live | باور به «امکان پذیری»

سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:

  • رشد شخصیت = بهبودهای مستمر در « تقویت نقاط قوت شخصیتی» و «اصلاح نقاط ضعف شخصیتی»؛
  • اگر اهمیت کنترل ذهن را درک کنیم، کنترل ذهن کاری عملی تر می شود؛
  • هدفگذاری، ساختن باورهای هماهنگ با اهداف، تقسیم هدف به قدم های کوچک و قابل اجرا؛
  • عادت های روزانه قدرتمندکننده، اهداف به ظاهر بزرگ را نیز محقق می کنند؛
  • با این ایمان هدفگذاری کن که: تحقق این هدف، برای من امکان پذیر است؛
  • زندگی شما وقتی تغییر می کند که عادت های رفتاری شما تغییر کند؛
  • شور و شوق و استمرار در مسیر هدف، نشات گرفته است از «باور به امکان پذیر بودن»؛
  • ساختن انگیزه دائمی برای حرکت در مسیر هدف؛
  • بزرگترین عامل از دست دادن نعمت در زندگی، ناسپاسی است؛
  • “ناسپاسی”، انسان را گمراه می کند و اوضاع زندگی را بدتر می کند؛
  • اگر قدر نعمت ها را ندانید، فقط به مدار “بدتر شدن شرایط” دسترسی دارید؛
  • دیدن نعمت ها و سپاسگزاری برای آنها، اوضاع را هر روز بهتر می کند؛
  • وقتی سپاسگزار می شوی، هدایت می شوی؛
  • اگر می خواهی فردا از امروز بهتر شود، هدف خود را تمرکز بر نعمت های امروز بگذار؛
  • سپاسگزاری یعنی: توجه به نکات مثبت و  نعمت های موجود در زندگی؛
  • وقتی روند سپاسگزاری ادامه پیدا کند، وارد مدار نعمت های بیشتر می شوی؛
  • علاقه”، کشش به سمت تجربه یک موضوع است که در هر برهه می تواند تغییر کند اما در هر صورت سازنده و رشد دهنده است؛
  • پیروی از شور و شوق درونی برای تجربه و قدم برداشتن در آن مسیر-به صورت تکاملی-به علائق شما جهت می دهد و باعث رشد شما می شود؛
  • تغییر بنیادین یعنی: “من خودم باید مولد باشم”

منابع کامل تر درباره آگاهی های این فایل

دوره 12 قدم


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

866 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نرگس پرورش» در این صفحه: 2
  1. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2236 روز

    هر لحظه سال جدیده و میشه شور و شوق داشت برای ساختن

    من عاشق این باورم ، از بچگی عاشق این باور بودم و به دنبالش . که شور و شوق داشته باشم . کسالت و بی روحی مرگ وجود من بود . نمی‌تونستم روتین روزمرگی اطرافیانم رو بپذیرم . احساس میکردم زندگی باید فراتر از این باشه . ندیده بودم اما وجودم به دنبالش بود تا بالاخره از زبان استاد این خواسته درونی تایید شد .

    *

    « #ساختن نسخه بهتری از خودم»

    این هدف من هست برای هرروزم

    چه کارهایی میتونم به صورت روزمره انجام بدم که من رو به هدف و خواسته ام برسونه ؟؟

    کارهای روتین و روزانه و مستمری که میتونم انجام بدم و من رو می‌رسونه به خواسته هام چی هستن ؟

    عادت ها و باورها م رو ک تغییر بدم کارهای روتین و روزانه‌ی من هم تغییر می‌کنه و این تغییر در کارهای روزانه م من رو به خواسته‌ها و نتایج می‌رسونه ( من همین جمله رو مدتها زمان برد تا درک کنم ، درک کنم ک باورهای من هستن ک در من عادت ها و اعمالی رو شکل میدن و شکل عادتی من تغییر می‌کنه اگر باورهام تغییر کنه .)

    و این باز هم باورها و نگرش من رو تقویت می‌کنه و بهبود میده و باز هم عادتهای من بهبود پیدا می‌کنه و باز هم نتایج من بهتر و بهتر میشه و این سیکل درست بهبود می‌تونه تا ابد ادامه داشته باشه چون تکامل و نعمتها بی نهایت ن.

    *

    باید باور کنم که : می‌تونه زندگی من در تمام ابعاد تغییر کنه و روزمرگی و باری ب هرجهتی که انسان‌های عادی دارن تجربه می‌کنن می‌تونه تجربه و سرنوشت من نباشه

    میتونم از تقلا و بحث و مشکلات و بیماری و سختی‌ها رها بشم ، چیزهایی که طبیعی تصور میشه و جزیی از زندگی ، در حالی که این سبک زندگی خیلی از طبیعتش و اصلش ب دور هست .طبیعی اینه که خوشبخت باشی ، طبیعی اینه که خوشحال باشی ، طبیعی اینه ک ثروتمند باشی، طبیعی اینه ک امیدوار باشی و عاشق آینده ت …

    از بچگی میدونستم که مسیری که آدمهای پیرامونم دارن طی میکنن خواسته ی قلب و روح من نیست و قلب و روح من به دنبال چیز دیگری بود . درک و تجربه ای متفاوت از زندگی … چیزی فراتر …

    با استاد بود که باور این که شرایط تغییر می‌کنه اگر که من تغییر کنم من رو امیدوار کرد به تجربه‌ی این خواسته … و البته ک کمی به اندازه تغییر باورهای نتایج هم آشکار شد …

    *

    من باید به اصل توجه کنم

    و این توجه و تغییر نقطه تمرکز، می‌تونه من رو به خواسته ها برسونه .

    *

    یکی از عادتهای روتین و مستمر ک من باید بهش پایبند باشم :

    شکرگزاری برای داشته‌های زندگیم هست. و حس کردن این احساس خوب که من خیلی چیزها دارم … شیطان یکی از راههایی که برای ورود به وجود من و بد کردن احساسم و دور کردنم از خدا انجام میده همینه ک من رو از این عادت اثربخش دور می‌کنه و توجه م رو میبره ب سمت نداشته ها و کمبودهای خودم و زندگی و اطرافیان و محیطم و من عمیقأ احساس ناشکری میکنم و چقدر حال بدی وجودم رو در برمیگیره و پر از غر زدن و درگیری های درونی پ بیرونی میشم.

    توجه و تمرکز بر روی زیبایی های جهان هستی

    کنترل کلام م و غر نزدن از ناخواسته ها و کاستی ها .

    کنترل نگاه م و نگرش و سپاسگزاری برای زندگی ای که دارم تجربه ش میکنم عادتی هست ک باید جز شخصیتم بشه تا نتایجم ب شکل بنیادین تغییر کنه ‌

    باید در این تغییر استمرار و تداوم داشته باشم تا به جزیی از شخصیتم تبدیل بشه و ناخودآگاه نعمتها رو ببینم .

    «ثمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ

    آن گاه از پیش روی و از پشت سر و طرف راست و چپ آنان در می‌آیم و بیشتر آنان را شکرگزار نعمتت نخواهی یافت.» مو رو بر بدن سیخ می‌کنه این حقیقت محض .

    چه کلیدی برای من بود که این روزها قرآن و خداوند در کلام قرآن با من بیشتر سخن میگوید.

    چقدر شیطان رو به خودم راه دادم و چقدر هم باعث شد تا وعده ی شیطان در مورد من عملی شود ک من را ناشکر میکرد بر نعمتها .

    واقعا سپاسگزاری جوری هست که به محض شکل گیری این حالت وجودی که ب آنچه خوب هست توجه میکنم ، احساس خیلی خوبی وجودم رو فرامیگیره و انگار در آنی خدا در وجودم ب گردش درمیاد .

    احساس گشایش قلبم

    این یعنی من در مدار دریافت نعمتهای بیشتر هستم .

    و نعمتها خود ب خود وارد زندگیم میشه و گاری زندگی روون و روون تر حرکت می‌کنه .

    *

    هنوز شغل دلخواهم رو پیدا نکردم .

    باز هم با همان ویژگی قرآنی که خداوند همیشه میخواست احساس بد و جناح رو از پیامبر و انسانها بگیره استاد میگه اشکال نداره.

    احتمالا این حالت و حس ریشه داره در نگاه و باور …

    راه ساختن ثروت و دوری از فقر اینه که عاشق کار کردن باشم و از فعال بودن و تحرک داشتن لذت ببرم و شور و شوق داشته باشم به آنچه ک نسبت بهش کشش و شور و شوق دارم و این دنبال کردن شور و شوق مسیر های آینده رو به من نشون میده و من رو قدم به قدم به کمال نزدیک می‌کنه .

    *

    یه کلید دیگه اینکه من متوجه شدم وقتی دارم به دیگران گیر میدم در مورد موضوعی ،یعنی ذهن خودم در اون مورد بسته هست و این یه نشونه هست واسه من که من باید تغییری رو در خودم ایجاد کنم .

    در کتاب نیمه تاریک وجود چقدر این حقیقت پیچیده بیان شده بود و استاد چقدر ساده و راحت بیان ش کرد .

    از خدا می‌خوام بهم کمک کنه برای ایجاد این تغییر بنیادین در زندگی و شخصیتم

    خدایا یاورم باش️

    و یاور مریم جان ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2236 روز

    هر لحظه سال جدیده و میشه شور و شوق داشت برای ساختن

    من عاشق این باورم ، از بچگی عاشق این باور بودم و به دنبالش . که شور و شوق داشته باشم . کسالت و بی روحی مرگ وجود من بود . نمی‌تونستم روتین روزمرگی اطرافیانم رو بپذیرم . احساس میکردم زندگی باید فراتر از این باشه . ندیده بودم اما وجودم به دنبالش بود تا بالاخره از زبان استاد این خواسته درونی تایید شد .

    *

    « #ساختن نسخه بهتری از خودم»

    این هدف من هست برای هرروزم

    چه کارهایی میتونم به صورت روزمره انجام بدم که من رو به هدف و خواسته ام برسونه ؟؟

    کارهای روتین و روزانه و مستمری که میتونم انجام بدم و من رو می‌رسونه به خواسته هام چی هستن ؟

    عادت ها و باورها م رو ک تغییر بدم کارهای روتین و روزانه‌ی من هم تغییر می‌کنه و این تغییر در کارهای روزانه م من رو به خواسته‌ها و نتایج می‌رسونه ( من همین جمله رو مدتها زمان برد تا درک کنم ، درک کنم ک باورهای من هستن ک در من عادت ها و اعمالی رو شکل میدن و شکل عادتی من تغییر می‌کنه اگر باورهام تغییر کنه .)

    و این باز هم باورها و نگرش من رو تقویت می‌کنه و بهبود میده و باز هم عادتهای من بهبود پیدا می‌کنه و باز هم نتایج من بهتر و بهتر میشه و این سیکل درست بهبود می‌تونه تا ابد ادامه داشته باشه چون تکامل و نعمتها بی نهایت ن.

    *

    باید باور کنم که : می‌تونه زندگی من در تمام ابعاد تغییر کنه و روزمرگی و باری ب هرجهتی که انسان‌های عادی دارن تجربه می‌کنن می‌تونه تجربه و سرنوشت من نباشه

    میتونم از تقلا و بحث و مشکلات و بیماری و سختی‌ها رها بشم ، چیزهایی که طبیعی تصور میشه و جزیی از زندگی ، در حالی که این سبک زندگی خیلی از طبیعتش و اصلش ب دور هست .طبیعی اینه که خوشبخت باشی ، طبیعی اینه که خوشحال باشی ، طبیعی اینه ک ثروتمند باشی، طبیعی اینه ک امیدوار باشی و عاشق آینده ت …

    از بچگی میدونستم که مسیری که آدمهای پیرامونم دارن طی میکنن خواسته ی قلب و روح من نیست و قلب و روح من به دنبال چیز دیگری بود . درک و تجربه ای متفاوت از زندگی … چیزی فراتر …

    با استاد بود که باور این که شرایط تغییر می‌کنه اگر که من تغییر کنم من رو امیدوار کرد به تجربه‌ی این خواسته … و البته ک کمی به اندازه تغییر باورهای نتایج هم آشکار شد …

    *

    من باید به اصل توجه کنم

    و این توجه و تغییر نقطه تمرکز، می‌تونه من رو به خواسته ها برسونه .

    *

    یکی از عادتهای روتین و مستمر ک من باید بهش پایبند باشم :

    شکرگزاری برای داشته‌های زندگیم هست. و حس کردن این احساس خوب که من خیلی چیزها دارم … شیطان یکی از راههایی که برای ورود به وجود من و بد کردن احساسم و دور کردنم از خدا انجام میده همینه ک من رو از این عادت اثربخش دور می‌کنه و توجه م رو میبره ب سمت نداشته ها و کمبودهای خودم و زندگی و اطرافیان و محیطم و من عمیقأ احساس ناشکری میکنم و چقدر حال بدی وجودم رو در برمیگیره و پر از غر زدن و درگیری های درونی پ بیرونی میشم.

    توجه و تمرکز بر روی زیبایی های جهان هستی

    کنترل کلام م و غر نزدن از ناخواسته ها و کاستی ها .

    کنترل نگاه م و نگرش و سپاسگزاری برای زندگی ای که دارم تجربه ش میکنم عادتی هست ک باید جز شخصیتم بشه تا نتایجم ب شکل بنیادین تغییر کنه ‌

    باید در این تغییر استمرار و تداوم داشته باشم تا به جزیی از شخصیتم تبدیل بشه و ناخودآگاه نعمتها رو ببینم .

    «ثمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ

    آن گاه از پیش روی و از پشت سر و طرف راست و چپ آنان در می‌آیم و بیشتر آنان را شکرگزار نعمتت نخواهی یافت.» مو رو بر بدن سیخ می‌کنه این حقیقت محض .

    چه کلیدی برای من بود که این روزها قرآن و خداوند در کلام قرآن با من بیشتر سخن میگوید.

    چقدر شیطان رو به خودم راه دادم و چقدر هم باعث شد تا وعده ی شیطان در مورد من عملی شود ک من را ناشکر میکرد بر نعمتها .

    واقعا سپاسگزاری جوری هست که به محض شکل گیری این حالت وجودی که ب آنچه خوب هست توجه میکنم ، احساس خیلی خوبی وجودم رو فرامیگیره و انگار در آنی خدا در وجودم ب گردش درمیاد .

    احساس گشایش قلبم

    این یعنی من در مدار دریافت نعمتهای بیشتر هستم .

    و نعمتها خود ب خود وارد زندگیم میشه و گاری زندگی روون و روون تر حرکت می‌کنه .

    *

    هنوز شغل دلخواهم رو پیدا نکردم .

    باز هم با همان ویژگی قرآنی که خداوند همیشه میخواست احساس بد و جناح رو از پیامبر و انسانها بگیره استاد میگه اشکال نداره.

    احتمالا این حالت و حس ریشه داره در نگاه و باور …

    راه ساختن ثروت و دوری از فقر اینه که عاشق کار کردن باشم و از فعال بودن و تحرک داشتن لذت ببرم و شور و شوق داشته باشم به آنچه ک نسبت بهش کشش و شور و شوق دارم و این دنبال کردن شور و شوق مسیر های آینده رو به من نشون میده و من رو قدم به قدم به کمال نزدیک می‌کنه .

    *

    یه کلید دیگه اینکه من متوجه شدم وقتی دارم به دیگران گیر میدم در مورد موضوعی ،یعنی ذهن خودم در اون مورد بسته هست و این یه نشونه هست واسه من که من باید تغییری رو در خودم ایجاد کنم .

    در کتاب نیمه تاریک وجود چقدر این حقیقت پیچیده بیان شده بود و استاد چقدر ساده و راحت بیان ش کرد .

    از خدا می‌خوام بهم کمک کنه برای ایجاد این تغییر بنیادین در زندگی و شخصیتم

    خدایا یاورم باش️

    و یاور مریم جان ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: