش شد مدیر . و سال بعدش وارد قسمت حساس اداره آ. پ شد… سیر تکاملی این فرد خیلی سریع پیش رفت… چون جسارت خروج از منطقه امن ذهنش رو داشت و با شحاعت وارد حیطه های جدید میشد … برای همه، رشد این همکارم غیر قابل باور بود… در حالیکه همون سال اول ورودشون، مابقی دوستانشون همه مورد انتقاد بودن ولی ایشون داشت خیلی لذت بخش و عزتمندانه رشد می کرد
سرمایه درونی همکارم باعث شد که اینقدر خوب رشد کنه… و من ایمان دارم که به زودی می تونه در اداره کل و بعدش در وزارت خونه پست مناسبی رو کسب کنه… در حالیکه خیلی از همکارانم دارن گله و شکایت می کنن، این همکارم خیلی عالی داره رشد می کنه… نوووش جونش و من بی نهایت تحسینش می کنم
به نام خدای مهربان سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم و خانم شایسته نازنین
پروژه خانه تکانی ذهن | گام دوم
خدایا شکرت بابت این فایل بی نظیر که در بهترین زمان ممکن به دستم رسید.
به قول استاد هرچندبار هم ما قانون رو به خودمون یادآوری کنیم بازهم کمه و اگر هر فایلی رو هزاربار ببینیم بار هزار و یکم چیزهایی میشنویم که قسم میخوریم اون هزار بار قبلی نشنیدیم چون با هربار گوش دادن مدار ما عوض میشه و ما به مدار بالاتری میریم و در اون مدار چیزهای جدید میبینیم و میشنویم.
مباحثی که در این فایل توضیح داده شد رو استاد در دوره دوازده قدم بارها مفصلا توضیح دادند اما وقتی این فایل زیبا رو شنیدم نکته هایی یادداشت کردم که یادم اومد استاد این نکته ها رو در دوره دوازده قدم گفته بودند اما من یادم رفته بود.
اینکه استاد گفتند شما کار خودتون رو درست و با عشق و علاقه انجام بدید و خدا بقیه کارها رو برات مدیریت میکنه و مشتری میفرسته رو من بارها در زندگی ام تجربه کردم هربار که با عشق و علاقه کارم رو انجام دادم از جایی که فکر نمیکردم مشتری بعدی و پول زیاد به زندگیم اومده.
تمام آدم های موفق از طریق علایقشون به ثروت و نعمت و خوشبختی رسیدن
آقای آریا عظیمی نژاد یکی از موزیسین های خوب کشورمون هستند ایشون در برنامه ای با آقای جوان مصاحبه میکردند و داستان تکان دهنده ای از زندگی شون تعریف کردند
ایشون گفتند از لحاظ شنوایی مشکلاتی براشون پیش اومده که وقتی به دکتر مراجعه میکنن دکتر بهشون میگه که باید برای همیشه موسیقی رو بزاری کنار وگرنه تا چند سال دیگه کر میشی و دیگه هیچی نمیشنوی…
ایشون میگن موسیقی عشق و علاقه من هست و هرگز نمیتونم موسیقی رو کنار بزارم و اتفاقی که میفته اینه که ایشون شنوایی شون رو از دست میدن و به اصطلاح کر میشن و تا ده سال هم این روند ادامه داشته و جالب تر اینکه هیچکس هم نمیدونسته و ایشون لب خونی میکرده و توی این ده سال هم همچنان موسیقی رو ادامه داده و کلی هم آهنگ خوب ساخته و در نهایت هم بعد از ده سال و با چند عمل جراحی خوشبختانه دوباره شنوایی شون رو به دست میارن و الان هم از شهرت و ثروت خوبی برخوردار هستند.
وقتی این فایل رو شنیدم ناخودآگاه یاد این مصاحبه افتادم و به خودم گفتم
تو حاضری برای علاقه ات چیکار کنی؟
جواب این سوال نشون دهنده میزان موفقیت من خواهد بود.
اما به قول استاد در این فایل زیبا:
آدم ها نیمخوان تکامل رو طی کنند و عجله دارند میبینن یکی نتیجه گرفته و میگن من میخوام مثل اون بشم نگاه نمیکنن به بکگراند طرف که از کجا شروع کرده چندساله داره این کار رو انجام میده و…مثل داستان آقای عظیمی نژاد.
خداروشکر احساسم از بودن در این پروژه بسیار عالی و خوب هست و حسن میگه اتفاقات خوبی قراره بیفته.
ممنونم از استاد شایسته عزیز بابت این پروژه زیبا
ممنون از بچه های سایت بابت کامنت های عالی.
با سلام خدمت خدمت همه عزیزان
بنظر من هر آدمی با توجه به باورهایی که داره تو زندگیش بدنبال یه سرمایه گذاری هستش که ممکنه مادی باشه یا معنوی
ثروت فقط تو پول خلاصه نمیشه و فرد ثروتمند اونی هستش که هم پول داره هم اخلاق نیک و هم سلامتی و هم رفتار نیک
همیشه خیال میکردم اگه پول داشته باشم که بتونم هرچی دلم میخواد رو باهاش تهیه کنم انسان خوشبختی هستم و همین برام کافیه ولی الان متوجه شدم که بهبود شخصیت بزرگترین ثروت و سرمایه گذاریه
همیشه خودم رو آدم خاص و حق به جانبی می دیدم و به خاطر شرایط سختی که تو زندگی از سر گذرانده بودم خیلی خودم رو پخته و باتجربه میدونستم و خداییش وقتی با یکی دیگه حالا چه دوست چه آشنا و فامیل یا غریبه ارتباط میگرفتم حرف اول و آخر رو خودم میزدم و قشنگ متوجه میشدم که طرف مقابلم چی زیرزبونش هست و سریع حدس میزدم اونم تقریبا بدون خطا و سریع ادامه حرف هاش رو قطع میکردم و به نوعی حالیش میکردم که میدونم چی تو دلشه و چی میخواد بگه و جوابش رو میدادم و حتی خیلی وقتها به این غریزه ام افتخار میکردم که چقدر آدم باهوشی هستم و کسی نمیتونه منو بپیچونه و این روند آنقدر ادامه دار بود که کم کم اطرافم خلوت و خلوت تر شد و دوستان قدیمی ام ازم فاصله گرفتن چون بشدت معتقد بودن من آدم مغروری هستم و برای دیگران هیچ ارزشی قائل نیستم و بقولی عقل کل تشریف دارم
ولی برای من این نوع برداشت آنها مهم نبود و تخته گاز به این رفتارم ادامه میدادم تا اینکه با استاد عباس منش آشنا شدم و حالا بخاطر تغییر فرکانسم بود یا هرچی از قبل هم تنهاتر و تنهاتر شدم و این مسئله کم کم باعث آزارم شده بود و ناراحتم میکرد البته ناگفته نماند با وجودیکه هیچ دوست صمیمی تو این چندسال نداشتم اصلا حس بدی بهم دست نمی داد و ته دلم قرص قرص بود الانم هم همینطوره ولی بعضی اوقات نمیتونم حریف نجواهای ذهنم بشم که دائم منو بخاطر تنهایی ام دچار استرس و ناراحتی میکنه خب بهرحال انسان یه موجود اجتماعی هستش و طبیعتا بایستی که با چندنفر مراوده داشته باشه ولی من تنهای تنها بودم و الانم هستم ولی واقعا نمیتونم بخاطر این تنها بودنم خودم رو سرزنش کنم یا زانوی غم بغل بگیرم چون بشدت حس خوبی نسبت به زندگی دارم و عاشق زندگی و این جهان زیبا هستم و معمولا هر روز تنها پیاده روی میکنم و اصلا متوجه گذر زمان نمی شوم
البته تا این اواخر دلیل این طرد شدن هامو از سوی دوستان و همکلاسیهای قدیمی ام رو نمیدونستم چی بود و همچنان بر این اعتقاد بودم که چرا بقیه از من فاصله میگیرن و دلشون برام تنگ نمیشه منکه حرف بدی بهشون نزدم گذشت و گذشت تا اینکه تو آگاهی های دوره قانون آفرینش استاد عزیز درباره قدرت کلام و معصیت نکردن با کلام و کتاب چهار میثاق صحبت کردن و کنجکاو شدم اون کتاب رو تهیه کنم و ببینم به دردم میخوره یا نه و همونجا متوجه شدم که ایراد کارم کجا بوده و پاسخ سوالم رو دریافت کردم و بابت این آگاهی ارزشمند هزاران بار از خداوند و بعدش استاد عباس منش و نویسنده کتاب چهار میثاق اثر آقای میگوئل از درگاه خداوند سپاسگزاری کردم
زبان واقعا یه شمشیر دولبه اس که باید حواست بهش باشه که در چه جهتی داری ازش استفاده میکنی و اقرار میکنم که من ناخواسته سالها داشتم از قدرت کلامم بر ضد خودم استفاده میکردم و با وجودیکه در درونم هیچ نیت بدی نسبت به آدمهای زندگیم نداشتم ولی عملا طرف مقابلم رو تحقیر میکردم و خودم رو دانا فرض میکردم
جلوی ضرر رو هروقت بگیری منفعته و بهتر دیدم بجای تاسف بخاطر این اشتباهم در حق خودم و دیگران قدم اول رو که بخشش خودم بود بردارم و مراقب گفتارم از این به بعد باشم و اگر حرف خوبی نمیتونم بزنم حداقل حرف بد نزنم و با زبانم کسی رو مورد رنجش قرار ندم چون آدمها اصولا دوست دارن شنیده بشن و نیازی با فتوای دیگران ندارن چون بهرحال تصمیم آخر رو خودشان میگیرن و هرطوری که صلاح دیدن عمل میکنن پس پیش بسوی سرمایه گذاری روی شخصیتمون و استفاده درست از کلام و گفتارمون و اینکه هیچ چیزی رو به خودمون نگیریم و تصورات باطل نکنیم و بیشترین تلاشمان رو بکنیم
سلام استاد خوب و مهربان بابت آگاهیهایی که میدین خیییییییییییییلی سپاسگزارم.
اوایل که قانوت جذب روشروع کردم اتفاقات خوب پشت سرهم هی میافتادن وعزت نفسم واعتمادبنفسم روزبه روزبیشتربیشترشدتااینجارسیدکه بدون اینکه ازکسی کمک بخوام ویابپرسم رفتم ازطریق گوشی برای بورس ثبت نام کردم وباکانالی آشناشدم که بصورت رایگان اموزش کامل میدادومن اسنقدرذوق وشوق یادگیری وحرکت داشتم که بادل وجون یادمیگرفتم وتمرین میکردم وکارمیمردم وسودهای خوبی بدست میاوردم تااینکه احساس کردم پول برای کارکردن کم دارم واین شدکه به سمت شریک شدن رفتم وبه دوستم گفتم ومقدارپولی که پس اندازداشت بهم داد واین آغاز سقوطم اونموقع میگفتم پول دوستم چقدنحس بود امانگو مشکل ازکارخودم بود
اینکه تکامل روطی نکردم بقول استادیه نفردیدم یه نفرکه20سال توی اینکاربود من چندماهه میخواستم به اون مقدارازسرمایه گذاری ودرامدبرسم ودومین اشتباهم شریک قراردادن دیگران بود اینهااشتباهاتی بودن که باتجربه بدست اوردم که بعدش پول دوستم روباکلی زحمت دراوردم بهش دادم بعدازاین تجربه بود که ازاستادشنیدم شراکت ممنوع هست هرچنددیرمتوجه شده بودم اماکفتم ماهی رو هروقت ازآب بکیری تازه ست بهترهمین الان پای شراکت روقطع کنم وبعدهابازازاستادیادگرفتم که بایدتوی هرکاری وهرچیزی اول صبرکنم وتکامل روطی کنم وعجله نکنم براانجام یه کاری.بعدازدوسال کارکردن روی خودم الان اینقدرریلکس شدم برای انجام کارهام و اینقدخوب کارهام باتوکل برخداانجام میشن که قابل بیان نیست که میشه گفت همش معجزه همش شانس های خوب واطرافیانم میگن توچرااینطوری شدی چرااینقدربیخیال شدی خیلی ادم سردی شدی برای انجام کارها اماچون خودم میدونم چه خبره و دارم چکارمیکنم فقط بالبخندمیگم کارهام روباحال خوب انجام میدم تالذت ببرم نمیخوام فقط اون کارروانجام بدم بعددقیق زمانی کارهام انجام میشن که نه دیرمیکنم و نه زودانجام دادم همش درموقع ومکان خودش اتفاق میفته ونگران چیزی نیستم.
خذاروشکر بخاطراینهمه آرامشی که دارم واستادازشماسپاسگزارم که این آرامش رو باآگاهیهای خوبتون بهم هدیه دادین.
با نام و یاد خدا
روز دوم خانه تکانی ذهن 2 مهر 1403
خدایا شکرت از اینکه دیروز از احساسات مالیخولیایی نجاتم دادی. فقط و فقط شمایی که میتونی احساسات بد ما رو از بین ببری و به ما انرژی بدی برای ادامه این مسیر.
بعضی وقتا حس میکنم دارم سوت زنان تو جاده جنگلی پیش میرم و بعضی وقتها هم حس میکنم دارم رو زمین میخزم. اما به هر شکل سعی میکنم متوقف نشم. درسته خیلی نشتی انرژی دارم، اما میدونم باید ادامه بدم. چون روزی نمیرسه که شیطان به ذهن ما و از طریق پاشنه آشیل ما بهمون حمله نکنه. اما به قول استاد مهمه که ما در احساس بد نمونیم.
خدایا بر کلامم جاری شو و اجازه بده که آگاهی ها رو بهتر درک کنم.
آگاهی های گام دوم:
چطور میشه نگران بود و به تبلیغات فکر کرد وقتی خدا رو درونمون داریم.
وقتی فقط به همین جمله استاد فکر کردم که خداوند تو دل زمین غذای مورچه رو بهش میرسونه چطور میشه مشتری برای من نفرسته؟ چطور میشه که روزی من رو یادش بره یا از عهده اش برنیاد؟
همین امروز صبح به محض اینکه از خواب بیدار شدم خداوند خیلی جدی به من گفت تو فقط باید روی ارتباطت با من کار کنی، این مهمترین ارتباط زندگیته. وقتی ارتباطت با مهمترین نیروی زندگیت خوب باشه دیگه کمتر زور میزنی، تقلا میکنی.
آیا من میتونم مثل اون مورچه توی زمین مطمئن باشم و آرام باشم و فقط سرم تو لاک خودم باشه؟
آیا من میتونم مثل اون مورچه هر بار که دونه از دهانش میفته برم و دوباره برش دارم و ناامید نشم؟
میتونم همونقدر صبور باشم؟
میتونم عجول نباشم برای سریع رسیدن؟
همه چیز توحیده.
عزت نفس توحیده.
باور لیاقت توحیده.
ثروت توحیده
مگه میشه من تکه ای از خداوند درونم باشه و بهش ایمان نداشته باشم؟
اصلا چطور میشه که تمامی انسانهای موفق یه ویژگی مشترک داشته باشن و اون باور به خودشون باشه؟ این یعنی توحید دیگه.
این یعنی من روح خدایی خودم رو میبینم و تایید میکنم نیروش رو و میرم تو دل ناشناخته ها و جهان رو گسترش میدم و این گسترش یعنی ارسال انرژی به جهان به شکل نیروی خیر و لاجرم به زندگی من به شکل خیر بیشتر برمیگرده.
من میرم و تلاش میکنم و سرم توی کار خودمه و لذت میبرم از بهبود دائمی خودم به شکل ارتقای مهارتهام و میشم مثل یه منبع بزرگ انرژی و اون انرژی از جنس خودش رو جذب میکنه، به شکل انرژی خوب و به شکل مشتری و به شکل ثروت و به شکل روابط و به شکل لذتهای مختلف.
به خدا که همه داستان همینه.
هر کسی که بتونه همین اصل ساده رو در کل زندگیش پیاده کنه همه چیز حل میشه، خود به خود حل میشه.
”خود به خود” همین کلمه چقدر درس داره. اگه بتونیم همین کلمه رو خوب درک کنیم دیگه نگرانی های ما رفع میشه.
چرا که دیگه میدونیم عجله کردن بی فایده است.
چرا که میدونیم تبلیغ کردن بی فایده است.
چرا که میدونیم زور و تقلا برای جمع کردن آدمها دورمون بی فایده است.
و میرسیم به آرامش و صلح با خودمون و محیط اطرافمون.
و دیگه همه عالم میشه بهشت.
همه عالم میشه محضر دوست.
ممنونم از این فایل بی نظیر
شیوا : به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد بی نظیرم و مریم شایسته ی دوست داشتنی
این اولین کامنت من در سایت هست
سپیده ی عزیز کامنت فوق العاده ای نوشتی.بارها خوندم.نکته برداری کردم.فکر کردم و بر خودم واجب دونستم با وجود مقاومت هام اولین کامنت رو بنویسم و از شما تشکر کنم. انشاالله هزاران خیر و خوشی نصیب قلب شما بشه.
سلام شیوای عزیزم
ممنونم و خوشحالم که اولین کامنتتون رو گذاشتید. منم مثل شما خیلی مقاومت داشتم برای کامنت نوشتن اما الان مدت یک ماهه که هر روز کامنت مینویسم و نمیتونم بگم چقدر تاثیر عالی تو زندگیم داشته.
اول از همه به خودم کمک میکنه تا تمرکزم در اون لحظه فقط روی افکار مثبت باشه، درکم از مطالب بالاتر میره و در خلال نوشتن الهامات خداوند رو دریافت میکنم. تاثیر بعدیش هم کمک کردن به این زنجیره انرژی مثبته.
براتون آرزوی سلامتی، موفقیت و شادی در این مسیر دارم دوست عزیزم.
به نام خداوند جان و خرد
(خانه تکانی ذهن) سودمندترین سرمایه گذاری
سلام به خدایی که همه چیز می شود وقتی تو بخوای و حرکت کنی.
سلام به استاد توحیدی و خانم شایسته عزیز
سلام به تمامی دوستان سایت عباسمنش
خدارو شاکرم که به من همت داد تا بتوانم کامنت این جلسه رو بنویسم.
خدایا خیلی خیلی شکرت که بازم پر از آگاهی های ناب شدم کمکم کن که بتوانم به آن عمل کنم.
خدارو شکر که یاد گرفتم بدون سرمایه ام می شود از صفر شروع کرد، سرمایه از حرکت خود آدم به دست میاد، باید تکامل طی شود.
یاد گرفتم برای شکرگزاری حتما نباید نوشت، می توان گفت، می توان راز و نیاز کرد چون فرکانس است که کار می کند، وقتی احساس خوبی داری ، داری شکر گزاری می کنی.
خدایا شکرت که این رو فهمیدم چقدر با نوشتن شکرگزاری مقاومت داشتم.
یاد گرفتم وابستگی به هر چیز و هر کسی داشته باشی نمی تونی از زندگی لذت ببری.
یاد گرفتم تو کسب و کار تبلیغات نباید کرد، کسی که به خدا ایمان و اعتقاد داره نیاز به هیچ تبلیغ و شریکی نیست، باید کارمون رو درست انجام بدیم، باورهای درست داشته باشیم، عاشق کارمون باشیم، خدا همه چی رو هدایت می کنه و آدمای درست رو برامون میاره.
یاد گرفتم احساس عدم لیاقت یکی از باورهایی که می تونه جلوی الهامات رو بگیره.
یاد گرفتم تعریف از خود نشانه عزت نفس بالاست، کسی که می تونه توانمندیهاشو بگه، از مهارت هاش بگه، عزت نفس بالایی داره.
یاد گرفتم برای رسیدن به مبالغ بزرگ باید از صفر شروع کرد.
یاد گرفتم سرعت رسیدن به خواسته ها به اندازه تغییر ماست.
یاد گرفتم برای ترجمه قرآن باید کلمه به کلمه آن را بفهمی و درک کنی و معنی کنی که هر کدام ممکنه چندین خط ترجمه داشته باشه.
یاد گرفتم با باورهای مناسب، صحبت کردن با خودم، سپاسگزاری کردن، آگاهانه تمرکز کردن بر روی نکات مثبت که باعث میشه در اغلب اوقات حالمون خوب باشه سطح انرژیمون رو بالا ببریم.
یاد گرفتم راه درآمد از تواناییهامون باشه نه سرمایه گذاری روی پول و طلا و …. باید روی خودمون سرمایه گذاری کنیم.
خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم
ما را به راه راست هدایت کن
راه کسانی که به آنان نعمت داده ای
بهترین ها را از صمیم قلبم برایتان آرزومندم
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان
خدایا شکرت
این موضوع بسیار فوقالعاده در گام دوم رو خیلی
دوست دارم
چون خودم به شخصه نتونستم قبلاً توی یه مدت طولانی با خودم کنار بیام و قبول کنم که میشود بدون شریک و سرمایه زیاد شغل مورد علاقه ام رو راهاندازی کنم و موفق بشم
بخاطر همین باور مخرب نتونستم رستورانی که خیلی علاقه داشتم راه بندازم و شروع کنم چرا
چون که یا دنبال شریک بودم یا سرمایه زیاد واسه اینکه همون اول فول امکانات داشته باشه،هر چند دوستانی داشتم که با کمترین سرمایه خودشون اول توی خونشون غذا پختن و پخش کردن بعد چند سال یه مغازه کوچک زدن ،وبعدچندسال شد یک سالن بزرگ و مجزا
وحالا خودشون شدن یه رستوران بزرگ شهر و سرمایه دارو موفق
ومن رفتم دنبال کار دومم که مطمئن بودم سرمایه اش رو میتونم در حین کار جور کنم چون زیاد سرمایه نمیخاست وچون باور داشتم که میشود شروع کردم توی پروژه ساختمانی و روز اول با وسایل رفیقم شروع به کار کردم
و همین طور یکی یکی وسایل خریدم
و طوری شده که یک وانت وسایل خریدم بعد چند سال به راحتی و بخاطر اینکه میدونستم میتونم بخرم و خریدم و موفق شدم
اگر توی همون کار رستوران هم از یه جای کوچک شروع میکردم و میگفتم کم کم میخرم وسایل ها روالان همه چیزش رو کامل کرده بودم
و صد در صد موفق بودم
فقط باور و ایمان میخاد که شروع کنی و موفق بشی
و نکته جالب اینجاست که فکر میکردم خدا دوستم نداره که شریک گیرم نمیاد و سرمایه ندارم
دیگه بعداً فهمیدم که خدا خیلی دوستم داشته که شریکی گیرم نیومده و خواسته که بروم و ببینم و تجربه کنم و حالا هم خیلی خوشحالم وراضی هستم
و من فقط دارم روی خودم کار میکنم با ایمانی کامل و باوری قوی که اون شغل مورد علاقه ام رو خودم را اندازی کنم
وکلی هم احساس خوب دارم
وکلی حالم بهتره ، وهر روز موفقیت های بیشتری رو دارم تجربه میکنم
اینقدر روحیه ام خوب شده که همیشه حالم خوبه
آرزوی موفقیت برای شما دوستان و همراهان همیشگی
شاد و پیروز و سربلند باشید
1403/07/03
سلام به همگی
بیادش افتادم که اولین وقتی که وارد سایت شدم و روز شمار تحول زندگی من رو پیش گرفتم تقریبا دو سه روز به پایان روز شمار اون تایم روی فایل سرمایه گداری روی خودم قفل کردم و ادامه ندادم. البته که کلللللی نتیجه هم در مسیر اون مسیر به دست آوردما
ولی الان میگم بحث همین تکاملی شدن و طی کردن مدارها هستش
و عملکردن عمل کردن و حرکت کردن
و بهترین سرمایه گذاری روی خودم هستش. ارزش قائل بودن برای خودم و وقتم وانرزیم و اینکه خودم و خدا وتلاش منو به هدف میرسونه