live | کنترل ورودی های ذهن - صفحه 40

679 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سونیا نوری گفته:
    مدت عضویت: 479 روز

    بنام خداوند مهربان

    سلام به همه

    گام سیزدهم از آگاهی های ناب پروژه خانه تکانی ذهن

    من هم همیشه این را شنیدیم که میگن در شرایط حساس کنونی فلان شخص وفات کرد و شرایط دولت خیلی حساس شده اکنون ،یک نکته جالب اینجاست که اگر از آن شرایط به گفته خودشان سخت هم بگذرند چند ماه بعد میگن همان شرایط بسیار خوب بود و یک متل هم بین ما افغانها است که میگن روز بدتریست یعنی هر روز که میگذره اوضاع بد تر شده می‌رود در حالیکه من هر روز خوشحال‌تر و شکر گذار میشم و هنوزم جا دارم و هر روز حالم خوب و خوبتر است .

    دنیای ما دنیای فرکانسی است اگر حال خوب داری و بلخصوص در شرایط ناراحت کننده میتوانی با این باور که من هستم که شرایط زنده گی ام را رقم میزنم و یا هم با کنترول خودم میتوانم دنیاییم را کنترل کنم ، خودت را کنترول کنی یعنی در مسیر درست قرار داری که اکثرا نمی‌توانند و به همین دلیل هم همیشه هم خوب نیستند هر باریکه می‌بینم شان حالشان بد و بدتر از قبل است چون فکر میکنند کنترلی روی ورودی های خود ندارند در حالیکه ما می‌توانم با در نظر نگرفتن و نادیده گرفتن اتفاقات بد از تکرار چندین بار آنها جلوگیری کنیم و تحت هیچ عنوانی و اتفاقی حال خود مارا بد نکنیم گر چه کار راحت نیست اما نیاز به تمرین دارد .

    دوری کردن از تلویزیون و اخبار می‌تواند یکی از راهکار های خوبی باشد برای کنترل ورودی های ذهن ،چند روز قبل که یک ناخواسته در کشور م اتفاق افتاده بود همه تلویزیون‌ها حتما در مورد ش گفته بودند و من چون مدتهاست خبر ندارم از تلویزیون و این مسائل، ناخواسته از زبان خواهرم شنیدم که یک اتفاق بد اقتاده ، اصلا پیگیرش نشدم حالا نه اینکه من آدم بی درک استم و این صحبت‌ها، خوب منطق خیلی ساده داره آنهاییکه شنیده اند و غصه خوردن چی کردند که منم غصه بخورم .

    چرا همیشه رسانه ها در مورد منفی ها صحبت می‌کنند، به دلیل اینکه اولا قانون نمی‌دانند و دوما اینکه اکثریت جامعه منفی است و دنبال همچین موضوعات اند .

    ورودی های نامناسب ذهن خود را می‌توانیم شبه غذاهای غیرصحی کرم داری بدانیم که به ذهن خود می‌دهیم.در حالیکه ورودی های نامناسب ذهن به مراتب سمی تر از غذاهای غیر صحی است پس چگونه می‌توانیم همچین غذای را بخوریم .

    یاد بگیریم که دلیل اصلی بدبختی های زنده گی مارا خود ما بدانیم ما استیم که با ورودی های نامناسب به ذهن ما باعث اتفاقات بد در زنده گی ما می‌شویم . اگر اتفاق بدی در زنده گیم رخ می‌دهد من باعث شدم چون قبلا ورودی هایم را کنترول میکردم .

    یکی از باور های بسیار خوب در حوزه سلامتی اینست که من دارای سیستم ایمنی قوی استم که به آسانی میتواند میکروب ها را از بین ببرد و و یکی از باور های من اینست که من هیچوقت مریض نمیشوم و این هم بارها برایم ثابت شده اگر در مسیری درست باشم واقعا هم که مریض نمی‌شوم اما اگر اندکی از مسیر برایم خودم واضح میدانم که بدنم واکنش نشان داده . چون ذهن تاثیر مستقیم بالای بدن است .

    مرگ کاملا یک حادثه طبیعی‌ست، باور های درست در مورد مرگ داشته باشیم .

    تشکر میکنم از استاد عزیزم بخاطر این همه آگاهی که برای ما منتقل می‌کنند و همچنان از خانم شایسته عزیز .

    خدایا شکرت بابت اینهمه آگاهی که در این فایل بود

    در پناه الله رحمان و رحیم باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    ثریا آرامیان گفته:
    مدت عضویت: 1486 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    الهی به امید خودت

    گام چهاردهم

    با توجه به اینکه گوش کردم کامنت نتونستم بزارم

    امروز جبران میشه

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جانم و دوستان همراه

    کنترل ذهن و زندگی سالم

    آخ آخ نگو از این قسمت استاد هر چه میکشیم چه خوب چه بد از این قسمت میکشیم

    بنده یه روزی استاد بودم تو کنترل ذهن اکنون یکم کمتر میتونم تو یه سری مسائل ذهنم کنترل کنم اما به نسبت خیلی ها من عالیم

    طوری که بهم میگن علی بی غم ،در زمانهایی بوده که برام مشکلاتی پیش اومده که اگه همین کنترل ذهنم نبود (البته اینا همش بخاطر آگاهی هستا)

    قشنگ میشد ساعتها براش غصه خورد و گریه کرد

    مثلاً :همین ماه قبل ما طوری به بی پولی خوردیم

    که حتی پول نداشتیم نون بخریم

    اگه قبلا بود خودم را آزار میدادم و گریه میکردم

    مخ همسرم را می‌خوردم چون برای من تنها چیزی که قابل تحمل نبود بی پولی بود

    اما اینبار گفتم من وصلم به خدا به اون منبعی که رزق و روزی دست اون هست

    اون انقدر ثروت داره که من نمیتونم اصلا بگم بی پولم و پول ندارم

    من ثروت بیشماری دارم که منبع اصلی هم خدا هست

    شروع کردم برای اینکه حالم خوب باشه و احساسم خوب باشه و نخوام به پولی فکر کنم سناریو نوشتن برای ثروتمند بودنم

    طوری می‌نوشتم که وقتی بلند میشدم فکر میکردم انگار کل کارتهام پول فراوان هست

    از اون مهمتر شروع کردم به شمردن نعمت‌هام که بزرگترینش سلامتی خودم و فرزندانم که میلیارد میلیارد می ارزه

    و اما معجزه همین شد که خیلی سریع خدا حسابها را شارژ کردوبه من ایده های خیلی خوبی رسید برای مدیریت مالی

    و چقدر قشنگ جواب داد

    در موردسلامتی:

    بنده واقعا خدارو شکر سالم از هر لحاظ هستم ،اکنون اینطوری هستم

    ولی قبلاً فقط دنبال مظلوم نمایی و قربانی بودن

    اما اکنون هر لحظه برای سلامتی سلول سلول اعضای بدنم سپاسگزار خدا هستم که مرا لایق سلامتی کرده

    و اما در مورد مرگ

    بنده سال 1400باردار بودم و ماه‌های آخر که ماه‌های حساس هست فرزند پسر برادرم را از دست دادیم

    و من اون موقع ها به شدت رو سایت استاد کار میکردم و این قضیه ی از دست دادن پسر برادرم تنها کسی که قوی موند و تونست بپذیره که خدا داده و خودش هم گرفته و جای بهتر از اینجا رفته من بودم

    همه نابود شدن

    کل فامیل نگران من بودن ولی من آرام و قوی چون من به شدت پسر برادرم را دوست داشتم

    همه فکر میکردن برای خودم و فرزندم نکنه اتفاقی بیوفته من واقعا همین الان هم که فکرش را میکنم و حتی دارم می‌نویسم خودم هم میگم چطور تونستم من انقدر اون موقع آروم باشم

    تنها یه دلیل داشت ایمان قوی به خدا داشتن

    و آرامش کسب آگاهی

    وهمین که بتونیم ذهنمون را کنترل کنیم

    بپذیریم هر آنچه هست خیر مطلق برایمان هست.

    وصل بشیم به خدا

    مطمئنا کار بر ما آسان می‌شود در هر زمینه

    خدایا شکرت بخاطر این روز و این گام و آگاهی های این گام

    خدایا به تمام عزیزان سایت عشق،ارامش،سلامتی و ثروت هدیه کن .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    محمدرضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1272 روز

    بنام خداوند هدایتگرم

    خدایا هرآنچه در زندگی دارم تو به من دادی و همه از آن توست

    سلام به استاد و مریم عزیز و بنده خوب خدا ک داری این متن میخونی

    استاد ازتون سپاسگزارم ک الگوی عملی هستی برای تمام آنچه ک به ما می آموزید

    سپاسگزارم برای این همه عشق و آگاهی ک در اختیار ما قرار میدید

    باید اقدام کردی باشی و یا داستان زندگی آدم های زیادی خونده باشی تا وقتی صحبت های استاد میشنوی هر بار مثل ی تیکه گمشده پازل تو ذهنت تو ذهنت میشه و اونو تکمیل میکنه

    خداروشکر میکنم شرایط به گونه ای برای من رقم خورده ک از اول زندگی مشترکم تلویزیون تو خونه ما روشن نشد و تمرکز من و عزیز دلم روی خودمون بود

    من همیشه از بچگی حسرت آدم ها علی الخصوص پدر و مادر هایی میخوردم ک وقتی بچه هاشون ی اشتباهی انجام میدن در کمال خونسردی، خیلی منطقی و درست اشتباه فرزندشون بهش میگم و خونسردی خودشون حفظ میکنن و داد و بیداد نمیکنن همیشه دوست داشتم خودم در تمام موارد همچین شخصیتی داشته باشم ک به اتفاقات واکنش منفی نشون ندم تا حین چالشی ک برام بوجود اومد کم کم با تضادهایی ک دیدم این موارد کامل لمس کردم و خیلی بهتر شدم اما چون پاشنه آشیل هست هنوز باید روش کار کنم و انتهایی نداره

    من از این فایل این چندتا مورد خیلی برام پررنگ بود :

    * باید بتونم کنترل ذهن کنم و واکنش نشون ندم به شرایط بیرونی مثل اینکه اگر چکم برگشت خورده باید سعی کنم ناراحت نشم اگر ماشینم پنچر میشه سعی کنم ناراحت نشم و از زاویه دیگه بهش نگاه کنم تا هرطور شده حسم خوب نگه دارم

    * این قانون همیشه باید به خودم بگم ک افکار من اتفاقات رقم میزنه ن عوامل بیرونی یا افراد دیگه

    *ترس و نجواها برای همه بوده و هست و کنترل اون کار راحتی نبوده و هیچ وقت هم نیست و به میزانی ک تمرین کنم میتونم بهتر عمل کنم و آگاه باشم ک ممکنه دیگران نتونن ذهنشون کنترل کنند و پیش اومده ک منم نتونستم ذهنم کنترل کنم

    اما اگر بتونم ذهنم کنترل کنم میتونم زندگیم و شرایط به ظاهر بد کنترل کنم

    فرکانس ها و باورها وقتی تکرار میشن اتفاقات فیزیکی زندگی منو خلق می‌کنند

    *اگر روی ورودی هام کار کنم هر روز باید انتظار اتفاقات عالی در زندگیم داشته باشم و اگر نیفته اونوقت باید تلنگر به خودم بزنم ک دارم ی جایی کم کاری میکنم

    مرگ ی اتفاق طبیعی برای همه هست و وقتی زمانش برسه اتفاق خواهد افتاد

    من همیشه وقتی افراد میبینم ک خیلی تعجب میکنن یا ناراحت میشن از فوت یک نفر و میگن ک جوون بود یا سالم بود چرا مرد خندم میگیره و گیش خودم میگم مگه قراره همیشه زنده باشه هر کسی به ی طریقی وقتی مرگش برسه باید بره

    و بزرگترین دستاورد و لذت زندگی بنظرم همینکه وقتی مرگت فرا رسید آماده باشی و نگم ک کاش زمان بیشتری داشتم یا کاش فلان کار انجام داده بودم

    من خودم روی ورودی هام خیلی حساسم و این بازخورد از اطرافیانم زیاد میگیرم چرا تو جمع ها زیاد شرکت نمیکنی و باهرکسی ارتباط نمیگیری و من نمیتونم بپذیرم ک فرصت زندگی کردنی ک خدا بهم داده بابت هرچیزی بخوام هدر بدم ترجیح میدم روی خودم و در تنهایی کار کنم تا زندگی ک میخام خلق کنم

    دوره عزت نفس اولین محصولی بود ک خریدم و واقعا الان متوجه میشم ک هربار ک گوش میدم چقدر رشد میکنم ازت استاد و خانم شایسته خیلی ممنونم از این همه کیفیت بالای محصولات

    از خدا میخام کمکم کنه تا بتونم بنده شکرگزارش باشم و سهم خودم بتونم انجام بدم و قدم هایی ک بهم گفته میشه و بردارم

    همه ما تکه از وجود خدا هستیم، خودم و شما رو به آغوش پر از نعمت و آرامش خدا می‌سپارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1172 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    ممنون استاد عزیز که راه و مسیر درست زندگی کردن را به ما نشان می دهد و به ما کمک می کند تا بتوانیم به راحتی و آسانی قدم به قدم جلو برویم و حال خوب داشته باشیم

    نکته مهم در این است که من باید مراقب ذهن و رفتار و عکس العمل خودم باشم

    من باید بتوانم اعصاب خوردی را از خودم دور کنم

    باید بتوانم در مقابل مشکلات و تضاد ها و چالش هایی که در زندگی روزانه برای من رخ می دهد عکس العمل خوب و منطقی داشته باشم

    بجای اینکه از کوره در بروم

    بجای اینکه عصبانی بشوم بخواهم داد و بیداد کنم

    در حد توان خودم آرامش خودم را حفظ کنم و از خدای خودم کمک بگیرم

    دیروز در موضوع برق برقکاری مغازه خودم توانستم بعد خودم را کنترل کنم و در نهایت به یک جواب منطقی و عالی خوب رسیدم

    توانستم به این درک برسم که هدایت خدای مهربان برای من به بهترین شکل ممکن رخ داد و در نهایت به یک نتیجه فوق العاده دست پیدا کردم

    من خودم خالق زندگی خودم هستم و همه چیز برای من زمانی رخ می دهد که بتوانم توجه و تمرکز و نگاه و دید خودم را تغییر بدهم

    جالب در این است که وقتی من دیدگاه و نگاه خودم را تغییر بدهم اتفاقات و جریان زندگی من هم تغییر خواهد کرد

    و این تغییر بی شک جریان زندگی من را هم تغییر خواهد داد

    من فکرم را تغییر دادم جهان بیرون من تغییر کرد

    یک درس عالی دیگر

    منتظر اتفاقات خوب بودن

    بی شک همان اتفاقات خوب برای من رخ خواهد داد

    چقدر این بحث باور مهم است

    هر چه فکر کنم و هر جور که اعتقاد داشته باشم همان جور برای من رخ می دهد

    این مهمترین درس و نکته امروز برای من بود

    باید و باید از امروز به خودم تعهد بدهم که بیشتر مراقب ورودی های خودم باشم

    خوب ببینم تا خوب برداشت کنم

    بیشتر آرامش خودم را حفظ کنم

    کمتر عجول باشم

    آرام تر باشم

    باید و باید بتوانم توانایی های خودم را بیشتر بشناسم و در کل حال خوب را برای خودم پایدار کنم

    همه اینها برای من زمانی رخ می دهد که بیشتر و بیشتر روی خدای خودم حساب باز کنم و از او کمک بگیرم

    الهی به امید تو

    خدای من دوستت دارم

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای مهربانی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    مهسا گفته:
    مدت عضویت: 1791 روز

    سلام و درود

    استاد جونم سپاس برای این همه آگاهی که رایگان در اختیارمون میزاری،ایولا

    همیشه سوالات خوب ما رو به جوابای خوب میرسونه

    و چه سوال خوبی که بپرسیم چطور میشه که همیشه توی شرایط لذت بخش کنونی باشیم؟؟

    و چقدر ساده به جواب میرسیم که فقط و فقط یک راه هست و اونم کنترل ذهن

    نیاز نیست شرایط بیرون رو کنترل کنی، نیاز نیست ادمها رو کنترل کنی ،چون تو قدرتی نداری برای این کار و کار سخت و طاقت فرسایی هم هست اما یک کار رو خوب میتونی انجام بدی که موثرترین و کوتاه ترین مسیره و اون هم کنترل ذهنه

    حواست باشه متعهدانه ورودی های ذهنت رو کنترل کنی و فقط ورودیهایی رو به ذهنت راه بدی که احساس قدرت امنیت آرامش و شادی بهت بده و

    چیزهایی رو باور کنی که دوست داری تجربش کنی

    اولش سخته تمرین میخواد استمرار میخواد اما در ادامه هر بار کار راحت تر میشه جهان به کمکت میاد

    تا وقتی به اتفاقات بیرونی واکنش نشون میده از همون جنس اتفاقات رو باز هم تجربه میکنی

    اتفاقات زندگی ما رو شکل نمیدن واکنش ما نسبت به اتفاقاته که اتفاقات بعدی رو رقم میزنه

    من خالق شرایطم نه شرایط تعیین کننده زندگی من

    یادم بمونه که به واسطه ی کنترل ورودی های ذهنه که اتفاقات شگفت انگیز رخ میده

    بارها و بارها در زندگیم تجربش کردم ک پاداش کنترل ذهنم رو گرفتم و هر بار چرخ زندگیم روونتر شده

    خدایا شکرت برای این مسیر آگاهی بخش

    استاد جونم عاشقتم

    مریم جونم عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    بیتا کریمی گفته:
    مدت عضویت: 491 روز

    با سلام و احترام به استاد عزیزم مریم جانم و دوستان خوبم️

    خداروشکر برای شنیدن این اگاهی ها و فکر کردن به اونها

    خداروشکر میکنم به خاطر اگاهی هایی که از خوندن کامنت ها بدست اوردم خداروشکر میکنم بابت معجزاتی که توو زندگی دوستانم رخ داده که قطعا حاصل درک عمیق شون از،قوانین و عمل به اونهاست️️

    من خودم رو متعهد کردم به کنترل ذهن و داشتن احساس خوب هرلحظه که حالم بد میشه به خودم تلنگر میزنم که تو مجبوری بایددد هرطور شده از این حال خارج شی یا به نکات مثبت این شرایط فکر کن یا کلا حواستو بده به چیزی که حالتو خوب کنه از خداوند بزرگ کمک میخام که هرروز بیشتر بتونم احساسمو خوب نگه دارم تا به شکل نتایج وارد زندگیم بشه هدایا شکرت️

    نکات فایل:

    کنترل ذهن کار ساده ای نیست و توسط آدم هایی انجام میشه که روی خودشون کار کردند اگر همه می تونستند ذهنشون رو کنترل کنند که همه به نتیجه میرسیدند و موفق میشدند

    دلیل موفقیت افراد کنترل ذهن و واکنش نشون ندادن به شرایط بیرونی است . ادم هایی که دائما به شرایط بیرونی واکنش نشون میدن اتفاقاتی از همون جنس رو وارد زندگیشون میکنن چون زندگی مارو چیزی جز فرکانس ها باورها و افکارمون نمیسازه

    کنترل ذهن در ابتدا سخته ولی وقتی اگاهانه تمرین میکنیم عضله ی آن قوی تر میشه و پیشرفت میکنیم و کنترل ذهن یک مهارت میشه. به مرور افراد و شرایطی وارد زندگیمون میشن که ورودی های بد کمتری به ما میرسه که این باعث میشه کنترل ذهن راحت تر باشه

    اگر بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم میتونیم دنیامونو کنترل کنیم

    وقتی ما اجازه میدیم که ادم ها رسانه‌ها و اخبار به ما خوراک بدن و ذهنمون رو کنترل کنن درواقع داریم زندگیمونو همون جوری خلق میکنیم که اونا میخوان و توجه می کنند چون ورودی بد خروجی بد به دنبال داره

    رسانه ها به این دلیل اغلب اخبار بد میدن که مردم خوششون میاد مشتری دارند

    ورودی نامناسب مثل غذای مسموم که بدن رو مسموم میکنه ذهن مارو مسموم میکنه منتها نتیجه ی مسموم شدن بدن مثل دل درد خیلی سریع بوجود میاد ولی نتیجه ی ورودی و فرکانس نامناسب با فاصله ی بیشتر و دیرتر بوجود میاد چون افکار و فرکانس ها باید اونقدر تکرار بشن و مورد توجه قرار بگیرند تا به یه قدرتی برسند و نتیجه بوجود بیارن . همچنین بیشتر افراد دائما دارن فرکانس بد میفرستن و دائما اتفاقات بد رو تجربه میکنن لذا وقتی با تداوم فرکانس بد نتایج بدتر و بدتر میشه متوجه این پسرفت نمیشن برای ادمی مثل استاد که دائما نتایج و اتفاقات خوب براش میفته وقتی یکم نتایج بد میشه متوجه میشن که ورودی نامناسب داشتن

    تاثیر ذهن روی جسم خیلی زیاده هرچی باور های بهتری درمورد سلامتی داشته باشیم بدنمون سالم تره

    زمانیکه اغلب افراد توجه شون به چیزهای منفیه بهترین زمان برای جداشدن از بدنه ی جامعه س

    کنترل ذهن با اعراض از ناخواسته ها و توجه به خواسته ها امکان پذیر است

    خدایاشکرت خدایاشکرت

    خیلی ممنونم از استاد عزیزم خیلی ممنونم مریم جون خیلی ممنونم از خانواده ی صمیمی مون️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    فاطمه حبیبی گفته:
    مدت عضویت: 656 روز

    بنام خدای مهربان!

    سلام به تمام عزیزانم!

    گام 14 ام /خانه تکانی ذهن

    کنترل ورودی های ذهنم

    خدارا سپاسگذارم که توانستم از مطالب بی‌نظیر گام 14 ام هم استفاده کنم.

    کسی که بتواند ذهنش را کنترل کند می‌تواند زندگی اش را کنترل کند.

    این جمله را باید با آب طلا نویشت.

    چقدر مهم هست کنترل ذهن ومن این را به وضوع توی زندگیم دیدم.

    من مدت بیشتر از یک سال میشه که عضو سایت الهی و این مسیر زیبا هستم.

    قب از آشنایی با قوانین توی یسری موضوعات کنترل ذهن خوبی داشتم و باورهای درست داشتم.

    مثلا درقسمت سلامتی باور های درستی دارم و خدارا شکررر از لحاظ سلامتی خیلی خوبم با وجود جسم لاغری که دارم ولی انرژی جسمانی خوبی دارم.

    من مدت هاست که حتی یه دونه قرص مصرف نکردم. مدت هاست که حتی سرما خوردگی معمولی هم نداشتم وبابتش خدارا سپاس گذارم.

    تا جایکه یادم میاد من حتی یه آمپول هم تزریق نکردم البته از زمانیکه یادم میاد.

    5 سال قبل زمانیکه کرونا اومد من افغانستان بودم.

    خیلی از مردم ترس داشتن ازین بیماری ولی من توجه نمی‌کردم باورش نکردم.

    با خودم میگفتم اگر هم کرونا بگیرم قطعا که خوب میشم چون بدنم قوی هست.

    و دقیقا همون اتفاق افتاد.

    من یکی دو روز طب داشتم و بدن درد بدون اینکه دکتر برم یا دارویی استفاده کنم خدارا هزارن مرتبه شکر دوباره صحتمند شدم…

    ولی دریکسری از قسمت ها واقعا کنترل ذهن برام سخته و خیلی نیاز هست مهارت کنترل ذهن را یاد بگیرم.

    یه موضوعی رو که من خیلی درک کردم از اموزشات استاد عزیزم بحث مدار ها و بحث ورودی ها هست.

    من از روزیکه شروع کردم به کار کردن روی باورهام بحث مدار هارا به وضوع درک کردم.

    درک کردم که چجوری به راحتی جدا شدم از افرادی که همدار با من نیستن

    درک کردم که چجوری نزدیک شدم با افرادی که همدار با همن هستن حتی افرادی که فرسنگ هاازم دور هستن ولی باهاشون در ارتباط هستم..!

    خدایا هزاران بار شکرت.

    موضوع بعدی رو که خوب درک کردم بحث ورودی ها دهن هست.

    ورودی های که در طول شبانه روز به خورد ذهن مان میدیم.

    من از موقع که روی باورهام کار میکنم به وضوع متوجه میشم که وقتی حرف منفی میشنوم ویا موضوعاتی که درتضاد هستن با قوانین جهان و برام احساس بدی میدن ذهنم سریع آلارم میده و من متوجه میشم که در مسیر درست دراون لحظه نیستم و سریع خودم رو جم وجور میکنم.

    خیلی جا داره که روی خودم کار کنم ولی همینکه میتونم مدت زمان بیشتری در احساس خوب بمونم این برایم خیلی ارزشمند هست ومن تا آخر عمرم این مشیر زیبا را ادامه خواهم داد.

    خدایا سپاسگذارم….

    درپناه خدا باشید عزیزانم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    نجمه رضائی گفته:
    مدت عضویت: 1915 روز

    به نام رب هدایتگرم

    «روز چهاردم پروژه»

    توی این فایل به اهمیت کنترل ذهن اشاره کردید ،دقیقا من توی شرایطی بودم که کارام به خوبی پیش نمیرفت و کم کم داشتم ناامید میشدم اما بعد از این فایل با خودم منطقی صحبت کردم و تقریبا کنترل ذهنم رو به دست گرفتم در نتیجه حسم بهتر شد.

    استاد من دارم مهارتی رو یاد میگیرم که خیلی نیاز به تمرین داره یعنی هرچقدر تمرینم بیشتر باشه و دستم روانتر باشه نتایجم عالیتره ،اما وقتی بار اول و‌دوم اشتباه میکنم و کارم درست از آب درنمیاد حس بدی میگیرم اولا فهمیدم بینهایت کمالگرا هستم تو همه زمینه های زندگیم مخصوصا همین مهارت، ینی توقع دارم بار اول انجام این مهارتی که تاحالا هیچ پیش زمینه ای ازش ندارمو عالی و پرفکت انجام بدم که عملا شدنی نیس و فقط حال بد برام میمونه ،دوما اینکه فهمیدم باید کنترل ذهن کنم و ادامه بدم چون هربار که کارو مجدد انجام بدم چیزای بهتری و بیشتری یاد میگیرم.

    امروز داشتم تمرین میکردم اما مدام اشتباه درمیومد کلافه شده بودم ، همون حین که بیخیال شدم تماسی از یک دوست قدیمی داشتم که واقعا حس خوبی بهم داد و بعدشم اومدم سایت تا فایل امروز پروژه رو گوش کنم ببینم چیه

    خیلی هیجان انگیزه که هرروز این پروژه همون چیزیه که درگیرشم و کمکم میکنه تا شخصیت بهتری از خودم بسازم و قویتر بشم

    این پروژه بسیار عاالی برنامه ریزی شده و در بهترین زمان آگاهیاش بهم میرسه خدایاشکرت

    فقط میتونم بگم خداوند به بهترین شکل همیشه و همیشه به فرکانس های من پاسخ درست و مناسب و بجا میده اما مهم منم که ببینم،بشنوم،پاسخ بدم

    .

    خیلی عالی بود این فایل

    ممنونم ازت خانم شایسته عزیز

    ممنونم استاد عزیزم.

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    علی ادیب گفته:
    مدت عضویت: 393 روز

    بنام خداوند خالق یکتا ی بسیار وصف‌ناپذیر بزرگ و بخشنده ی بینهایت مهربان

    سلام و درود فراوان خدمت استاد عزیزم و همه عزیزان همراه ، دوران سختی را گذراندم زمانی که هیچ آشنایی با قانون واقعی آفرینش و زندگی و حقیقت جهان هستی نداشتم ، و هیچ فیلتری را برای ذهنم قائل نبودم ، ولی بصورت درونی صداهای ناآشنایی را می‌شنیدم و اوایل توجهی نمی‌کردم ولی رفته رفته ، دقتم بیشتر شد و دقیقاً از زمانیکه تصمیم بر دقت کردن به ندای درونی ام گرفتم ، آهسته آهسته ، با قانون ، آشنا شدم و سپس دوران طلایی آشنایی با استاد عباس منش عزیزم بوجود آمد ، برای خودم همیشه جالب بوده که اوایل کلیپهایی با صدای دلنشین استاد رو شنیدم و دقیقاً خدای بزرگ شاهده که ، صدای استاد برام شده بود یه صدای آشنا که در دل تاریکی من رو ، به راه راست و راه درستی داشت هدایت میکرد ، جدا بدون اغراق عرض میکنم ، و از اونجا بود که یواش یواش ، بیشتر و بیشتر آشنا شدم و یاد گرفتم که ورودی های ذهنم را هم میبایست مثل ورودی های بدنم ، کنترل کنم ، اولش سخت بود ولی ، خداگواهه همون‌طور که استاد میفرمایند ، ((زمانیکه تصمیم به اصلاح و کنترل ، بگیریم ، دقیقاً همون زمان هدایت خواهیم شد)) و من با تمام وجودم این هدایت و حقیقت این جمله را حس کردم ، و دقیقاً هم انسان فراموش کاره و با عدم تمرین و ممارست بر آموزه‌های قانون ، قطعاً ، حرکت و پیشرفت و تکامل را کند و حتی متوقف می‌کنه بلکه به عقب برگشت و گاهی هم سقوط خواهیم کرد ، و باز این حقیقت مهم راهم ، با تمام وجودم حس کردم ،را که خودم در اوایل راه دوران کوتاهی را متأسفانه مشغول حواشی شدم و مدتی هم عقب افتادم و حتی گاهی متوقف شدم ، و باز دقیقاً طبق آموزه‌های استاد عزیز ، ترمزهای درونی و هوشیاری درونی ، بیدارم کرد و طی گرفتن درس و کسب تجربه ، مجدداً با دقت بیشتری به کنترل ورودیهای ذهن و دیگر آموزه ها ، احتمام ورزیدم و با اینکه حرکتم در جاهایی کند و آهسته هستش ، ولی (بقول استاد ) از مسیر و زیبایی های آن لذت میبرم و البته تجربه های خوبی کسب میکنم و البته امیدوارم که ان شأاللّه تکامل شایسته و لازم را هم طی کنم ، به امید الله تبارک و تعالی ، خیلی خیلی حرف ها و مطالب دارم ولی…. ، ضمن سپاس فراوان و شکر و حمد بی‌پایان ذات اقدس خالق یکتای هستی بخش آفریدگار بینهایت بزرگ مهربان جهان و جهانیان ،،، ازذات اقدس پروردگار منّان بهترینها و عالیترینها را برای شما استاد بزرگوار و خانواده محترمتان و همه و همه عزیزان ، مسألت مینمایم و با آرزوی هرچه خوبی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    فریبا حبیبی گفته:
    مدت عضویت: 658 روز

    بنام خداوند مهربان

    سلامی به زیبایی پاییز خدمت هر دو استاد ارزشمندم

    سپاس گزار دوستانم درین سایت هستم که با نوشتن تجارب شان در کامنت ها باعث تقویت ایمان من و امثال من ک تازه وارد این مسیر شده ایم میشن.

    میخوام یه تجربه در مورد کنترول ذهن بنویسم

    شهریور امثال ک وقت قرارداد خونه مون بود دلم میخواست خونه جدید بگیریم اما از آنحایی ک درین اواخر یکسری محدودیت ها برای اتباع است همه میگفتن اگر بلند بشیم ازین خونه نمیتونید خونه جدید بگیرید قیمت ها بالاست و از همه مهمتر بخاطر اتباع بودن کسی خونه نمیده بهتون و اینکه پول گرفتن از صاحب خونه سخته و کلی حرف های منفی دیگرـ

    ولی خدارا شکر اهمیتی نمیدادیم ب این حرف ها و باور نکردیم.

    و یک شب توی دفترم نوشتم گفتم خدایا خودت ک شرایط ما را میبینی و اینم میدونی ک من دارم روی خودم کار میکنم و برای زندگی بهتر تلاش میکنیم و من تسلیم تو هستم

    گفتم خدایا اگر تمدید قرارداد این خونه ب نفع ما است ک من نشونه میخوام یه مبلغی را در ذهنم در نظر گرفتم ک درتوان ما بود گفتم اگر حول هوش این مبلغ پول پیش خونه بالا ببره ک نشونه میبینم ک باید تمدید کنیم و گرنه بلند میشیم و خودت خونه بهتری بما بده

    تا اینکه چند روز بعد صاحب خونه زنگ زد و چهار براربر قیمتی ک در ذهنم بود گفت برا پول پیش خونه بدیم و من بدون تردید گفتم بلند میشیم و نشستم ویژه گی های ک دوست داشتم خونه جدید ما داشته باشه را نوشتم و خواهر منم همین کارو کرد

    و نتیجه این شد که یک خانه خوب در یک کوچه خلوت با همسایه های خوب ب راحتی نصیب ما شد و جالبی اش اینجا بود ک برای گرفتن پول از صاحب خونه قبلی ما هیچ کاری نکردیم بلکه صاحب املاک خودش از صاحب خونه قبلی پول گرفت و ب صاحب خونه جدید داد و با اون مبلغ اضافه تری ک گذاشتیم روی خونه اونم ب راحتی جور شد و اصلا اذیت نشدیم

    چند شب پیش ک دفترم را باز کردم دیدم ویژه گی های خونه ک نوشته بودم بالای 90 درصدش این خونه داره تا جایی ک شک کردم این متن قبل بدست آوردن این خونه نوشته بودم یا بعدش و دیدم در خط آخر نوشته بودم ک خدایا من اینو میخوام و چگونه گی اش را نمیدانم خودت درست کن

    از روزی ک پروژه خانه تکانی ذهن را شروع کردم خیلی بیشتر اهمیت ورودی های ذهن را درک میکنم

    خدارا شکر تلویزیون فیسبوک و اینستاگرام و تمام کانال های خبری را حذف کردم

    سپاس گزار خداوند هستم که من را لایق دونست درین مسیر الهی باشم

    خدایا شکرت که قوانین جهان تو ثابت است.

    و خدای شکرت که بهترین استاد دنیا را دارم که این قوانین کیهانی را به زبان ساده برایم می آموزاند

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: