سرفصل آگاهی های این فایل:
- اگر ذهن خود را کنترل کنی، زندگی خودت را در کنترل داری؛
- چگونه شرایط حساس کنونی را تبدیل به شرایط عالی کنونی کنیم؛
- زمانی که “اکثریت” بر نکات منفی تمرکز کرده اند، بهترین زمان برای جدا شدن از بدنه جامعه است؛
- قوی ترین قدم برای کنترل ذهن، حذف تلویزیون و شبکه های اجتماعی و رسانه هاست؛
- حذف تلویزیون یعنی حذف خوراک سمی ای که دیگران به ذهن شما می خورانند؛
- رسانه ها به خاطر جلب مشتری، بر نکات منفی تمرکز می کنند تا بتوانند ایستگاه خبری خود را زنده نگه دارند و مشتری جذب کنند؛
- ورودی های نامناسب ذهنی، کشنده تر از غذاهای مسموم و فاسد است؛
- فرکانس ها برای مبدل شدن به واقعیت فیزیکی، نیاز دارند که تکرار شوند؛
- تغییر شرایط زندگی، از تغییر ورودی های ذهنی شروع می شود؛
- ارتباط بین افکار و اتفاقات زندگی خود را وقتی درک می کنید که در یک فرایند زمانی مشخص، با تعهد ورودی های ذهن خود را کنترل می کنید؛
- ورودی های قدرتمند کننده درباره سلامت جسمانی و قدرت سیستم ایمنی بدن؛
- تأثیر مثبت ذهن سالم بر سلامت جسمانی؛
- باورهای برای غلبه بر “ترس از مرگ”؛
- خلاقیت در یافتن نکات مثبت، هر شرایطی را به سمت شرایط بهتر، تغییر می دهد؛
منابع کامل درباره محتوای این فایل: دوره عزت نفس
همهی ما با عزت نفس بالا به دنیا می آییم. اما آرام آرام عزت نفس تحت تأثیر باورها و تجربههای محدود کننده اطرافیانی مثل والدین، معلمان و … رو به زوال میرود. آنقدر جملاتی مثل: «تو نمیتوانی»؛ «تو هوش و استعداد انجام این کار را نداری»؛ «تو امکانات لازم برای انجام این کار را نداری»؛«تو از عهدهی انجامش بر نمیآیی»؛ «سرنوشت را که دیگر نمی شود تغییر داد» و … را شنیدهایم یا به خاطر تحقیر و سرکوب شدنها، آنقدر بر اشتباهات، ناتوانی یا موانع احتمالی در مسیر اهداف متمرکز شده ایم که آرام آرام خودباوری ما درباره “توانایی خلق خواسته هایمان” کمرنگ شده و عزت نفس ما به شدت نابود شده است. به اندازه ای که عزت نفس در فرد رو به زوال می رود، به همان اندازه نیز فرد قدرتی که برای خلق زندگی اش دارد را فراموش می کند و به این باور می رسد که:
تغییر خیلی از شرایط، از عهدهی توان او خارج است. بدتر از همه، تمام آن محدودیتها را به عنوان سرنوشت غیر قابل تغییر می پذیرد و به جای حل مسائل، راهی برای کنار آمدن با مسائل و تحمل آنها، جستجو می کند تا رنج ذهنی کمتری بکشد.
قصدم از یادآوری این موضوع، این نیست که برای شرایط ناخواسته ای که حاصل کمبود عزت نفس است، دنبال مقصر بگردی یا انگشت اتهام را به سمت افرادی ببری که فکر می کنی در برهه ای از زندگی، باعث از دست رفتن عزت نفس شما شده اند. چرا که، تقریباً همه ما در چنین شرایطی بوده ایم اما “فردی با ذهنیت خالق شرایط“، به جای تمرکز بر یافتن مقصر، مصمم به ساختن دوباره عزت نفس خود است. کافی است شرایط کودکی یا نوجوانی چند نفر از افراد بسیار موفق را مطالعه کنی تا بدانی تفاوت نگاه “خالق شرایط” با “قربانی شرایط” چیست.
هدف یادآوری این اصل است که: ما باید همواره روی بهبود عزت نفس خود کار کنیم. وقتی به خاطر کار کردن روی باورهای خود، به مدار بالاتری می روی، در مدار بالاتر خواسته های به نسبت بزرگتری در وجودت متولد می شود و آن خواسته های جدّی تر، برای تحقق نیاز به عزت نفس بیشتری دارند. بنابراین، اگر روی آگاهی های عزت نفس کار کرده باشی، متوجه می شوی که در هر برهه که این دوره را از اول شروع کرده ای، درک متفاوتی از آگاهی داشته ای با اینکه آگاهی های جلسات هیچ تغییر نکرده اند و در پایان دوره، متوجه شدی که نتایج به نسبت بسیار بیشتر از قبل بوده است. این تجربه گویای این اصل است که: عزت نفس ما، همواره نیاز به تقویت شدن دارد و راهکار آن، مرور و اجرای دوباره آگاهی های دوره عزت نفس است.
اگر با وجود کار کردن روی خودت احساس می کنی در نقطه ای از مسیر ساختن شرایط دلخواه، متوقف مانده ای؛ احساس می کنی ترس هایت دارد بیشتر می شود؛ احساس می کنی، عقل منطقی مدام در حال سبک و سنگین کردن الهامات قلبی شماست؛ اگر احساس می کنی، تردیدها در حال غلبه بر ایمان شماست؛ اگر اخیرا متوجه شدی تصمیمات خود را به تعویق می اندازی یا قدرت تصمیم گیری درباره مسائل اساسی را نداری؛ اگر مرتبا با استدلال های ذهنی مختلف، دنبال بهانه ای تا ایده های الهامی خود را بی ارزش و ناکارآمد بشماری، همه این اگر ها نشان از این دارد که عزت نفس شما نیاز به زنگار زدایی اساسی دارد آنهم با یادآوری باورهای توحیدی.
ماموریت آگاهی های دوره عزت نفس، ساختن بالاترین حد از عزت نفس یعنی باور داشتن به انالله و انا الیه راجعون است. باور مرجعی که عزت نفس شما روی آن سوار می شود و ایمان لازم برای غلبه بر ترسهایی را در وجود شما بیدار می کند که در این نقطه از زندگی، شما را متوقف نگه داشته است.
مأموریت دوره عزت نفس، بهبود رابطه شما با انرژی خالقی است که تمام جواب های مسائل شما را می داند. با عمل به آگاهی ها و تمرینات این دوره، قدم به قدم، شخصیتی توانا و با عزت نفس در وجود شما شکل می گیرد که همواره از مسائلاش بزرگتر است چون اعتماد به وعده ان مع العسر یسری خداوند را یاد گرفته است. در دوره عزت نفس، هدف ساختن جنسی از عزت نفس است که روی پایههایی درونی و توحیدی بنا شده است و بی نیاز از هر عامل بیرونی است.
برای مطالعه محتوای جلسات دوره عزت نفس کلیک کنید
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | کنترل ورودی های ذهن141MB37 دقیقه
- فایل صوتی live | کنترل ورودی های ذهن36MB37 دقیقه
سلام به استاد دوست داشتنی ام استاد عباس منش مهربونم خدا قوت بهتون میگم به خاطر فایل های بی نظیرتون
خدیا شکرت خداوند دوباره امروزو بهم توفیق نوشتن داد و کمکم کرد این کامنتو از درون قلبم بنویسم خدایاشکرت
کنترل ذهن
کنترل ذهن کار هرکسی نیس چون اگرهمه ی مردم می تونستن الان همه در خوشبختی بودند و کنترل ذهن کار راحتی هم نیس ولی اگر هرچقدر تلاش کنی که بتونی هردفعه این مهارت برات راحت تر میشه و نتایج بهتری وارد زندگی میشود
استاد به تازگی درون جمعی وارد شدم که یکی از آدم های اون جمع حرف ناخوشایندی به من زد که یکم ته دلم لرزید اطرافیان فکر کردند من ناراحت شدم اما من نذاشتم در احساس بد بمونم وقتی برگشتم خونه به خوبی تونستم خوبی های که اون انسان در حقم کرده بوده روی بارها بارها در ذهنم مرور کنم و از اون احساس بد بیام بیرون و حسم نسبت به اون بهتربهترشد و اینو پذیرفتم ک اگر چنین برخوردی از طرف مقابلت میبینی شاید ایرادی درونت هست بگرد و ایراد رو درخود پیدا کن
و خوشحال بودم ک تونستم کنترل ذهن کنم و دراین کار موفق شدم احساس خوبی در من شکل گرفت از توانستن
و من یاد گرفتم باید جوری ذهن خودمو تربیت کنم که نسبت به اتفاقات واکنش گرا نباشه که اگر کسی چیزی گفت سریع بهم بریزه بلکه باید ذهن خلاق داشته باشه
و قانون اینه که اگر من واکنش نشون بدم اتفاق های بدتری از همون جنس وارد زندگی من میشود پس من باید افسار ذهنمو دستم بگیرم و از زاویه ای به اون اتفاق نگاه کنم که به من احساس بهتری بدهد
کاری که من کردم در مورد اون اتفاق که تونستم ذهنمو کنترل کنم این بود که اومدم دونه دونه خوبی های اون طرفو یاد آوری کردم
مثلا گفتم این همون آدم بود که تورو چندتا مسیر از جایی به جایی برد با ماشینش مدت زمان طولانی طول کشید و اون چیزی نگفت
اون همون آدمی بود بهت فلان جا تعارف کرد بشینی سرسفره غذا بخوری
اون فلان جا بهت احترام گذاشت انقد اینارو گفتم تا نتیجه گرفتم
درمورد ورودی های ذهن
من وقتی سنم پایین تر بود تلویزیون خیلی علاقه داشتم و مینشستم فیلم هارو دونه به دونه نگاه میکردم و از قانون اطلاعی نداشتم که چجوری دارم بدبختی رو به زندگی خودم دعوت میکنم ولی از موقعی که متوجه شدم کلا فیلم نمیبینم اخبارو اینستارم دنبال نمیکنم و آهنگ های که متن منفی داره رو گوش نمیکنم و باهرکی هم ارتباط ندارم و تاحدودی تونستم مراقب ورودی های ذهنم باشم چون قانونش اینه که اگر به ذهنم ورودی منفی بدم خروجی منفی دریافت میکنم
سوالی که استاد کردند چرا رسانه ها درمورد افکار منفی یااون لیوان خالی صحبت میکنند؟
چون اکثریت مردم منفی هستند و طرفدار رسانه هاهستند
و اون هاهم به مشتری هاشون خوراک میدن
رسانه ها اون چیزی رو میگن که مشتری داشته باشه
ازهرجنس ورودی که وارد ذهنمون کنیم ازهمون جنس خروجی میده
وقتی بیام صبح تاشب به اخبار گوش کنم وبه چیزهای منفی توجه کنم معلومه نتیجه ای جز بدبختی و مشکلات نداره
پس باید اونارو حذف کنم و تمرکز کنم روی اون چیزی که میخام روی زیبایی ها روی قشنگی ها روی انسان های مهربان روی عشق و محبت و….
وقتی یک غذایی که میخورم چقد مراقبم که اون غذا خراب نباشه یا فاسد نباشه
اگراون غذای خرابو بخورم همون جا دلم درد میگیره
خوراک ذهنم همینجوریه اگر من روی نازیبایی های ونکات منفی توجه کنم
بیشترو زیاد تر مشکلات سر من امیاره بااین تفاوت که خوراک جسم اگ خراب باشه همون لحظه میفهمم نتیجه رو ولی خوراک ذهن یک زمانی باید طی بشه تااون اتفاق ها بیوفته
یعنی فاصله زمانی از زمانی که فرکانس میفرستی تا زمانی که تقویت میشن و نتایج پدیدارمیشود
باورها خیلی باید تکرار بشن درون ذهنمون تا نتیجه به وجودبیاد
یه فکرمنفی رو بارها بارها باید تکرار و تکرار کنی تا بلا سرت بیاد
اما فکر مثبتو از همون اول نشونه شو میبینی
درمورد بیماری
استاد چقد خوب گفتید که اون زمان که سمینار داشتین همه رو بغل میکردین و اصلا نگران نبودید که آیا مریض بشوید یانه
ووقتی باور داشته باشی سیستم ایمنی بدن قوی باشه از پس همه چیز برمی آید اون باور کار خودشو درست انجام میده
استاد من قبل از اینکه با شما آشنا بشم همش معده درد میشدم و همش باید میرفتم دکتر اما وقتی اینو فهمیدم من باقدرت ذهنم میتونم روی جسمم تسلط داشته باشم و این باورو تکرار کردم تونستم خودمو درمان کنم الان دیگه خیلی وقته که خدارشکر بیمار نشدم و سالم سالمم
تمام فایل های آرامش در پرتو آگاهی رو دانلود کردم و گوششون دادم و چقد آرامش بخش بودو چقد چیزهای خوبی یاد گرفتم
با قدرت تلقین یک قرصه بی اثر اون فرد به درمان میرسه و حالش خوب میشه
درواقع اون قرصه کاری نکرده اون حرفایی که گفتند این قرص خوبه و حالتو خوب میکنه روی اون نفر تاثیر گذاشته
و نسبت به مرگ نگران نباشم هرانسانی یک موقعی میمیره و حالت طبیعیش هستش
نیام خودمو اذیت کنم که مثلا فلان مریضی اومده برم یک جایی دور که دست هیچکس بهم نرسه هرجای دنیاهم باشی هرزمان که موقعش باشه میمیری و راه گریزی نیستش
خدارشکر میکنم برای ای آگاهی های زیبا که هرلحظه ظرف وجودم داره بزرگتر میشه
خدارشکر امروز روزمو با حس مثبت گذروندم
خدارشکر به خاطر هرلحظه حسم و حالم رو به بهبوده خدارشکر
خداجونم عاشفتم
گام چهاردهم